با ثبتنام چهرههای سیاسی در انتخابات مجلس تا حدودی آرایش سیاسی ماههای منتهی به انتخابات مشخص شده است. اگرچه اصولگرایان با همه ظرفیتهای خود در طیفهای مختلف از معتدل گرفته تا رادیکال در انتخابات ثبت نام کردند، اما کیفیت حضور اصلاحطلبان در انتخابات با اما و اگرهای مختلفی همراه بود. این در حالی بود که در خبری غیررسمی رئیس دولت اصلاحات از چهرههای اصلاحطلب خواسته بود که بهصورت گسترده در انتخابات ثبت نام کنند اما در عمل چنین اتفاقی رخ نداد و اصلاحطلبان حضور پرقدرتی در ثبت نامهای انتخاباتی نداشتند.
به گزارش روز نو، از سوی دیگر آنچه مسجل است این است که سرنوشت انتخابات آینده تحت تاثیر افزایش قیمت بنزین و اعتراضات اخیر در کشور قرار گرفته است و اقناع افکار عمومی برای حضور در پای صندوقهای رأی مانند گذشته نخواهد بود. شاید تا قبل از اعتراضات با تحرک و پویایی بیشتر جریانهای سیاسی این احتمال وجود داشت که مشارکت انتخاباتی در حد قابل قبولی باشد اما اعتراضات اخیر که از نظر ابعاد و گستردگی نسبت به موارد مشابه شرایط ویژهای داشت مشارکت مردم در انتخابات آینده را با اما و اگرهای جدی مواجه کرده است.
به همین دلیل برای تحلیل و بررسی این موضوعات با حجتالاسلام غلامرضا مصباحی مقدم عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و نماینده سابق مجلس شورای اسلامی گفتوگو کرده که در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
با ثبتنام چهرههای سیاسی در انتخابات مجلس تا حدودی آرایش سیاسی ماههای منتهی به انتخابات مشخص شده است. اگرچه اصولگرایان با همه ظرفیتهای خود در طیفهای مختلف از معتدل گرفته تا رادیکال در انتخابات ثبت نام کردند، اما کیفیت حضور اصلاحطلبان در انتخابات با اما و اگرهای مختلفی همراه بود. این در حالی بود که در خبری غیررسمی رئیس دولت اصلاحات از چهرههای اصلاحطلب خواسته بود که بهصورت گسترده در انتخابات ثبت نام کنند اما در عمل چنین اتفاقی رخ نداد و اصلاحطلبان حضور پرقدرتی در ثبت نامهای انتخاباتی نداشتند. از سوی دیگر آنچه مسجل است این است که سرنوشت انتخابات آینده تحت تاثیر افزایش قیمت بنزین و اعتراضات اخیر در کشور قرار گرفته است و اقناع افکار عمومی برای حضور در پای صندوقهای رأی مانند گذشته نخواهد بود.
شاید تا قبل از اعتراضات با تحرک و پویایی بیشتر جریانهای سیاسی این احتمال وجود داشت که مشارکت انتخاباتی در حد قابل قبولی باشد اما اعتراضات اخیر که از نظر ابعاد و گستردگی نسبت به موارد مشابه شرایط ویژهای داشت مشارکت مردم در انتخابات آینده را با اما و اگرهای جدی مواجه کرده است. به همین دلیل برای تحلیل و بررسی این موضوعات با حجتالاسلام غلامرضا مصباحی مقدم عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و نماینده سابق مجلس شورای اسلامی گفتوگو کرده که در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
آسيبشناسي شما از اعتراضات اخير در کشور که ابعاد گستردهتري نسبت به اعتراضات گذشته داشت چيست؟ اين اعتراضات چه پيامدهايي براي کشور به همراه خواهد داشت؟
اعتراضات اخير بهدليل شوکي بود که به مردم وارد شد. مردم کشور اطلاع نداشتند که قرار است قيمت بنزين افزايش پيدا کند. بهصورت طبيعي هنگامي که مردم از چنين تصميم مهمي بيخبر باشند چنين واکنشي را از خود نشان ميدهند. چنين تصميماتي نياز به زمينهسازي و توجيه و اقناع افکار عمومي دارد. بدون شک اگر در اين موضوع مردم اقناع ميشدند همراهي ميکردند و اين مشکلات به وجود نميآمد. آخرين باري که قيمت حاملهاي انرژي افزايش داشت در سال۱۳۸۹ بود.
اين در حالي است که در اين مقطع زماني تنها قيمت بنزين افزايش پيدا نکرد. در سال۸۹ قيمت بنزين که ليتري صد تومان بود بهصورت سهميه به چهارصد تومان افزايش پيدا کرد و بهصورت آزاد هفتصد تومان شد. اين به معناي اين بود که قيمت بنزين هفت برابر بيشتر شده است. قيمت گازوئيل نيز از شانزده تومان بهصورت سهميهاي به صدو پنجاه تومان افزايش پيدا کرد و بهصورت آزاد سيصد و پنجاه تومان شد. گاز نيز از ميانگين قيمت شانزده تومان به صدوپنجاه تومان افزايش پيدا کرد. در آن مقطع زماني قيمت۹ قلم توسط دولت بهصورت جهشي افزايش پيدا کرد و ما که در مجلس حضور داشتيم نسبت به اين افزايش قيمتها معترض بوديم. اين در حالي بود که نمايندگان مجلس نميدانستند که دولت چه سناريويي براي اجرا کردن اين طرح دارد.
با اين وجود اين اتفاق رخ داد و قيمت بنزين در کشور افزايش پيدا کرد اما آب از آب تکان نخورد و هيچتنش اجتماعي به وجود نيامد. هنگامي که رئيسجمهوري وقت عنوان کرد قصد دارد طرح هدفمندي يارانهها را اجرا کند مجلس به استقبال اين طرح رفت. با اين وجود ما از دولت خواستيم که برنامه خود را براي اجراي اين طرح به مجلس ارائه کند. در چنين شرايطي رئيسجمهور نمايندگان خود را به مجلس فرستاد و در مجلس کميسيوني به نام کميسيون هدفمندي يارانهها تشکيل شد. در اين کميسيون شش ماه کار پرحجم و تلاش گسترده انجام گرفت.
در اين زمينه کارشناسان هفده وزارتخانه اعم از وزارتخانههاي اقتصادي و امنيتي در اين کميسيون حضور پيدا کردند و جوانب مختلف قضيه مورد بحث و بررسي قرار گرفت. پس از بررسيهاي دقيق قانونگذاري صورت گرفت و مجلس بهصورت کامل در جريان اين بررسيها قرار داشت. به همين دليل نيز مجلس اين قانون را تصويب کرد. از سوي ديگر نمايندگان و مسئولان بهصورت مرتب در گفتوگو با رسانهها درباره اين طرح صحبت ميکردند و اطلاعات کافي در اين زمينه را در اختيار افکار عمومي قرار ميدادند. از سوي ديگر يک ماه قبل از اجراي اين طرح دولت يارانهها را به حساب مردم ريخته بود. هنگامي که مردم کارت خود را وارد خودپرداز ميکردند متوجه ميشدند که پول به حساب آنها ريخته شده است. به همين دليل نيز مطالبهگري ميکردند و عنوان ميکردند اين طرح چه زماني قرار است اجرا شود.
نکته مهم اينجاست که واکنش مردم در زمان بيخبري و زماني که از دلايل و پيامدهاي يک طرح اطلاع دارند تا چه ميزان متفاوت است. مردم هنگامي که احساس کنند منفعت آنها در اجراي چنين طرحي است هيچگاه اعتراض نميکنند و بلکه همراهي نيز ميکنند. در ماجراي اخير به مردم در حالت بيخبري شوک وارد شد. واکنش به شوک نيز اعتراض است. در نتيجه اين اعتراضات بحق و بجا بود. اصل اين کار بايد انجام ميشد و حتي دير نيز شده بود. اين اتفاق بايد در چند سال گذشته رخ ميداد. بنده معتقدم دولت در شيوه اجراي اين طرح بيبرنامه و اشتباه عمل کرده است. در نتيجه جاي عذرخواهي از ملت در اين زمينه وجود دارد. اين در حالي است که موضعگيري رئيسجمهور مبني بر اطلاع نداشتن از زمان اجراي اين طرح نوعي نمک روي زخم مردم پاشيدن بود.
اگر اعتراضات بحق و بجا بود چرا ابعاد و خسارات اين اعتراضات گسترده و وسيع شد؟
گستردگي ابعاد اعتراضات معلول علل ديگري بود. در يک سال گذشته بهدليل جهش قيمت ارز فشار مضاعفي روي زندگي مردم ايجاد شده است. به همين دليل قدرت خريد مردم به شدت کاهش پيدا کرده بود. واقعيت اين است که سفره مردم کوچک شده و مردم اين کوچک شدن را احساس ميکنند. اين در حالي است که هيچ اقدام جبراني نيز براي بهبود وضعيت معيشتي مردم صورت نگرفت. اغلب کساني که در اين اعتراضات حضور داشتند در حاشيه شهرها زندگي ميکنند و در وضعيت فقر و گرفتاري هستند.
در چنين شرايطي به جاي اينکه تلاش شود وضعيت معيشتي مردم بهبود پيدا کند به يک باره و بدون اطلاع قبلي دولت اعلام ميکند قيمت بنزين افزايش پيدا کرده است. در چنين شرايطي مردمي که در گرفتاري زندگي ميکنند احساس کردند تصميمات مسئولان به شکلي است که آنها را در وضعيت مرگ تدريجي قرار داده است. به همين دليل نيز به خيابانها آمدند و اعتراض کردند. حتي غارت نيز معلول چنين وضعيتي است. نکته ديگر همزماني اجراي اين طرح با برنامهريزي معاندان است. واضح و روشن است که در يکي دو سال گذشته معاندان در حال طرح و نقشه براي يک شورش عظيم در کشور هستند. هدف اصلي معاندان نيز اين بود که شورش در زماني رخ بدهد که انتخابات مجلس را در ايران تحتالشعاع قرار بدهد. برنامهريزي معاندان براي بهمن و اسفندماه بود. اين در حالي است که تصميم شوکآور دولت برنامهريزي معاندان را جلو انداخت. در نتيجه يک زايمان زودرس اتفاق افتاد.
اين زايمان زودرس سبب شد که برخي با تيربار به مقابله با نظام و دولت به خيابانها آمدند. هدف اصلي اين عده نيز حمله به نيروي انتظامي و بسيج براي به دست آوردن اسلحه بود. نفس اين واقعه حکايت از يک نقشه از پيش طراحي شده براي يک شورش کور است. افرادي نيز که در اين زمينه دستگير شدهاند به شکلهاي مختلف به اين برنامهريزيهاي قبلي اعتراف کردهاند که در آينده اعترافات اين افراد در اختيار افکار عمومي قرار خواهد گرفت. وقتي فضاي جامعه متشنج شد برخي افراد تهيدست از اين فرصت در جهت غارت فروشگاهها استفاده کردند. در نتيجه باطن ماجرا مربوط به کساني بود که برنامهريزي کرده و ظاهر قضيه متعلق به تهيدستاني بود که از اين فرصت براي به دست آوردن غنيمت استفاده کردند. به همين دليل تفکيک اين دو رويکرد از يکديگر حايز اهميت است. اگر اين تفکيک صورت نگيرد همه فکر ميکنند اين اعتراضات تنها بهدليل افزايش قيمت بنزين بوده و هيچدليل ديگري نداشته است.
ديدگاه شما درباره نوع برخورد با معترضان چيست؟ چرا تعداد کشته شدگان تا به اين ميزان بالا بود؟
هنگامي که اعتراضکنندگان به نهادهاي نظامي و امنيتي حمله ميکنند نيروهاي امنيتي موظف هستند چنين اجازهاي به حملهکنندگان ندهند. بيشتر تعداد کشته شدگان نيز در همين زمينه بوده است. در شرايط ديگر نيروهاي انتظامي و بسيج بدون سلاح به ميان آنها رفتند و تلاش کردند اعتراضکنندگان را قانع کنند. بهدليل تجربههاي قبلي در اعتراضات اخير نيروي انتظامي در اين زمينه موفق عمل کرد.
در نتيجه جاي انتقاد و اعتراض نسبت به اين رويکرد وجود ندارد. بنده هم معتقدم تعداد کشتهها در اين اعتراضها بالا بوده و ظاهرا از ابتداي انقلاب تاکنون چنين اتفاقي در کشور رخ نداده است. با اين وجود تعدادي از کشته شدگان حوادث اخير جزو کساني هستند که عليه امنيت کشور اقدام کردهاند. برخي نيز شهدايي هستند که با اين شورشيان مقابله کردهاند. از سوي ديگر برخي از کشته شدگان نيز مردم عادي بودهاند که برخي توسط اغتشاشگران مورد هدف گلوله و چاقو قرار گرفتهاند و برخي نيز در صحنه درگيريهاي خياباني کشته شدند. برخي از افرادي که در صحنه درگيري کشته شدهاند نيز بيگناه بودهاند. در زمينه برخورد با اعتراضکنندگان رهبر معظم انقلاب رهنمودهاي خود را به شوراي عالي امنيت ملي اعلام کردند که شوراي امنيت ملي نيز براساس همين رهنمودها عمل کردند.
شما چندين دوره در مجلس حضور داشتهايد، چطور ممکن است نمايندگان مجلس از چنين تصميمي اطلاع نداشته باشند؟
نمايندگان مجلس از اين تصميم مطلع بودند. از يک يا دو ماه قبل نمايندگان مجلس از اصل موضوع اطلاع داشتند. شايد برخي از نمايندگان عنوان ميکنند ما اطلاع نداشتيم که قرار است در اين زمان قيمت بنزين افزايش پيدا کند. اين در حالي است که رئيسجمهور نيز عنوان ميکند از زمان افزايش قيمت بنزين اطلاع نداشته است. قبل از اجراي اين طرح يک جلسه غيرعلني در مجلس شکل گرفته بود که آقاي مصري نايب رئيس مجلس گزارش مفصلي را به نمايندگان مجلس ارائه کرد که سناريوهاي مختلفي درباره اصلاح قيمت حاملهاي انرژي در آن ذکر شده است. در اين سناريوها نيز قيمتهاي مختلفي براي بنزين در نظر گرفته شده است. در نتيجه مجلس در جريان اين تصميم قرار داشته و کساني که چنين اظهاراتي را مطرح ميکنند تنها از زمان اجراي آن اطلاع نداشتهاند.
مشکل در نوع برخورد مجلس با مساله است. مجلس کنوني نيز بايد مانند مجلس گذشته که به مساله ورود کرد و قانونگذاري کرد بايد به مساله ورود ميکرد و حد و حدود تعيين ميکرد. صرف مطلعبودن يا نبودن نمايندگان کفايت نميکند. چه بسا اگر نمايندگان بهصورت جدي به مساله ورود ميکردند امکان اينکه سناريوهاي ديگري به دولت پيشنهاد کنند وجود داشت. به همين دليل بنده معتقدم ضعف مجلس در اين قضيه روشن و مسجل است. مجلس هم از اين موضوع مطلع بوده هم به مساله ورود نکرده است. ضمن اينکه مجلس در ماههاي اخير يک يا دوبار با اصلاح قيمت حاملهاي انرژي مخالفت کرده است. اين مخالفت نيز منفعتطلبانه بود. برخي نمايندگان عنوان ميکردند بگذاريد انتخابات برگزار شود بعد اين طرح را اجرا کنيد. معناي اين سخن چيست؟ معناي اين سخن اين است که بگذاريد انتخابات برگزار شود و ما دوباره بهعنوان نماينده انتخاب شويم و پس از آن قيمت بنزين را افزايش بدهيد. در نتيجه نقد شخصي در اين قضيه وجود داشته است.
اعتراضات اخير چه تاثيري روي انتخابات آينده خواهد گذاشت؟
بدونشک اثرگذار خواهد بود و ما آثار اين تصميم را در حين برگزاري انتخابات مشاهده خواهيم کرد و ممکن است در ميزان مشارکت مردم در انتخابات تاثيرگذار باشد. با اين وجود بنده معتقدم تجربه تاريخي نشان داده که مردم ايران در بزنگاههاي مهم مانند انتخابات همواره نقشآفريني مثبت و سازندهاي خواهند داشت و در انتخابات آينده نيز اين اتفاق رخ خواهد داد. اگرچه نميتوان تاثير افزايش قيمت بنزين و اعتراضات اخير را در انتخابات آينده ناديده گرفت.
ديدگاه شما درباره ثبتنام آقاي قاليباف و وزراي دولت احمدينژاد در انتخابات مجلس چيست؟
از حضور آقاي قاليباف در انتخابات استقبال ميکنيم. ايشان نيز مانند همه افراد حق دارند در انتخابات شرکت کنند و بنده اميدوارم انتخاب شوند. اينکه برخي درباره رياست مجلس اظهارنظر ميکنند زود است و بايد منتظر ماند که نمايندگان مجلس آينده چه کسي را براي رياست مجلس انتخاب خواهند کرد. اين وضعيت درباره وزراي دولت آقاي احمدينژاد نيز وجود دارد و اين افراد نيز مانند هر فرد ديگري ميتوانند در انتخابات شرکت کنند. مردم بايد مشخص کنند که چه افرادي در مجلس حضور داشته باشند و چه کساني نبايد در مجلس باشند.
با توجه به ثبتنامهاي صورت گرفته در انتخابات مجلس تحليل شما از آرايش سياسي مجلس آينده چيست؟
از مدتها قبل نيز مشخص بود که مجلس آينده مجلسي خواهد بود که بيشتر از نيمي از آن را اصولگرايان تشکيل خواهند داد. دليل آن نيز اين است که اصلاحطلبان که مجلس دهم و دولت را دراختيار داشتند نتوانستند کارآمدي لازم را از خود نشان بدهند. مردم هيچگاه به يک گروه يا جناح خاص وابسته نبودهاند و همواره مصالح عمومي و کشور را در نظر ميگيرند. اين اتفاق بارها رخ داده و هر زمان مجلس از عملکرد يک مجلس رضايت نداشتند در انتخابات آينده از جريان رقيب حمايت کردهاند.
اصلاحطلبان استراتژي خود را مبتني بر رويکرد شوراي نگهبان قرار دادهاند و بهدنبال اين هستند که با تغيير رويکردهاي نظارتي، حضور موثرتري در انتخابات آينده داشته باشند. آيا در رويکرد شوراي نگهبان تغييري صورت خواهد گرفت؟
اين حرکات، کرشمههاي بيجاست. وضعيت ثبتنامها نشان ميدهد که کساني که در مجلس حضور داشتهاند دوباره شانس خود را امتحان نکردهاند و از سوي ديگر برخي افراد که خود را صاحب صلاحيت ميديدند در انتخابات ثبت نام نکردند. عدم استقبال اصلاحطلبان از ثبت نام در انتخابات به منزله نااميدي از موفقيت است. در نتيجه اين مساله ارتباطي با شوراي نگهبان ندارد. البته بنده معتقدم شوراي نگهبان تا آنجا که امکان دارد در تاييد چهرههاي انتخاباتي با سعهصدر رفتار کند. هرچند معتقدم سعهصدر در شوراي نگهبان وجود دارد.
- 9
- 1