بهمن يادآور همدليها، همگراييها و اتحاد جريانات سياسي بوده است. انقلاب شكوهمند اسلامي نيز در سايه وحدت و يكپارچگي نيروهاي انقلاب به پيروزي رسيد. صحنه انقلاب شساهد انواع تفكرات بوده است و در آن مقطع آنچه بيش از همه اهميت داشت وحدت و يكپارچگي نيروهاي انقلابي بود و اگر اختلاف ديدگاهي هم وجود داشت در سايه رهبري امام خميني و تدبير بزرگان اين جريان حل ميشد. بسياري از بزرگان انقلاب از جمله شهيد مطهري، شهيد بهشتي و مرحوم آیتا...هاشمي به لزوم اتحاد و همدلي تمام جريانات سياسي اذعان داشتند.
مرحوم آیتا...هاشمي تا آخرين لحظه حيات خويش در راستاي نزديكي و متحد كردن جريانهاي سياسي كشور تلاش كرد. تمامي جريانات سياسي كشور قائل به نظام و انقلاب هستند و در راستاي پيشرفت و توسعه آن از كوششي دريغ نميكنند. اكنون كه كشور در شرايط خوبي قرار دارد و درهاي توسعه و تعامل با جهان گشوده شده است، همگان بر اين نكته تاكيد دارند كه بايد اختلافات كنار گذاشته شود. اصلاحطلبان همانندهميشه در تحكيم وحدت پيشتاز هستند و گفتوگوي جريانات سياسي با يكديگر حول محور وحدت را در دستور كار قرار دادهاند.
آنها با توجه به شرايط منطقه و جهان بر اين موضوع اذعان دارند كه بايد در ابتدا، اختلاف ميان خود و سپس اختلافات با ديگر گروه سياسي كه رقيب است را در بخشهايي كه تداوم اختلاف به ضرر منافع ملي است، حل و فصل كنند. عقلاي اصلاحطلبان و اصولگرايان به اين موضوع واقف هستند كه امروز لازمه كشور همدلی است.
بر هيچ شخصي پوشيده نيست كه كشور داراي سرمايههايي است كه ميتوان از آنها به نحو احسن در راستاي تقويت وحدت ملي استفاده كرد. اشخاصي مانند رئيس دولت اصلاحات، آيت ا... سيد حسن خميني و حجتالاسلام ناطق نوري اشخاص وجيه الملهاي هستند كه ميتوانند موجبات تقويت وحدت در كشور را فراهم كنند. وحدت و يكپارچگي نيروهاي انقلاب موجب اتحاد در مقابل بيگانگان و عزت و سربلندي در جهان خواهد بود. براي بررسي ابعاد و زواياي تقويت وحدت و آرامش در كشور «آرمان» با محمد كيانوش راد، عضو شوراي مركزي حزب اتحاد ملت و نماينده سابق مجلس، به گفتوگو پرداخته است كه در ادامه ميخوانيد.
راهكار همکاری میان گروههای سیاسی را در چه زمینههای موثر ميدانيد؟
تقويت وحدت براساس منافع ملی میان گروههای سیاسی را ميتوان بازگشت همگان در عمل به قانون اساسي معنا كرد. وجود اختلاف و حتي تعارض در جوامع امروزي امري بديهي و طبيعي است. اختلاف نه تنها نبايد امري مذموم انگاشته شود بلكه ميتواند مبناي درك نقاط ضعف و توانمنديها در حوزههاي مختلف اجتماعي، سياسي، اقتصادي و فرهنگي باشد. در همه جوامع مكانيزم حل اختلاف به صورت مدون و تعريف شده وجود دارد.
مبناي حل هرگونه اختلاف بايد بازگشت به سازو كارهايي باشد كه قانون اساسي در مواد خود به صراحت آن را گوشزد نموده است. وجود نهادهاي مستقل و پاسخگو از يك سو و تعهد و مسئوليتپذيري نهادهاي سياسي غير دولتي از جمله احزاب و نهادهاي مدني از سوي ديگر و مهمتر از همه آنها، عمل به قانون اساسي ميتواند موجب تقويت وحدت ميان جريانهاي سياسي كشور شود.
گروههاي سياسي در جامعه ايران به دليل ديدگاهها و منافع مختلف در برخي حوزهها دچار اختلاف ديدگاه هستند كه مسئولان بايد با اطمينان دادن به مردم و اثبات تعهد خودشان بر اجراي قانون، تضمينكننده هرگونه سازوكار رفع اختلاف باشند. وضعيت ايران و تهديدات گوناگوني كه در سطح بينالمللي و منطقهاي وجود دارد و نيز برخي شكافهاي موجود براي هر ايراني دلسوز زمينهاي خواهد بود كه با تكيه بر قانون اساسي براي رشد و توسعه كشور گام بردارد.
به مسئولان اشاره كرديد. وظيفه آنها در قبال احزاب و جريانهاي سياسي و همچنين تقويت وحدت در جامعه چيست؟
مسئولان بايد در شرايط فعلي گام اول را با رفع برخي محدوديتهاي غيرقانوني فراهم كنند. وجود چهرههايي همچون مرحوم آیتا...هاشمي كه معدلي از رفتار معتدل در عرصه سياسي را به نمايش گذاشت بايد همچنان مورد توجه مسئولان باشد. گروههاي سياسي نيز با درك واقع بينانه از شرايط موجود گامهاي نخست را در جهت تقويت وحدت بارها برداشتهاند. اين افراد بايد هشدارهاي دلسوزان نظام را جدي بگيرند.
رفتار معتدلانه دولت آقاي روحاني كه مورد حمايت قاطبه اصلاحطلبان و اعتدالگرايان قرارگرفته، ميتواند راه روشني براي ايجاد همدلی در جهت حل مشكلات اساسي باشد كه امروز در جامعه خود را نشان ميدهد. وجود شكافهاي جنسيتي و... كه ميان نسل امروز جامعه ايران پديدار است و با دور شدن از آرمانهاي اوليه نقلاب خود را نمودار ميكند زنگ خطر و هشداري است كه بيش از هر شخصي روحانی بايد به آن توجه كند. جريانات تندرو با حذف جريانات رقيب سعي ميكنند همچنان قدرت سياسي را در عرصههاي گوناگون حفظ كنند. واقعيت آن است كه امروز قدرت حقيقي در دست مردم است. انتخاباتهای گوناگون علامت و نشانه آشكار از گرايش و جهتگيريهاي مردم است. انتخابات سال ۹۲ و پس از آن انتخابات مجلس ۹۴ و تاثيرگذاري چهرههايي همچون آیتا...هاشمی در به صحنه كشاندن مردم فرصتي است كه باید مغتنم شمرده شود.
اصلاحطلبان با طرح موضوع لزوم همدلی میان گروههای سیاسی، نه از موضعي ضعيف و سازشكارانه بلكه از موضعي كه به مسائل جامعه ايران و مشكلات پيش رو نظر ميكند، اهداف دلسوزانه خود براي آرامش و پيشرفت كشور را نشان دادند. در طرح موضوع فراهم شدن فضاي همدلي در كشور اصلاحطلبان به دنبال سهم خواهي و ورود در قدرت براي منافع جناحي و حزبي خويش نبوده و نيستند. اصلاحطلبان نشان دادهاند كه نسبت به حفظ چهارچوبها و اجراي بدون تنازل قانون اساسي وفادارانه گام برداشتهاند.
اين فرصت بيش از آنكه امكاني براي اصلاحطلبان ارزيابي شود،، فرصتي براي مسئولان است. بخشهاي تندرو تصور ميكنند موضع اصلاحطلبان از سر ضعف و سهم خواهي است. اين اشتباه ميتواند به تعميق مشكلات حاد و پيش روي جامعه ايراني منجر شود. جريانات غيراعتدالي بايد بدانند تنها راه بازگشت به چهارچوبهاي اصلي آرمانهاي انقلاب اسلامي پذيرش جدي نقش مردم در همه اركان است كه اين نكته را بسياري از اصولگرايان منصف و معتدل دريافتهاند. گرايش اصولگرايان معتدل و چهرههايي همچون آقاي ناطق نوري و علي مطهري گوياي اين نكته است كه آنها متوجه خطرات پيش رو شدهاند و بر اساس يك بستر واقعا موجود در ساحت سياسي ايران با نزديك شدن به اصلاحطلبان نقشه راه مشتركي را براي حل مسائل ايران دنبال ميكنند. وضعيت مشكلات اقتصادي در صورتي كه همه جناحهاي سياسي دست در دست يكديگر بگذارند باز هم به سادگي قابل حل نخواهد بود.
رئيس دولت اصلاحات و اصلاحطلبان از موضعي ملي و اسلامي به دنبال يافتن راهي جهت حل اختلافات و دلخوريها هستند كه مسئولان بايد با علائم روشني از اين هدف منطقي اصلاحطلبان استقبال كنند، زيرا گذر ايام فرصتهاي طلايي را از دست خواهد داد. نميتوان به انتظار نشست و در مواقعي كه ديگر راهكارهاي زيادي باقي نمانده است راهكارهاي اصلاحطلبان را عملياتي كرد. بايد نگاهي به تاريخ داشت. نبايد منكر اين موضوع شد كه امروز بخشهايي از جامعه نااميد هستند، بنابراين براي رفع مشكلات آنها بايد به بازخواني آنچه پرداخت كه اجرا شده است اما مشكلاني نهان در دل خود داشته است. اين وظيفه بيش از هر شخصي بردوش نسل اول انقلاب است كه خود بانيان شكلگيري انقلاب بودند و وظيفه آنها در اين مسير دوچندان است. تقويت همدلی برای منافع ملی راهكار خوبي براي بازگشت همگان به چهارچوب قانون اساسي است كه مورد تاييد فقهاي مجلس اول خبرگان بود و همه از فقهاي بنام و شخصيتهاي طراز اول كشور بودند.
جريان اصلاحات تا پيش از آغاز دولت دهم ارتباط خوبي با مسئولان داشت اما پس از آغاز آن دولت، به صورت غيرمستقيم و با وساطت مرحوم آیتا...هاشمي اين ارتباط برقرار بود. اكنون پس از رحلت ايشان اصلاحطلبان چگونه باید عمل كنند؟
در عصر اطلاعات و در جامعه بهشدت آگاه، وجود واسطهها اگر چه هميشه مثبت و به عنوان يكي از ابزارها مورد توجه است اما بايد در نظر داشت كه قانون اساسي به عنوان بالاترين مرجع مدنظر باشد. با فرض عمل به قانون هر گروه و جرياني ميتواند نقش واسطه را براي سازوكارهاي ائتلاف ايفا كند. امروز با نگاه مشفقانه و دلسوزانه، رئيس محترم جمهور و همچنين ديگر شخصيتها ميتوانند خلأ وجود آیتا...هاشمي را تا حد زيادي پركنند. وجود سازوكارهاي قانوني بر هر امري بايد اولويت داشته باشد. تصور ميكنم شخص رئيسجمهور به عنوان مقام دوم كشور ميتواند در كنار بزرگاني چون رئيس دولت اصلاحات، حجتالاسلام ناطق نوري و آيت ا... سيد حسن خميني به ايفاي چنين نقشي همواره اقدام كند.
جريانات غير اعتدالي درصدند به هر نحوي آقاي روحاني را از كانديداتوري در انتخابات سال آينده منصرف كنند. به نظر شما چرا اين تلاشها انجام ميشود؟
دور از ذهن است كه جريانات غيراعتدالي به اين اشتباه تاريخي دست بزنند و زمينه حذف آقاي روحاني را فراهم كنند، البته از آنجا كه در سالهاي اخير هر اتفاقي را شاهد بودهايم بايد اذعان داشت كه حرف دل برخي جريانات غير اعتدالي کنار رفتن آقاي روحاني به هر قيمتي است. تصور ميكنم بخشهاي عاقل جناحهاي موجود به مشكلات امروز جامعه ايران بيش از ديگران وقوف داشته باشند و وجود رقابت در برابر آقاي روحاني در عرصه انتخابات امري طبيعي است. گروههاي مختلف ميتوانند با سازوكارهاي قانوني حتي به رقابت تمام قد با آقاي روحاني مبادرت ورزند.
وجود رفتارهاي خارج از قانون ميتواند مستمسكي براي بخشهاي غيراعتدالي در ديگر جناحهاي سياسي خارج باشد و شرايط را پيچيدهتر كند. به اعتقاد من كشور در شرايط فعلي نيازمند حضور دولت و فعالان سياسي خردمندي است كه با استقبال از حضور آنها در عرصههاي مختلف ميتواند نسبت به تقويت وحدت مبادرت ورزد. هر انسان خردمندي در شرايط پيچيده فعلي جهاني خصوصا با حضور فردي غيرقابل پيشبيني در راس حكومت ايالات متحده آمريكا بايد با دقت و احتياط بيشتري نسبت به ناديده گرفتن سرمايههاي اجتماعي مبادرت ورزد.
مسئولان بايد فضايي را فراهم كنند كه همه طيفها بتوانند با فعاليتهاي مدني و قانوني خويش سهم خود را در اعتلاي ايران ايفا كنند. سياست سران اصلاحات كه تبديل معاند به مخالف، منتقد و موافق بوده است ميتواند بهترين راهكار براي اقدامات نظام سياسي باشد. نقشه راهي كه اصلاحطلبان در زماني كه در دولت بودند، پيش روي مردم قرار دادند منجر به اجماع بيشتر مردم و حضور در صحنه فعاليتهاي مدني قانوني شد. هرگونه نسخه مغاير با اين راهكار ميتواند موجب پياده كردن ياران وفادار انقلاب از قطار انقلاب شود. راهي كه دولت اقاي احمدينژاد در پيش گرفته بود، ميتوانست به تعميق مشكلات در جامعه كمك كند. در اين شرايط آمادگي اصلاحطلبان ميتواند بهترين فرصت را پيش روي بخشهايي از مسئولان قرار دهد.
حميد شجاعي
- 14
- 5