تکوپاتکها دیگر خیلی زیاده شده؛ تک و پاتک در جناح اصولگرا. اگر قبلا تفاوت نظر در اردوگاه راستها درباره به وحدت رسیدن یا نرسیدن بود حالا بعد از گذشت دو ماه و بعد از به وحدت رسیدن آن ها (هرچند با هزار حرف و حدیث) آنقدر انتقاد طیفهای مختلف علیه یکدیگر زیاد شده که انگار دیگر وضعیت راستگراها از قبل هم متزلزل تر شده است. همه این حرف و حدیثها هم فعلا به یک جا ختم میشود: جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی یا همان جمنا.
اگر قبل و بعد از انتخابات به حاشیه راندن جامعتین از سوی این جبهه، مخالفتها با مرکزیت جمنا برای اصولگرایان، لزوم تغییر ساختار جمنا، انتقادها به عملکرد انتخاباتی این جبهه و مقصر دانستن سیاست های پنهان و آشکار آن در شکست اصولگرایان در انتخابات اخیر از مواردی بود که گریبان این تشکل نوپا را گرفته بود حالا این جبهه با اتهامات دیگری هم روبرو شده است؛ اتهامی که مصطفی میرسلیم نامزد مورد حمایت حزب موتلفه اسلامی آن را روانه اعضای جمنا کرده و البته واکنش هایی را هم برانگیخته است.
با توجه به همه انتقادات جور و واجور به جمنا به نظر می رسد حداقل اعضای رده بالای آن باید فکری به حال خودشان و تشکلشان بکنند؛ فکری برای خروج از اغما.
موتلفه دلخور است؟
موتلفه ای ها همچنان دل خوشی از جمنایی ها ندارند؛ آن ها پیش از این و در همان زمان که اصولگرایان در تب و تاب تشکیل جبهه نیروهای مردمی انقلاب بودند و گزینه هایشان را برای ورود به انتخابات محک می زدند، اعضای این حزب دیرپای اصولگرا تمایلی به پیوستن به تشکل نوپای اصولگرایان نداشتند.
همان زمان هم اعلام کردند که جداگانه مسیرشان را ادامه می دهند و نتیجه اش هم معرفی نامزد مستقل از دیگر اصولگرایان شد. هرچند انتخابات مانند چندین دوره قبل از موتلفه نامزد مستقل داشت برایشان شیرین نبود اما ان ها راه خودشان رفتند. حالا بعد از گذشت نزدیک به سه ماه از انتخابات ریاست جمهوری، مصطفی میرسلیم اتهامی را روانه جمنا کرده است؛ «اگر جمنا در زمان انتخابات منسجم از حزب مؤتلفه اسلامی عمل کرد، تنها به دلیل استفاده آن از امکانات نهادهای نظامی بود.»
میرسلیم در حالی از ارتباط جمنا و نهادهای نظامی گفته که باز هم بر اختلاف نظر میان موتلفه و این تشکل سیاسی اصولگرا تاکید کرده و گفته است که جمنا در انتخابات اخیر به هیچ وجه به حزب موتلفه کمکی نکرده و از همان ابتدا با اعلام نامزدی او نیز به عنوان کاندیدای این حزب مخالف بوده است.
به خاطر همین دلخوری ها هم هست که او آخرسر پاتکی هم به نامزد مورد تایید جمنا زده و گفته: «خدمت در جوار امام رضا (ع) با ریاست جمهوری تفاوت فاحش دارد. بارها گفته ام که اگر من جای «رئیسی« بودم به هیچ وجه وسوسه نمی شدم که آستان قدس را رها کنم و برای رئیس جمهوری برنامه ریزی کنم.»
واکنشها به یک اظهارنظر
هنوز زمان زیادی از اظهارات جدید میرسلیم نگذشته بود که واکنش ها به آن آغاز شد. پرویز سروری عضو شورای مرکزی جمنا یکی از چهره هایی بود که به این موضوع پرداخت و در گفت وگو با خبرانلاین از اظهارات میرسلیم ابراز تاسف کرد؛ «ما از این اظهارات آقای میرسلیم متأسفیم.
از ابتدا قرار بود مجموعه ای که آقای میرسلیم را کاندیدا کرد، بر اساس فرایندی تعریف شده وقتی جمنا به جمع بندی رسید، از آن جمع بندی تبعیت کند. اما متأسفانه از این جمع بندی تبعیت نشد. حتی وقتی که حزب موتلفه رسما اعلام کرد از گزینه جمنا حمایت می کند اما آقای میرسلیم برخلاف اظهارات قبلی خود عمل کرد.
او گفته بود «در چارچوب حزب و بر مبنای تصمیم حزب عمل می کند» اما سنت شکنی کرد و به تصمیم حزب گرن ننهاد و در انتخابات ریاست جمهوری به عنوان نامزد شرکت کرد. بعد از آن هم شاهد بیانات از آقای میرسلیم هستیم که واقعا باعث تأسف است. نمی دانم آقای میرسلیم از اینکه با گفتارش دائما در جریان نیروهای انقلاب شقاق و تردید ایجاد کند و بسترهایی که می تواند به انسجام و اتحاد نیروهای انقلاب منتهی شود آنها را تضعیف کند، چه سودی می برد. این واقعا باعث تأُسف و تعجب است.»
این ابراز تعجب و تاسف در حالی از سوی پرویز سروری صورت گرفت که از آن طرف یعنی از درون حزب موتلفه چهره ای همچون حمیدرضا ترقی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه به میرسلیم انتقاد کرده و گفته است که حرف های او شخصی بوده و موتلفه به میرسلیم تذکر داده است.
او می گوید «آقاي میرسلیم نگاه شخصی خود را بیان کرده و حزب موتلفه با دیدگاه های او مخالف است و حتی درباره این حرفش تذکر جدی به آقای میرسلیم داده است؛ « درباره آن صحبت در شورای مرکزی تذکر جدی به آقای میرسلیم داده شد. ابهامات و شائبه هایی ایشان داشت و بر آن اساس چنین مطالبی را بیان کرد که درست هم نبود. جمنا از ابتدا هدفش عبور از تحزب و اصولگرایی بود. به همین خاطر هیچ ائتلافی در آن وجود ندارد و فقط نیروهای انقلابی در آن مجموعه هستند.»
او درباره رابطه موتلفه و جمنا هم البته توضیحاتی داده و گفته که ما با نیروهای انقلاب درباره حمایت از آقای ابراهیم رئیسی ائتلاف کردیم، ولي در جمنا هضم نشدیم؛ «اصولا آنها احزاب را نمی توانستند در درون خودشان هضم کنند، بلکه اشخاص و نیروهای انقلاب را عمدتا جمع کرده بودند. فقط ما درباره حمایت از نامزد نهایی با آنها ائتلاف کردیم.»
بعد از این اظهارات بود که سید محمد حسینی عضو هیئت رئیسه جبهه مردمی خبر از نگارش نامه ای از سوی جمنا به دبیرکل حزب موتلفه اسلامی داد و گفت که مطالب انتساب داده شده به آقای میرسلیم که خود یک نیروی انقلابی و سابقه دار در مباحث سیاسی است، میبایست توسط خود وی و حزب متبوعش تکذیب و جبران شود..
ادامه اختلافات با جمنا؛ از سنتیها تا نواصولگراها
اختلاف نظر حزب موتلفه اسلامی با جمنا در حالی بیشتر از گذشته بروز پیدا کرده است که تنها آن ها نیستند که همچنان با ساز و کار جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی اختلاف دارند؛ بطوریکه گروه های سنتی اصولگرا، مشخصا جبهه پیروان خط امام و رهبری و همچنین نواصولگرایانی همچون اعضای جبهه پایداری هم همچنان نمی خواهند اسم جمنا بر دوش آن ها سنگینی کند.
گوییگرچه مجید متقی فر سخنگوی جبهه پایداری در گفت وگو با خبرآنلاین گفته است که جبهه پایداری با جمنا مشکلی ندارد اما اعضای جبهه پایداری از همان ابتدای تشکیل جمنا نشان دادند که چندان تمایلی به سینه زدن زیر بیرق جمنا ندارند.
علاوه بر آن ها، غیبت تشکل ها و چهره های شاخص اصولگرایی در نخستین مجمع عمومی جبهه ای که خود را نماینده اصولگرایان می دانست، اعلام برائت برخی جریان های اصولگرا از برخی نامزدهایی که جمنا آن ها را برگزیده بود خبر می داد، اعلام انصراف برخی نامزدهای جمنا از نامزدی در انتخابات هم از وجود ناهماهنگی ها و نقاط اختلافی حکایت داشت که از همان ابتدا در ساماندهی نیروهای انقلاب به چشم می خورد و روز به روز گلایه های سنتی های اصولگرا را بیشتر می کرد.
گرچه همان زمان هم در نهایت پیران اصولگرا مشی خود را بر همراهی با نواصولگرایانی که پرچم جمنا را بالا برده بودند قرار دادند تا شاید بعد از سالها وحدت حداکثری در این جریان حاصل شود.
حالا هم بعد از گذشت دو ماه و نیم از انتخابات ریاست جمهوری، چهره ای همچون محمدرضا باهنر دبیرکل جبهه خط امام و رهبری همچنان از سازو کار جمنا راضی نیست و با بیان اینکه « تدوام محوریت جمنا در جریان اصولگرا، مشخص نیست» اعلام کرده که قائل به احتمال تجدید سازمان این تشکل نوپا است.
حسین سبحانینیا دیگر عضو جبهه پیروان خط امام و رهبری یکی دیگر از سنتی های اصولگرا است که به توان مدیریتی جمنا شبهه وارد کرده و گفته است: «البته افراد خوبی در رأس جمنا قرار دارند اما در رده سایرین هستند و خیلی ویژگی های ممتازی برای ایجاد این هماهنگی ها نداشتند. به عبارت دیگر نیروهای کاریزماتیک و تأثیرگذار در مجموعه آنها نبود.
حالا اینکه در ادامه جمنا بتواند عامل همبستگی همه نیروهای اصولگرا شود، باید گفت از همان اول با تردید به آن نگاه می شد کما اینکه اشاره شد برخی در حمایت این مجموعه مردد بودند و برخی پیوستگی با جمنا را محکم اعلام نکردند.
طبیعتا بعد از انتخابات انگیزه های قبل از انتخابات کمتر خواهد بود بنابراین بحث های حاشیه ای که این روزها نسبت به جمنا مطرح می شود در این راستا است. اصولگرايان باید سازوکاری باشد که بتواند مقبولیتی حتما در میان مجموعه های اصولگرا داشته باشد ولی اگر یک سازوکاری دیکته شده باشد، فکر نمی کنم این سازوکار دیکته شده بتواند نظر مجموعه های اصولگرا را همراه خودش داشته باشد.»
قالیباف هم دل خوشی ندارد!
سنتیها و نواصولگرایانی همچون جبهه پایداری که از همان اول تکلیفشان را با جمنا مشخص کرده بودند اما محمدباقر قالیباف جزئی از آن ها بود. می خواست برای سومین بار بختش را بیازماید و این بار روی کمک هم طیفی هایش حساب کرده بود. وارد انتخابات هم شد، در مناظره ها هم طوفان به پا کرد اما آخرسر نتیجه برایش چیزی نشد جز خروج از انتخابات به نفع ابراهیم رییسی.
هر چند او در آن زمان خودش را تابعی از جمع اصولگراها اعلام می کرد اما همین تابعیت با دلخورهایی همراه بود. آقای شهردار وقتی دید که دوستان اصولگرایش سر بزنگاه او را تنها گذاشتند و نتیجه هم چیزی جز شکست برایشان نبود، دلخوری هایش را بروز داد. علاوه بر اظهارات اطرافیان نزدیک او که معتقد بودند اگر رییسی کنار رفته بود قالیباف انتخابات را به دور دوم می کشید، خود او هم بالاخره سکوتش را شکست و در نامه ای گلایه آمیز طیف های مختلف اصولگرایی را نواخت.
او در حالی در این نامه از تحرکات سیاسی آن ها گلایه کرد که ایده لزوم حرکت به سمت نواصولگرایی را مطرح و از اصولگرایان خواست که به این سمت حرکت کنند. هرچند قالیباف منظورش را از لزوم این حرکت چندان واضح نکرد اما به نظر نوک پیکان انتقادات او بیشتر به سمت جمنا بود؛ تشکلی که قالیباف دیگر دل خوشی از آن ها ندارد.
مصائب یک تشکل نوپا
حاشیههای کناره گیری قالیباف از انتخابات، کناره گیری اصولگرایان سنتی از جمنا، ساز ناکوک نواصولگرایانی همچون پایداریها با این جبهه، بحران لیدری و مدعیان این لیدری، انتقاد به سازو کار جمنا از مهندسی آرا در انتخاب کاندیداها تا شایعاتی مانند رد و بدل پول از سوی کسانی همچون علیرضا زاکانی و... این مصائب یک حزب یا تشکل سیاسی قدیمی نیست بلکه مشکلات یک تشکل با عمر ۵ ماهه است.
حالا هرچقدر اعضای جمنا بگویند برای تغییر، ترمیم و بازسازی این تشکل برنامه دارند یا کسانی مانند سیدمحمد حسینی عضو هیئت رئیسه جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی اعلام کند که «سند راهبردی» این جبهه آماده شده و این سند «نقشه راه ۴ سال آینده» خواهد بود، اما حرف و حدیث های درون گروهی و بیرون گروهی بدجور یقه جمناییها را گرفته است.
آنها که نه دیگر «های و هوی» قبل از انتخابات را دارند و نه وحدت کم و بیششان را، حالا به نظر باید برای ادامه مسیرشان فکری جدی کنند. فکری که یا آن ها را برای ماندن در شاهراه تحرکات سیاسی کشور آماده می کند یا مانند چند ماه گذشته زمینه را برای امتحان بیراههها فراهم خواهد کرد.
- 15
- 1