تصادف اتوبوس دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال بار دیگر جامعه ایرانی را به شوک فرو برد. رویدادی تلخ که به زعم بسیاری نه یک حادثه که زنجیره ای از یک رویداد سریالی و ادامهدار است. این تصادف مرگبار بار دیگرسر یک زخم کهنه را باز کرد.
به نظر می رسد ساخت دانشگاه آزاد واحد شمال از همان ابتدا بر سنگ کج بنا شد. از همان ابتدای تاسیسش صدای بسیاری درآمد. از مدافعان محیط زیست گرفته تا مردمی که ادعای مالکیت بر زمین های این دانشگاه را داشتند. زمین هایی در ارتفاع ۱۸۰۰ متری در اختیار دانشگاه آزاد قرار گرفت تا یکی از بزرگترین مراکز آموزشی خود را در آنجا بنا نهد. روز سه شنبه هفته پیش بود که اتوبوس حامل دانشجویان این دانشگاه در بلوار فردوس و در جادهای باریک و پیچ در پیچ و منتهی به واحد علوم و تحقیقات دچار سانحهای مرگبار شد تا بر اثر آن ۱۰ تن از دانشجویان جانشان را از دست دهند و ۲۷ دیگرزخمی شوند.
در ایران سه میلیونو۸۰۰ هزار دانشجو تحصیل میکنند که سهم دانشگاه آزاد از این رقم، یک میلیون و ۵۵۰ نفر است. در دانشگاه آزاد واحد تهران شمال روزانه بین ۶۰ تا ۸۰ هزار نفر در محوطه این دانشگاه در تردد هستند.
این در حالی است که طراحی این دانشگاه به گونهای است که واحدهای مختلف در سراشیبی بنا شده و جادههایی که مراکز مختلف را به هم وصل می کنند، پیچدرپیچ، بدون حفاظ و گاردریل است و از آنجایی که مسیرها طولانی و شیب تند است دانشجویان مجبورند از طریق اتوبوس به مراکز مختلف بروند. در سالهای پیش قرار بود که برای این دانشگاه حملونقل کابلی در دستور کار قرار گیرد تا دانشجویان از طریق تلهکابین جابهجا و به ارتفاع ۱۸۰۰ متری بروند که این مهم با تغییر مدیریت در سطح کلان دانشگاه آزاد عملیاتی نشد.
براساس شواهد به علت کمبود اتوبوسهای حمل و نقل در دانشگاه آزاد واحد شمال هر اتوبوس ناچارا بین ۶۰ تا ۷۰ دانشجو را سوار می کند. براساس گفته مسئولان اتوبوس حادثه دیده معاینه فنی نداشته و لاستیک های آن ساییده شده و در هنگام تصادف ترمز بریده است.
خلاصه آنکه در حالی که دانشجویان دانشگاه آزاد برای تحصیل در این سازمان آموزشی هزینه ای گزاف پرداخت میکنند، این دانشگاه در امور زیرساختی با چالشهایی جدی روبهرو است. تصادف اتوبوس دانشجویان دانشگاه آزاد پرسش های بسیاری را مقابل مسئولان این نهاد آموزشی قرار داده است. این که به چه علت دانشگاهی که هزینههایی گزاف از جذب شدگان دریافت می کند باید از نظر زیر ساختی تا این اندازه مشکل داشته باشد.
در همین رابطه همدلی تلاش کرد تا پرسش هایی از این دست را از محمود صادقی نماینده مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون آموزش بپرسد. صادقی بروز چنین اتفاقی را نه یک تصادف که نتیجه سالها سوء مدیریت ناشی از نزاع منافع در نهادی میداند که نظارتناپذیر است. او میگوید این حادثه باید آغازی شود برای بررسی پشت پرده نهادهای آموزشی غیر شفاف. در ادمه مشروح این گزارش میآید:
صادقی میگوید: در همان ساعات ابتدایی دکتر عارف رییس کمیسیون آموزش به بیمارستان مجروحین حادثه رفتند تا از خانوادههای این عزیزان دلجویی کند. عارف اعلام کرد که کمیسیون آموزش بررسی این موضوع را در دستور کار خود قرار داده است و نتیجه را متعاقبا به مردم اعلام خواهد کرد. به نظرم جلسه یکشنبه این هفته کمیسیون به این موضوع اختصاص خواهد یافت.
این نماینده مجلس ادامه میدهد: یک بحث اساسی درباره مدیریت در دانشگاه آزاد داریم. این دانشگاه چون یک موسسه غیردولتی است، مسئولیتی برای پاسخگویی به مجلس نمیبیند. اگر چه مجلس میتواند در همه امور کشور تحقیق و تفحص کند اما چون این موسسه غیردولتی است و به وزارتخانهها وصل نیست مجلس نمیتواند به شکلی مستقیم برای قصور این موسسه، مسئول یا وزیری را مورد مواخذه و سوال قرار دهد. وزیر علوم هم مسئولیت مستقیمی در دانشگاه آزاد ندارد و این یکی از چالشهای مهم در حوزه آموزش ماست. چنین وضعی مختص به ساحت آموزش نیست و باید هرچه سریعتر فکری به حال این نظارت ناپذیری نهادها کرد. از این رو ضروری است تا ما نمایندگان در پی ساز و کاری قانونی برای این معضل باشیم.
در سراسر کشور این موسسه واحدهای مختلفی دارد. درست است که در اتفاق پیش آمده در دانشگاه آزاد واحد شمال وضعیت نامطلوب زیر ساختی در زمینه حمل و نقل منجر به اتفاقی دردناک شد که جامعه را شوک زده کرد اما باید متذکر شد که دانشگاه آزاد در حوزههای مختلف فرهنگی،رفاهی و آموزشی فعال است که در هیچ کدام از این بخشها متاسفانه نظارتی وجود ندارد و چون نظارت نیست سازوکارها و عملکردها غیر شفاف است.
صادقی میافزاید: نمایندگان به این فکر افتادهاند که چگونه میشود بیآنکه دانشگاه آزاد یک مرکز دولتی شود، نظارتپذیر شود. نکته دیگر به رابطه دانشگاه آزاد با وزارت علوم باز میگردد. این هم رابطهای غیرشفاف است. در این باره نیاز است تا هم در اساسنامه دانشگاه آزاد ونیز در قانون در شرح وظایف وزارت علوم، بازنگری صورت گیرد تا به گونهای حق بیشتری برای نظارت وزارت علوم در قانون قائل شد.
در حال حاضر تنها اختیاری که برای وزارت علوم در نسبت با دانشگاه آزاد باقی مانده تنها تصویب رشتههای این دانشگاه است و متاسفانه از بیرون هم فشارهای زیادی روی وزارت علوم در مورد دانشگاه آزاد وجود دارد. این رویه آنقدر ادامه یافت تا دانشگاهآزاد در جذب هیئت علمی هم کاملا مستقل شد و اکنون عملا وزارت علوم در این حوزه نیز دخالتی ندارد.
این عضو کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی اظهار می کند: درباره دانشگاه آزاد واحد تحقیقات بهطور ویژه باید تدابیری اتخاذ شود. از نظر زیست محیطی مکانیابی این دانشگاه دارای ابهام است و از همان ابتدای ساخت این موسسه اعتراضات بسیاری صورت گرفت. از سویی از همان ابتدا برخی افراد نسبت به مالکیت زمینهای این دانشگاه ادعاهایی را مطرح ساختهاند. همه این مسائل باید مورد بررسی قرار گیرد. آیا این دانشگاه از منابع طبیعی استفاده کرده که این باید در حوزه حقوق عمومی مورد بررسی قرار گیرد، یا به املاک خصوصی دستاندازی شده است.
( در نظر داشته باشید که همه این موارد را به عنوان احتمال بیان میکنم) گذشته از اینها ساخت دانشگاه در دل کوه تبعات زیست محیطی دارد. همچنین تردد پرحجمی که در آن منطقه صورت میگیرد میتواند دردسرساز شود. ایدهآل است که دانشگاه واحد شمال از آن جا جمع شود اما اگر چنین امری ممکن نیست لااقل میتوان در حوزه مدیریت زیرساختها، یک ساماندهی جدی صورت پذیرد تا جان جوانان نخبه ما بیش از این به خطر نیفتد.
صادقی در تشریح سخنانش میگوید: به عبارتی حرف من دو بخش دارد یک بخش مربوط است به امر نظارت پذیری یا اصلاح بنیادین ساختار دانشگاه آزاد که ایدهآل و احتمالا پروسهای زمانبر و شاید به علل تضاد منافع دور از دسترس باشد و بخش دیگر مربوط است به برخی مسائل دیگر که در کوتاهمدت قابل پیگیری و حل و فصل هستند. مسائلی که حل نشدنشان جای پرسش بسیار دارد. من چندین بار در دانشگاه و واحد علوم تحقیقات تردد کردهام و متاسفانه جاده پیچ در پیچ منتهی به این دانشکده به هیچ وجه استاندارد نیست. همچنین طبق گزارشات وضعیت ناوگان حملونقل این موسسه نامطلوب است. صادقی میافزاید: این بخش دوم را که میشود پیگری نمود چرا باید اتوبوسی که از رده خارج است و معاینه فنی ندارد و لاستیکهایش ساییده شده روزانه ۷۰ نفر را در هر تردد جابهجا کند؟
از صادقی پرسیده میشود چرا موسسهای که هزینهای گزاف برای تحصیل از دانشجویان میگیرد در اولیهترین امور خدماتی چنین معضلاتی را دارد؟ پاسخ می دهد:طبیعتا جایی که دولت هزینه دانشجو یا دانشآموز را پرداخت نمیکند و او خود پرداخت مینماید، انتظار است سرویسی با کیفیتی بالا دریافت کند.
ایندرحالی است که در دانشگاه آزاد هم کیفیت آموزش از دانشگاه دولتی پایینتر است و نیز مدرکی که اعطا می کند فاقد کیفیت لازم. اینهم یک چالش دیگری است که باید مورد بررسی قرار گیرد. از همان ابتدا دانشگاه آزاد نظارت گریز بوده است. این درحالی است که این موسسه هم در ساختار و نیز در محتوا با تجمیعی از سرمایه، ایدئولوژی و اقتدارگرایی مواجه است. امری که بیش از پیش نفس آموزش را کالایی ساخته و دانشگاه را به بنگاهی پولساز بدل ساخته است.
صادقی میگوید: این دانشگاه در طول حیاتش گسترش کمی بیرویه داشته است و حالا که برمیگردیم و به گذشته و حال مینگریم، میبینیم با انبوهی بنگاههای آموزشی در سراسر کشور مواجهایم. در اواخر دولت محمود احمدی نژاد برای مقابله با دانشگاه آزاد، دانشگاه پیام نور، علمی و کاربردی و.. را گسترش دادند و این چنین ساحت آموزش بیش از پیش به عرصه ای برای نزاع قدرت بدل شد. حالا علاوه بر مولفههای ذکر شده نزاع قدرت و نزاع منافع هم به ساحت آموزش وارد شده است. مسابقه توسعه بیرویه نهادهای آموزشی باعث شده تا ایران چند برابر کشورهای بزرگ دانشگاه و مراکز آموزشی داشته باشد. این نزاع باعث شد تا اولویت ها تغییر کند و سیاسی کاری جای کار فرهنگی را بگیرد.
صادقی ادامه می دهد: از سویی دانشگاه آزاد همواره به نهادهای قدرت وصل بوده است وازاین رو توسعه بیرویه این دانشگاه به طرزی غیرطبیعی در حال حاضر نیز در حال انجام است. بااینهمه نقاط امیدی هم وجود دارد؛ شورای انقلاب فرهنگی طرحی را برای آمایش و ساماندهی آموزش عالی طراحی کرد که هم اکنون ازطریق وزارت علوم در حال پیگیری است. در چارچوب این طرح قاعدتا خیلی از این مراکز چه در بخش دولتی و چه خصوصی باید ادغام و تجمیع صورت بگیرد. بیتردید در این مبارزه فشارهای زیادی به وزارت علوم وارد خواهد شد و برای نجات ساحت آموزش عزمی جدی و روحیهای انقلابی لازم است تا در این باره قانون زمام امور را به دست گیرد.
محمود صادقی میافزاید: حتما نباید یک اتفاق دردناکی مثل حادثه دانشگاه آزاد واحد شمال رخ دهد تا در اینباره دیالوگ برقرار شود؛ ادامه میدهد: یک جایی باید محافظهکاری را کنار بگذاریم. باید در این باره حرف زد بیآنکه به این گروه یا آن گروه درگیر وصل باشیم. در خصوص دانشگاه آزاد بحثهای دیگری نیز وجود دارد. عملکرد مدیریت جدید دانشگاه آزاد در یک سال گذشته نشان می دهد که در جاهایی مخالف اساسنامه تغییراتی در هیات امناء ایجاد شده است که این اتفاق منجر به اختلالی مدیریتی در این موسسه شده است.
مردم اتفاقات روی داده در دانشگاه آزاد را یک جنگ قدرت میبینند، بین گروه های مختلف. در واقع بخشی از جامعه به این علت عصبانی هستند که می بینند در حالی که گروههای مختلف در بالای هرم نزاع قدرت راه انداختهاند، به خاطر بیمسئولیتی در سطوح میانی و پایین این دانشجویان هستند که آسیب میبینند؛ آیا این اختلال و نزاع منافع در سطوح بالای مدیریتی ارتباطی با آنچه مثلا برای دانشجویان دانشگاه آزاد واحد شمال رخ داد وجود دارد؟ این سوالی است که از صادقی پرسیده میشود.
او می گوید: چنین نظری پربیراه نیست. من نمیخواهم جانب یک طرف این نزاع را بگیرم. بله نزاع قدرت وجود دارد و نتایج آن کاملا مشخص است. از سویی نوعی سیاسیکاری باعث شده تا مسئولان دانشگاه اولویتهای سیاسی کاری را بر مسائل فرهنگی ترجیح دهند. من کاملا موافق فرهنگ عفاف و حجاب هستم اما تاکید یکسویه بر پوشش ظاهری بیآن که دو امر حجاب و عفاف به خوبی تبیین و مصادیق آن مشخص شده باشند، میتواند تبدیل به نوعی سازوکار تفتیش عقاید شود. اینچنین است که گسترده شدن سیاسی کاری باعث می شود تا بیتوجهی به مسائل اصلی مثل مسائل رفاهی و خدماتی صورت پذیرد. در این باره مردم کاملا حق پرسشگری دارند.
صادقی در پایان بیان می دارد: علاوه بر اختلال مدیریتی رگههایی از فساد مالی هم دیده میشود. بحث پذیریش چند برابر ظرفیت در رشته پزشکی یکی از این مسائل و چالش ها بود. از آنجایی که ارتباط مردم با نهادهای نظارت ناپذیر
قطع است آنها به بهارستان می آیند بی آنکه از نظر قانونی بهارستان ابزارهای لازم نظارتی را در اختیار داشته باشد با این حال ما نمایندگان نباید و نمیتوانیم شانه خالی کنیم.
- 17
- 3