خيلي وقت بود كه مخالفان دولت منتظر فرصتي براي احضار رييسجمهور به مجلس بودند. آشفتگي موجود در عرصههاي اقتصادي، سياسي، اجتماعي و ... اين فرصت را مهيا كرد و حالا سوال از رييسجمهور اعلام وصول شده است. روحاني كمتر از يك ماه فرصت دارد تا در صحن علني حاضر شده و پاسخگو باشد. حاميان دولت اما بر اين باورند كه رييسجمهور ميتواند اين موقعيت را براي خود تبديل به فرصت كرده و با بيان ناگفتهها، خود و همكارانش را از اتهام ايجاد چنين اوضاعي تبرئه كند. قاسم ميرزايينكو، نماينده تهران و عضو فراكسيون اميد در مجلس معتقد است كه ميزان قابل توجه بودن جلسه سوال از روحاني بستگي به تصميم او در مورد بيان پشتپردهها دارد.
اين نماينده مجلس به نتيجه جلسه خوشبين است و با در نظر گرفتن شمار اندك مخالفان دولت به قانع شدن پارلمان از توضيحات رييسجمهور اميد دارد. قانع كردن مجلس را اما براي روحاني كافي ندانسته و اصرار دارد كه مردم بايد بعد از شنيدن سخنان رييسجمهور قانع شوند. با اشاره به اينكه وكلاي ملت مكانيزمي براي سنجش آراي موكلان خود به صورت مورد به مورد در اختيار ندارند، «همهپرسي» را بهترين ابزار موجود براي اطلاع از نظر مردم معرفي ميكند.
او معتقد است كه اكنون وقت همهپرسي است و روحاني به عنوان شخص اول اجرايي كشور بايد ضمن دفاع از اقدامات و عملكرد خود زمينه اظهارنظر مردم در موضوعات مهم را فراهم كند. او همچنين تاكيد ميكند كه سوال از رييسجمهور، استيضاح و حتي تغيير در كابينه مشكلي را حل نميكند و به جاي اين كارها بايد به فكر تقويت انسجام داخلي بود. راهكارش نيز براي تقويت انسجام توجه و عملياتي كردن راهكارهاي رييس دولت اصلاحات است.
سوال از رييسجمهور به جريان افتاده است. به نظر شما آقاي روحاني چطور بايد اين موقعيت را براي خود به فرصت تبديل كند؟
بحث سوال از رييسجمهور از يك سال قبل مطرح بوده و طيف خاصي آن را دنبال ميكنند، گويي نان هر شبشان سوال و عنوان ناكارآمدي دولت و شخص آقاي روحاني است. حالا كه كار به اينجا رسيده به نظر من رييسجمهور بايد خيلي سريع به مجلس آمده و با نمايندگان صحبت كند. حتي بهتر است كه تا پايان مهلت يك ماهه نيز صبر نكند. پيشنهاد ما اين بود كه قبل از اعلام وصول سوال با نمايندگان صحبت و مذاكره كند اما حالا كه اين كار را نكردند بايد هرچه سريعتر با مجلس وارد گفتوگو شود.
تاكيد روي هرچه سريعتر به اين خاطر است كه فكر ميكنيد تاخير در اين اقدام وضعيت را پيچيدهتر ميكند؟
بله، اكنون سوال از رييسجمهور به جريان افتاده و استارت طرح عدم كفايت نيز خورده است. استيضاحهاي وزرا هم در پيش است. با توجه به شرايط ويژه كشور و اتفاق نظر همه در مورد عادي نبودن اين وضعيت، طرح سوال جايگاهي نداشت و ادامه اين رويه حتما وضعيت را پيچيدهتر ميكند. رييسجمهور نيز در نامه خود به شرايط خاص كشور اشاره و مطرح كرده كه براي جلوگيري از اختلاف بين قوا، رسيدگي و پايان دادن به دل نگراني دلواپسان ضروري است گرچه آنها هميشه دل نگرانند.
يعني منافع جناحي را در اين سوال پررنگتر از عوامل ديگر ميبينيد؟
من احساس ميكنم كه از ابتداي طرح اين سوال يك تقابل سياسي وجود داشت زيرا يك عده خاصي امضا جمع ميكردند و عدهاي هم تلاش ميكردند كه تعداد امضاها به نصاب نرسد. مجموعه دولت هم تلاشهايي ميكردند كه كار به اينجا نرسد. آقاي لاريجاني و ديگران هم خيلي تلاش كردند اما نهايتا پافشاري عدهاي موجب شد كه سوال اعلام وصول شود. تلاششان بر اين بود كه بگويند بالاخره رييسجمهور را به مجلس آورديم. به نظرم اين نشانه خوبي نيست، مخصوصا در وضعيت فعلي. در عين حال حالا كه اين وضعيت ايجاد شده انتظار ميرود كه رييسجمهور فرصت را مغتنم شمرده و با مردم نيز سخن بگويد. به هر حال مردم نيز حق دارند كه حرفهاي رييسجمهور را شنيده و در جريان همه مسائل باشند.
فكر ميكنيد مردم و نمايندگان انتظار شنيدن چه حرفهايي را دارند؟ روحاني چه بگويد كه همه قانع شوند؟
رييسجمهور بايد بپذيرد كه كم گذاشته، با بدنه اصلاحات تعامل تام و تمام نداشته، با همه كساني كه او را ياري كرده و تلاش كردند كه براي دور دوم در پاستور كرسي داشته باشد، نامهرباني كرده و به آنان بيتوجه بوده است. مهمتر از همه به خواست مردم بيتوجهي كرده و كمترين خواسته سياسي آنان را پيگيري نكرده يا اگر هم كاري كرده به مردم گزارش نداده است. پس حالا بايد بعد از عذرخواهي از ناگفتهها در مورد موانع پيش روي خود و تصميمگيريهاي خارج از اختيارش بگويد. بايد بگويد كه مشكلات دولت از كجا نشات ميگيرد.
پيشبيني شما در مورد نتيجه اين سوال چيست؟ فضاي مجلس مستعد قانع شدن از توضيحات رييسجمهور است يا خير؟
نمايندگاني كه قانع نميشوند، عددي ندارند. شما به سابقه سوال از رييسجمهور در مجلس هم كه نگاه كنيد بايد به اين نتيجه رسيد كه مجلس قانع ميشود. در زمان احمدينژاد هم سوال طرح شد و نهايتا به پادرمياني رهبري رسيد و موضوع ختم به خير شد.
يعني روحاني ميتواند مجلس را قانع كند؟
آقاي روحاني يك دوراني خيلي تند خطاب و عتاب ميكرد و همه نگران بوديم كه اين رويكرد ممكن است به تقابلهاي خاص بينجامد. اكنون نيز فكر ميكنم كه همين نگراني وجود دارد. حتي به نظر ميرسد خود آقاي روحاني نيز به ايجاد اين تقابل مايل است. تقابلي كه در مورد آمدن و نيامدن روحاني مجلس ايجاد شد، ميتواند ادامه يافته و به اينجا برسد كه روحاني در مجلس اظهارات تندي را بيان كند.
به فرض كه روحاني به مجلس آمده و خيلي هم تند صحبت كند. اين ماجرا چه سودي براي طراحان سوال دارد؟ منفعت آنان از فراخواندن رييسجمهور در شرايط فعلي به مجلس چيست؟
نميدانم؛ اين را بايد از آنها بپرسيد. فكر ميكنند اگر آقاي ربيعي يا هر وزير ديگري برود ظرف دو ماه آن وزارتخانه گل و بلبل ميشود. اصلا اين طور نيست. شايد تغييرات در حد ١٠ يا ١٥ درصد باشد اما با تغيير افراد تحول خاصي ايجاد نميشود. فرض كنيم كه اكنون استيضاح كرده، عدم كفايت رييسجمهور را كليد زده و بعد هم رييسجمهور ديگري انتخاب كنند؛ مگر با اين روش شرايط كشور تغيير ميكند؟ به نظر من اين آدرس غلط دادن است. اگر كسي دلسوز نظام، انقلاب و پيرو خط رهبري است بايد بر حل و فصل مشكلات در درون خانواده تاكيد داشته باشند.
همه ما ميدانيم كه اين وضعيت حاصل زحمات راديو و تلويزيون ملي در سه، چهار سال گذشته يا زحمات شبكههاي اقتصادي خارج از دولت است. اينطور نيست كه فقط دولت مسوول اين وضعيت باشد. درست است كه دولت نوك پيكان امور اجرايي كشور است و بايد پاسخگو باشد اما نميتوان عوامل ديگر را نيز ناديده گرفت. اميدوارم حالا كه اين سوال مطرح شده به آنجا انجامد كه رييسجمهور در مجلس حاضر شده و پاسخگو باشد.
شما فكر ميكنيد رييسجمهور در آن جلسه به صراحت و شفافيتي كه مردم انتظار دارند، سخن بگويد يا اينكه مثل موارد قبلي گفتوگو با مردم حرفهاي كلي و تكراري بزند؟
با توجه به سابقه صحبتها و موضعگيري آقاي روحاني از زمان انتخابات گرفته تاكنون به نظرم ميرسد كه آدم جدياي باشد و مسائل را خوب بشناسد. روحاني فردي مطلع و آشنا به مسائل امنيتي، سياسي و اجتماعي است و ميتواند خوب مطالب را تجزيه، تحليل كند. حداقل در جلسات خصوصي كه خوب صحبت ميكند. بعد از همين جلسه هيات رييسه فراكسيون اميد با رييسجمهور گفته بودند كه مطالب رسانهاي نشود. اين يعني به هر حال ناگفتههايي وجود دارد.
جريان اصلاحطلب يا حامي دولت در مورد اين سوال چه نگاه و رويكردي دارد. به هر حال قانع نشدن از سوال به زيان دولت است و قانع شدن نيز ميتواند پالسهاي منفي مبني بر نمايشي بودن عملكرد مجلس به جامعه بدهد.
اينكه قانع شدن پالس منفي مبني بر نمايشي بودن عملكرد مجلس به جامعه ميدهد درست نيست چراكه اگر قانع شوند نشاندهنده رويكرد مثبت براي حل مشكلات كشور است. اتفاقا اگر جلسه برگزار و مثبت تمام شود نتايج پرثمري را بهدنبال خواهد داشت و با توجه به موضعگيريهاي سران اصلاحات همخواني و همبستگي را در مقابل كساني كه برجام را آتش ميزنند، نشان خواهد داد. به هر حال رويكرد نمايندگان بستگي به حرفهاي روحاني دارد. اگر رييسجمهور در مقابله با سوالات (گرچه وظايف وزرا و بانك مركزي بوده است) خوب و كامل توضيح دهد، نتيجه خوبي حاصل خواهد شد.
با توجه به سابقه گفتو گويهاي تلويزيوني رييسجمهور فكر ميكنيد در مجلس حرف تازهاي خواهد زد؟
دو گمانه بيشتر وجود ندارد؛ يك گمانه اين است كه ارادهاي براي بيان حرفها نيست و تصور ميشود كه بيان آن فايدهاي ندارد. من فكر ميكنم اين گمانه صحيح يا جدي نيست زيرا به هرحال روحاني سكاندار امور اجرايي كشور است و نميتواند اين طور فكر كند. گمانه دوم اين است كه رييسجمهور فكر ميكند در اين وضعيت كه يك جرياني هر روز و مدام مشغول سياهنمايي است؛ مطالب ديگري را نگفته و با اضافه كردن خاك آب را گلآلودتر از اينكه هست، كند. در پيشگرفتن اين سكوت از سوي يك فرد عاقل و انديشمند سياسي بعيد نيست. مثل همان حكايتي كه قرار شد براي اثبات مادري دو زن، بچه را از وسط به دو نيم كنند و مادر واقعي مهر مادري خودش را فداي زندگي فرزند ميكند.
گمانه دوم درست باشد احتمال دارد كه در جلسه بررسي سوال نيز حرفهاي ويژهاي نگويد و سكوت خود را ادامه دهد.
اينطور كه راي نميآورد.
همانطور كه گفتم تعداد آنها زياد نيست. حتي كمتر از همين ٨٠ نفر امضاكننده است. حدود ٦٠ نفر نماينده تند داريم.
اگر مجلس در حالي از پاسخهاي روحاني قانع شود كه او حرفهاي قابلتوجه و ويژهاي نزده، اميدي در جامعه ايجاد ميشود؟
به نظر من اين اتفاق نميافتد. به نظر من اين سوال تكليف را روشن ميكند. يا حرفهاي رييسجمهور باعث ميشود كه به نتايج مطلوب برسيم يا چيزي در دست نداريم و مشخص ميشود.
بهتر است كه روحاني به صحن مجلس آمده و حرفهاي خود را بزند يا سوال منتفي شود؟
به نظر من بالاخره مملكت نياز به پشتيباني مردم دارد. قانع شدن يك نماينده كفايت نميكند. من به عنوان نماينده از كجا بدانم كه موكلين من ميخواهند از حرفهاي روحاني قانع شوم يا نشوم. ارزيابي راي مردم در سلسله مراتب انجام وظايف نمايندگي مكانيزمي ندارد. براي همين بايد در موضوعات مهم مثل برجام، رابطه يا گفتوگو با امريكا و... با نظر و راي مردم تصميمگيري بشود. بايد از مكانيزم سوال از مردم استفاده كرد تا معلوم شود كه افكار عمومي چه ميخواهند.
منظورتان اين است كه روحاني با مردم حرف بزند و بعد در يك همهپرسي از مردم بپرسيم كه قانع شدهاند يا خير؟
بله، بايد روشن شود كه نظر مردم چيست. روحاني به عنوان رييسجمهور اختياراتي دارد و ميتواند نظرخواهي و همهپرسي از مردم را مطرح كند. ميتواند از مردم در مورد سياست خارجي، رابطه با امريكا، پاسخ به ترامپ در مورد گفتوگو و... بپرسد. اگر مردم در سرنوشت خودشان راي و نظري داده باشند تا آخر دفاع و ايستادگي ميكنند.
شما از ابزار همهپرسي به عنوان يك ابزار مناسب در شرايط فعلي صحبت ميكنيد اما چه كسي بايد اين را طرح كند. مردم كه نميتوانند بگويند همهپرسي برگزار كنيد. اين وظيفه شما به عنوان نماينده يا خود رييسجمهور است.
بله، من هم به همينخاطر امروز ميگويم كه اكنون وقت همهپرسي است. من كار ديگري نميتوانم انجام دهم. در چارچوب حقوق و قوانين حاكم بر نمايندگي ميگويم كه بايد مردم را در تصميمگيريها دخيل كرد. اگر مردم در صحنه باشند ما به نتيجه مطلوب خواهيم رسيد. حضور مردم در مراسم و راهپيماييها نشان از حضور بخشي از آحاد مردم موافق است اما نشان از تمامي مردم و اكثريت قاطع نيست. ما مانند راي به جمهوري اسلامي در مسائل مهم نياز به مشاركت همه مردم داريم. بايد اجازه دهيم كه مخالفين يا ممتنعها هم اظهار و عنوان راي كنند به خصوص اكنون و در اين شرايط ويژه به راي مردم نياز داريم.
نكته اينجا است كه بسياري از مسوولان و تحليلگران شرايط را چندان بحراني ارزيابي نميكنند.
بله، عدهاي اصرار دارند كه بگويند وضع خوب است، مشكلي نداريم، فروش نفت انجام ميشود، تعامل با بانكهاي جهاني بدون مشكل انجام ميشود، مردم از شرايط راضي هستند و شما هم حرف مفت ميزنيد ولي من فكر ميكنم كه اينطور نيست.
شما شرايط را حاد ارزيابي ميكنيد؟
شايد برخي بگويند كه نبايد با گفتن اين حرفها روحيه مردم را به هم ريخت اما اگر سكوت كنيم و نظاره كنيم كه بعد از نماز جمعه مشهد تجمع برگزار ميكنند و همه شعار ميدهند «ننگ ما ننگ ما دولت... ما» به نتايج بدتري خواهيم رسيد.
چطور بايد به نتايج خوب رسيد؟ به نظر شما راهكارهاي آقاي خاتمي براي برونرفت از اين وضعيت كفايت ميكند؟
بله، براي سربلندي ايران و جمهوري اسلامي بايد قبل از حمله براندازان داخلي و خارجي سريعا به ١٥ موردي كه جناب خاتمي اشاره كردند، توجه شود و اقدام عملي نيز صورت گيرد. راه برونرفت از اين شرايط همبستگي و وحدت ملي، رفع حصر و آزادي زندانيان سياسي، آزادي همه مطبوعات است. در يك كلام بايد شنيدن حرف مردم را سرمشق فكر و تصميم و اجرا قرار دهيم.
براي سربلندي ايران و جمهوري اسلامي بايد قبل از حمله براندازان داخلي و خارجي سريعا به ١٥ موردي كه جناب خاتمي اشاره كردند، توجه شود و اقدام عملي نيز صورت گيرد. راه برونرفت از اين شرايط همبستگي و وحدت ملي، رفع حصر و آزادي زندانيان سياسي، آزادي همه مطبوعات است.
اكنون وقت همهپرسي است. من كار ديگري نميتوانم انجام دهم. در چارچوب حقوق و قوانين حاكم بر نمايندگي ميگويم كه بايد مردم را در تصميمگيريها دخيل كرد. اگر مردم در صحنه باشند ما به نتيجه مطلوب خواهيم رسيد.
رييسجمهور بايد خيلي سريع به مجلس آمده و با نمايندگان صحبت كند حتي بهتر است كه تا پايان مهلت يك ماهه نيز صبر نكند.
فرض كنيم كه اكنون استيضاح كرده، عدم كفايت رييسجمهور را كليد زده و بعد هم رييسجمهور ديگري انتخاب كنند؛ مگر با اين روش شرايط كشور تغيير ميكند؟ به نظر من اين آدرس غلط دادن است.
رييسجمهور بايد بپذيرد كه كم گذاشته، با بدنه اصلاحات تعامل تام و تمام نداشته، با همه كساني كه او را ياري كرده و تلاش كردند كه براي دور دوم در پاستور كرسي داشته باشد، نامهرباني كرده است.
آرزو فرشيد
- 16
- 4