پنجشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۳
۱۰:۱۶ - ۲۱ دي ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۱۰۰۰۹۸۵
احزاب، تشکل ها، شخصیت ها

«فقدان اکبر»؛

چرا هاشمی همیشه نقش «اول» سیاست بود؟

اخبار سیاسی,خبرهای سیاسی,احزاب و شخصیتها,اکبر هاشمی رفسنجانی
چرا یافتن پاسخ این سوال که چه کسی می تواند جای خالی آیت‌الله هاشمی رفسنجانی را در سیاست ایران پر کند این چنین سخت است؟

 به گزارش خبر آنلاین، اگر بنا باشد به آنالیز رفتار سیاسی اکبر هاشمی رفسنجانی در طول دوران پس از انقلاب بپردازیم حتما نمی توان چنین موضوع مهمی را به جهت تفصیلش در یک نوشتار کوتاه جمع کرد . اما شاید بتوان در باره این صحبت کرد که چگونه یک نفر می تواند آنچنان با مهارت قاعده های سیاست را کنار هم جور کند که همیشه همان مرد اول میدان سیاست ورزی باشد؛ «باید قاعده ها را بلد باشی تا همیشه بمانی؛ ور نه فقط مهمان امروزی.»

 

همیشه با صبر و حوصله سیاست را دنبال می کرد و این حوصله هر چه بر سن او افزوده می شد بیشتر و بیشتر می شد و همین نکته ، قاعده اول سیاست ورزی است. اگر از دوره سال های ابتدایی انقلاب و پس از آن دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی یعنی سال هایی که او مستقیما در قدرت رسمی حضور داشته بگذریم به دورانی از زندگی اش می رسیم که می تواند محل بحث خوبی باشد برای یافتن نقش هاشمی در سیاست ایران آن هم درست در زمانه ای که او دیگر نه رییس مجلس بوده و نه رییس جمهور .

 

هاشمی و اصلاح‌طلبان در دورانی کاملا متفاوت

وقتی دیگر قرار نبود رییس دولت باشد به محلی در نزدیکی ساختمان قرمز ریاست جمهوری نقل مکان کرد تا شنبه هر هفته میزبان همنشینی چهره های مختلف نظام باشد . او رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام شده بود. جایی برای رفع اختلاف ها و جایی برای قوانین بالادستی . او اما مرد میدان رقابت بود. عادت نداشت جایی بنشیند و خود را خلاصه کند در میان کاغذ ها و آیین نامه ها. تلاشش این شد که به کارزار سیاست ورزی بازگردد. مهیای انتخابات مجلس شد . آن هم در زمانه ای که قدرت از کف راستگرایان خارج شده و زاویه نشین های چپگرا به میدان بازگشته بودند .

 

هاشمی درست فهمیده بود ، باید باز بالانسر و متعادل کننده نیروهای سیاسی می شد تا شرایط از کنترل خارج نشود . خواست اما نتوانست؛ دیر شده بود سرمایه های اجتماعی کوچ کرده و او حالا چاره ای نداشت جز به نظاره نشستن روزهایی که رادیکال ها حرف اول را می زدند. نه راهی به مجلس داشت و نه آنچنان حرفش را در دولت می خواندند. ۸ سال سخت سپری شد. دوران صدرات اصلاح طلبان که به پایان خود نزدیک می شد اتفاقات تازه ای رخ داده بود. اصلاحات زخم های عمیقی از رادیکالیسم بر تن داشت و از فتح سنگر به سنگر به عقب نشینی سنگر به سنگر به سنگر رسیده بود.

 

هاشمی و اصول‌گرایانی که متفاوت شده بودند

باز در زمانه ای دیگر او فکر کرد باید نیروهای سیاسی را بالانس کند . این بار این فقط حرف خودش نبود . در همان آشفته بازاری که هر کسی خود را مهیای نامزدی کرده بود عقل گرایانی از دو جناح به نامزدی او رسیده بودند . یک نفر اما همه چیز را خراب کرد. کسی که با بالا رفتن از نردبام کمپین منفی که همه رقبا علیه اکبر هاشمی رفسنجانی به عنوان بزرگترین نام آن انتخابات ساخته بودند یک دو قطبی ساخت و صحنه را تغییر داد. آن یک نفر ، همه را دل‌آشوبه کرد از رییس جمهور شدن هاشمی رفسنجانی .

 

در آن انتخاباتی که هاشمی رییس جمهور نشد یک سر اصولگرایان نظرشان علی لاریجانی بود و آن سر دیگر محمد باقر قالیباف را در نظر داشت. نام های آشنای آن انتخابات هم کم نبودند. هم هاشمی آمده بود تا باردیگر به اتاق کار سابقش باز گردد و هم مصطفی معین می خواست کارنامه سیاسی اش را از سطح وزارت به ریاست جمهوری ارتقا دهد. کسان دیگری هم بودند که یا از میانه راه بازگشتند و یا تا آخر ماندند و کم فروغ تر از باقی افراد شدند. هاشمی به پاستور نرسید اما این هرگز باعث خروج او از سیاست ورزی نشد . هاشمی می دانست آنکه به پاستور راه یافته نه قاعده سیاست بلد است و نه به عرف رایج میان اهل سیاست پایبند است.

 

می دانست آشفتگی در پیش است و پراکندگی . حالا فقط این اصلاح طلبان نبودند که هراسان از کردار نوپدید سیاست ایران مهمان هر روزه اتاق کار آیت الله باشند ؛ این وسط اصولگرایانی قابل شمار هم پیدا شدند که رنجیده و زخم خورده از رییس دولت مسنقر چشم به تصمیم جدید هاشمی داشتند. راه چاره این بود:«دولت وحدت ملی ». هاشمی رفقا را به گعده نشینی های خود آورد تا زمینه های تشکیل چنین دولتی را فراهم کند. پیغام های زیادی رد و بدل شد آن طرح اما به انتخابات سال ۸۸ نرسید. گره خوردگی شرایط دوران بیشتر از آنچه تصور میشد بود. حالا هاشمی در سال های پایانی دهه هشتاد و سال های ابتدایی دهه نود با اصولگرایان و اصلاح طلبانی مواجه بود که تغییر شرایط موجود را از او طلب می کردند. خواست همه این بود ؛«گذار از احمدی نژاد»

 

سامان جدید سیاست ایران؛ جریان سوم

همیشه پیش قدم بود؛ هیچ وقت از انتخابات هراسی نداشت. همین هم موجب شد که باز تصمیم به نامزدی گرفت .او راه گریز از آشفتگی موجود را تشکیل دولتی از نیروهای دو جناح می دید. به ترمیم همبستگی های آسیب دیده فکر می کرد . ناگهان اما خبر آمد که او مجوز حضور در انتخابات را ندارد . به رسم همیشه صبر و حوصله کرد. این تنها یک بخش از نقشه سیاسی او بود. هاشمی برای شرایط اضطرار هم طرح داشت. آنها که از عدم انصراف حسن روحانی بعد از نامزدی هاشمی رفسنجانی گلایه داشتند و اعتراض ، بعد از رد صلاحیت هاشمی دلیل اصرار هاشمی برای ماندن روحانی را درک کردند. طرح دوم این بود؛ «روحانی مجری دولت وحدت ملی شود».

 

هاشمی مانده بود و نیروهای از دو جناح که باید آنها را پای کار می آورد. او همه کار کرد . حالا زمان سیاست ورزی بود. از جلسات مستمر در ساختمان مجمع تشخیص تا شب نشینی های محرمانه جماران . دقایق سازنده خلق شد. او سامان تازه ای خلق کرد . حسن روحانی که پاستور رسید خیلی ها گفتند که اگر هاشمی هم بود همین کابینه را تشکیل می داد. سیاست ورزی هاشمی ، نیروهای سیاسی دو جناح را همنشین کرده بود آن هم در دوران پسا احمدی نژاد.

 

هاشمی اما به این راضی نبود . تاریخ برای او تکرار شده بود. او پارلمانتاریست های راستگرایی را می دید که با مشی رادیکال بزرگترین مانع پروژه اعتدال گرایی شده بودند. او یک کار نیمه تمام داشت. باید سامان سیاست ایران را در نیمه دهه ۹۰ بالانس می کرد . هاشمی این بار پدیده انتخابات مجلس را رقم زد. ستاره های رادیکال ها به مجلس نرسیده و بزرگترین تریبون خود را از دست دادند . حالا او خرسند بود آنچنان که در یکی از سخنرانی هایش گفت :« در دوره احمدی نژاد به ویژه پس از سال ۸۸ انقلاب داشت منحرف می‌شد و به سمت اختناق می‌رفت، من موفق شدم در بدترین شرایط تا حدودی این وضع را عوض کنم و مردم با همان مردانگی که انقلاب کردند سال ۹۲ هم پیروز شدند. در سال ۹۴ هم بزرگان را نگذاشتند وارد میدان شوند و چند چهره رده سوم و چهارم توانستند ژنرال‌های رقیب را کنار بزنند. اکنون دیگر می‌توانم راحت بمیرم زیرا مردم تصمیماتشان را خودشان می‌گیرند و در این نزدیکی پایان عمر که راه انقلاب را مسدود کرده بودند آن را باز کردم. »

 

جای خالی آیت‌الله هاشمی در سیاست ایران

هاشمی همیشه جزوی از حاکمیت دیده شد. هیچ گاه علی رغم برخی اختلافات در ادوار مختلف راه خروج از حاکمیت پیش نگرفت . قاعده بازی را خوب آموخته بود. هر وقت راستگرایان تضعیف شدند جانب آنها را گرفت و هر گاه چپگرایان زاویه نشین شدند آنها را به میدان سیاست ورزی بازگرداند. او در لحظات تاریخی و تغییر تاریخی همیشه حاضر بوده است؛ یک بالانسر برای توزیع اوزان سیاسی . شاید حالا که او دیگر نیست بهترین تعبیر در موردش این می‌تواند باشد :«دچار فقدان اکبر شده ایم . یک نبودن بزرگ » و نکته این روزها این است ؛«چرا یافتن پاسخ این سوال که چه کسی می تواند جای خالی او را در سیاست ایران پر کند این چنین سخت است ؟»

 

 

  • 15
  • 5
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
فردریش نیچه نگاهی ژرف به زندگینامه و اندیشه‌های فردریش نیچه

تاریخ تولد: ۱۵ اکتبر ۱۸۴۴

محل تولد: روکن، آلمان

حرفه: فیلسوف و منتقد فرهنگی

درگذشت: ۱۹۰۰ میلادی

مکتب: فردگرایی، اگزیستانسیالیسم، پسانوگرایی، پساساختارگرایی، فلسفه قاره‌ای

ادامه

مجلس

دولت

ویژه سرپوش