به گزارش خبرآنلاین، هر چه به روزهای انتخابات نزدیک میشویم، نقدها درباره عملکرد دولتها داغتر میشود؛ یکی نقد به دولت احمدینژاد را بیانصافی و دیگری معتقد است که نمیشود روحانی را بدون اتفاقات گذشته تحلیل کرد. تحلیلگران اقتصادی عنوان میکنند برای دفاع یا نقد عملکرد دولت باید چارچوبی وجود داشته باشد و آنچه که در اقتصاد رخ میدهد، نتیجه یک دوره تاریخی است.
این موضوع در مناظره انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران نیز مطرح است. در این مناظره، محسن صفاییفراهانی، قائممقام وزارت اقتصاد دولت اصلاحات، حجت میرزایی، معاون اقتصادی وزیر کار دولت یازدهم، حجتالله عبدالملکی، استاد اقتصاد دانشگاه امامصادق و یاسر جبراییلی، معاونت آموزش و پژوهش خبرگزاری فارس حضور داشتند. آنچه در ادامه میخوانید، مشروح این مناظره است.
صفاییفراهانی:من خواهش میکنم دوستان، با حوصله بروند قراردادهای پارسجنوبی را بررسی کنند. صورت وضعیتها در وزارت نفت در دوره گذشته موجود است. بیش از ۹۰ درصد پول واحدها را گرفتند، اما بهترین واحد نزدیک به ۶۱، ۶۲ درصد پیشرفت کرده و بدترین واحد، نزدیک به ۳۸ درصد. ولی پولها بیش از ۹۰ درصد پرداخت شده است. پس چرا همان زمان تمام نشده است؟ پول که بود. شما میگویید مجموعه پولهایی که در دولت قبل بابت اینها داده بود، ۴۶ میلیارد دلار بود. هر کدام از واحدهای پارسجنوبی حداکثر در گذشته با ۲ میلیارد دلار تمام شده و الان که با هم صحبت میکنیم، به ۵ میلیارد دلار رسیده است. ما فرض میکنیم فرمایش شما درست باشد.
چرا وقتی که امکان پول دادن وجود داشت و همه پولها را هم گرفته بودند، در زمان خود فازهای پارسجنوبی را تمام نکردند که به قول دوستان، عکس یادگاریاش را هم خودشان بگیرند؟ برای اینکه نتوانستند دومرتبه منابع اضافهای بگیرند که بعدا از دولت روحانی گرفتند. واحدهایی که در دوره آقای احمدینژاد تمام شده بود که خب ایشان افتتاح میکرد. ایشان که پروژههای نیمهکاره خود را هم افتتاح کرده بود، چه برسد به پروژههای تمام شده خود را.
در رابطه با ضریب جینی هم من میخواهم به گزارشهای اقتصادی مراجعه کنید. در دولت قبل سر هرم زده شد. در سال ۸۷ و ۸۸ نزدیک به ۲۵ میلیارد دلار از ایران فرار سرمایه شده است. گزارشها موجود است. خب شما سر هرم را میزنید و فاصله دو مقطع هرم به هم نزدیک میشود. ضعفا که بالا نیامدند، آنهایی که پولدار بودند، رفتند. بعد ما این را به عنوان دستاورد دولت قبل اشاره میکنیم؟ اینکه دستاورد نیست.
دستاورد این بوده که در منحنیهای اقتصادی نشان میدادید عملا درآمد عمومی مردم بالا رفته است. گزارشهای بانک مرکزی بیانگر این است که از سال ۸۷ درآمد عمومی مردم پایین آمده؛ برای همه اقشار جامعه، چه قشر متوسط و چه دهکهای پایین.
میرزایی: برای دفاع یا نقد عملکرد دولت باید چارچوبی را داشته باشیم. در یک مقالهای نشان داده شده آنچه در ونزوئلا اتفاق افتاده، نتیجه عملکرد آقای چاوز نیست، بلکه نتیجه عملکرد سیاستهای لیبرالی و تعدیل قبل از چاوز است. ببینید چقدر سعی جدی دارند که عملکرد چاور را هم تطهیر کنند!
چطور در ونزوئلا عملکرد و آنچه در این کشور میبینیم، نتیجه یک دوره تاریک ۱۵ سال قبل است، اما آنچه که امروز در اقتصاد اتفاق میافتد، مربوط به همین دوره ۴ ساله است؟! این چه منطقی است که ما پیوستگی تاریخی را فراموش میکنیم؟ تعداد بسیار زیاد و بیشمار پروژههای عمرانی که در سالهای دوره اصلاحات انجام شده و احمدینژاد بهرهبرداری کرده، دیده نمیشود.
پروژههای عمرانی در ایران بین ۱۵ تا ۲۰ سال دوره ساختشان طول میکشد. هیچ دولتی پروژههایی را که آغاز میکند، نمیتواند تمام کند. کاملا طبیعی است که دولت اصلاحات هم از پروژههای دوره سازندگی بهرهبرداری کرده است. احمدینژاد هم از پروژههای دوره اصلاحات بهرهبرداری کرده است. در دولت یازدهم هم پروژههای ناتمام دوره قبل به اتمام رسیده است.
پس یک مبنای مهم در تحلیل عملکرد، پیوستگی تاریخی است. آنچه که امروز اتفاق افتاده، محصول و نتیجه یک پیوستار از سال ۸۴ به بعد است. یکی پیوستگی جهانی است که اقتصاد ما بهشدت از شرایط بازارهای جهانی به خصوص بازار نفت و گاز تاثیر میپذیرد. یکی هم پیوستگیهای سیستمی است که اقتصاد را فقط با چارچوب اقتصادی نمیشود تحلیل کرد. یکی هم پیوستگی خرد و کلان است. به این معنا که آنچه در سطح خرد یا بنگاهها اتفاق میافتد، فقط مربوط به سطح خرد نیست، بخش عمدهای متاثر از آن چیزی است که در سطح کلان اتفاق میافتد. برای مثال، میگویند چرا بنگاهها با رکود مواجه میشوند؟
بنگاهها با ۴ شوک مهم در دوره احمدینژاد مواجه شدند. شوک اول، حاملهای انرژی بود که قیمتها بین ۴ تا ۸ برابر افزایش یافت و بخش زیادی از بنگاهها با مشکل نقدینگی مواجه شدند. در آن دوره، قبضهای برق از دو و سه ماه، به ۴۵ روز کاهش یافت. شوک دیگر، ارز بود. تقریبا قیمت ارز ۴ برابر شد و بنگاههایی که از مواد اولیه و قطعات و ماشینآلات خارجی استفاده میکردند، با مشکلات زیادی برای تامین نقدینگی مواجه شدند. از زمان جهش ارزی سال ۹۱ به این سمت، بخش بزرگی از بنگاهها نتوانستند نوسازی صنعتی انجام دهند.
شوک دیگر، تحریمها بود. شوک چهارم نیز استخدامها بود. در دو سال آخر دولت احمدینژاد برای اینکه کارنامه اشتغال را پررنگ کنند، به صورت فلهای در بخش بزرگی از بنگاهها استخدام کردند. برای مثال، در زغالسنگ کرمان ۴ هزار نفر و در بانک توسعه تعاون هزار نفر را استخدام کردند. بر این اساس، بنگاهها با تراکم نیروی انسانی مواجه شدند.
شوک پنجم نرخ سود بانکی بود. بعضی از بنگاههای ما سالی هزار میلیارد تومان سود و جرایم وامهای بانکی خود را پرداخت میکنند.اینکه میگویند آقای جهانگیری اشتباه میکند در رابطه با ۷۰۰ میلیارد دلار درآمد ارزی احمدینژاد. من هم باید بگویم بله، ایشان اشتباه کرده است. درآمد ارزی دولت آقای احمدینژاد ۷۰۰ میلیارد دلار نبوده، خیلی بیشتر از اینها بوده است. ۸۲۶ میلیارد دلار کل درآمد ارزی احمدینژاد بوده است.
وقتی نقد می کردیم،شما کجا بودید؟
عبدالملکی: ما اینجا درباره حق دولت روحانی صحبت میکنیم و به باطل ایشان اشاره نمیکنیم. عملکردی که دولت روحانی انجام داده، اینی نیست که میگویید. اسم این در ادبیات رسانهای عوامفریبی و پوپولیسم است. الان افتتاحهایی نشان داده میشود که ۴ بار قبلا افتتاح شده بود و آقای روحانی برای پنجمین بار افتتاح میکند و دوباره صداوسیما نشان میدهد. الان صداوسیما تبدیل به ستاد تبلیغات آقای روحانی شده است.
من به عنوان یک کارشناس اقتصادی با توجه به صحبتهای دوستان پیشنهاد میدهم که دولت ۴ ساله نباشد، ۸ ساله باشد. به خاطر اینکه دولت بعدی که بیاید، ۶ ماه طول میکشد که برای مثال وزیر خود را بگذارد و... . هزینههای کشور بالا میرود اگر دولت ۴ ساله باشد. اما من میگویم یک زمانی یک دولتی در ۴ سال خود کاری کرده که آدم آرزو میکند که دولت عمر زیادی نداشته باشد.
من در دولت قبل در ستاد یکی از نامزدها بودم. بعد از اینکه آقای روحانی رأی آورد، پیامک به همه اعضای ستاد دادند که بچهها در سیستم آقای روحانی میرویم و کمک ایشان میکنیم. بعد از مدتی اتفاقاتی افتاد که گفتیم بابا ما یک چیز دیگری درباره آقای روحانی و عملکرد ایشان فکر میکردیم، پس چرا اینطوری شد؟
الان که دوستان از آقای احمدینژاد انتقاد میکنند، باید بگویم آن زمانی که ما در سال ۹۰ و ۹۱ دولت احمدینژاد را در حالی که در رأس قدرت بود، نقد میکردیم، این بزرگواران معلوم نبود کجا بودند.
صفاییفراهانی: من برای اینکه ایشان بدانند، سال ۸۹ به مجرد اینکه احمدینژاد پرداخت یارانههای نقدی را اعلام کرد، از معاون سازمان اطلاعات سپاه خواهش کردم که به زندان بیاید و برای ایشان یک ساعت و نیم استدلال کردم که این اقدام چقدر به ضرر اقتصاد ایران خواهد بود.
ایشان بعد از یکساعت و نیم به من گفت این حرفهایی را که میزنی، حاضر هستی بنویسی. گفتم بله. گفتند پس بنویس، من میبرم ارائه میدهم. من تمام استدلالهای خود را منظم نوشتم و به ایشان دادم. ایشان بعد از دو هفته به من گفت که به ما میگویند به همین خیال باشید که احمدینژاد اشتباه کرده است. احمدینژاد دقیقترین کار را انجام داده است. پس ما همان موقع هم انتقادمان را مطرح میکردیم، ولو اینکه در زندان بودیم.
میرزایی: من خوشحال میشوم آقای عبدالملکی گزارشی از نقدهایی که به احمدینژاد داشتند را بدهند. اما خاطرتان هست که سال ۸۴ که نه روزنامهای و نه حزبی و نه هیچ انجمن علمی جرأت نقد احمدینژاد را نداشت، ۵۰ اقتصاددان با شجاعت نامه نوشتند و آنچه را که در پایان دوره احمدینژاد رخ داد را هشدار دادند.
سال ۸۵ و ۸۶ دوباره نامه نوشتند. در واقع ۴ نامه نوشتند. اما یکسال بعد از نامه اول، از آن ۵۰ اقتصاددان، ۲۵ نفر یا اخراج و یا بازنشست شدند که یکی از آنها من بودم. آقای عبدالملکی همان کسی هستند که وقتی من را از دانشکده علم اجتماعی علامه اخراج کردند، کلاسهای اقتصاد شهری من را برعهده گرفتند. آنچه که در صنف بناها اتفاق نمیافتد که یک بنایی، کار گچکار دیگری را دست بگیرد، متاسفانه در صنف اعضای هیات علمی دانشگاه اتفاق افتاد.
اینکه ایشان میگویند دوستان کجا بودند زمانی که من نقد میکردم، ۶ نامه نقد وجود دارد که حجم بعضی از نامهها به ۲۵ تا ۳۰ صفحه گزارش کارشناسی میرسد که خواندن آن هم حوصله آدم را سر میبرد. این نقدها با آرامترین زبان کارشناسی مطرح شد و متاسفانه پاسخی که از سوی بعضی از دوستان گرفتیم، این بوده که رانتخواران بریده دست از بیتالمال، امروز ناراحت هستند که در مقابل احمدینژاد ایستادند.
آواربرداری شد؟
عبدالملکی: پس در این زمینه ما مشترک هستیم. شما نقد داشتید، ما هم نقد داشتیم. پس الان بهتر است درباره آنچه که همه ما درباره آن نقد داشتیم، صحبت نکنیم. ما بیاییم درباره آنچه که شما مدافع آن هستید و ما به آن نقد داریم، صحبت کنیم. ما بیاییم درباره ۴ سال روحانی صحبت کنیم. ما ببینیم دولت یازدهم چه کرده است و به اصل داستان برسیم.
دولت یازدهم ادعا میکند که آواربرداری کرده است. وضعیت اقتصاد کشور چه به لحاظ معیشت مردم و چه به لحاظ ساختارهای کلان اقتصادی در سال ۹۶ به مراتب از سال ۹۲ بدتر است. در ابتدا درباره معیشت صحبت میکنم. معیشت مردم سه شاخص اصلی دارد: بیکاری - قدرت خرید - شکاف طبقاتی.
وضعیت بیکاری در سال ۹۲ چه به لحاظ درصد و چه به لحاظ اداره بیکاران از الان بهتر بوده است. در سال ۹۲ نرخ بیکاری ۱۰.۵ درصد و تعداد بیکاران ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر براساس آمارها بوده است. آمار تعداد بیکاران واقعی سال ۹۲ حدود ۴ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر بوده است. اما در سال ۹۶ نرخ بیکاری ۱۲.۸ درصد است. تعداد بیکاران واقعی نیز از ۴.۷ میلیون نفر به ۶.۷ میلیون نفر رسیده است. به اضافه اینکه عمده مشاغلی که ایجاد شده، در بخشهایی بوده که بهرهوری ندارد و ما به جای آن، شغلهای پایدار را از دست دادیم. در ازای آن، مشاغلی ایجاد شدند که به اذعان عیسی منصوری، معاون وزیر کار، در بخشهای خدماتی غیربهرهور بوده است.
در واقع در این ۴ سال وضعیت بیکاری به مراتب بدتر شده است. حدود یک میلیون نفر سر کار هستند و حقوق نمیگیرند. همین معدنکاران که آقای روحانی رفت به آنها سر بزند، مهمترین دردی که داشتند، این بود که ۵ ماه است، ۱۰ ماه است که سر کاریم و حقوق نمیگیرند.
صفاییفراهانی: بگویید آن معدن برای کیست؟
عبدالملکی: پس بیکاری افزایش یافته است. قدرت خرید مردم به شدت کاهش پیدا کرده است. میگویند نرخ تورم تکرقمی شده است. اما نرخ تورم خانوار ۲۲ درصد بوده است. حقوق کارمندان دولتی چقدر افزایش پیدا کرده است؟ سالی ۱۰ تا ۱۲ درصد. چرا؟ چون نرخ تورم را کنترل کردیم. در حالی که هزینه همان خانوار کارمندان دولت به شدت افزایش یافته است.
بر این اساس، نرخ بیکاری افزایش یافته، قدرت خرید مردم کم شده و شکاف طبقاتی افزایش یافته است. به عبارتی، از ۰.۳۶ ضریب جیبی به ۰.۴۰ رسیدیم. این در حالی است که دولتها ۴ سال تلاش میکنند سیاستهای عدالتی را اجرا کنند تا یک درصد ضریب جینی را کاهش دهند.
از سوی دیگر، سوال اینجاست که سرمایهگذارانی که رفته بودند، آیا برگشتند؟ سرمایهگذاری در تمام سالهای دولت روحانی منفی بوده است. بعد ما وامهای نجومی و امتیازهای نجومی دادیم و دوباره یک طبقه بزرگ و مرفه شکل گرفتند که ثروتهای بالای هزار میلیاردی دارند. به این ترتیب، ضریب جینی بالا رفته است.
صفایی فراهانی: قبول دارید که تا پاییز ۹۴ رشداقتصادی منفی بوده است.براساس گزارش های بانک مرکزی رشد اقتصادی در زمستان ۹۴ از به ۲.۳ رسیده است.بهار ۹۵ رشد اقتصادی به ۷.۴ درصد،تابستان ۱۱.۹ ،پاییز ۹۵ به ۱۵.۷ و رشد میانگین رشد ۹ ماهه به ۱۱.۶ رسیده است.
عبدالملکی: فقط بفرمایید چقدر این رشد مربوط به نفت خام است؟
صفایی فراهانی: شما به من بگویید دلیل نزول دولت احمدی نژاد ۲ سال آخر است که نتوانست نفت بفروشد.حال آنکه این دولت با بشکه ای ۳۰ دلار دارد کشور را اداره می کند.شما آنجا می گویید دولت احمدی نژاد به دلیل تحریم مشکل پیدا کرد، درمورد این دولت می گویید که درآمد خوب داشته.فرض کنید که اصلا درآمدهای نفتی این دولت خوب بوده،آیا نفت با تلاش این دولت به ثمر نرسید؟ اینکه تولید نفت از یک میلیون بشکه به ۲.۵ میلیون بشکه رسید،که با تلاش این دولت به ثمر رسیده است.بالاخره دستاوردی برای مردم ایران است.این که نگرانی ندارد.
شما می گویید این رشد ناشی از نفت است،من رشد بخش صنعت را هم اضافه می کنم.زمستان ۹۴ به میزان منفی ۳.۸ درصد،بهار ۹۵ به ۱.۷ درصد ،تابستان ۹۵ به میزان ۴.۴ درصد ،پاییز ۹۵ هم ۱۱.۳ رسیده است.این آمارها را از نماگرهای بانک مرکزی ببینید.این گزارش ها هم در مرکز آمار است و هم بانک مرکزی ارایه کرده است.به معنی واقعی اینکه در بحران اقتصادی زندگی می کنیم و ناشی ازاین ۴ سال است مربوط به این دولت نیست.
متوسط رشد اقتصادی ایران و پیشرفت اقتصادی از ابتدای انقلاب تا ۹۳ به میزان ۲.۱ درصد بوده است.اینگونه نیست که تصویری ارایه کنیم که بگوییم ما در گلستان بودیم ولی یک نفر آمده و همه چیز را نابود کرده است.شرایط بسیار بدی که دولت احمدی نژاد برای اقتصاد ایران ایجاد کرد،دولتی آمده این ماشین خراب را دوباره کار انداخته است.دارایی وزرای روحانی هم ابتدای کار به قوه قضاییه اعلام شده است،پس دولت آقای روحانی باعث ثروت وزرا نشده است.اگر سرمایه داری بودن ایراد است که ما غصه نخوریم.
جبرئیلی: جدول آقای صفایی جدول شما اشتباه است.اگر آنچه آقای صفایی اعلام می کند،درست باشد من به آقای روحانی رای می دهم عکس رای ام هم نشان می دهم.ما که کینه شخصی با آقای روحانی نداریم.
میرزایی: براساس گزارش مرکز آمار،نرخ رشد بخش صنعت در ۹ ماهه سال ۹۵ به میزان ۱۰.۵ درصد بوده است.
جبرییلی: رشد صنعت ۴.۶ درصد در ۹ ماهه اول سال ۹۵ بوده،این آمار را از کجا آورده اید؟رشد صنعت منفی ۴ بوده،سیب را با پارچه قاطی نمی کنند.
عبدالملکی: رشد صنعت یک دهم بوده است.
جبرییلی: ایرادی که دولت روحانی دارد،دولت نقاش بودن است.در آمار اشتغال دست برد و آن را افزایش داد.سال ۹۴ را اعلام نکرد چون به مذاق دولتی ها خوش نیامد.این را آقای پیمانی معاون اقتصادی بانک مرکزی جایی گفت.آمارمیعانات گازی را به صادرات غیر نفتی را اضافه کردند و گفتند صادرات ما مثبت شده است.
این هم از آن نقاشی هاست.ما هم مستند داریم که همان آمار بانک مرکزی است.آقای صفایی گفتند که برای کسی درباره هدفمندی صحبت کردم و گفت این کار غلط است.شما اشتباه کردید،آقای صفایی.
دولت آقای خاتمی که شما مسئولیت در آن داشتید خودش اعلام کرد که یکی از آرزوهای ما هدفمندی بود.هدفمندی یارانه ها یعنی یارانه ای که دولت از ابتدای انقلاب بر کالاها پرداخت می کرد، از روی کالاها برداشته شود تا کسی که توان دارد،بخرد و او که ندارد به صورت نقدی این پول را دریافت کند.نه دولت آقای احمدی نژاد این کار را کرد و نه دولت آقای روحانی.دولت آقای روحانی بسیار پوپولیستی تر در این زمینه عمل کرد.مردم پیامک می زنند که ۶ ماه است یارانه ما قطع شده،به ما پیام داده اند که ۲۶ ام این ماه یعنی سه روز قبل از انتخابات یارانه شما وصل می شود.حتما این کار پوپولیستی است.حتما باید یارانه کسانی که هزار میلیارد دارایی دارند،قطع شود.
من از شما سئوال می کنم، دولت یازدهم ۸۰ هزار میلیارد تومان از محل یارانه ها درآمددارد،در حالی که ۳۳ میلیارد آن را به مردم می دهد،بقیه این پول را چکار کرده است؟چرا این پول را به خزانه واریز نکرده اید؟ این سئوال بسیار مهمی است که این پول کجاست؟ ایشان گفتند،قراردادهای پارس جنوبی خاتم الانبیا موفق نبود.
مگر پالایشگاه خلیح فارس را قرارگاه خاتم اجرا نکرد که شما الان می خواهید جشن خودکفایی بگیرید.ما اصلیدر اقتصاد داریم به نام آموزش حین یادگیری،پیشرفت صنعتی جز از این طریق در دنیا اتفاق نیفتاده است.این دوستان لیبرال ما می گویند چون کاری که داخلی ها انجام داده اند و هزینه داشته، به صرفه نیست.
در حالی که قطعا به صرفه است.چرا به صرفه است،چون آن توان در کشور شما ایجادمی شود.آمریکایی ها با طرح مارشال می خواستند به اتحادیه اروپا کمک کنند که رشد کنند.دهه ۱۹۷۰ صنعت هوایی آمریکا در اختیار بویینگ آمریکا بود. آنها کنسرسیومی برای ایجاد ایرباس تشکیل دادند و همان سال اول ۳.۵ میلیارد دلار زیان خالص داد و کار به پارلمان فرانسه کشیده شد.
آنها می گویند چرا هواپیمایی که می توانیم بخریم خودمان تولید کنیم و زیان هم ببینیم.جمع بندی بحث ها منجر به تصویب سندی می شود که می گوید:در این جنگ جهانی اقتصادی حیاتی است که شبه مونوپولی هواپیماهای آمریکایی در هواپیماهای میان برد و دوربرد شکسته شود. فرانسه ای این را می گوید که دارد با طرح مارشال در حال توسعه است.
شما هم همین را می گویید که کاررا به توتال بسپارید و او در منطقه ای که هرجا چاه بزنید،نفت فوران می زند، صاحب منفعت شود ولی شرکت داخلی توانمند نشود.همین آقایانی که گفتند قرارگاه خاتم رقیب بخش خصوصی شود،درحالی که ۵ هزار شرکت خصوصی در آن منطقه کار می کرد و سازندگی می کرد.آقای صفایی فراهانی الان که پروژه های ایرانی از بخش های خصوصی گرفته می شود به خارجی ها می دهند،چرا نگران بخش خصوصی نیستید؟
صفایی فراهانی: دوستان به عرایض بنده ایراد گرفتند؛در دولت اصلاحات شرکت های مپنا و فرآپ را من پایه گذاری کردم. افتخار این شرکت این بود که در آن دوره نیروگاه برق چه آبی و چه حرارتی را داخلی کردم.نیروگاه اراک ۱۲۰۰ مگاوات برق تولید کرد.۴ ساله انجام شده و با ۳۵۰ میلیون دلار در حالی که قیمت کانادایی ۶۵۰ میلیون دلار بود.شما به من بگویید از ناحیه شرکت های جنوب برای اجرای چنین پروژه هایی اصلا بوجود آمدند؟
جبرییلی: اگر ما توان ساخت نیروگاه داریم،چرا در این دولت پروژه نیروگاه سازی را به شرکت ترکیه ای دادید؟ آقای خاتمی آن بخش را تقویت کرد،دستش درد نکند.
صفایی فراهانی: شما جواب من را نمی دهید،یک چیز دیگری می گویید!
صفایی فراهانی: من با ۳۵۰ میلیون دلار نیروگاه اراک را ساختم،۱۲۰۰ مگاوات برق تولید می کند.سوابقش در وزارت نیرو وجود دارد.اگر خلاف گفتم،یقه بنده را بگیرید. شما عدد دادید ۴۶ میلیارد دلار پروژه پارس جنوبی را اجرا کردید،من می گویم با ۳۵۰ میلیون دلار نیروگاه ساختم.کدام بخش خصوصی امروز توانایی ساخت نیروگاه ساختن را دارد،نام ببرید ؟
میرزایی: اصطلاحا می گویند تخریب نهادی به سرعت اتفاق می افتد اما بازسازی نهادی بسیار تدریجی ،بطئی و آرام است.یکی از بی سابقه ترین تخریب های نهادی در دوره پیشین است و آثار آن تا نسل های آینده ادامه می یابد.دلیلش این است که آقای احمدی نژاد تمام نشده و تمام قد پشت کاندیداهای موجود ایستاده اند. رییس ستاد آقای رییسی کی هستند؟ آقای میرکاظمی و رهبر در کدام تساد است؟ بقیه وزرای آقای احمدی نژاد در کدام ستاد فعالند؟
عبدالملکی: این هم یک دروغ بزرگ است.اگر ما بگوییم تعداد مدیران فعال احمدی نژاد در دولت آقای روحانی هستند،شما باور می کنید؟
روایت سه نفر به یک نفر
میرزایی: آقای دکتر عبدالملکی استاد محترم دانشگاه امام صادق که دانشگاه شما نماد اخلاق است،از شماخواهش می کنم وسط صحبت دوستان نروید.من معتقدم نه تنها آقای احمدی نژاد تمام قد پشت کاندیداها ایستاده است امروز اصولگرایان سه تا کاندیدا ندارند،بلکه اصولگرایان یک قاب کامل و تمام عیار از موجودیت خود را به نمایش گذاشته اند.آقای میرسلیم نماینده تمام عیار مدیریت فرهنگی بخش اصولگرایی است.آقای رییسی نماینده تمام عیار مدیریت بخش اجتماعی و آقای قالیباف نماینده تمام عیار مدیریت اقتصادی اصولگرایان است. بنابراین آقای روحانی با یه کاندیدا روبرو نیست، بلکه مقابل هویت اصولگرایانی است که تجربه آن روبروی ماست همان رویکردی که منجر به صدور حکم شلاق برای کارگر می شود.
عبدالملکی: شاکی که دولت بود.
میرزایی: حکم را قاضی می دهد.کارفرما بخش خصوصی بود،نه دولت.ما بی سابقه ترین سقوط آزاد در شاخص فساد را در دولت ااحمدی نژاد داشتیم.از رتبه ۸۶ به ۱۶۸ در دوره ایشان سقوط کردیم و تنها ۲۰ کشور بیشتر از ما فاسدتر بودند. در شاخص محیط عمومی با ۶۶ رتبه سقوط آزاد کسب و کار از ۸۸ به ۱۵۲ رسیدیم. دردولت آقای روحانی در شاخص نوآوری جهانی از رتبه ۱۱۳ به ۷۸ رسیده ایم.در شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ۱۵۲ به رتبه ۱۲۰ رسیده ایم.در شاخص ریسک اعتباری از رتبه ۸۲ به ۵۴ رسیده ایم.
در شاخص ادراک فساد از رتبه ۱۴۴ به ۱۳۱ رسیده ایم. در شاخص رقابت پذیری جهانی و حقوق مالکیت جهانی از رتبه ۱۱۱ به ۱۰۱ و در سایر شاخص های نهادی به شدت عملکرد دولت روحانی قابل دفاع است.ما شاخص فلاکت می شناسیم و می دانیم که شاخص فلاکت شاخصی است که بعد از جدل های بسیار زیادی است که راست گراها و چپ گراها بعد از ارزیابی کلی بدست آمده است.ما بی سابقه ترین شاخص فلاکت را با ۴۵ تجربه کردیم و این شاخص الان به ۱۸ کاهش یافته است.در دوره آقای احمدی نژاد بر اساس گزارش مرکز پژوهشجدال های مجلس که دراختیار دوستان آقای عبدالملکی بوده،نشان می دهد که به ازای هر درصد رشد،۵ برابر گذشته منابع ارزی مصرف شده است.
یعنی همان رشد اندکی که ایجاد شده،بسیار بسیار گران تمام شده است.در گزارش دوم تاکید شده، نزدیک ۷ درصد جمعیت به دلیل هزینه های بالای درمان به زیر خط فقر رسیده اند.در ابتدای دوره احمدی نژاد، دوره انتظار برای خانه دار شدن برای دهک اول ۵۹ سال بود در پایان دولت ایشان به ۱۲۰ سال رسید.
شاخص دسترسی مسکن به یک ششم تنزل پیدا کرد و نرخ تورم مسکن ۵ برابر شد.مسکن دار شدن و برخوردار شدن از دارایی ها به یک آرزو تبدیل شد.نمی شود که برای شاخص اشتغال در ابتدای دوره روحانی را به گزارش های مرکز آمار استناد کنیم اما درپایان سال چهارم دولت به گزارش های موهومی استناد کنیم.
براساس همان گزارش مرکز آمار تعداد بیکاران ۳.۲ میلیون نفر است و نه ۷ میلیونی که ایشان اعلام می کنند.یادتان باشد که بیکاری و اشتعال یک پیوستار تاریخی وجمعیتی است.همه می دانید که علت این جمعیت بیکاران در بازار کار چیست.باز می دانید در دوره ای که ۸۲۶ میلیارد دلار در کشورمصرف شده ،براساس گزارش مرکز آمار همان دولت، خالص ایجاد اشتغال در سالهای ۸۴ تا ۹۳ سالی ۱۴ هزار شغل بوده است.
در چند روز گذشته چند نامه از سوی اقتصاددانان منتشر شده است،۱۷۵ نفر بدون اینکه از کسی حمایت کنند،تاکید کرده اند که وعده های رقبای روحانی نه تنها شدنی نیست بلکه بسیار خسارت بار،پرهزینه و ویرانگر است. نامه دیگر با ۱۶۳ امضا است که به صراحت از آقای روحانی امضا کرده و گروهی هم ۵۰ امضا دارد که در همه این نامه ها از چپ کلاسیک تا راست لیبرال وجود دارد. براساس قضاوت ما دولتی لیبرال نمی شود.لیبرال ترین رویه ها را در دولت احمدی نژاد تجربه کردیم.می توانم به صراحت بگویم که از ۱۳ سیاست تعدیل ساختاری که شاخص دولت لیبرال است در کدام بخش ها تجربه شده است؟
سئوال دانشجویان: بعد از افزایش یارانه چه کسی می خواهد افزایش یارانه مالیات و تورم و ... را ضمانت کند ؟
صفایی فراهانی: اشاره کردند به هدفمند کردن یارانه ها . به برنامه چهارم مراجعه کنید که آخر مجلس ششم تصویب شد و مجلس هفتم برگرداند و دوباره تصویب شد . من بعد از مجلس ششم رفتم وزارت اقتصاد و با نمایندگان مجلس هفتم جلسات طولانی داشتیم دوستان اصلا اعتقادی به اجرای قانون نداشتند و برای همین قانون بودجه سال ۱۳۸۵ را مراجعه کنید میگه نرخ کلیه تولیداتی که وازرت نفت و نیرو می داد را تثبیت کردند.
بعد از سه سال توکلی گفت این از اشتباهات بزرگ ما بود. همان موقع دولت روحانی اصرار داشت بر اینکه اگر هدفمندی باید اتفاق بیفته قیمت را طوری ببریم بالا که به آسیب پذیرها کمک کنیم. قرار نبود کمیته امداد ۷۵ میلیونی راه بیندازیم نه اینکه پول مملکت را به ثمن بخس بدیم.
از ۸۹ تا آخر سال ۱۳۹۳ معادل ۲۸۰ هزار میلیارد تومان یارانه در ایران پرداخت شده اما در همان مدت کل طرح های عمرانی اجرای شده در ایران ۱۱۰ هزار میلیارد بوده. واقعا اشتغال مهمتر بود یا این پول. همواره تورم ایران دو رقمی بود پس در معنا وقتی قدر مطلق پولی را ثابت نگه داری، اون قدرت خرید داره کاهش می یابد. حالا سوییس را ببیند. شاید بگویید وضع سوییسی ها خوبه.
در سوییس گفتند به هر نفر ۲۲۰۰ یورو می دیم. جواب مردم سوییس نه بود و بعد هم نظر سنجی کردند و فرم فرستادند ۸۵ درصد اعلام کردند" نه " گفتیم چون احساس کردیم دولت برای سرمایه گذاری امین تر از ماست. این منابع بی نسلی است و حق نداریم بخوریم وبقیه نگاه کنند. برگردید سال ۹۱ آخر سر دولت از محل منابعی که قرار بود از فروش محصولات جایگزین کند، نتوانست و رفت سراغ صندوق ذخیره ارزی وبرداشت کرد.
قرار نبود این اتفاق ها بیفتد آنچه قرار بود هدفمندی باشه چیز دیگری بود . اشاره کردند اگر دولت روحانی درست عمل می کرد ما رای می دادیم. من هم بارها گفتم دولت روحانی بزرگترین اشتباهش این بود که جلور رانت ها را گرفت. من دولت اصلاحات کار کردم و عضو حزبی بودم که طرفدار اصلاحات است. اگر امروز میگم رای میدم این نیست که نمیدانم روحانی اصولگراست.می دانم. میگم مملکت را دست کسی بدهیم که کمتر صدمه بزند.
روحانی جلوی رانت ها را گرفت. در آخر دولت احمدی تژاد مصوبه گذراندند راه آهن مشهد - گرگان را به چینی ها بدهند و با کمک آستان قدس این کار انجام گیرد . ۸۵ درصد پول را این ها بگذارند و ۱۵ درصد دولت .
حالا محاسبه کنید ۱۵ درصد ۴ هزار میلیارد تومان چقدر است ؟ ۶۰۰ میلیارد تومان . آنچه تا امروز پس گرفتند ۱۲ هزار میلیارد تومان به قیمت آن روز است. یعنی سه برابر قیمت پروژه ار دارایی های دولت را واگذار کردند به این کنسرسیوم و دولت روحانی به زور و وکیل بخشی از پس گرفته و بخشی در دادگاه است.
در دولت اصلاحات هر ۹ روز یک بحران ، دولت روحانی هر روز یک بحران . بحران سیاسی نبود . اقتصادی هم بود . کسانی که آن رانت های نفتی را برده بودند. هزینه مبادلات ایران ازسال ۹۳ به بعد ۵۰ درصد کاهش یاقته . این هزینه ها تو جیب کی می رفته ؟ آن ها که می بردند دلشون می سوخته ، نمی گویم فساد تمام شده است . من قبل انقلاب ۱۰ سال در این مملکت کار کردم. بعدار انقلاب هم تا سال ۸۴ در دولت بودم .
من قبل و بعد انقلاب را دیدم . آنچه در ۱۰ سال گذشته دیدم در هیچ مقطعی ندیده بودم. بهره فساد را چه کسی می برد ؟ به جیب کی رفته. قیمت پروژه رو چرا توضیح دادم . پروژه ای که به کانادا دادند ۶۲۰ میلیون دلار در مپنا به قیمت ۳۵۰ میلیون دلار اجرا شد. ۲۷۰ میلیون دلار زیر آن قیمت انجام دادیم و تربیت نیرو کردیم . آنها که ۲ میلیارد را کردند ۵ میلیارد دلار منافعش به جیب کی رفته. برادر کی در لندن این آهن آلات پروژه هارا تامین می کرد و می فرستاد ؟
عبدالملکی : اگر نشان بدیم که روحانی به همان میزان خراب کرد قبول می کند نه به احمدی نژاد رای بدین و نه به روحانی ؟ رییسی بهتره ! آقای رییسی ، آقای رهبر و نیکزاد. میرکاظمی را از دولت احمدی نژاد داره اما آقای روحانی ۱۲ نفر را از دولت احمدی نژاد مشغول به کار کرد.پورمحمدی ، صالحی، آقای هامانه ، جنتی ، اکبر ترکان ، حسین دهقان ، دیناروند ، ایوبی و شهیدی محلاتی و ... اگر آقای رییسی سه امتیاز منفی داره روحانی ۱۲ امتیاز منفی دارد چون از آدم های بدتر دولت احمدی نژاد استفاده کرده. حرف من این است .
نظرم این است به احمدی نژاد رای ندید و به روحانی هم رای ندید . به رییسی رای بدین . جبراییلی توضیحاتی را گفت، شما گوش نکردید. رتبه سرمایه گذاری خارجی از ۴۹ سقوط کرد به ۷۴ و زیان انباشته شبکه بانکی از ۳۵ هزار میلیارد تومان شد ۷۰۰ هزار میلیارد تومان. وابستگی ریالی بودجه نفت دو برابر شد . متوسط حقوق مدیران چهار برابر شد و تا ۵۰ برابر هم داشتیم. بودجه جاری سه برابر و شاخص فساد ۶.۵ برابر شد. پرونده روحانی را مثل احمدی نژاد ببندید .
- 19
- 2