شنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۳
۰۹:۴۴ - ۰۶ آبان ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۰۷۰۱۱۵۶
احزاب، تشکل ها، شخصیت ها

راستی که چپ شد

اخبار سیاسی,خبرهای سیاسی,احزاب و شخصیتها,محمود احمدی نژاد

 جامعه ایران به مدت ۸ سال در حدفاصل سال‌های ۸۴ تا ۹۲ هزینه انتخابی را پرداخت که تاثیرات آن را تا مدت‌ها بر گرده خود حس خواهد کرد. انتخابی که بسیاری از شئون اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی کشور ایران را دستخوش تغییرات و دگردیسی‌های بنیادین ساخت.

مردم ایران در ۳ تیر سال ۱۳۸۴ مردی متولد ۶ آبان ۱۳۳۵ را انتخاب کردند. احمدی نژاد در روزی مانند امروز به دنیا آمد و تنها ۴۹ سال بعد به عنوان سکاندار کشور ایران و بالاترین مقام اجرایی کشور انتخاب شد. تحلیل‌گران و پژوهش‌گران حوزه‌های مختلف، دوره هشت ساله او را از جهات و جنبه‌های گوناگون مورد بررسی و ارزیابی قرار داده‌اند و بنا نیست در این مقال به بازتعریفی از چگونگی عملکرد یا کنش‌های سیاسی انتخاب وی پرداخته شود.

قرار است در این نوبت به چرایی اقبال عمومی نسبت به احمدی‌نژاد و ظهور اندیشه‌ای به نام احمدی‌نژادیسم در جامعه ایران توجه شود. پدیده‌ای که گرچه امروز خطر چندانی را برای ارکان قدرت در جامعه توده‌ای ایران ایجاد نمی‌کند، اما هر زمان امکان بازتولید و بازنشر خواهد داشت. لذا از این منظر و برای پاسخگویی به این پرسش باید به موضوع پدیده احمدی‌نژاد نظر افکند و چرایی انتخاب وی را به بحث نشست.

مروری کوتاه بر شعارها و برنامه‌هایی که او در ابتدای جریان انتخابات سال ۸۴ و یا حتی پیش از آن ـ در دوره شهرداری تهران ـ به آن‌ها تمسک می‌جست، می‌تواند امکان ارائه تحلیلی قرین واقعیت و صحت را فراروی مخاطب قرار دهد.

احمدی‌نژاد در جریان انتخابات هشتمین دوره ریاست جمهوری و پیش از آن بر دو محور «عدالت‌محوری» و «مهرورزی» تاکید داشت. میزان تکیه و ایستادگی او و همراهانش بر این شعارها به میزانی بود که دیگر شعارهای وی را تحت‌الشعاع خود قرار داده و مردم احمدی‌نژاد را به «عدالت‌محوری» و «مهرورزی» می‌شناختند.

این شعارها بن‌مایه و درون‌ساختی چپگرایانه دارد. پافشاری بر موضوع توزیع عادلانه ثروت و فرصت یکی از ارکان اندیشه‌ورزی و برنامه‌ریزی جریان‌های چپ در جامعه جهانی محسوب می‌شود. اینچنین رویکردهایی به ویژه در کشورهای در حال توسعه و حکومت‌های چپی از جنس آمریکای لاتین و اروپای شرقی به شدت رخ عیان ساخته‌اند. از قضا این طیف از چپ گرایی همواره به طیف‌هایی اصیل در جامعه ایران مطرح بوده و بسیاری از روشنفکران و اندیشمندان چپگرای ایران متاثر از چنین اندیشه‌هایی به طرح تئوری‌های داخلی و ارائه روش‌های حکومت‌داری در ایران پرداخته‌اند.

شناخت این وضعیت می‌تواند افقی تازه را در برابر دیده محقق اجتماعی باز گشاید؛ و آن اینکه جامعه ایران علیرغم پس زدن همیشگی جریان‌های چپ و مارکسیستی در طول تاریخ ورودشان به ایران، همواره از این اندیشه‌ها متاثر بوده و سازمان فکری بخش کثیری از مردم ایران دانسته یا نادانسته تحت‌تاثیر این اندیشه قرار داشته است. اندک بررسی میدانی به وضوح نشان می‌دهد که مردم ایران واکنشی احساسی و بسیار شدید و در عین حال سریع نسبت به هر نوع رویکرد و برنامه عدالت‌محور دارند. تا جایی که نخبگان سیاسی و فعالان اجتماعی همواره از این شعارها به عنوان یک ابزار و اهرم جدی جلب اعتماد عمومی استفاده می‌کنند. گرچه ممکن است بعضی از جریان‌های داخلی به حق باورمند نسبت به موضوع عدالت و توزیع همگانی فرصت در جامعه باشند.

احمدی‌نژاد گرچه هرگز و در هیچ منطقی به عنوان عنصر و فعالی چپ‌گرا و وابسته به آرمان‌های چپ ـ با هر گرایشی ـ محسوب نشده و نخواهد شد، لیکن به خوبی توانست از برداشت سطحی مردم ایران نسبت به اندیشه‌های چپ‌گرا بهره برده و بر موج علاقه‌مندی مردم به این شعارها سوار شود. این موضوع بیش از آنکه نتیجه هوشمندی مشاوران احمدی‌نژاد یا نگرش استراتژیک آنان به مسئله انتخابات باشد، ویژگی مردم ایران است. ویژگی‌ای که به راحتی و سهولت قابل درک و فهم است. چرا که نه‌تنها عامه مردم، بلکه بخش قابل توجهی از روشنفکران و حتی نواندیشان دینی ایران، وامدار و متاثر از اندیشه‌های مارکسیستی هستند. ظهور موجود عجیب و محیرالعقولی مانند «مارکسیسم اسلامی» از جمله نشانه‌های این تاثیرگذاری عمیق و ژرف است.

تاثیرپذیری از چپ در ایران، بیش از آنکه در ماهیت و هویت اندیشگی و سازمان تفکر باشد، در روش و مشرب اجتماعی و ساختار تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی است. اگر از این زاویه به تحلیل و ارزیابی احمدی‌نژاد و شعارهای چپ‌گرایانه‌اش توجه شود، به خوبی می‌توان نسبت میان او و میزان اقبال عمومی او را درک کرد. در حقیقت نزد بخش قابل توجهی از مردم ایران ـ خاصه آن دسته از مردم که در طول تاریخ کمتر مورد توجه قرار گرفته و همواره به عنوان عناصری فراموش‌شده و شهروندانی درجه دو از آنان یاد شده ـ احمدی‌نژاد رئیس‌جمهوری بود که برخلاف اسلاف خود از جنس آنان بود؛ این هم‌رنگی از لباس پوشش گرفته تا ادبیات و کلام و حتی منطق و دانش او، سراسر وجود داشت. مردم ایران در سال ۸۴ به یکباره با مردی مواجه شدند که از جنس خودشان بود. مانند آنان سخن می‌گفت. دوربین تصویربرداری را برای نخستین بار به منزل یک کاندیدای ریاست جمهوری برد. کلامش به ظاهر بی‌تکلف بود و از قضا حرف‌های آنان را بر زبان می‌راند. ویژگی‌هایی که اگر در هر کشور دیگری در شخصی وجود داشت، به طور قطع نامزد احزاب چپ محسوب می‌شد. اما احمدی‌نژاد که در اندیشه و عملکرد به شدت و با وفاداریمثال زدنی به جریانات راست وابسته بود، از این ظرفیت به خوبی استفاده کرد. یکی از عمده دلایل استقبال و آغوش باز مردم ایران برای احمدی‌نژاد این ویژگی مردم ایران بود.

از جمله بزرگ‌ترین مشکلاتی که با رویکرد مردم ایران نسبت به عدالت‌طلبی وجود دارد، قرائت سطحی و قشری در مورد آن است. شاید دانش اندک اجتماعی، حافظه تاریخی ضعیف، علاقه به حضور در عرصه‌ها و وجوه غیرتخصصی و... از جمله عواملی باشد که سطح فهم مردم ایران از پدیده عدالت‌طلبی را به ساده‌ترین و سهل‌ترین شکل آن تقلیل داده است. در جامعه ایران همواره و همیشه سخت‌ترین، پیچیده‌ترین و غامض‌ترین موضوعات علوم انسانی ـ از روان‌شناسی و جامعه‌شناسی گرفته تا علوم سیاسی و فلسفه علم ـ توسط کثیری از مردم کوچه و بازار مورد تحلیل و ارزیابی و بررسی و حتی بالاتر از آن، نقد قرار می‌گیرد.

این موضوعات در جوامع توسعه‌یافته از چنان اهمیت و اعتباری برخوردارند که جز اهل فن و دانش‌آموختگان آن، جسارت و شجاعت اظهارنظر پیرامونش را ندارند. لیکن در ایران به سادگی مورد نقد و ارزیابی و بررسی قرار می‌گیرد. شاید این‌طور تصور شود نقد و بررسی موضوعات پیچیده علوم انسانی توسط آحاد جامعه چه اشکالی دارد؟ در پاسخ باید متذکر شد که بزرگ‌ترین معضلی که بروز این پدیده ایجاد می‌کند، بازتولید جهل و گسترش تحلیل‌های غیرعلمی است. دامنه و وسعت این تحلیل‌ها به قدری زیاد است که گاه برخی خود را متخصص و کارشناس و صاحب‌نظر در علوم سیاسی یا علوم اجتماعی می‌پندارند.

آن‌هم کارشناسی که به غایت نسبت به موضوع علم داشته و از تمام ظرایف آن آگاهی دارد. در چنین موقعیتی حتی امکان پرسش و طرح مدعایی دیگر را هم از مخاطب خود سلب می‌کند. این متخصص و کارشناسی که از ابزار و الفبای موضوع آگاهی ندارد به ترویج نظرگاهی می‌پردازد که از اساس با اصول اولیه و علمی موضوع مورد اشاره در تضاد و تعارض است. بر این اساس نتیجه‌گیری‌های حاصل از تحلیل‌های ناشی از کم‌سوادی علمی نیز به همان میزان دور از حقیقت بوده و با ارکان تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی‌های اجتماعی و سیاسی فاصله دارد.

احمدی‌نژاد و جریان وابسته به او، این ویژگی جامعه ایران را به خوبی می‌شناخت و نقطه عزیمت خود را بر این ویژگی و برون‌دادهای آن استوار ساخت. در چنین جامعه‌ای به وضوح و آشکارا می‌توان از ابزارهای پوپولیستی بهره جست و بی‌پروا به طرح شعارهایی بدون پشتوانه فکری و ظرفیت‌های اجرایی دست یازید.

دوگانه چپ‌گرایی ـ کم‌سوادی بحرانی جدی برای جامعه ایران قلمداد می‌شود. بحرانی که کمتر مورد توجه قرار گرفته و می‌رود تا در بستری آرام جامعه را به سمت و سویی بی‌انجام هدایت کند. از دیگر سو، ایران جامعه‌ای توده‌ای محسوب می‌شود که قدرت تمایل دارد تا با تک‌تک اعضای جامعه به گفتگو بنشیند و هرگز از ظرفیت‌های حزبی برای سازماندهی مردم استفاده نشود. این جامعه توده‌ای با ویژگی‌ها و پیش‌فرض‌های گفته‌شده قابل رفتارشناسی نیست. به تعبیر دیگر، جامعه ایران فاقد یک هویت اجتماعی مشخص و شخصیت جمعی است. رفتارهای توده‌واری که در هر بزنگاه تاریخی می‌تواند وضعیت و موقعیت کشور را به کلی تغییر داده و ناآشنایان را به کرسی قدرت بنشاند.

از این رو، صندوق رای در ایران تاکنون هرگز قابل پیش‌بینی نبوده و جالب‌تر آنکه هرگز منتخبان ریاست جمهوری در جمهوری اسلامی خود را وامدار و وابسته جریان‌های حامی نمی‌دانند. حال آنکه در هر فرآیند انتخاباتی این جریان‌های سیاسی و اجتماعی هستند که می‌توانند و باید فرآیند انتخاباتی را به پیش رانند و سلایق رای‌دهندگان را شکل دهند. اما آنچه پس از برگزاری هر انتخابات مشاهده می‌شود، رئیس جمهوری است که با افتخار اعلام می‌کند: «من به هیچ جریان و گروهی وابسته نیستم و به صورت مستقل عمل خواهم کرد». این رفتار منتخبان انتخاباتی و دولتمردان نیز بر تنور جامعه توده‌ای ایران می‌دمد و در شرایطی که مولفه بسیار جدی و خطرناکی مانند دوگانه چپ‌گرایی ـ کم‌سوادی نیز وجود دارد، اوضاع را هر نوبت خطیرتر، سخت‌تر و پیچیده‌تر می‌کند.

  • 9
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه

مجلس

دولت

ویژه سرپوش