دوباره انتخابات و دوباره دغدغه اینکه سرنوشت قوه مجریه از یک سو و شورای شهر از سوی دیگر به دست چه تفکری و با چه توانایی سپرده خواهد شد. «محسن مهرعلیزاده» از فعالین اصلاح طلب و رئیس فدراسیون بین المللی ورزش های زورخانه ای در گفتگو با برنا به تحلیل این دور از انتخابات می پردازد. او معتقد است اقدامات دولت یازدهم در این چهارسال می تواند در دور بعد به ثمر بنشیند. او در مورد شورای شهر نیز می گوید باید از گذشته درس گرفت و فضایی فراهم کرد تا افراد کاردان در این شورا صاحب کرسی شوند. آنچه در ادامه می خوانید مشروح این گفت و گو است.
آثار اقدامات دولت یازدهم در چهار سال دوم به ثمر می نشیند
ما در آستانه برگزاری دو انتخابات قرار داریم یکی انتخابات ریاست جمهوری و دیگری شوراهای شهر و روستا این دو انتخابات چقدر اهمیت دارند؟
در شرایط خاصی قرار داریم و حضور ترامپ در امریکا و ترزامی در پست نخست وزیری انگلستان همه از مواردی است که موجب می شود شرایط برای کشور ما ویژه تر به نظر بیاید و از آنجایی که ایران از تاثیر گذاری قابل توجهی در معادلات بین المللی برخوردار است این موضوع که قوه اجرایی کشور را به دست چه تفکری می سپاریم از اهمیت بسزایی برخوردار است. از سوی دیگر نوع تعاملات ایران با دنیا می تواند مستقیما به میزان در آمد و معیشت مردم نیزمرتبط باشد و همین امر کافی است تا درک کنیم انتخابات ریاست جمهوری چقدر و برای چه داری اهمیت است.
فارغ از ریاست جمهوری ما نباید از انتخابات شوراها نیز غافل باشیم. هر روز که می گذرد مردم به نقش و اهمیت شورا در مسایل اجتماعی، فرهنگی، زندگی مردم و امنیت روانی مردم و... بیشتر پی می برند. متأسفانه دیدگاه های عمدتا سیاسی که در دوره قبلی و چهار دوره گذشته وجود داشت موجب شد تا پرداختن به بسیاری از مشکلات اجتماعی و شهری مردم در شوراها گم شود.
به عبارت دیگر ما مشاهده کردیم در دوره های قبل افرادی به شوراها راه پیدا کردند که یا تخصص کافی نداشتند و یا به شدت درگیر مسائل خطی و جناحی بود و این موضوع موجب شد تا شورایی که قرار بود مصوب قانون برای شهرداری و ناظر بر اجرای قوانین و مصوبات و بودجه شهرداری باشد تبدیل شد به شورایی در اختیار شهردار و امروز وضعیت شهر از ترافیک گرفته تا آلودگی هوا و شرایط نامساعد زندگی و عدم آرامش مردم حاصل اقداماتی است که صورت گرفت.
مردم می دانند از شورا چه می خواهند؟
امروز مردم بحق می دانند از شورا چه چیزی می خواهند و از آنجایی که مطالبات مردم مشخص شده و کاندیداها نیز به این حقیقت رسیده اند که مردم از آنها چه انتظاراتی دارند بنابراین دیگر مانند سابق، افراد تنها برای بدست آوردن یک کرسی به میدان نمی آیند و می دانند باید نسبت به آنچه انجام می دهند پاسخگو باشند. بنابراین دقت در انتخابات و حضور مردم می تواند به این آگاهی عمومی و مطالبه مردم پاسخ مثبت دهد.
ممکن است جای قالیباف و رئیسی عوض شود
*در رابطه با انتخابات ریاست جمهوری ارزیابی شما از رقابت های این دوره و حضور کاندیداها چیست؟
هنوز برای ارزیابی دقیق زود است. در حال حاضر رئیسی و قالیباف به عنوان کاندیدهای جناح اصولگرا خود نمایی کرده اند.
نکته قابل توجه این است که آقای قالیباف علی رغم بیانیه ای که مبنی بر عدم حضور در رقابت های ریاست جمهوری منتشر کرد در آخرین روز ثبت نام اعلام کاندیداتوری و در انتخابات ثبت نام کرد. وقتی این موضوع در کنار نظر سنجی ها قرار می گیرد هیچ بعید نیست که وضعیت دو کاندیدای اصولگرا در این دور از رقابت ها تغییر کند به این معنا که جای کاندیدای اصلی و فرعی عوض شود. البته ظن قوی ادامه رقابت هر دو کاندیدا و تلاش برای جمع آوری حداکثری رای اصولگرایان و بخشی از طیف خاکستری جامعه است که به این ترتیب انتخابات به مرحله دوم بکشد.
در مورد اصلاح طلبان خوشختانه وحدت نظر وجود دارد و با توجه به بدنه اجتماعی اصلاح طلبان، فضا به سود این جناح پیش می رود. به هر صورت اصلاح طلبان کارنامه درخشانی در طول دولت های گذشته از خود به جا گذاشته اند لذا با وجود کارنامه ای که اصولگرایان در این زمینه ارائه کرده اند و البته موضوع تشتتی که در میان آنها وجود دارد بعید می دانم قدرت رقابت بالایی داشته باشند.
حضور جهانگیری ربطی به ثبت نام قالیباف و احمدی نژاد نداشت
در جناح اصلاح طلب ما دیدیم آقای جهانگیری در آخرین دقایق ثبت نام کرد. آیا این ثبت نام به دلیل حضور قالیباف و احمدی نژاد بود؟
ثبت نام آقای جهانگیری ربطی به حضور آن دو نفر نداشت ولی قرار بر این بود که یک نفر به عنوان حمایت کننده در انتخابات حضور داشته باشد. این رایزنی ها تا دقایق آخر ادامه داشت و نهایتا این کار انجام شد و اسحاق جهانگیری ثبت نام کرد. به هر صورت در این زمینه گزینه های دیگر مطرح می شد منتهی مهم بود فردی انتخاب شود که اشراف کامل به اوضاع کشور داشته باشد و بتواند به مباحثی که رقیب مطرح می کند پاسخی مناسب بدهد چرا که پیش بینی می شد رقیب با هدف زیر سوال بردن عملکرد و دستاوردهای دولت پیش بیاید که دیدیم در مناظره هم چنین رویکردی داشت.
نوبخت و عارف در میان کاندیداهای پوششی مطرح بودند
*غیر از جهانگیری افراد دیگری مطرح بودند؟
آقای نوبخت یکی از آنها بود، قبل تر آقای دکتر عارف هم مطرح شده بود که ایشان رد کرده بودند.
*غیر از جهانگیری، آقای هاشمی طبا هم حضور دارند و اعلام هم کرده اند که به نفع هیچ فردی کناره گیری نمی کنند؟
حضور ایشان تصمیم شخصی بود. بالطبع ماندن و یا کنار گیری شان هم شخصی خواهد بود.
سال ۸۴ صحبت کردم که اجماع کنیم اما قبول نکردند
*فکر نمی کنید این مسئله یعنی حضور آقای هاشمی طبا می تواند منجر به تکرار سال ۸۴ شود؟
نه، اولا که شرایط امروز با سال ۸۴ خیلی فرق دارد؛ در سال ۸۴ چارچوب و سازوکاری برای انسجام اصلاح طلبان وجود نداشت یعنی هر گروهی و هر کسی که می خواست می آمد جلو و هیچ گروهی، فردی و یا نهادی که بتواند آنها را ملزم به حرکت در چارچوب تشکیلاتی کند وجود نداشت. این درحالی است که امروز شورایی به نام شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان ایجاد شده که از افراد توانمند و موثر و نمانیدگان احزاب اصلاح طلب تشکیل شده که هماهنگی های لازم را انجام می دهد و در دو انتخابات گذشته مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری میزان تاثیرگذاری آن را دیدیم.
* سال ۸۴ شما یکی از افرادی بودید که در انتخابات آمدید و حضور پیدا کردید و انصراف ندادید چرا این اتفاق افتاد؟
همانطور که اشاره کردم در آن مقطع ساز و کار مشخصی نبود تا هماهنگی میان جریان اصلاحات ایجاد شود ومن یکی دو بار با برخی کاندیداها و شخصیت ها صحبت کردم تا چاره اندیشی شود اما بهایی به این مطلب داده نشد. در آن سال من تلاش کردم تا از پراکندگی رای جلوگیری کنم بسیار اصرار کردم هر ۳ کاندیدای موجود به یک اجماع برسند که چنین اتفاقی نیفتاد. بنابراین آن یک تجربه تلخی بود که علی القاعده موجب شده که این سازوکاری که امروز ایجاد شده است یعنی تشکیل شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان جدی تر گرفته شود.
فوت آیت الله هاشمی مانند حیاتش برای اصلاحات برکت دارد
*اولین انتخاباتی است که آقای هاشمی را نداریم این فقدان چقدر می تواند در میزان مشارکت تاثیرگذار باشد ؟
ما در مشارکت خوب مردم مشکلی نخواهیم داشت چرا که در دوره های مختلف موتور موثر افزایش مشارکت مردم افزون بر شرایط حضور فعال شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان است. فکر می کنم دو موضوع می تواند به مشارکت بیشتر مردم منجر شود اول انسجام میان نیروهایی که از اهمیت بالایی برخوردار است و دوم ارتقا فرهنگ لزوم مشارکت در جریان اصلاح طلبی است؛ چه مردم و چه مدیران رسانه ای با یک تحلیل صحیح و تشریح وضعیت موجود می توانند ضرورت مشارکت را نشان دهند و این امر تحقق پیدا کند. البته بی تردید نفوذ احزاب و شخصیت ها در تشویق مردم جامعه موثر است.
آیت الله هاشمی رفسنجانی از یاران دیرین امام و رهبری بودند و مردم بدرقه ای با شکوه را در مراسم تشییع و تدفین ایشان رقم زدند که نشان می دهد احترام زیادی برای او قائل هستند. درسال های اخیر آیت الله هاشمی به شکل صریح از جریان اصلاحات حمایت کردند و از آنجایی که مردم در مراسم فوت ایشان مهر تائیدی بر میزان مقبولیتش زدند لذا فوت آیت الله هاشمی نیز مانند زمان حیاتشان پر برکت خواهد بود.
ممنوع التصویری خاتمی هیچ اثری نداشت
*قضیه ممنوع التصویری آقای خاتمی چقدر تاثیرگذار بود؟
در طول چندین سال گذشته مخصوصا از سال ۸۴ به بعد اصلاح طلبان مظلوم واقع شدند و با وجود آنکه پاک ترین و سالم ترین دولت، دولت آقای خاتمی بود ولی تخریب های بسیاری متوجه دولت اصلاحات و شخص آقای خاتمی شد. این دولت جامعه مدنی و کرامت انسانی را سر لوحه خود قرار داد و برای برقراری آزادی های فردی و اجتماعی اقدامات قابل توجهی انجام داد با روی کار آمدن دولت احمدی نژاد خدمات دولت خاتمی بیشتر خود را نشان داد و از این رو محبوبیت ایشان در میان مردم بیشتر شد بر این اساس تلاش شد تا با ممنوع التصویری آقای خاتمی را از صحنه دور کنند اما میزان محبوبیت در کنار افزایش سطح آگاهی مردم نتوانست تاثیر گذار باشد. ما دیدیم سال ۹۲ یک پیام آقای خاتمی چه موجی در انتخابات ریاست جمهوری به راه انداخت و در انتخابات ۹۴ نیز دیدیم یک پیام تصویری آقای خاتمی تکلیف انتخابات مجلس را یکسره کرد.
با این دنیای ارتباطات و فضای مجازی و رشد آگاهی و ارتباطات که در جوانان وجود دارد ممنوع التصویری معنایی ندارد و حتی می توان گفت اثر عکس دارد.اما به هر صورت این مسئله نمی تواند زیبنده نظام جمهوری اسلامی ایران باشد. نمی شود عده ای در همه صحنه ها حضور داشته باشند و عده ای از همه چیز محروم شوند.
*تکرار آقای خاتمی در این دوره هم می تواند اتفاق بیفتد؟
حتی اگر کلمه تکرار به کار نبرند با این سیاست گذاری که انجام شده تحت عنوان لیستی اصلاح طلبان و تصمیم شورایی که آقای خاتمی بر آن نظارت دارد و همان یک باری که گفتند اثر خود را خواهد داشت.
اصلی ترین رقیب روحانی شعارهای پوپولیستی و عوام فریبانه است
اصلی ترین رقیب روحانی را چه کسی می دانید؟
آقایان رئیسی و قالیباف کاندیداهای جریان اصولگرا رقیب اصلی آقای روحانی محسوب می شوند.
اگر بگوییم اصلی ترین رقیب آاقای روحانی چه چیزی است باید بگویم اصلی ترین رقیب ایشان شعارهای پوپولیستی و عوام فریبانه است و با این شعارها به جنگ با او آمده اند. امیدوارم در جامعه به سطحی از آگاهی برسیم که دیگر این شعارها تهدید کننده نباشد.
به نظر شما اصولگراها به وحدت می رسند؟
سابقه نشان می دهد که اصولگرایان نمی توانند به وحدت برسند این دوره به نظر مشکل تر است چراکه هر دو از شخصیت هایی هستند که خود را شایسته این پست می دانند و بعید می دانم به وحدت برسند. از طرف دیگر همانطور که قبلا گفتم شاید به این وحدت نظر برسند که با ماندن هر دو کاندیدای اصولگرا و رساندن مجموع رای دو کاندیدای به بالای ۵۰ درصد، انتخابات را به مرحله دوم برسانند.
پایبند بودن به اصلاحات مهمترین اصل در لیست شورای شهر
در حال حاضر اصلاح طلبان باید لیست شورای شهر ارائه دهند چقد امیدوار هستید که در لیست این دوره از انتخابات شورا الهه راستگو نداشته باشیم؟
مکانیزم ها عوض شده است و در ارائه لیست شورای شهر یک اصل اساسی این است که به اصلاح طلبی پایبند باشیم دلسوزانه کار کنیم بنابراین با قرار دادن فیلترهای قابل توجه افرادی در لیست قرار خواهند گرفت که ضمن پاکدستی و کاردان بودن، پایبندی به اصلاح طلبی از اصول آن است.
لابی کردن برای لیست به حداقل رسید
*برخی افراد هم در انتخابات ثبت نام کرده اند و هم عضو شورای سیاست گذاری هستند آیا این قدرت لابی را در بستن لیست بالا نمی برد ؟
تصمیم گرفته شده است تا افرادی که عضو شورای سیاست گذاری هستند و در انتخابات ثبت نام کرده اند در فرایند نهایی شدن لیست نقشی نداشته باشند این موضوع امکان لابی را به صفر می رساند اما به هر صورت ممکن است لابی در بیرون از جلسات صورت بگیرد که نمی توان ان را به قطعیت انکار کرد.
تصمیمی برای شهردار شدن نگرفته ام
*آیا قرار است شما با آقای محسن هاشمی در زمینه شهرداری رقابت داشته باشید؟
در حال حاضر تمام ذهن و فکرم این است که یک شورای پاک دست متخصص همگن و اصلاح طلب داشته باشیم. فکر می کنم جزو افرادی هستم که هیچ وقت منفعت شخصی را بر منفعت جمعی و گروهی ترجیح نمی دهم. مطمئنا وقتی شورا با ویژگی های مذکور ایجاد شد برای اینکه پاسخگوی مردم باشد در انتخاب شهردار دقت های لازم را خواهد داشت. فعلا جز به داشتن شورای خوب به چیزی فکر نمی کنم. نهایتا شورای عالی سیاست گذاری برای انتخاب شهردار به ه گزینه ای برسد، همه از آن حمایت خواهند کرد.
یعنی تصمیمی برای شهردار شدن ندارید؟
همانطور که گفتم در حال حاضر تمام توجه ام متمرکز بر شورای شهر است.
تهران تبدیل به شهری برای خراشیدن روح شهروندان شده است
به نظر شما امروز شهر تهران با چه مشکلاتی مواجه است؟
وضعیت کلانشهری مانند تهران علی رغم اینکه کارهای مفیدی هم در طول دهه های گذشته انجام شده است اما مطلوب نیست. برای مثال بیش از سی سال است که پروژه مترو در تهران کلید خورده اما هنوز وضعیت ما در بحث مترو منطبق با سال هایی که طی شده است نیست. یا در موضوع ترافیک ما با مشکلات عدیده ای مواجه هستیم و امروز باید بگوییم متاسفانه تهران تبدیل به شهری برای خراشیدن روح شهروندان شده است.
به طور کلی امروز نمی توانیم نمره قابل قبولی برای شهرداری ها قائل شویم لذا لازم است چه در زمینه ساختمان سازی ها که امروز با پدیده وحشتناکی در رابطه با این ساخت و سازها مواجه هستیم و چه در راستای اقدامات شهری از جمله مترو و گسترش فضای سبز، نحیط زیست، کودکان کار، زنان سرپرست خانوار، معتادین و مسائل حل نشده در حوزه اجتماعی و فرهنگی در شهذ با قدرت بیشتر و برنامه هایی کارآمد وارد شویم تا بتوانیم گذشته را جبران کنیم و شهر را به محلی برای زندگی تبدیل کنیم.
*وقتی صحبت از عملکردها مطرح می شود مهمترین مسئله پاسخگویی است که به نظر می رسد شهرداری ها چندان پاسخگو نیستند؟
ابتدا باید مشخص شود تعریف ما از پاسخگو بودن چیست. پاسخگو بودن حضور در صدا و سیما و توجیه عملکرد نیست. پاسخگو بودن به داشتن سازو کار شفاف در مورد برنامه و بودجه شهرداری است. شهرداری باید براساس بودجه و ضوابطی که در شورا تصویب می کند کار کند و در هر مقطعی به صورت روشن توضیح دهد بودجه را بر چه مبنایی و در چه زمینه هایی هزینه کرده است. پاسخگو بودن یعنی اینکه عملکرد مالی او و خدماتی شفاف باشد و هر دو گزارش را در اختیار مردم قرار دهد.
نکته دیگری که لازم است به آن اشاره شود اینکه پاسخگو بودن مسوولان رابطه نزدیکی با شخصیت آنها دارد و سوابق کاری و خواستگاه آنها معلوم شود.
- 16
- 3