تبانی بابت خرید ۶هزار خودرو از شرکتهای خودروسازی سایپا و ایران خودرو و چند صد کیلو طلا به صورت رانتی، از طرف دو نماینده مجلس، موجب التهاب و مسمومیت در فضای عمومی جامعه شده است. در حقیقت افکار عمومی و وجدان بیدار جامعه به دنبال آن است که چرا به پرونده فسادی در این ابعاد، رسیدگی جدی نشده یا اینکه هیات نظارت مجلس بر رفتار نمایندگان، آیا با بررسی بر رفتار و منویات این دو نماینده مجلس، حکم بر برائت و بیگناهی آنها داده است؟
در این ارتباط، مسئله درخور توجه بیشتر به فساد سیستماتیکی است که در ارگانها و نهادهای کشور ریشه دوانده و متاسفانه نه تنها تدبیری برای جلوگیری و مهار آن اتخاذ نشده، بلکه در حال گسترش و در هیبتها و قالبهای زشتتری جلوه میکند. با این همه و با توجه به گسترش معنادار فساد در لایههای پنهان ارگانها و نهادها، آیا این انتظار وجود دارد که شتر فساد نیز بخواهد در مجلس و قوه قانونگذاری زانو بزند و وظیفه قانونگذاری برخی از نمایندگان مجلس به دلالی، واسطهگری و در نهایت به ایجاد فساد تقلیل یابد؟
شاید انتظار فساد با توجه به حفرهها و خلاهای فسادی که در بطن جامعه امروزی وجود دارد، بتواند مجموعههایی چون: سلطان سکه، سلطان مسکن، سلطان دارو، سلطان کاغذ، سلطان قیر، سلطان شیر خشک و سایر سلاطین فساد ایران را آلوده کند، اما این که چنین فسادی اگر بخواهد قانونگذار و مقننی را آلوده کند، غیر قابل انتظار، غیر قابل بخشش و جای پرسشهای فراوانی را به پیش میکشد. البته برخی از رفتارها و همچنین وجود برخی از شواهد بر رفتارهای نمایندگان و بازیگران قوه مقننه نشان میدهند که فساد راه یافته به قوه مقننه فقط به تبانی خرید خودرو خلاصه و محدود نیست. در واقع از آنچه فساد بابت تبانی خودرو از سوی دو نماینده مجلس افشا و رسانهای شده، در حکم نوک قله کوه فساد است که دیده میشود. در این ارتباط، پولپاشیهای بیقاعده و خارج از عرف برخی از نمایندگان در موسم انتخابات، ابهام در مدارج عالیه تحصیلی، رانتجویی، فقدان تخصص و تعهد، سودجویی و عدم پاسخگویی به مطالبات حوزه انتخابیه، اظهارنظرهای غیرتخصصی در سیاستهای کلان کشور، کسب شهرت شخصی، فرصتطلبی، چاکرمنشی و تملقگویی، سیالیت در منش سیاسی و جناحی، ضعف وجدان ملی، تسلیمطلبی، خودسانسوری، همرنگ جماعتشدن، عافیتطلبی، نداشتن دانش مدیریتی، ارادت به جای لیاقت، محرمیت به جای شایستگی، تخصصگریزی و سرانجام مبهم بودن مسئولیتها همگی از مشکلات و نارساییهایی هستند که برخی از نمایندگان مجلس بدان دچارند. این نارساییها به قدری در رفتار برخی نمایندگان پیداست که قابل انکار در نزد افکار عمومی نیست و نیک پیداست که این نارساییها و مشکلات چه نتایجی را به همراه دارد؟
حال و با مجموعه رفتارهایی که از سوی برخی از نمایندگان مجلس در ایجاد فساد به اجرا در میآید، ما باید شاهد فسادگستری و مرگ قانونگرایی آن هم در نهاد و ارگانی باشیم که وظیفه آن قانونگرایی و فسادزدایی است. واقعیت آن است که به نظر میرسد در شرایط حاضر، اراده چندنی برای فسادزدایی از سوی مجلس دیده نمیشود و اگر هم دیده شود، بسیار سطحی و در حد انجام رفع تکلیف است. تداوم این وضعیت، موجب باورشکنی، ایجاد رخنه در حصار ایمانها و نیز اعتماد افکار عمومی را به چالش گرفته است. فراموش نکنیم که فسادی به این معناداری و با این ابعاد، تنها مخلوق مجریان فاسد و قانونگریز نیست، بلکه محصول تبانی ناظر و مجری است. آیا وقت آن فرا نرسیده است که مجلس نقش خود را به نظارت تصنعی خلاصه نکند و با اتکا به نقش نظارتی خود و البته با ایجاد اعتماد و باور، از فساد ویرانگر بازیگران و مجریان خود جلوگیری کند؟
دکتر صلاح الدین هرسنی
- 18
- 6