در ماههای اخیر به ویژه در هفتههای اخیر همگان شاهد مطرح شدن استیضاحهایی بودند که در نتیجه آنها، دو وزیر وزارتخانههای کار و اقتصاد برکنار شدند و هنوز این دو وزارتخانه بدون وزیر ماندهاند. دو وزارتخانهای که در این شرایط حساس کشور نقش موثر و مهمی را ایفا میکنند. گویا قطار استیضاحها پایانی ندارد و به گفته بسیاری این استیضاحها شاید در راستای آرامش در جامعه و کشور باشد اما آنچه که مهم است این است که آیا این استیضاحها به نفع مردم و جامعه بوده است؟ آیا میتوان استیضاحها را موثر دانست و همچنین آیا مجلس توانسته است فارغ از سلایق و علایق جناحی و سیاسی به انتخاب وزیران موفق کارآمد توانمند اقدام کند؟ آیا دولت نیز گزینههای مناسب، توانمند و کارآمدی را برای پستهای کلیدی کابینه دولت در نظر گرفته است؟. با توجه به انتقادات فراوانی که به وزارت کشور و شخص وزیر کشور در ماهها و هفتههای اخیر با توجه به رخدادهای اخیر اقتصادی و امنیتی شده است چرا وزارت کشور پاسخهای مناسبی را ارائه نکرده است. به طور کلی عملکرد وزارت کشور تاکنون چگونه بوده است؟. اینها سوالاتی است که در روزهای آینده به آنها پاسخ داده خواهد شد. در این ارتباط «آرمان» با عبدالرضا هاشمزائی، نماینده مردم تهران و فعال سیاسی اصلاحطلب به گفتوگو پرداخت که میخوانید.
در روزهای اخیر همگان شاهد دوکارته شدن وزیر ارشاد در جلسه سوال نمایندگان بودند، به طور کلی قطار استیضاحها در مجلس را چگونه ارزیابی میکنید؟
دو سوال فرهنگی از وزیر ارشاد پرسیده شد که اکثریت مجلس از جواب وزیر قانع نشدند و این قضیه طبیعی است. از نظر مقررات، دوکارته شدن به معنای استیضاح نیست. بسیاری بر این تصور بودند که این دو کارت به معنای استیضاح است در حالی که اینگونه نیست. بالاخره وزیر دو کارت گرفت و اگر سوالکنندگان بخواهند استیضاح کنند بحث جداگانهای است اما در حال حاضر بحث استیضاح مطرح نیست. در مورد استیضاحها باید اذعان داشت که در مورد استیضاح وزیر صنعت که قرار بود رئیسجمهور وی را به عنوان وزیر کار و رفاه معرفی کند به خودی خود آن استیضاح انجام نمیشد. در هفتههای گذشته قرار بود دولت ۴ وزیر معرفی کند که متاسفانه این اقدام انجام نشد یا درصدد تجدیدنظر بودند. بنابراین به هر دلیلی نامه آن به مجلس نرسید. بنابراین نمایندگان نیز باید از حوزههای انتخابیه خود بازدید کنند. بنابراین معرفی وزرا به زمان بعد موکول شده است.
دلایل قانع نشدن سوال کنندگان و در نهایت دادن دو کارت به وزیر ارشاد چه بوده است؟ در چه حوزههایی کاستی وجود داشته است؟
نماینده سوال کرده است و وزیر ارشاد در مورد این سوالات نمایندگان باید پاسخ میداد. دلیل قانع نشدن اکثریت نمایندگان مجلس این بود که پاسخهای وزیر قانع کننده نبوده است. این قانع نشدن طبیعی است. تاکنون نیز این اتفاق بسیار رخ داده است که نمایندگان سوال میکنند و وزیر کارت نمیگیرد. بنابراین این روند طبیعی است. در رابطه با استیضاحها باید اذعان داشت که حدود ۵ الی ۶ ماه است که استیضاح برخی وزرا مطرح بوده است. استیضاح دو وزیر رأی آورد. متاسفانه با وجود مدت زیادی که از رفتن وزیر کار میگذرد وزیری نیز به مجلس معرفی نشده است. در این موقعیت شکننده اقتصادی، همچنین مسائل ارز و دلار و غیره، بلافاصله باید وزیر معرفی میشد. سرپرستی و نداشتن وزیر به مدت دوماه و دو ماه و نیم برای وزارتخانه اقتصاد، کار صحیحی نیست. اینکه چرا دولت نمیخواهد با توجه به قانون بازنشستگی که در مجلس تصویب شدکه طبق آن نیروهای قدیمی از کار برکنار میشوند، برای رئیسجمهور و دولت سخت است که بخواهد به نیروهای جدید اعتماد کند.
چرا همواره در مدیریت با عده خاصی، مدیریتها در حال گردش است. برای وزارتخانههای گوناگون مثل راه و شهرسازی و مسکن، که وزارتخانه مهمی در کشور است و از لحاظ مالی و پروژهها بسیار حائز اهمیت هستند. اینگونه که شایع بود آقای آخوندی استعفاد داده است که تصور میشود که این استعفا بسیار جدی نبوده و اینکه به چه دلیل بنا بوده است که به جای وی فرد دیگری معرفی شود معلوم نیست و با مجلس هیچگونه رایزنی در مورد معرفی وزرا انجام نشده است. در صورتی که در دوره دوم مجلس، با مجلس یا فراکسیونهای مجلس وزرای معرفی شده را مطرح میکردند و نظرخواهی میکردند. اکنون اینگونه نیست. اکنون اینگونه است که به یکباره فردی برای وزارتخانه معرفی میشود که هیچ کس اسم آن را در کشور نشنیده است. درست است که کشور باید به سمت جوانگرایی و نیروهای جدید برود اما نیروهای جدیدی که حداقل در مدیریت کل یا وزارتخانه مدتی کار کرده باشد. چهار وزیری که معرفی شد و بنا بود که نامه معرفی آنان به مجلس بیاید، جو مجلس بسیار مثبت نبود. وزیر صنایع چون در گذشته معاونت صنایع را برعهده داشته است تا حدودی نامانوس نبود ولی برخی وزرا به ویژه گزینه راه و مسکن برای مجلس مانوس نبود. در حال حاضر این نامه داده نشده است و قرار است که هفتههای بعد مجددا به مجلس معرفی شوند. بنابراین باید منتظر ماند که مجلس چگونه اقدام خواهد کرد.
آیا میتوان دیر انتخاب کردن وزرا را به دلیل تعامل ضعیف موجود بین دولت و مجلس به ویژه نمایندگان مجلس دانست؟
تعاملی که باید بین شخص رئیسجمهور با مجلس وجود داشته باشد، متاسفانه وجود ندارد. در واقع تعامل بین رئیس مجلس و رئیسجمهور کافی نیست، چون مجلس مکانی است که ۲۹۰ نفر نماینده دارد. اولین کاری که دولت به ویژه شخص رئیسجمهور باید انجام دهد این است که تعامل بسیار نزدیکی با نمایندگان داشته باشد. مجلس نیز منتظر است که دولت گزینههای خود را معرفی کند و اگر اکثریت مجلس شایستگی افراد معرفی شده را بپذیرند رأی میدهند در غیر این صورت رأی نمیدهند و افراد دیگر را باید دولت معرفی کند. بنابراین این موضوع بسیار نامأنوس نیست و طبیعی است. ولی اینکه رئیسجمهور در معرفی وزرا، تعلل میکند، موضوع این است که وی نمیخواهد از چرخه اطرافیان خود به بیرون هم نگاهی داشته و اعتماد بیشتری به نیروهای جدید داشته باشد. برای مثال یک نیروی جوان برای وزارت ارتباطات به مجلس معرفی شد که از نظر یک نماینده، شاید به نظر میرسید ، تجربه کافی نداشته باشد و به وی رأی مخالف داده شد. در حالی که در حال حاضر همگان شاهد هستند که محمد جواد آذری جهرمی به عنوان یک وزیر موفق در دولت عمل کرده است. وی فردی جوان، موفق و پرانرژی است و نمایندگان نیز به عنوان حامی وی هستند. بنابراین برای چند وزارتخانه فعلی نیز باید اینگونه عمل شود زیرا مشکلی در مورد دادن رأی اعتماد ندارد.
بحث جوانگرایی به نوعی اختلاف سلیقههایی را به وجود آورده است، به گونهای که سختگیری دولت را در انتخاب وزرا و همچنین معرفی آنها به مجلس را بیشتر میکند. این مساله را چگونه ارزیابی میکنید؟
با توجه به تصویب طرح عدم به کارگیری بازنشستگان در مجلس، افراد بازنشسته قاعدتا باید برکنار میشدند. اینکه یک بازنشسته از مدیریت کشور کنار رفته است، بخواهد در جایگاه وزیر قرار گیرد مورد تایید مجلس نیست. بنابراین این موضوع جاذبهای برای نمایندگان نداشت. همچنین به رئیسجمهور توصیه میشود که یک نگاه وسیعتری نسبت به نیروی انسانی کشور داشته باشد. باید وارد بدنه مدیریت کل و بدنه دانشگاهها شوند تا در نهایت افراد قوی، متخصص و آماده به مجلس معرفی کنند تا مجلس نیز دلگرم شود تا بتواند به وزرای پیشنهادی رأی اعتماد دهد.
بسیاری از صاحبنظران بر این اعتقاد هستند که عدم تعامل بین دولت و مجلس به نوعی دلیل بر استیضاح نیست ،یعنی استیضاحها شاید در ظاهر به نفع مردم باشد اما در واقع اینگونه نیست و همگان شاهد هستند که دو وزارتخانه بدون وزیر به فعالیت خود ادامه میدهند و در نهایت برای مردم چیزی جز بلاتکلیفی و مشکل، ثمری نداشته است. استیضاحی که به نفع مردم باشد آیا این استیضاح اتفاق میافتد یا خیر؟
استیضاح به ویژه طبق قانون اساسی و وظایف نظارتی مجلس، اقدامی غیر عادی و خلاف عرف نیست. برخی از رأی نیاوردنها و برخی از استیضاحها به عدم تعامل بین دولت و مجلس بازمیگردد. در گذشته حداکثر هر ماه، ۲۰ روز یا دوهفته یک بار رئیسجمهور به مجلس مراجعه میکرد و جلسات علنی و غیرعلنی را با نمایندگان برگزار میکرد که در این جلسات، مسائل و مشکلات و گلایههایی را مطرح و سوءنیتها روشن میشد. در گذشته رئیسجمهور برای دفاع از وزرا به مجلس میآمد در حالی که دکتر روحانی برای معرفی وزرا و حتی حمایت از آنان یک بار هم در مجلس حضور نیافتند. این موارد نمیتواند بیتاثیر باشد.
در دیدار اصلاحطلبان با رئیسجمهور، گلایههایی مطرح شد. تشکیل کارگروه مشترک که دکتر روحانی پیشنهاد دادند تا چه حد میتواند اجرایی و در عین حال کارآیی داشته باشد، آیا میتواند تعامل بین فراکسیون امید و اصلاحطلبان با دولت را افزایش یا بهبود بخشد؟
یقینا اگر این کارگروه بین مجلس و دولت جدی گرفته شود و همچنین فعال شود، مفید خواهد بود. همچنین استیضاح یا نظر دولت نسبت به استیضاحها تا حدودی منطقیتر و مثبتتر میشود و با توجه به این روابط نزدیک، این کارگروه نیز میتواند با دولت و مجلس ارتباط داشته باشد و اطلاعاتی رد و بدل شود، استیضاح نیز کمتر صورت میگیرد. دلیل استیضاحها نیز این است که امور اصلاح شود و در نهایت وزیر قویتری انتخاب شود. بنابراین نکتهای که باید توجه شود این است که با توجه به وضعیت اقتصادی کشور که شکننده است این مساله طبیعی است که نمایندگان مجلس هر از چندگاهی بخواهند وزیری را استیضاح کنند تا شاید آرامشی به اوضاع اقتصادی بازگردد و در نهایت نیروی تازه نفس و جوانی بر سر کارآید و این موارد طبیعی است ولی اگر این کارگروه در حد صورت جلسه و حرف نباشد و باعث تعامل بین نمایندگان و اعضای دولت را افزایش دهد، یقینا موثر است.
آیا میتوان این دیدارها را در راستای آشتی ملی و وحدت ملی دانست؟ با توجه به اینکه قرار است با اصولگراها نیز دیداری صورت گیرد.
به عنوان یک اصلاحطلب می گویم، دولت در جهت اصولگرایی حرکت میکند. این قضیه در مورد شخص رئیسجمهور و وزرای وی صدق میکند. در نطق افتتاحیه مجلس گفته شد که باید در داخل کشور و بین خود وحدت ایجاد کرد و مشترکات را تقویت کرد تا به مسائل بینالمللی و منطقهای نیز تعمیم داده شود. متاسفانه این گفتوگوها به هر دلیلی تاکنون صورت نگرفته است.
استیضاح وزیر کشور را با توجه به انتقاداتی که شده است چگونه ارزیابی میکنید؟ با توجه به اینکه برخی گمانهزنیهایی داشتهاند مبنی بر اینکه آقای لاریجانی مانع این استیضاح شدهاند.
گفتن اینکه رئیس مجلس در این قضیه که وزیری استیضاح شود یا استیضاح نشود به طور محسوس دخالتی دارد، درست نیست. حتی استیضاح وزیر کشور نیز حدود ۲۵ امضا داشت که در حال حاضر یقینا بیشتر است. اگر نمایندگان در جلساتی که با وزیر کشور در کمیسیونها دارند از توضیحات وی قانع نشوند استیضاح صورت میگیرد. بنابراین اینکه آقای لاریجانی تلاشی برای استیضاح انجام داده یا نداده، حدس و گمانی بیش نیست.
عملکرد وزیر کشور را با توجه به مطرح شدن مقوله امنیت در جامعه و کشور چگونه ارزیابی میکنید؟
وزیر کشور در ساختار شورای امنیت کشور یا رئیس امنیت کشور، هیچگاه نقشی در امنیتی کردن فضای کشور نداشته است. در امنیت داخلی برخی نهادهای نظامی به وزیر کشور سپرده میشود.
تعامل وزارت کشور را با سایر دستگاههای کشور چگونه ارزیابی میکنید؟
با توجه به اینکه آقای رحمانی فضلی مدتی نماینده مجلس بود و همچنین با توجه به شناختی که از وی وجود دارد، تعامل وزیر کشور با سایر نهادها تاکنون خوب بوده است و به نظر میرسد که آقای رحمانی فضلی انتخابات را نیز به خوبی برگزار کرده است.
برخی معتقدند که در انتخاب استانداران ضعیف عمل شده است. عملکرد وزارت کشور در انتخاب استانداران را چگونه ارزیابی میکنید؟
با توجه به اینکه در سالهای گذشته سابقه استاندار بودن داشتهام باید اذعان داشت متاسفانه طی این ۴۰ سال در کادرسازی در زمینه استانداری و استاندار اقدامات زیادی انجام نشده است. طبق قانون طرح عدم به کارگیری بازنشستگان، ۱۴-۱۵ استاندار بازنشسته هستند اما نکتهای که وجود دارد این است که در انتخاب استاندار، دست وزیر کشور کاملا باز نیست. متاسفانه در زمینه سیاسی، کادرسازی ضعیفی وجود دارد یا انجام نشده است. اینکه برای مثال در یک استانی هم استاندار و هم معاونین وی بازنشسته بودند. استانداران نیز چون به عنوان رئیس یک استان محسوب میشوند بنابراین فردی که نه تجربه کافی دارد و نه در زمینه سیاسی فعالیت کرده، نمیتواند در استانداری قرار گیرد و سایر ادارات کل را راهبری کند و مدیریت کند. بخشی از این انتخاب را نمیتوان به وزیر کشور و کادر وزارت کشور نسبت داد. برای مثال این برنامه را هیچ گاه در دستور کار قرار ندادیم که اگر استانداری برکنار شد یا کنار رفت، ۱۰ تا جایگزین یا به عنوان رزرو انتخاب شده باشند و بتوان یکی از آنها را انتخاب کرد. با توجه به اطلاعات، مسائل و مشکلاتی که در حال حاضر به ویژه در بخش اقتصادی وجود دارد و به سایر بخشها نیز سرایت خواهد کرد، در این زمینه نیروهایی که آمادگی داشته باشند تا بتوانند این پستها را بپذیرند وجود ندارد. شنیده شده است که برخی افراد حتی از سوی رئیسجمهور تعیین شدهاند اما نپذیرفتند که مسئولیتها را برعهده گیرند.
علت نپذیرفتن افراد توانمند برای ورود به عرصههای مدیریت کلان کشور چیست؟
در دورهای در جهت تضعیف استانداران عمل شد. در سال ۶۰ در استانداری خراسان و سایر جاهای دیگر، استانداران به معنای واقعی رئیس استان و به عبارتی همه کاره بودند، اما در حال حاضر استانداران تضعیف شدهاند و از دلایل آن اینکه هم هیات دولت و هم برخی نهادها به جای اینکه زعامت و مدیریت استاندار را به عنوان نماینده عالی حکومت در همه استانها بپذیرند در جهت تضعیف آن عمل کردهاند، یکی از دلایل این است. دلیل دیگر این است که مشکلاتی نیز در زمینههای اقتصادی وجود دارد که متاسفانه در نهایت هر نیرویی به راحتی حاضر نیست مسئولیتی را بپذیرد.
یکی از ایرادات روی کار نیامدن استانداران و مدیران توانمند به اعتقاد بسیاری کارشناسان، وجود فیلترهای سلیقهای است که نقش وزارت کشور و تعامل آن با دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی و غیره بسیار میتواند موثر باشد. این مساله را چگونه میدانید؟
متاسفانه عدم روی کارآمدن استانداران و مدیران توانمند، بخشی به دلیل سلیقهای بودن است و بخشی نیز به دلیل مسائل جناحی و جریانات سیاسی است که به ویژه انتخاب استاندار از انتخابات سال آینده مجلس نیز متاثر است. همچنین وزارت کشور نیز نمیتواند افراد توانمند را پیدا کند.
اختلاف نظر شورای نگهبان و مجلس بر سر لوایح چهارگانه FATF را چگونه میدانید؟
اختلاف نظرها در خبرها آمده است ولی هنوز اصلاحات آن به مجلس نیامده است. اصولا مجلس دیدگاهی مبنی بر درنظر گرفتن منافع ملی دارد. چرا برجام را قبول کردیم به این دلیل که ۱۰ قطعنامه علیه ما صادر شده بود و تحریمهای بینالمللی گریبان اقتصاد ایران را گرفته بود و حاکمیت تصمیم گرفت که با ۵ قدرت مذاکره کند، اما در نهایت آمریکا برجام را زیرپاگذاشت. بنابراین بحث برجام بحث جداگانهای بود. در حال حاضر بحث لوایح چهارگانه است که اخیرا یکی لایحه مبارزه با تامین مالی تروریسم(CFT) بود که در مجلس مطرح شد و با وجود تمام هجمههای بیرونی به این لایحه و نمایندگان مجلس، این لایحه رأی آورد. برخی احساس کردند که با رأی ندادن به این لایحه، بهانهای به دست آمریکا میدهد که مجددا علیه ایران بتوانند تحریمهای بینالمللی وضع کنند، بدینگونه که ایران نتواند هیچگونه ارتباط مالی با سیستم مالی جهان برقرار کند. اگر شورای نگهبان نیز با این دیدگاه به بررسی آن لایحه بپردازد، یقینا آن را تایید میکند. اگر تایید نشود مجددا به مجلس و در نهایت به مجمع میرود. بنابراین باید منتظر ماند ودید نتیجه چه میشود.
آیا شورای نگهبان این لوایح چهارگانه را تایید میکند؟
شورای نگهبان را نمیدانم.
شرایط کشور را میتوان در نظر شورای نگهبان موثر دانست؟
احتمال رد این لوایح در شورای نگهبان وجود دارد ولی به اطمینان باید اذعان داشت که حتی اگر چنین شود این لوایح در مجمع تشخیص مصلحت نظام با دقت بررسی خواهند شد.
آزاده رحیمی
- 18
- 3