شورای شهر، یکی از مهمترین بخشهای تصمیمگیر در امور اختصاصی شهرها و روستاهاست. یکی از وظایف مهم این شورا، انتخاب و نظارت بر شهردار است. بنابراین نبض خدمترسانی در شهرها به عهده این شوراست. پس از حادثههای تلخی مانند حادثه پلاسکو که در تهران رخ داد، مردم بیش از پیش به نقش شوراهای شهر واقف شدند و همین مساله باعث شده است که انتخابات آتی شورای شهر از ارزش و اهمیت بالاتری نسبت به قبل برخوردار شود.
خبرها حاکی از تلاشهای اصلاحطلبان برای ارائه فهرستهای انتخاباتی است که این کاندیداها از میان «متخصصان» باشند و بتوانند در شورای شهر به مردم خدمترسانی کنند. مرتضی مبلغ فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با «آرمان» درباره لزوم ورود کاربلدان به شورای شهر و چرایی ارائه لیست در این انتخابات توضیحاتی داده است که در ادامه میخوانید.
باتوجه به اینکه در اردیبهشت سال ۹۶ یعنی چند ماه دیگر انتخابات شوراهای شهر و روستاها برگزار میشود، شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان چه اقداماتی در جهت ارائه فهرستهای انتخاباتی انجام داده است؟
شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، کارگروههای مختلفی دارد که یکی از این کارگروهها وظیفهای در حیطه انتخابات شورای شهر دارد و در این راستا فعالیت میکند. این کارگروه، برنامه اصلاحطلبان برای انتخابات شورای شهر و مدیریت شهری را تعیین و همچنین شاخصهایی را مشخص کرده است که به وسیله آن افراد «ذیصلاح» را برای فهرستهای انتخاباتی معرفی میکند. کارگروه مربوط به شورای شهر از سوی شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان ماموریت دارد که افراد صاحبنظر، توانمند و متخصص را معرفی کند.
پس از آن، شورای عالی سیاستگذاری این افراد را مورد بررسی قرار داده، لیست را تصویب و فهرست نهایی را اعلام میکند. این مراحل اکنون درحال طی شدن است تا فهرستی تهیه شود که بتواند پاسخ اعتماد مردم را بدهد. از سوی دیگر سعی میکنیم با احزاب و شخصیتهایی که خط مشی آنها نزدیک به ماست به تعامل رسیده و لیست واحدی ارائه کنیم. این ائتلاف باعث میشود که لیست نهایی بهتری بسته و به جامعه ارائه شود. امیدواریم انتخاباتی پرشور، سالم و رقابتی را شاهد باشیم که از این طریق وضعیت شورای شهر بهبود یابد.
برخی از شخصیتهای جناح رقیب تلاش میکنند با جوسازیهای رسانهای، فضای انتخاباتی را برای اصلاحطلبان دچار مشکلاتی کنند. یکی از بحثهایی که این افراد مطرح میکنند مربوط به ارائه دو فهرست از سوی اصلاحطلبان است.چه پاسخی برای آنها دارید؟
ارائه ۲ فهرست، سخن غیرمعقولی است. اصلاحطلبان با تلاشی که انجام دادهاند به وحدت و اجماع رسیدهاند، بنابراین تنها یک لیست واحد ارائه میکنند. آنچه مربوط به اصلاحطلبان است بدون شک مشخص شده و یک فهرست ارائه خواهد شد. در این میان ممکن است عدهای به هر عنوانی فهرستهای مختلفی ارائه بدهند که این موضوع ربطی به اصلاحطلبان ندارد. باز هم تاکید میکنم آنچه از سوی شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان منتشر میشود، یک فهرست واحد است. در این شورا، همه احزاب و شخصیتها به وحدت رسیدهاند و همگی یک حرف واحد میزنند، پس دلیلی ندارد که لیستهای مختلفی منتشر کنند.
بحث تخصصگرایی در انتخابات شورای شهر تا چه اندازه در دستور کار انتخاب نهایی نامزدها قرار گرفته است؟
یکی از روندهای مهم در هر انتخاباتی، تناسب نامزدها با موضوع انتخابات است. در بستهشدن فهرست نهایی انتخاباتی شورای شهر نیز بحث تخصصگرایی بسیار حائز اهمیت است و بررسی تخصص نامزدها در دستور کار اصلاحطلبان قرار دارد. کارگروه مربوط به انتخاب نامزدهای شورای شهر از سوی اصلاحطلبان قرار است تخصص، کارآمدی و توانایی افراد را بررسی کند. لیست نهایی مورد نظر شامل افراد صاحبنظر است. وقتی اعضای شورای شهر در مدیریت شهری سررشتهای نداشته باشند، قادر نیستند که در این شورا کارآمدی داشته باشند و به این طریق خواسته یا ناخواسته، به مردم آسیب میرسانند.
بسیاری از افرادی که اکنون در شوراهای شهر حضور دارند به دلیل بیتخصصی باعث شدهاند که انتقادهای زیادی به این شوراها وارد شود. برخی از این افراد هیچ ارتباطی به شوراها ندارند. شغل و رشته تخصیلی آنها مربوط به مدیریت شهری نبوده و بعضا با مدیریت ناکارآمدی که انجام میدادند، باعث حوادث تلخی مانند پلاسکو شدند. کار اداره یک شهر مهم مانند تهران حساس است.
توانمندی شورای شهر بسیار حائز اهمیت است و باید افرادی به شورا وارد شوند که در کار اداره شهر و مدیریت شهری «نخبه» باشند. هر جریانی حتما باید به این موضوع توجه عمیق داشته باشد که شایستهسالاری، توانمندی و کارآمدی را به عنوان یکی از اصول اولیه در نظر بگیرد. سطح فعالیتهای سیاسی اجتماعی، نحوه توزیع اقشاری و دیگر مسائل، در اولویتهای بعدی هستند، اما مهمترین اصل، تخصص و توانایی نامزدهاست که بتوانند از عهده انجام این وظیفه مهم برآیند.
تاثیر حادثه پلاسکو بر انتخابات شوراهای شهرتهران تا چه اندازه میتواند اثرگذار باشد؟
حادثه پلاسکو ابعاد مختلفی داشت. یکی از این ابعاد مربوط به این است که مجموعه دستاندرکاران و مدیران شهری از کارآمدی و توانمندی لازم برای حل این مساله پیچیده برخوردار نبودند. همین مساله باعث شد که این حادثه ابعاد گستردهتری به خود بگیرد. به غیر از پلاسکو، مسائل دیگری نیز وجود داشت که قابل پیشگیری بود اما وارد مسائل غیرکارشناسی شده و هزینهزا شدند.
موضوع پلاسکو نیز به عنوان یک نماد و اعلام خطر برای مسائل مشابه مطرح شد. افکار عمومی در این فکر فرورفت که پلاسکوهای بعدی چه زمانی رخ میدهند، اگر زلزلهای در تهران رخ بدهد مسئولان قادر به حل بحران هستند؟ و سوالاتی از این قبیل در ذهن مردم به وجود آمد. این بحثها باعث شده که مردم نسبت به شورای شهر حساستر شوند.
این حساسیت چقدر به وظیفه جناحهای مختلف از جمله اصلاحطلبان افزوده است؟
انتخابات آتی شورای شهر با اقبال عمومی گستردهتری روبهرو میشود و مردم تلاش میکنند به گزینههایی رای بدهند که تخصص لازم را دارند. این موضوع به احزاب و جریانها نیز هشدار داد که اگر افرادی توانا معرفی نکنند، مورد وثوق مردم قرار نمیگیرند. جریان اصلاحات که در انتخاباتهای گذشته نشان داده که پایگاه اجتماعی جدیتر و مهمتری دارد موظف است افرادی را نامزد شورای شهر کند که توانمندی، تخصص و پاکدستی لازم را دارا باشند.
یکی از مولفههای مهم در انتخاب کاندیدای شورای شهر، پاکدستی آنهاست که در انجام مسئولیت خود، متعهد باشند. این افراد باید به فکر خدمت به مردم باشند و در انجام وظایف خود پاکدست باشند. وظیفه ما این است که شخصیتهایی را معرفی کنیم که صلاحیتهای لازم را داشته باشد و پس از اینکه مردم آنها را انتخاب کردند، بتوانند به درستی پاسخ اعتماد مردم را بدهند.
از بحث انتخابات شوراها بگذریم. هرچه به انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۶ نزدیک میشویم، اطرافیان احمدینژاد با شعارهای عجیب و غریب خود ظهور میکنند. دلیل آن چیست؟
این گروه همیشه شعارهایی میدهند و در عمل برخلاف آن عمل میکنند. برنامهریزی و تفکر منطقیای در پس این شعارها نبوده و نیست. تمام این اظهارات، برگرفته از هیجان و طوفان تبلیغاتی است. این گروه یک بار در سوءاستفاده از احساسات و هیجانات عمومی موفق بودند و به همین دلیل، عادت به تکرار این رفتارها کردهاند و نمیتوانند از روند بیمنطق و تخریبی خود صرفنظر کنند. آنها تلاش میکنند با تداوم این رویه، باز هم به مسند قدرت برسند و سیاستهای عجیب و غریب خود را در پیش بگیرند.
این افراد اگر بر کرسی قدرت تکیه بزنند، بار دیگر با از بین بردن جامعه مدنی، تخطئه نهادهای نظارتی و برکنار کردن متخصصان، وضعیت اقتصادی کشور را وارد مشکلات زیادی میکنند. در عرصه سیاست خارجی نیز با رویکرد ماجراجویانه خود، جهان را علیه ایران متحد میکنند و کشور را بیش از پیش به انزوا میکشانند.
به عقیده من تجربه دوران احمدینژادی، برای مردم درس عبرت شد تا دیگر به آنها اعتماد نکنند. این تجربه برای هفت پشت مردم کافی بود. تجربه احمدینژاد باعث شد که پختگی جامعه بسیار بالا رود. جامعه به خوبی متوجه شد که چه اتفاقات عجیبی رخ داد و چگونه معیشت و آینده مردم آسیب دید.
این گروه نیز در سال ۹۶ اگر بزرگترین چهره خود را به عرصه انتخابات بفرستند، هیچ شانسی برای رقابت با دیگر نامزدها به ویژه دکتر روحانی ندارند. مردم با گذار از پستی و بلندیهای سالهای قبل به فرهیختگی بالایی دست یافتهاند و در انتخاب افراد، حساسیت بالایی دارند. در انتخابات اردیبهشت سال ۹۶ نیز مردم اجازه نمیدهند که فردی با این نوع شعارها و رفتارها رئیسجمهور شود. تکرار احمدینژاد و بازگشت چنین جریاناتی به متن قدرت، بار دیگر ایجاد چالش میکند.
نزدیکان احمدینژاد خود را فراتر از جناحها و احزاب سیاسی میدانند. علت برائتجوییهای این گروه از احزاب سیاسی چیست؟
در هر کشوری که دموکراسی وجود دارد، احزاب قدرتمندی وجود دارند تا بتوانند ضمن رقابتهای سیاسی، با جامعه خود ارتباط داشته باشند و در جهت رسیدگی به مطالبات مردم، فعالیت کنند. بنابراین وجود احزاب برای ایجاد دموکراسی، ضروری است. در غیر اینصورت، رقابت سازنده به وجود نمیآید و همچنین ارتباط سیاسیون با مردم قطع میشود. این نوع رفتارها، مصداق رفتارهای پوپولیستی و عوامفریبانه این گروه است. بهطور مکرر در این مدت درباره این رفتارها بحث شده و مردم نیز امروز به خوبی میتوانند این رفتارها را بشناسند. در سال ۹۶ مردم پخته امروزی ایران، به پوپولیستها رای نخواهند داد. رفتارهای پوپولیستی، رفتارهایی است که سوار بر احساسات مردم میشود.
فرد عوامفریب، برخی مشکلات و دشواریهایی که در جامعه وجود دارد را برجسته کرده و خود را منجی مردم و منادی مطالبات آنها مینامد. این افراد با شعار، هیاهو و سوءاستفاده از احساسات مردم، طوری وانمود میکنند که اگر به قدرت برسند همه مسائل حل خواهد شد. در پس این شعارها، هیچگونه برنامه و اندیشهای وجود ندارد. افراد پوپولیست، اعتقادی به کار کارشناسی شده ندارند. احمدینژاد در روزهای نخست دولت نهم شروع به تخطئه احزاب کرد و خود را فراتر از همه گروهها و شخصیتهای سیاسی دانست.
با همین رویکرد بلایی به جان احزاب انداخت که سالهای سال زمان نیاز است تا دوباره احزاب سروسامان بگیرند. او با همین شعارها آسیبی به مردم و آینده جوانان وارد کرد که باید دو دولت تلاش خود را برای بازگرداندن وضعیت به قبل از احمدینژاد، به کار بگیرند. در دولتهای نهم و دهم، آنچنان احزاب و دیگر نهادهای مدنی به محاق رفتند که سالیان سال، زمان نیاز است که این نهادها مدنی بازسازی شوند تا به جای نخست خود برگردند. شعارهای دولت قبل، باعث شد آسیبهای جدیای به نهادهای مردمی وارد شود.
مردم با تجربه احمدینژاد، آیا بار دیگر به یاران او که تفکری مشابه دارند، اعتماد خواهند کرد؟
همانطور که اشاره کردم، احمدینژادیها شعارهای زیبا میدهند و در عمل طوری رفتار عمل میکنند که تناسبی با حرفهایشان ندارد. امروز مردم متوجه شدهاند که هیچ کارآمدی و اندیشهای پشت اینگونه شعارها نیست و تنها برای فریب دادن مردم است. مردم نیز این موارد را بهطور عمیق تجربه کردند. جامعه توانست محصول و ثمره این نوع شعارها را در عمل لمس کند و از آن درس بگیرد که فریب افراد پوپولیست را نخورد.
آسیبهای عجیبی در آن سالها به کشور وارد شد و به اصطلاح، مغز استخوان مردم و کشور را سوزاند. در هر زمینهای که این شعارهای عجیب وغریب داده میشد، درعمل برعکس آن اتفاق میافتاد. آقای احمدینژاد با شعارهای مانند پاکدستی روی کار آمد. او برخی شخصیتها و بزرگان کشور را تخطئه کرد، اما در عمل دیدیم که بزرگترین اختلاسها، در دولتهای نهم و دهم رخ داد و مجموع عملکرد آنها باعث شکاف طبقاتی گستردهای در کشور شد و رکود و تورم بهطور همزمان پدید آمد.
مساله دیگری که بسیاری از رقبای روحانی مطرح میکنند، بحث یکدورهای شدن دوران ریاست جمهوری رئیس دولت تدبیر و امید است.
گمانهزنی درباره این موضوع در این مقطع، تلاشی برای ایجاد یک فضای احساسی در جهت یکدورهای شدن ریاست جمهوری حسن روحانی است. یک دورهای یا دو دورهای شدن یک رئیسجمهور به عملکرد او و همچنین به نظر افکار عمومی درباره آن دولت بازمیگردد. عدهای مدتهاست که دم از یکدورهای شدن ریاست جمهوری حسن روحانی میزنند. این افراد آرزوهای خود را بیان کرده و به افکار عمومی توجهی نمیکنند. رقبای دولت تدبیر و امید به جای مراجعه به متن جامعه و عملکردهای دولت، به «درون خودشان» مراجعه میکنند. آقای روحانی از ابتدا مخالفانی داشت که در طول این ۴ سال نیز از گزند تهمتها و تخریبهای آنها در امان نبود. اکنون که در آستانه انتخابات قرار داریم موج این تخریبها سنگینتر میشود.
این گروه ابایی از زیر سوال بردن دستاوردها و منافع ملی ندارند و سیاهنماییهایی را انجام میدهند. آرزوی این افراد یکدورهای شدن ریاست جمهوری آقای روحانی است که بتوانند خودشان به قدرت برسند، اما واقعیات نکته دیگری را نشان میدهد. جامعه ایران به دلیل مشاهده آسیبهایی که در دوره قبل به کشور وارد شد، حقایق را بهتر فهم میکند. مردم برخلاف همه مشکلاتی که در جامعه وجود دارد، با تمام وجود احساس میکنند که دولت عملکرد خوبی داشته و با توان بینالمللی بالایی که داشت، موفق شد جایگاه والایی را برای ایران بهدست بیاورد.
ایران با کوششهای این دولت توانست از بنبست تحریمها و همچنین از تبدیل شدن به کشوری مثل ونزوئلا نجات یابد. دولت موفق شد کشور را از وضعیت هیجانی قبلی خارج کند. با تلاش دولت آقای روحانی، تورم بالای ۴۰ درصد مهار شد. نجات کشور با توجه به مشکلات عدیدهای که در ایران وجود داشت، کار بسیار دشواری بود که آقای روحانی توانست از عهده آن برآید. موانع و دشواریهای بسیاری نیز در این راه وجود داشت که دولت تدبیر و امید توانست این موانع را تحمل کند و کشور را از سراشیبی آسیب نجات دهد. اکنون مردم به خوبی درک میکنند که تداوم این دولت بهترین گزینهای است که پیش رو دارند.
- 10
- 1