تیم اطلاع رسانی دولت آقاي روحاني در مقابل هجمههاي پياپي مخالفان هيچ گونه واكنش و شفافسازي انجام نميدهد، چرا؟
من به دنبال توجيه نيستم، بلكه بر اين باورم كه مخالفان دولت زمين بازيای طراحي كردهاند و قصد دارند دولت را وارد زمين بازي كنند تا از اين طريق بتوانند دولت را درگير حاشيه سازند. لذا به اعتقاد من شخص آقاي روحاني با آگاهي از اين دام، وارد این بازي نشدهاند. من اعتقاد دارم استراتژي مخالفان بهمنظور تخريب دولت براي ايجاد يك بازي ساختگي و عمليات رواني براي كشاندن دولت از متن به حاشيه است.
مخالفان دولت از كدام متن ميخواهند دولت را واردحاشيه كنند؟
متن براي دولت، اقتصاد، اشتغال، معيشت، امنيت، سياست خارجي و ثبات و آرامش است و حاشيه مناقشههايي است كه توسط مخالفان دولت مانند ماجرای فيشهاي حقوقي ايجاد ميشود. دولت آگاهانه در متن حركت ميكند. نه اينكه دولت به حاشيه توجه ندارد بلكه درك ميكند كه توجه به حاشيه نبايد او را از متن دور کند، زيرا در غير اين صورت دولت گرفتار ناكارآمدي خواهد شد و در طراحي بازي حريف قرار خواهد گرفت.
تخريب دولت سازماندهيشده است؟
بله، مخالفان دولت با استفاده از بودجه دولتي مشغول به تخريب دولت هستند و اين امر غيراخلاقي است. اصطلاحي بين ورزشكاران تحت عنوان بازي جوانمردانه وجود دارد. مخالفان دولت در فضاي مخالفت زيست ميكنند و دولت هيچ تعرضي به اين فضا ندارد، اما آنها جوانمردانه بازي كنند. آنچه ما را متاثر ميكند بازي ناجوانمردانه است. در بازي جوانمردانه بايد در بستر واقعيتها حركت كرد نه در بستر جوسازي و شايعات عليه دولت. سوال از مخالفان دولت اين است كه آيا اين دولت در موضوع فيشهاي حقوقي شفاف عمل نكرده است؟ دولت در اين موضوع برخوردهاي لازم را صورت داده، آييننامههاي لازم را صادر كرده و آخرين آييننامه به همه اركان زيرنظر دولت ابلاغ شده است. همه دولتمردان بايد حقوق زير ده ميليون تومان دريافت كنند. اين تصميم قطعي است و رئيسجمهور تصميم خود را گرفته واین تصميم به كل مجموعه دولت نيز ابلاغ شده و موضوع فيشهاي حقوقي نجومي اصلاح شده است، اما سوال این است که چرا ساير نهادها راجع به فيشهاي حقوقي خود سخني نميگويند؟
يعني منظور شما اين است كه در موضوع فيشهاي حقوقي هدف تخريب دولت بود؟
بله، در موضوع فيشهاي حقوقي هدف تخريب دولت بود. در غير اين صورت همان سايتهاي خبري كه در آن روزها عليه دولت به افشاگري درباره فيشهاي حقوقي مشغول شدند الان بعد از اينكه دولت مسير فيشهاي حقوقي مربوط به خود را اصلاحكرده است از ساير قوا هم ميخواستند كه فيشهاي حقوقي خود را اعلام كنند. اگر آن رسانهها درباره فيشهاي حقوقي ميليوني ساير اركان پافشاري نكردند به اين نتيجه منطقی خواهيد رسيد كه آن بازي هم ناجوانمردانه بود. لذا اگر قراراست اصل بازي خارج از قاعده باشد، باید بدانند كه ساختار حاكميت تخريب خواهد شد و اگر چنين شود آنگاه با حوادث ناگواري مواجه خواهيم شد و امنيت اخلاقي و جسارت مديريت هم از بين ميرود و در نهايت حيات خلوتهاي مختلفي شكل خواهد گرفت که بسيار خطرناك است و ممكن است به مناقشه سياسي تبديل شود. مناقشهاي كه در هشت سال دولت گذشته كاملا مشاهده شده است. آن دولت از روز اول تا روز آخر در مجلس دست به افشاگري ميزد، اما دكتر روحاني اخلاق مداري را ترويج داده است و تا اكنون نيز همينگونه عمل كرده و اين وجه تمايزي است كه رسانهها كمتر به آن ميپردازند، لذا به نظر ميرسد بايد مرز بين نقد و تخريب مشخص شود.
با توجه به وضع موجود كه مخالفان به دولت حمله ميكنند، به نظر ميرسد دولتمردان و تيم اطلاع رساني دولت بايد شفافسازي كنند. ولي هيچ حركتي از سوي آنها ديده نمیشود. در چنين شرايطي چه بايد كرد؟
من در مقام نفي ضعف تيم اطلاعرساني دولت نيستم. در ماه گذشته با ۱۴ نفر از مديران مسئول رسانهها در اين مورد با حضور مشاوران رسانهاي خود به مدت سه ساعت جلسه برگزار كرديم. تقريبا تمامي رسانهها و مديران مسئول حامي دولت بر ضعف تيم اطلاعرساني دولت تاكيد داشتند و مجموعه نقد اين جلسات را به شخص رئيسجمهور ارائه نمودم. مطمئن باشيد اگر آقاي روحاني شخصا به نتيجه برسند آنگاه تصميم خواهند گرفت. وظيفه ما به عنوان مشاور امين انتقال ذهنيت مجموعه حاميان دولت به رئيسدولت است. تمامي شخصيتهای دلسوز هم اين موارد را متذكر شدهاند و رئيسجمهور هم از آن مطلع هستند و به اعتقاد من رئيسجمهور بايد در اين زمينه به نتيجه برسند و تصميمگيري كنند. ما نميتوانيم خارج از نظام تصميمگيري دولت سخني بگوييم اما اين انتظار هم از رسانههاي حامي دولت وجود دارد كه بخشي از اين ضعف را رسانههاي حامي دولت بايد پوشش دهند، به اين معنا كه رسانههاي حامي دولت مجموعهاي هستند كه از هم مستقل ولي در هدف با هم مشترك هستند. به عبارت بهتر تمامي رسانههاي اصلاحطلب و حامي دولت بر اساس تئوري ظروف مرتبط هدف مشتركي به عنوان حمايت از دولت را در دستور كار دارند. اما در شيوه اين حمايت با هم متفاوت عمل ميكنند. لذا من ضمن پذيرش اين نقد از سوي منتقدان، از تيم اطلاعرساني دولت تقاضا دارم كه همين رسانهها، ضعف تيم اطلاعرساني دولت را پوشش دهند.
در حوزه اقتصاد عملكرد خوبي از دولت محترم مشاهده شده است. در زمينه كاهش تورم و ايجاد امنيت اقتصادي دولت اقدامات مهمي انجام داده است ولي رشد اقتصادي محسوسي در جامعه ديده نميشود. به نظر شما زمان آن نرسيده كه دولت در تيم اقتصادي خود تغييراتي ايجاد كند؟
من از منظر ديگري به اين موضوع نگاه ميكنم و اعتقاد دارم مهمتر از تغيير مديران اقتصادي ايجاد يك بستر اقتصادي براي يك حركت رو به رشد اقتصادي لازمه پيشرفت كشور است. شما فرض كنيد بهترين خودرو را در اختيار داشته باشيد ولي جاده مورد نياز براي حركت در اختيار نباشد، در اين صورت و قطعا با موانعي برخورد خواهيد كرد. ما در يك جامعه شبكهاي زندگي ميكنيم كه روابط لازم و ملزومي در آن وجود دارد. ايجاد رشد اقتصادي نياز به ثبات و آرامش اقتصادي دارد و دومين مورد وجود سرمايه است و گزينه سوم مديريت است. اگر آرامش و ثبات در كشور نباشد و سرمايهگذاري لازم هم وجود نداشته باشد، مديريت نمیتواند كاري انجام دهد. بنابراين زماني ميتوان مديريت را نقد كرد كه دو عامل ثبات و آرامش و همچنين سرمايه وجود داشته باشد. من اعتقاد دارم مهمترين مساله دولت در زمينه اقتصادي ضرورت ايجاد يك بستر لازم براي حركت اقتصادي است. در زمين شور چيزي نميرود. نخستين نياز جامعه ثابت و آرامش است. آيا مخالفان دولت اجازه ايجاد ثبات و آرامش را دادهاند؟ آيا يك روز بوده که به دولت تعرض نشده باشد؟ در كدام كشور دموكراتيك فردي كه هيچ مسئوليتي ندارد بالاترين توهمها را به رئيسجمهور روا ميدارد؟ در كدام نقطه دنيا چنين فضايي وجود دارد كه رئيسجمهور را متهم و به او توهين كنند و تقاضاي محاكمه رئيسجمهور را داشته باشند و فردي كه اين كارها را انجام داده در كمال امنيت به سر ببرد؟ بنابراين در چنين شرايطي نهتنها بايد مديران فعلي اقتصادي را حفظ كرد بلكه بايد تقويت مديریت اقتصادي دولت صورت بگيرد و نيروهايي به بدنه كارشناسان اقتصادي اضافه شوند. متاسفانه مخالفان با آگاهي، اين بيثباتي را ايجاد ميكنند. در يك محيط جنگي اگر همهچيز باشد آيا امكان سرمايهگذاري هست؟ مخالفان دولت با آگاهي، ثبات را بر هم ميزنند. زيرا به خوبي ميدانند اگر ثبات و آرامش ايجاد شود، سرمايهگذاري صورت خواهد گرفت و رشد اقتصادي ايجاد ميشود و در نتيجه دولت اعتدالي ادامه مييابد. لذا ميل دارند به فضاي بيثباتي بازگردند كه راديكاليسم از آن متولد شود. مهمترين تهديد انقلاب راديكاليسم است.
شما راديكاليسم را مهمترين تهديد انقلاب ميدانيد. راديكاليسم چگونه موجب ضرر به انقلاب ميشود؟
راديكاليسم به معني حركت در فضاي كور، رفتار غيرعقلاني و تخريبگري است. راديكاليسم در بخشي از جامعه متاسفانه تقديس ميشود. چه كساني به سفارت عربستان حمله كردند؟ و چه كساني روابط ما را با بخشي از جهان عرب تخريب كردند. نتيجه حمله به سفارت تنها به حمله محض به سفارتخانه يك كشور خلاصه نميشود. نتيجه حمله به سفارت حمله به مصالح ملي ايران در منطقه و دنياست. امروز مرتجعان عرب همان ماموريت آمريكاييها را عليه منافع كشورمان انجام ميدهند و هرجا ايران براي توسعه و سرمايهگذاري حاضر ميشود، عربستان متقابلا براي تخريب چهره ايران در آنجا حضور مييابد و اين نگرش محصول عمل نابخردانه عدهاي راديكال در تهران است. اگر اين راديكالها تنبيه ميشدند، وضعيت ما امروز اين نبود. اگر زماني كه به سفارت انگلستان و باغ قلهك حمله شد، عاملان آن حركت مجازات ميشدند، قطعا به سفارت عربستان حمله نميشد و اگر افرادي كه امروز به سفارت عربستان حمله كردهاند، مجازات شوند فردا به سفارت كشور ديگر حمله نخواهد شد. مقام معظم رهبري درباره حمله به سفارتخانهها صراحتا فرمودند که من با اين كارها مخالف هستم و از اول هم مخالف بودند. ايشان بهصراحت نظرخود را در اين مورد اعلام كردند. راديكاليسم نقطه مقابل عقلانيت و اعتدال است. ويژگي بعدي اعتدال درك صحيح از منافع ملي است و راديكاليسم هيچگونه درك روشني از منافع ملي ندارد. لذا تا زماني كه راديكاليسم در ايران تقديس ميشود، نبايد انتظار توسعه داشت. راه نجات كشور عبور از راديكاليسم است. راديكاليسم در ايران گاه در چهره يك دولت، گاه در چهره يك جريان و گاه در چهره يك فرد ظاهر ميشود.
شما راديكاليسم را در مقابل جريان اعتدال ميدانيد، امكان دارد اين جريان كانديدايي در مقابل آقاي روحاني در سال ۹۶ داشته باشد؟
من واقعا به عنوان شخصي كه مسائل اجتماعي را از نزديك مورد مطالعه قرار ميدهم بر اين باورم كه دغدغه اصلي مخالفان دولت نداشتن رقيب جدي در تراز آقاي روحاني است. آقاي روحاني در تراز ملت ايران ظاهرشدهاند و جريانات مقابل آقاي روحاني فاقد كانديدا در تراز ملت ايران هستند. لذا رفتارهاي آنها حاكي از عصبيت سياسي است تا عقلانيت سياسي. اگر عقلانيت سياسي بر مخالفان دولت حاكم بود، آنگاه نوع حركت اين دسته از افراد بايد در جهت ايجاد سرمايه اجتماعي خلاصه ميشد و نه تقابل با آقاي روحاني! اتاق فكر مخالفان دولت، مخاطب اين سخن است. هر مقدار در مقابل آقاي روحاني از سوي شما كارشكني صورت بگيرد، مطمئن باشيد كه به راي آقاي روحاني خواهيد افزود. به مخالفان آقاي روحاني توصيه ميكنم كه به افزايش سرمايه اجتماعي خود مشغول شوند، زيرا چالش اصلي رقباي آقاي روحاني نداشتن پايگاه اجتماعي است. جامعه ايران بهتدريج از مرزهاي پوپوليسم به سوي عقلانيت درحركت است. لذا رفتار مردم ايران در انتخابات بعدي رفتاري آگاهانه خواهد بود، نه رفتار پوپوليستي. مخالفان آقاي روحاني قصد دارند با ايجاد موج به قدرت بازگردند. درحالي كه رفتار پوپوليستي ديگر در ايران خريداري ندارد. زيرا سطح سواد و آگاهي در ايران بهشدت بالا رفته است و ظهور طبقات متوسط خصوصا آگاهي نسل جوان مهم است. جوانان با بستري به نام فضاي مجازي انتخاب آگاهانه خواهند كرد. در چنين فضايي رقباي آقاي روحاني چون در فضاي پوپوليستی رشد يافتهاند، دغدغه اصلي خود را مقابله با وي قرار دادهاند. خلاصه مطلب اين است كه آقاي روحاني رقيب جدي ندارد ولي بهترين رقيب آقاي روحاني راديكالها خواهند بود و ما بايد خوشحال باشيم كه رقباي آقاي روحاني از راديكالها هستند، زيرا جامعه ايران ميل به تعادل، ثبات و آرامش دارد.
سجاد شجاعي
- 18
- 6