پروانه سلحشوری، رییس فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی مهمان جهانصنعت شد تا بدون تعارف و با همان صراحت کلامش به ارزیابی رفتارهای اخیر مردم در اعتراض به حاکمیت و دولت بپردازد. هرچند از منظر سیاسی دارای گرایشات اصلاحطلبی است اما از برآورده نشدن انتظار مردم از روحانی و اصلاحطلبان و البته دیگر جریانهای سیاسی کشور سخن گفت.
سلحشوری ۵۳ سال سن دارد، بعد از ازدواجش به هندوستان رفت و در رشته زبان انگلیسی تحصیل کرده است. او پس از بازگشت به ایران در مقطع ارشد و دکترای جامعهشناسی درس خوانده است. اکنون او استاد دانشگاه است و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس، هر چند حالا به دنبال تغییر کمیسیون متبوعش است. او در گفتوگو با ما از تلاشش برای تشکیل کمیسیون گردشگری خبر داد و حالا منتظر است کار بودجه مجلس تمام شود تا تمام هم و غمش را برای رسیدن به هدف گردشگریاش بگذارد.
تقاضایتان برای تبدیل فراکسیون گردشگری به کمیسیون گردشگری به کجا رسید؟
بحث تبدیل نیست. معمولا متناظر کمیسیونها فراکسیونها نیز وجود دارند اما فراکسیونها ساختارهای غیررسمیای هستند که کمتر از امکانات برخوردارند. بهطور رسمی یک فراکسیون نمیتواند یک وزیر را به چالش بکشاند البته جمعی از نمایندگان میتوانند این کار را انجام دهند اما اینکه طرح سوال کنیم و به کمیسیون بیاوریم امکان ندارد و فراکسیون هم این قابلیت را ندارد.
فراکسیون نمیتواند از دستگاهها هم دعوت کند؟
چرا، امکان دعوت وجود دارد مثلا در فراکسیون زنان مرتب از دستگاههای مختلف دعوت میکنیم و آنها هم حضور پیدا میکنند اما بحث این است که وقتی کمیسیون وجود داشته باشد این ساختار شکل رسمیتری به خود میگیرد.
چرا به دنبال فراکسیون گردشگری، میراث فرهنگی و صنایعدستی هستید؟
همانطور که مطلع هستید بحث گردشگری زیرمجموعه کمیسیون فرهنگی است. ما سه کمیته در کمیسیون فرهنگی داریم؛ یک کمیته ما هستیم که مربوط به زن، خانواده، جوانان و ورزش است. کمیتههای دیگر رسانه و هنر و البته ارشاد و گردشگری است. ارشاد همین مقولههای حوزههای علمیه و مباحث دینی را در نظر میگیرد و گردشگری هم که مقولهاش مشخص است چون فراکسیون گردشگری زیرمجموعه کمیته ارشاد قرار گرفته. تا حد و حدود زیادی در این یک سال و نیم تقریبا فقط طرح عفاف و حجاب در کمیسیون ما بررسی شده و دیگر در این حوزه فرصت ورود پیدا نشده. در عین حال آقای پژمانفر فارغ از بحث جناحی خودش از کسانی است که به شدت به این حوزه علاقهمند است و در این حوزه هم کار میکند.
چه شد که این موضوع به ذهن شما خطور کرد؟
میدانستیم که مجلس ساختار جدیدی به کمیسیون اصلی که از یک نوع ویژگی خاص فارغ باشد، اضافه نمیکند ولی چند وقت پیش ما کمیسیون تولید و اشتغال ایجاد کردیم. کمیسیون ویژه براساس اصل ۴۴ البته در این مدتی که راه افتاد خیلی هم خوب کار کرد و این باعث شد من هم یکباره و خیلی اتفاقی به ذهنم برسد که چه خوب میشود بتوانیم چنین کمیسیونی را راهاندازی کنیم که از زیرمجموعه بودن درآید.
گردشگری و میراث فرهنگی و صنایعدستی برای ما مقوله مهم و در راستای اقتصاد مقاومتی و اصل ۴۴ است ضمن اینکه در برنامه ششم توسعه سه ماده مهم هم به آن اختصاص داده شده لذا به دنبال این افتادیم که موادی که در برنامه ششم توسعه درج شده را هم پیاده کنیم و هم بتوانیم بر دستگاه نظارت داشته باشیم. در عین حال از آنها دعوت کنیم و با نهادهای مدنی این حوزه بتوانیم ارتباط بیشتری بگیریم. به خاطر همین این فکر به ذهنم رسید و با یکی از مشاورانم صحبت کردم تا متنی تهیه شود، البته فکر نمیکردم آنقدر سریع به صحن بیاید. روزی که تقاضای کمیسیون ویژه را مطرح کردم به فاصله دو ساعت حدود ۱۰۰ امضا گرفتم و تحویل دادم و هفته بعد نیز به صحن آمد اما متاسفانه از بس طرح یک فوریت و دوفوریت داشتیم نزدیک پنج هفته گذشت اما این تقاضا در صحن مطرح نشد. من نیز هر بار پرسوجو میکردم و میگفتند هنوز نمیرسیم.
دوباره یک امضای جدید با ۵۰ امضا جمع کردم تا این طرح در اولویت مطرح شدن قرار گیرد اما متاسفانه اولویتش رای نیاورد. البته هنوز تقاضای تشکیل کمیسیون ویژه پابرجاست و در دستور کار مجلس قرار دارد. میدانید بحث بودجه که میشود درگیری مجلس زیاد میشود و اینکه کی این تقاضا مطرح شود معلوم نیست اما هم تقاضای کمیسیون ویژه در دستور کار است و هم یک فوریت وزارتخانه شدن سازمان میراث فرهنگی و گردشگری. انشاءالله بتوانیم در این دومقوله جهشی را در مجلس شکل دهیم.
اگر سازمان میراث فرهنگی و گردشگری وزارتخانه نشود اما باز کمیسیون در مجلس شکل بگیرد این تاثیرگذاری وجود دارد؟ چون ما دستگاه متناظر پاسخگو در دولت نداریم.
چرا، این تاثیرگذاری وجود دارد و ما میتوانیم بر آنان نظارت داشته باشیم مثلا در کمیسیون فرهنگی تا دلتان بخواهد نهاد زیرمجموعه ماست. نمیرسیم حتی دعوت کنیم که مرتب بیایند اما آنجا میتوانیم حضور دستگاهها را داشته باشیم. یکی از اهدافم این است که نهادهای مدنی را در این حوزه درگیر کنم. الان به صورت فردی خودم خیلی فعال هستم اما انرژیام به تنهایی صرف میشود. اگر این کمیسیون راه بیفتد حتی خیلی از صاحبنظران میگویند تاثیر کمیسیون گردشگری بیشتر از وزارتخانه است. وزارتخانه شدن هم البته مقوله مهمی است و من به شدت پیگیر وزارتخانه شدن هستم اما همین تشکیل کمیسیون را هم به جایی برسانیم خیلی خوب است.
آیا دولت موافق وزارتخانه شدن سازمان است؟
خیر دولت مخالف است و تلاششان را میکند که این موضوع به سرانجام نرسد البته ما هم تلاش خودمان را میکنیم. به هرحال پیگیر ماجرا خواهیم بود چون برای ما دغدغه است و اهمیت دارد.
دلیل مخالفت دولت چیست؟
دلیلش مشخص است و نیاز به توضیح ندارد البته آخرین باری که آقای مونسان را دیدم ایشان به من گفتند موضع دولت در این خصوص بیطرفی است و دخالتی از طرف دولت نیست ولی بعید میدانم دولت دخالتی نکند بلکه برعکس تلاشش را میکند که به نتیجه نرسد و همین که تا حالا به صحن نیامده جای تعجب دارد. احتمالا من و آقای پژمانفر یک نامه جمع کنیم و امضای نمایندگان را بگیریم تا انشاءالله زودتر به صحن بیاید چون یک فوریتش هم تصویب شده است.
یعنی قبل از بودجه به صحن میآید؟
نمیدانم، تنظیم بودجه را به گونهای کردند که وقتی در کمیسیون تلفیق بررسی میشود نمایندگان نیز در صحن جلسه ندارند. اگر جلسه داشتیم شاید میشد کاری کرد. ضمن اینکه این مقوله از موضوعاتی است که وابسته به امنیت است و ناامنیهای اخیر ممکن است موضوع را عقب بیندازد هرچند گذراست.
رییس فراکسیون گردشگری در این خصوص کمکی به شما کرد؟
من و ایشان با هم در گروه دوستی ایران، صربستان و مونتهنگرو هستیم و از آنجا نیز با هم در ارتباطیم مخصوصا سفر صربستان که با هم بودیم این ارتباط بیشتر شد هر دو علاقهمند به حوزه گردشگری هستیم. با اینکه رویکرد و جریان سیاسی ایشان با ما متفاوت است اما خیلی پیگیر هستند و به من خیلی کمک کردند. مثلا در بحث کمیسیون ویژه آقای کوچکینژاد صحبت کرد و دفاع اولیه با من بود. ایشان جلساتی نیز در این رابطه با دستگاهها تشکیل دادند لذا همکاری ایشان قابل تقدیر است. کسانی که در مجلس در این حوزه خیلی فعال هستند آقای کوچکینژاد و پژمانفر و لاهوتی هستند و بیشتر از بقیه کار میکنند. البته دیگر نمایندگان هم هستند که فعالیت میکنند مثل آقای پارسایی اما بعضا چند نفری هستیم که شناختهتر شدیم و کار میکنیم.
در صحبتهایتان به ناامنیهای اخیر اشاره کردید خیلیها این اعتراضها را به نارضایتی مجموعه شهروندان از رفتار دولت به معنای اعم یا اصلاحطلبانی که جایگاه حکومتی دارند نسبت میدهند و انتقاد تندی داشتند. به نظر شما این نارضایتی بحق است؟ آیا ریشه اعتراضها میتواند رفتار اصلاحطلبان باشد؟
قطعا ریشه اعتراضها این نیست و باید اینها را دو مقوله جدا از هم دانست. الان ریشه نارضایتیها گریبان مجلس را آنقدر نگرفته که گریبان دولت و نهادهای دیگر را گرفته است.
به هر حال دولت اجرایی است و طبعا باید او پاسخگو باشد اما ریشه اصلی کجاست؟ این اعتراضها از مجلس شروع شد،آیا معترضان سپردهگذاران موسسات مالی این اواخر جلوی مجلس حضور نداشتند؟
سپردهگذاران این موسسات جلوی مجلس حضور داشتند اعتراضشان نیز به جهت آن بود که ما را نمایندگان خود و به عنوان یک مامن و یک پناهگاه میدانند نه کسانی که بهشان معترض باشند و بین این دو خیلی تفاوت وجود دارد. بعضا مراجعان پیامهای تشکر و تقدیر هم به ما میدادند چون مجلس به موسسات مالی که حق مردم را خورده بودند ورود پیدا کرده بود و حتی طرح سوال از رییسجمهور هم در این مقوله بود. میخواهم بگویم مردم، مجلس را مقابل خود ندیدند شاید در کفایت مجلس شک داشته باشند اما اینکه در ناآرامیهای اخیر به مجلس اشارهای شده باشد نه! اما مردم عملا دولت و نهادهای دیگر را خطاب قرار دادند.
از آقای عارف بگویید؟ ایشان در ظاهر تاثیری در فراکسیون امید نداشته و در مجلس فعالیت زیادی نکرده و در واقع به عنوان رییس فراکسیون امید که باید راهبر و رهبر جریان اصلاحطلب در مجلس باشد عملا از طرف خود مجلسیها و شهروندان کنار گذاشته شده است. آیا تاثیر ایشان در فراکسیون امید و اصلاحطلبان دیده میشود؟
ما ایشان را در مجلس میبینیم وقتی یک شخصیت علمی باشد حرف زیاد نمیزند بلکه کار را به صورت برنامهریزی شده و علمی انجام میدهد. آقای عارف هم شخصیتا کار را علمی انجام میدهد اما شاید رسانهای نشود و شاید خودشان هم نخواهد رسانهای کنند.
چرا تاثیر این موضوع بر مردم ملموس نیست؟
چه چیزی باید باشد که ملموس باشد؟
از همان ابتدا مجلس که اعلام شد ما بیش از ۱۶۰ نفر نیروی اصلاحطلب هستیم و بعد در انتخاب کمیسیونها که حتی آقای عارف در بحث کمیسیون آموزش نتوانست قوی عمل کند و عملا کمیسیون آموزش تقدیم به آقای زاهدی شد.
این انتقاد را در مورد بحث کمیسیونها قبول دارم. با اینکه دور اول حضور من در مجلس بود ولی تجربه کار تشکیلاتی و فعالیت سیاسی را از جوانی داشتم در همان بدو ورود به دوستان گفتم که برای ما ۳ کمیسیون باید خیلی مهم باشد کمیسیون بهداشت، آموزش و فرهنگی چرا که کمیسیونهایی هستند که روسایشان در شورای عالی انقلاب فرهنگی حضور دارد.
این حضور با حق رای است؟
بله با حق رای. من خیلی خواهش کردم و تکتک به دنبال دوستان رفتم و گفتم که بحث کمیسیون فرهنگی را جدی بگیرند. دکتر عارف نیز به من گفتند به کمیسیون فرهنگی بروم اما من تک و تنها بودم. زمان ثبتنام من و آقای مازنی بودم دکتر عارف وقتی دیدند که تک افتادم به من گفتند به کمیسیون آموزش بروم. هر چند نهایتا در کمیسیون فرهنگی مشغول به کار شد ولی الان به دنبال آن هستم که کمیسیونم را تغییر بدهم ولی به مقولههای فرهنگی به عنوان جامعهشناس بیشتر علاقهمند هستم تا آموزش.
در مورد چینش کابینه سخن میگفتید.
بله. این را قبول دارم که در چینش کمیسیونها درست عمل نکردیم به نظرم میرسد اگر ۱۶۰ نفر هم نه بلکه ۱۰۰ نفر بودیم ولی باید تصمیم میگرفتیم که از ۱۳ کمیسیون حداقل ۵ یا ۷ کمیسیون را داشته باشیم. باید میگفتیم این نمایندهها را با این ویژگیها داریم و بعد تقسیم کار میکردیم چراکه کار تشکیلاتی یعنی همین که این افراد بروند و در کمیسیونها تقسیم شوند اما این کار انجام نشد.
علت انجام نشدن چه بود؟
چون هنوز تشکیلاتی شکل نگرفته بود.
ابتدا شاید این توجیه وجود داشته باشد اما علت دودستگیهایی که هنوز مشهود است، چیست؟
در بدو ورود مجلس اعلام شد که حدود ۱۶۰ نفر امیدی داریم و این تعداد منجر شد که انتظارها بالا رود غافل از آنکه بعضا امیدیها از جریان اصولگرایی بودند ولی فراکسیون در مقایسه با رقیبی که وجود داشت ترجیح داد یک اصولگرای معتدل داشته باشد تا یک عضو جبهه پایداری. میخواهم تاکید کنم که نباید انتظار داشته باشیم که کسی اصولگراست اما چون شما حمایتش کردید اصلاحطلب شود. اصلا این پایبندی به اخلاق نیست. اصولگراها به سمت جریان خود برگشتند هرچند اغلبشان هویت سیاسی مشخصی نداشتند اما نهایتا مستقلها را تشکیل دادند.
پس این بیاخلاقی از آن طرف هم وجود داشته؟
این را نمیدانم گاهی مجلسیها از دست من دلخور میشوند چون من صراحت کلامم نسبت به همکارانم بیشتر هست. بعد از سال دوم که رایگیری هیاترییسه انجام شد گفتم که کسانی که امیدی هستند اسامیشان را منتشر کنید اما این باعث دلخوری همکارانم شد.
تا چند ماه پیش نیز اعلام میشد که تا هفته دیگر لیست فراکسیون امید منتشر میشود.
بله حتی خود آقای عارف نیز موافق این اعلام بود.
چرا اعلام نشد؟
چون فراکسیون به این جمعبندی نرسیده است تعداد خیلی کم میشد و تحلیلهای متفاوت دیگر منجر به این تصمیم شد.
این تحلیلها چه بود؟
گفته میشد که بعضیها را داریم که اسمشان با ما نیست ولی ما را حمایت میکنند و نباید از دستشان داد. بعضیها هم میگفتند که اگر اینها را بگوییم ممکن است فردا ردصلاحیت بشوند و بهتر است مطرح نشوند و از این دست تحلیلها در حالی که من به شخصه معتقدم در امر سیاسی نیاز کشور ما شفافیت است و چه در ابعاد سیاسی و چه اقتصادی این ضرورت حس میشود و چون به این معتقدم حداقل خودم وفادار بودهام.
کسانی که با انتشار لیست مخالفت میکنند ممکن است نفعی داشته باشند مثلا اصلاحطلب نیستند اما در تیم اصلاحطلب حضور دارند و نمیخواهند افشا شوند؟
من نمیتوانم قضاوت کنم.
اما عملا وقتی برخی از لیست عضو فراکسیون مستقلین شدند خودشان اعتراف کردند.
بله اعلام کردند که امیدی نیستند اما بحث بر سر کسانی است که الان هستند.
ممکن است دیگر جریان اصلاحطلب برای انتخابات بعدی با تکرار کارش حل نشود حداقل ما در تظاهرات اخیر هم دیدیم که مردم از جناحها عبور میکنند چون ناامید شدند. قهر مردم را میبینید؟
سن ما طوری است که این عبور را دیدهایم سال ۸۲ برای انتخابات شورای دوم تهران آقای تاجزاده و امثال آن کاندیدا بودند و هیچ کدام رای نیاوردند فقط ده درصد شرکت کردند که امثال چمران و آبادگرها آمدند آن موقع نیز مردم قهر کردند.
الان دو رویکرد وجود دارد عدهای میگویند ما اصلاحطلبان باید خودمان را از روحانی جدا کنیم یک مدتی هم مطرح شد نباید کارهایی که روحانی میکند به پای ما اصلاحطلبان نوشته شود چون نارضایتی عمومی ایجاد میشود تا حداقل مردم امیدشان از اصلاحطلبان قطع نشود اما رویکرد دیگر این است که در شرایط حاضر بودن روحانی بسیار بهتر از این است که کسی دیگری باشد لذا ما باید حمایت کنیم. اما من به عنوان نقاد دولت خواهان این نیستم که ایشان استعفا دهند یا اصلاحطلبان راهشان را جدا کنند. ما این را نمیخواهیم. میخواهیم در عین حال که روحانی کار میکند در اصلاح و بهبود وضعیت کشور هم بکوشد.
این درست است که اصلاحطلبان گزینه دیگری ندارند چرا که اگر بخواهند از روحانی عبور کنند مثل اصولگراهایی میشوند که از احمدی نژاد گذشتند؟
اصلا عبور از روحانی درست نیست ایشان رییس جمهور مستقر مملکت است.
عبور به معنای پس گرفتن حمایت از روحانی مدنظر است. با توجه به اعتراضهای اخیر مردم از این عبور و پس گرفتن حمایت صحبت کنید.
مردم حق دارند ناراضی باشند نه اصلاحطلبها خوب کار کردند نه اصولگراها. این را باید پذیرفت. یکی از اشکالات اصلاحطلبان این است که نقد درونی نکرده است.
آیا حکومت جمهوری اسلامی مردم را رعیت حساب کرده است؟ حداقل مردم به جایی رسیدهاند که اینگونه فکر میکنند. آیا این درست است؟
آیا نیست؟! وقتی میخواهند از مردم رای بگیرند مردم ولینعمت هستند اما بعد از انتخابات مردم تبدیل به رعیت میشوند.
یکی از عامل نارضایتی این چند روز اخیر شفاف شدن لایحه بودجه و بحث مبلغهای جدول ۱۷ است. آیا میشود در مجلس جلوی این حیف و میل که به اسم فرهنگی خرج میشود گرفته شود؟
کلا بودجه فرهنگی کشور با این نهادهایی که شما میگوید ۶/۱ بودجه را تشکیل میدهد بقیه بودجه را ببینید که چقدر جاهای دیگر صرف میشود.
همین مقدار بودجه ممکن است در دست کسانی بیفتد که تاثیری در فرهنگ و شادی مردم ندارند.به جای اینکه چانه فرهنگ آنقدر کوچک باشد این سهم فرهنگ است که باید بیشتر شود.
جایزه برتر برنده تئاترشهر چهار میلیون تومان اعلام شده بود که از این چهار میلیون، ۵۰۰ تومان گرفته شد و بعد از اعتراض به معاونت فرهنگی شهرداری گفته شد چون هزینههای اجرایی بالا بوده به شما بیش از این نرسیده. لذا بودجه به اسم فرهنگ گرفته میشود اما جاهای دیگر خرج میشود و در محل خود استفاده نمیشود.
علت چیست؟
این مایه خجالت است. هیچ میدانید که بودجه فرهنگی شهرداری تهران بیش از دوبرابر بودجه فرهنگی وزارت ارشاد است ؟ بودجه فرهنگی برای نهادهای دینی مشخص است که کجا خرج میشود اما برای نهادهای فرهنگی بعضا مجبور میشوند حقوق بدهند و کارهای دیگر کنند و از جاهای دیگر هزینه کنند چون بودجهشان به اندازه کافی نیست ولی حتی همین بودجه هم اگر در جای درست خرج شود میتوان اصلاحاتی انجام داد اما متاسفانه همین هم خرج نمیشود.
به هر حال برای مردمی که معترض شدند این موضوع بااهمیت است. مجلس چه راهکاری دارد؟آیا فکر میکنید مردم با حذف جدول ۱۷ آرام میگیرند؟
نه اما در شعارهایشان بخشی از جامعه فرهنگی را که شامل روحانیت هم میشود مورد انتقاد قرار میدهند.
البته روحانیت نباید وابسته به بودجه فرهنگی باشد. خیلی از علمای ما هم اعلام کردند نباید وابسته به بودجه دولتی باشد. اصلا روحانیت همیشه استقلالش را با همین که دولتی نشود حفظ کرده بود. برای خود روحانیت ما نیز شاید همین موضوع افتخار باشد که از طریق وجوهات اداره شوند تا اینکه بودجه دولتی داشته باشند. اما این الان دست کسانی است که در کمیسیون تلفیق بودجه هستند که باید با رعایت حال شرایط ممکلت در این باره تصمیم بگیرند. تا جایی که من مطلع هستم وقتی دولت لایحه بودجه را ارائه میدهد امکان تغییرات در لایحه زیاد نیست یعنی مجلس دستش آنقدر باز نیست البته دولت توپ را به زمین مجلس انداخته ولی حداکثر ده درصد میتوانیم تغییرات دهیم.
محمد تاجالدین
ملیحه اسناوندی
- 15
- 5