جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۲۰:۲۱ - ۰۹ آذر ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۹۰۱۵۶۵
مجلس

«غلامرضا حیدری» نماینده مجلس: از مردم خجالت می‌کشیم

غلامرضا حیدری,اخبار سیاسی,خبرهای سیاسی,مجلس

«شبی که سهمیه‌بندی بنزین اجرا شد من خودم هم اطلاع نداشتم و نمی‌دانستم که اجرای این طرح این هفته است یا هفته آینده؛ چرا که به شورای امنیت کشور گفته بودم که زمان آن را به من هم حتی نگویید، چرا که به آنها گفته بودم در صداوسیما کارهای تبلیغاتی اجرای این طرح را انجام دهید و هر شبی که مناسب بود آن را اجرایی کند. من هم مثل همه مردم ایران مطلع شدم که صبح جمعه قیمت بنزین تغییر کرده است چرا که من هم این طرح را به شورای امنیت واگذار کرده بودم و به آنها گفته بودم که زمانش را به من نگویید چرا که این مصوبه در جلسه سران قوا مصوب شده است.»

این اظهارات حسن روحانی در جلسه شورای اداری استان آذربایجان شرقی است که تعجب بسیاری از ناظران را به دنبال داشته است.

اظهارات رئیس‌جمهور دوپهلو است؛ او ضمن تایید افزایش قیمت، کنایه‌هایی را نیز می‌زند.

در این باره به سراغ غلامرضا حیدری عضو کنونی فراکسیون امید می‌رویم که غیر از نمایندگی مردم تهران در مجلس دهم، با حسن روحانی در مجلس دوم و سوم به عنوان همکار فعالیت داشته است.

امروز به همه مسئولینی که گفته‌اند از زمان اجرایی شدن افزایش قیمت بنزین، هیچ‌اطلاعی نداشتند، رئیس جمهور هم اضافه شد. آیا واقعا می‌توان این ادعای او را که گفته است من هم مثل مردم صبح جمعه یکدفعه دیدم قیمت بنزین افزایش یافت- اگرچه قبلا گفتم به من هم زمان افزایش را نگویید – باور کرد؟

با انکار مسئولین درباره اطلاعشان از زمان دقیق افزایش قیمت بنزین، این مسئله خیلی پیچیده تر از قبل جلوه می‌کند، اما چه در سخنان رئیس جمهور و چه در سخنان سایر مقامات درباره این ادعا، یک چیز واضح است، اینکه این گونه اظهارات به هیچ وجه اعتماد مردم را جلب نمی‌کند. ظاهرا پشت صحنه‌هایی در جریان بوده و هست که ما از آن بی خبریم و نمی‌دانیم در این پشت صحنه چه می‌گذرد؟ می‌بایست بررسی کنیم که مقامات به دنبال چه هستند و از این اظهارات چه در می‌آیدو یا به دنبال چه هستند؟ آیا تمام این افراد با هم هماهنگ هستند و چنین می‌گویند؟

هرچه که هست در نهایت، انسان متاثر می‌شود که ملتی به این نجابت و با این تمدن کهن دچار دست‌اندرکارانی برای اداره کشور شده است که دقیقا نمی‌دانیم دارند چه کار می‌کنند.

اساسا اینکه رئیس جمهور با خنده می‌گوید من خودم صبح جمعه از قیمت بنزین خبردار شدم درشرایط امروز، چه تاثیری بر مردم می‌گذارد؟

به نظر من خلاف تدبیر و اخلاق انسانی است وآن خنده به نوعی نمک‌پاشیدن بر زخم مردم است.

از صحبت‌های نخست‌تان این طور برداشت می‌شود که این احتمال وجود داشته که خود رئیس جمهور از تاریخ افزایش قیمت بنزین اطلاعی نداشته است.

من قضاوتی نکردم من گفتم موضوع پیچیده است اما واقعا نمی‌دانم.

بیایید هردوی این موضوع را بررسی کنیم اینکه اگر رئیس جمهور واقعا تاریخ افزایش قیمت بنزین را نمی‌دانست نشانه چیست؟ و اگر تاریخ را می‌دانسته ولی الان در مقابل دوربین‌های تلویزیونی به ناراست اعلام کرده باشد که نمی‌دانستم، بیانگر چه موضوعی است؟

ببینید ایشان توجیه‌شان این است، بعد از آنکه کلیت تصمیم برای افزایش قیمت بنزین گرفته شد بقیه اجرا، به عهده وزیر کشور گذاشته شده که به عنوان رئیس شورای امنیت کشور نیز بوده، این‌ها خواسته‌اند آگاهانه زمان انجام تاریخ افزایش بنزین را هیچ‌کدامشان ندانند. اما دراین جا یک بحثی پیش می‌آید چرا که دولت یک یا دوروز قبل از اجرا، تمام استاندارها را برای آماده سازی، اطلاع و آماده باش در ارتباط با این تصمیم دعوت کرده بود. این دو مورد با هم تناقض دارد.

اگر روحانی واقعا نمی‌دانسته که چه زمانی افزایش قیمت بنزین صورت می‌گیرد بیانگر چیست؟

نشانه خوبی نیست، متاسفانه عملکرد آن‌ها به گونه‌ای است که انسان واژه کم می‌آورد.

برخی می‌گویند که بعضی از اظهارات روحانی یک پیام نزدیک و آشکار دارد و یک پیام واقعی و پنهانی. مثلا برخی این جمله او را که گفته بود تمام سطح شهر دوربین نصب شده بیانگر نگاه خاص روحانی دانسته‌اند و برخی آن را یک خط و پیغامی به دیگران. خیلی‌ها اظهار می‌کنند که حسن روحانی با بیان اینکه من خود نیز از زمان انجام افزایش قیمت بنزین اطلاع نداشتم یک پیام پنهانی مخابره می‌کند؟

اگر بخواهم صادقانه از آنچه که این روزها بر ما می‌گذرد، بگویم باید گفت ما ترامپ را همیشه یک پدیده خاصی می‌دانستیم و می‌گفتیم باید روانشناسان و جامعه‌شناسان برروی واکنش‌ها و رفتارهای او کار کنند. امروز باید در مورد آقای روحانی هم این را بگوییم. روحانی در این فراز و نشیبهایش حتی قبل از ریاست جمهوری‌اش یک پدیده خیلی پیچیده‌ای است و باید چند وجهی مورد کند و کاو قرار بگیرد، اما در هر صورت به نظر من ایشان به ملت ایران خیلی کم لطفی کرد.

به‌ وعده‌هایی که داده است کمتر دیده‌ایم که عمل کرده باشد. صبح، یک شکل حرف می‌زد بعدازظهر یک شکل دیگر. آخر هم نفهمیدیم موضع او کدام سمتی است. به نظر من، مرحوم‌ هاشمی هم همین طور بود.

به هر حال مرحوم‌هاشمی بود که روی او برای ریاست جمهوری تمرکز کرده بود و جماعت اصلاح‌طلب نیز به احترام این‌ها آمدند و رای دادند. البته وقتی که حق انتخاب‌ها را محدود می‌کنند، به هر حال نتایج به جاهایی می‌رسد که واقعا جبران آن خیلی سخت می‌شود. ولی این موضوع را درباره همه موارد می‌گویم نه فقط ریاست جمهوری. اخیرا دارم کتاب خاطرات جک استراو با عنوان "کار، کار انگلیسی‌هاست" را می‌خوانم، واقعا در این تاریخ دویست ساله اخیر چه قدر ظلم به این ملت شد. دریک مقطعی انگلیسی‌ها بعد روس‌ها، بعد انگلیسی‌ها و روس‌ها با هم چه کارهایی که برای غارت ملت ایران نکردند، بعد آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها برای سقوط دولت ملی مصدق چه کردند، بعدهم که انقلاب شد. دراین چهل و اندی سال خیلی فراز و نشیب داشتیم، چه قبل از جنگ تحمیلی، چه زمان جنگ تحمیلی، چه بعد از آن، تا به بحث هسته‌ای رسیدیم که در این کتاب آن را موشکافی کرده است. در حال حاضر هم می‌بینیم سر یک موضوعی که می‌توانست راحت حل شود چه اتفاقاتی که نیفتاد. به هر حال ما افزایش قیمت بنزین را سال‌های پیش هم داشتیم، مجلس در برنامه ششم مجوز این کار را داده بود و می‌توانست این افزایش طی سال‌ها با یک شیب ملایم اتفاق بیفتد. حتی در دولت اصلاحات، این تصمیم عملیاتی شده بود. احمد توکلی و حداد عادل در مجلس هفتم ناگهان تصویب کردند که افزایش حامل‌های انرژی مطلقا ممنوع و بعد شب عید به عنوان عیدی آن را به مردم دادند. همه این اتفاقات باید دریک مجموعه دیده شود. باید تمام این اتفاقات کندوکاو شود. این موضوع خیلی درهم تنیده است. اگر بخواهید عمیق در ماجرا بروید باید یک پیوستاری باتمام این‌ها برقرار کنید، ذهن‌ها را حساس کنید تا یک لایه سطحی دیده نشود.

به هر حال این اتفاق افتاد و در پس آن مردم اعتراض کردند؛ در قانون اساسی نیز این حق اعتراض دیده شده است. دستگاه‌های ذیربط و مسئول هم در یک کمیسیون اذعان داشتند که شروع اعتراضات، نه سازماندهی خارجی داشته نه گروهک‌ها در آن بودند نه سلطنت طلب‌ها، البته طبیعی است که بعدا سوار موج شوند. تجربه نشان داده که مردم عادی هیچ گاه دست به خشونت نمی‌زنند. خود این موضوع که از کجا این آتش زدن‌ها درآمد مورد سوال است. نحوه برخورد با معترضان هم همین طور. جان باختگان افراد بی‌گناه بودند. از سویی در این پرسش و پاسخی که با دستگیرشدگان شده است نزدیک به هفتاددرصد آن‌ها دیپلم و زیردیپلم بودند که منشاعتراض آن‌ها بیکاری و فقر بوده است. اولویت‌های دیگراعتراض هم تبعیض و بی عدالتی و چپاول‌هایی است که بخشی از آن‌ها در دادگاه‌هایی که امروز می‌بینیم به صورت سریال تلویزیونی پخش می‌شوند.

با همه این احوال بازهم تناقض‌ها ما را رها نمی‌کنند. از یک طرف دولت به هوای اینکه می‌خواست با افزایش قیمت بنزین کسری بودجه را جبران کند، این افزایش را انجام داد و حالا اعلام کردند که تمام درآمدی که از این افزایش بنزین حاصل می‌شود را به افراد نیازمند برمی‌گردانند. اصلا معلوم هست چه‌خبر است؟

از طرفی آدم خجالت می‌کشد که چگونه کشور را اداره کردیم که الان، طبق اعلام رسمی مقامات در روی آنتن، نزدیک به هفتاد و پنج درصد این مردم نیاز به کمک دارند؟ آخر چگونه است؟ واقعا آدم احساس شرم می‌کند.

آقای حیدری! رفتارهای تناقض وار و عجیب امروز حسن روحانی این سوال را پیش‌می‌آورد که آیا او از ابتدای ریاست جمهوری همینگونه بوده است ولی چون در آن زمان نیاز به رای مردم داشته به گونه‌ای دیگر خود را نشان می‌داده و یا طی این سال‌ها او تغییر کرده است؟

پاسخ به این سوال هم سخت است. من آنقدر می‌دانم که در مجلس دوم و سوم که با ایشان همکار بودیم، او یک راست و اصولگرای تند و به شدت پایبند بود. در این مورد هم باید راست‌ها بحث کنند. همان طور که گفتم او واقعا انسان پیچیده‌ای است و این پیچیدگی‌اش مربوط به دوره ریاست جمهوری او نمی‌شود به سال‌های قبل و از همان ابتدا بازمی‌گردد.

به غیر از آقای روحانی، باقی مسئولین نیز در باره تاریخ اجرایی شدن افزایش قیمت بنزین ابراز بی اطلاعی کردند و می‌گویند: «نمی‌دانستیم». چه طور می‌شود در ماجرایی به این مهمی، امروز همه ابراز بی‌اطلاعی می‌کنند؟ ما می‌گوییم که مقامات و مسئولین برای گفت‌‌و‌گو با مردم و آرام‌کردن دردهایشان باید در اینباره شفاف‌سازی کنند اما از قرار معلوم، این موضوع برای خود مقامات نیز شفاف نیست! مگر چنین چیزی ممکن است؟

در مورد بقیه قضاوتی نمی‌کنم، اما آنچه که درباره خود مجلس می‌توانم بگویم این است که مدتی قبل رئیس مجلس این موضوع را مطرح کرد. سه سناریوی قیمتی برای بنزین بیان شد که نمایندگان به آن رای ندادند، حتی در آنجا بحث این بود که به دولت در برنامه ششم مجوز افزایش حامل‌های انرژی داده شده پس به آن عمل کند، حقیقتا در آن جلسه این سوءتفاهم پیش آمد که انگار دولت می‌خواهد توپ را در زمین مجلس بیاندازد. اما در هفته قبل از آن که افزایش قیمت صورت بگیرد رئیس مجلس تاکید کرد که شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا این تصمیم رابرای افزایش گرفته است، جو مجلس در آن روز به گونه‌ای شد که در آن جا نمایندگان اعلام مخالفت کردند ولی ایشان تاکید می‌کرد که آرامش را حفظ کنید.

یعنی در آن جلسه که تصمیم شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا اعلام شد مجلس اعتراض کرد؟

بله. اما درآن جلسه هم اعلام نشد که قرار است چه زمانی این کار را انجام دهند.

در اینجا در رفتار نمایندگان مجلس نیز تناقض‌ها را می‌بینیم، از یک طرف به دولت اجازه می‌دهید تا در برنامه ششم با حامل‌های انرژی هرکار که می‌خواهد بکند، بعد که رئیس مجلس پیرامون تصمیم سران قوا اطلاع می‌دهد، شما معترض می‌شوید و با آن مخالفت می‌کنید. این یعنی چه؟

در برنامه ششم بحث سر این بود که دولت این کار را طی این چند سال به آرامی انجام میداد. برای چه آن را این قدر کش داد؟ این موضوع این سوءتفاهم را ایجاد کرد که حالا دولت می‌خواهد توپ را در زمین مجلس بیاندازد، به ویژه بعداز تصمیم سران قوا احساس می‌شد همه می‌خواهند این کار را بکنند.

پس نمی‌توان درمورد مجلس گفت که از افزایش قیمت خبر نداشته است.

در کلیت آن بله اطلاع داشته. اما در این نحوه اجرا و زمان اجرا و... نه اطلاعی نداشتیم.

امروز ادبیاتی که اززبان مقامات مسئولین کشور چه دولتی و غیردولتی و حتی برخی از رسانه‌های ما می‌شنویم خاص است. این موضوع را چه طور ارزیابی می‌کنید؟

آدم از این اظهارنظرها شگفت زده می‌شود.

فکر می‌کنید بهترین راه در چنین شرایطی چیست؟

بهترین راه این است که در این ماجرا کندوکاو بشود که در پشت صحنه چه بوده است. چون همه امروز می‌گویند ما از آن خبر نداشتیم. حتی برخی دستگاه‌های نظارتی هم اظهار می‌کنند که با زمان اجرا موافق نبودیم. به هر حال نتیجه این کار خیلی بد بود. امروز که این اتفاق افتاده حداقل تمام مقامات دست‌اندرکار بیایند از مردم بی گناهی که روحشان جریحه دار شده یا خانواده جان باختگان یا زخمی‌شدگان حلالیت بخواهند و عذرخواهی کنند، آنی که دست به آتش زده و تخریب کرده است حسابش جداست. اما درمورد باقی مردم، مقامات مردو مردانه عذرخواهی کنند. رئیس جمهور بیاید صادقانه اذعان کند که شیوه اجرا اشتباه بوده است و از مردم طلب بخشش کند.

aftabeyazd.ir
  • 15
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه

مجلس

دولت

ویژه سرپوش