کارزار اخير مجلس براي فراکسيوناميديها رضايتبخش نبود؛ اينکه ببيند برخي اعضا در روز رأياعتماد به وزرا در صحن علني دنبال جذب آراي موافق براي آذريجهرمي هستند؛ وزيري که از قضا توافق شده بود تا از فراکسيون اميد مجلس رأي موافق نگيرد. بااينحال نه جنبوجوش یکی و نه تلاش توييتري دیگری هيچکدام از چشم تيز ناظران دور نماند.
از اينها گذشته رمضانعلي سبحانيفر، نماينده سبزوار که گاهگداري يار فراکسيوناميديها ميشود و اغلب اوقات در فراکسيون مستقلين نشستوبرخاست دارد نيز از جمله بهاصطلاح اصلاحطلباني است که براي رأيآوردن آذريجهرمي سنگتمام گذاشت. همه اينها محور سؤالهايي است که پيشروي بهرام پارسايي، سخنگوي فراکسيون اميد مجلس، قرار ميگيرد. او علاقهاي به ورود مصداقي و مکث روي اسامي افراد ندارد. ميگويد کلي حرف بزنيم و بحث را پيش ببريم. بااينحال در اين گفتوگو به نکات کليدي اشاره دارد؛ نخست اينکه تصميم فراکسيون اميد براي عدم رأياعتماد به جهرمي حسب اساسنامه فراکسيون لازمالاجرا بوده و با متخلفان بر اساس تصميم داخلي برخورد خواهد شد. اين برخورد ميتواند تا سلب عضويت فرد از فراکسيون پيش برود.از اينها گذشته،
پارسايي بيتعارف، عارف، رئيس فراکسيون اميد را مورد خطاب قرار داده که بهتر است در دوره جديد فعاليت فراکسيون، تعارفها را کنار گذاشته و جديتر با متخلفان برخورد شود. به گفته او: «٨٠ نماينده پايکار عضو فراکسيون داشته باشيم بهتر از ١٢٠ نفري است که برخيشان در موعدهاي سياسي و براي بهرهگيري شخصي به فراکسيون ميآيند و در بزنگاههاي پشت فراکسيون را خالي ميکنند». پارسايي از لفظ «چندنبشي سياسي» براي فعالان سياسي بهره ميگيرد که در بزنگاهها به سمت اميديها ميچرخند و گاهی اگر باد سياسي به سمت ديگري بوزد، همسوي آن ميشوند. گفتوگو با سخنگوي فراکسيون اميد به نقد دروني از عملکرد فراکسيون در رأي اعتماد اخير متمرکز است.
نقدها اين روزها به فراکسيون اميد زياد است. نقدها را وارد ميدانيد، تحليل شما چيست؟
انتقادهاي اين روزها بجا هست، اما مسيرش بايد به سمت افرادي باشد که پيمانشکني کردند. آنها که با بليت مجلس فراکسيون اميد به بهارستان آمدند و بعد پيمانشکني کردند. به هر شکل آنها نسبت به رأي مردم خلفوعده کردند.
قبول داريد ماداميکه شما فراکسيوناميديها اسم پيمانشکنان را نگوييد اين نقد به شماها وارد است که چرا سکوت ميکنيد؟
بله، اما در وهله نخست انتقاد بايد به سمت آن افراد باشد. البته اين را هم بگويم افرادي هستند که در فراکسيون نبودند و حالا در همه جلسهها حضور دارند. اگر همه پايبند بودند، الان بالغ بر ١٦٠ عضو داشتيم.
حالا چند عضو داريد؟
من ميگويم همان ١٠٥ رأيي که در زمان رياست آقاي عارف به ثمر رسيد. فراکسيون اميد پس از آغاز به کار مجلس ريزش داشته و البته اين طبيعي است. عدهاي به مجلس که رسيدهاند، تغييرجهت دادهاند، چون گويي رأيشان را آوردهاند، اما همينها فراموش کردهاند که مردم اين تغييرجهت را در انتخابات بعدي خواهند فهميد و اين خودشان هستند که ضرر ميکنند.
آيا فراکسيون اميد براي عدم رأياعتماد به آذريجهرمي مصوبهاي داشته؟
فراکسيون هر تصميمي که در مجمع عمومي بگيرد، همه اعضا ملزم به حمايتاند. در مورد تکتک وزرا رأيگيري شد. حالا رأيها بالا و پايين بود، اما محمدجواد آذريجهرمي، وزير پيشنهادي ارتباطات، در رأيگيري درون فراکسيوني رأي نياورد، اما بعدتر ديديم که برخي اميديها دنبال رأي جمعکردن براي ايشان بودند.
يعني مصوبهاي نبوده؟
اصلا قرار نيست تصميمي که در مجمع عمومي گرفته ميشود، دوباره مصوب شود. اين کار تشکيلاتي است. وقتي تصميمي رأي ميآورد همه ملزم به تمکيناند. وقتي اعضا، عضو آن فراکسيون باشند نيازي به تصويب و امضا نيست، اما الزام هست و در خودش يکجور مصوبه دارد؛ يعني عدول از تصميم الزامآور، خطاي فراکسيوني براي نماينده است.
سوگند فراکسيوني هم داريد؟
سوگندنامه نداريم، اما اساسنامه خودش رويکرد سياسي مشخصي دارد. لازم نيست روي کاغذ بيايد. وقتي فراکسيون تصميم ميگيرد بايد همه تابع باشند.
اما رويه جديد ثابت نکرد که يکجاهايي نياز به کاغذ و امضاي و مصوبه کتبي هم داريد.
فراکسيون بايد دراينباره تصميم بگيرد، اما درکل رفتار برخي آقايان عجيب است و هيچ کار تشکيلاتياي نميپذيرد و قبول ندارد که عضو آن فراکسيون خلاف وعده و تعهدش عمل کند. دستکم بايد ظاهر قضيه را حفظ ميکردند، نهاينکه علني در صحن دنبال جمعکردن امضا ميافتادند.
نميخواهيد به اسم برخي عهدشکنان اشاره کنيد؟
خير، اسم نميآورم، ولي تعدادشان زياد نبود که بخواهد لطمه به رفتار فراکسيوني ما بزند.
به هر شکل يک رأي هم مهم است.
بله، يک وقت در مجلس قبلي وزير آموزشوپرورش با يک رأي افتاد. پس يک رأي هم ميتواند تأثيرگذار باشد. خطاي آنها قابل اغماض نيست، اما حرف من اين است که انسجام فراکسيوني خوب است. تعدادي نميخواهند و همراهي نميکنند و همانها متأسفانه وجهه فراکسيون را خراب ميکنند که اين بزرگترين گناهشان است. يک تعدادي به طور علني همراهي نکردند و شايد انگشتشمار افرادي هم غيرعلني همراهي نکردند.
تعداد کم است اما برخي از اين ناهمراهان از قضا چهرههاي شاخص اصلاحطلباند. چه برخورد فراکسيوني در انتظار اين افراد است؟
در فراکسيون، هيئت رسيدگي به تخلف و حل اختلاف داريم. حتما هيئت رئيسه فراکسيون اميد اين نمايندهها را دعوت خواهد کرد تا تذکر لازم داده شده و تصميم مناسب اتخاذ شود.
فراکسيون دقيقا چه برخوردي با اين افراد خواهد داشت؟
بدون شک ضمانت اعتبار فراکسيون نيازمند اين است که برخورد جدي با افراد خاطي صورت گيرد. اگر فراکسيون ما ٨٠ نفر آدم دلسوز و همدل داشته باشد، بهتر از ١٢٠ نمايندهاي است که سر پيچها ما را تنها بگذارند و به وقت فرصتها کنار ما باشند.
شما دو ماه پيش گفتيد فرمهايي براي همه اعضاي فراکسيون اميد فرستاده شده تا به طور مشخص بگويند عضو فراکسيون هستند و در فراکسيون ديگري عضويت ندارند، نتيجه آن فرمها چه شد؟
آن فرمها را پر کردند و تا جايي که من اطلاع دارم نزديک به ٩٠ نفر شدهاند؛ البته شايد بهتازگي تعداد بيشتر شده باشد و من در جريان نباشم.
و کي بنا داريد اسامي را اعلام کنيد تا افکار عمومي دقيقا بداند چه کساني پاي کارند و واقعا عضو فراکسيون اميد هستند؟
الان بهترين زمان ممکن است. اميدوارم آقاي عارف و فراکسيون به اين تصميم برسند که هرچه سريعتر اسامي اميديهاي واقعي را اعلام کنند. درخواست جدي ما اين است که اسامي افرادي که عضويت جدي در فراکسيون را اعلام کردهاند، مشخص و جلوی سوء استفاده از نام اميد گرفته شود.
تنبيه و توبيخ نيز بر حسب اساسنامه داريد؟
به هر حال بايد آنجا بحث شود. هر دليلي بياورند قانعکننده نيست.
تا چه ميزان نقدها به مديريت رئیس فراکسیون برميگردد؟
آقاي عارف بايد چه کار ميکرد؟ آقاي دکتر عارف وقت ميگذارند، هفتهاي دستکم دو تا سه جلسه با هيئت رئيسه و شوراي مرکزي جلسه داريم. در مجمع عمومي مرتب جلسه داريم و آقاي دکتر عارف هم فرد اخلاقمداري است و صبورانه جلسهها را مديريت ميکند. اما شايد بيش از حد صبورانه برخورد کردند و حالا بايد اين روش تعديل و جديت بيشتري در تصميمهاي فراکسيوني اتخاذ شود. برخورد قاطع با افراد خاطي ميتواند نخستين گام در اين زمينه باشد.
به نظرم دکتر عارف بايد مدارا و تعامل را کنار بگذارند. البته ايشان اين مدت مدارا کردند که افراد جذب فراکسيون شوند اما ديگران سوءاستفاده کردند. به همين خاطر توصيه من اين است که آقاي عارف تعارف را کنار گذاشته و جديتر ورود کنند و تکليف مشخص شود.
تکليف مشخص شود، يعني چه؟
اينکه هم تعداد اعضاي پايبند فراکسيون مشخص شود و اينکه حسب همان تشخيص از اين پس هيچ فرد غيرمتعهدي اجازه ورود به مجمع عمومي فراکسيون اميد را نداشته باشد. خوشبختانه در سال پيشرو بر اساس تجربه اندوخته و روند فراکسيون و نقد دروني ميتوانيم اين مسير را پيش ببريم. سياست فراکسيوني ما بايد تغيير کند. هر آنچه به انتخابات نزديک شويم، افراد نيازمندند تا وارد اين ليست شوند تا رأي مردم را بياورند.
اينکه ميگوييد تعداد مشخص شود، دقيقا تحليلتان چيست؟
بايد بگوييم اين تعداد داريم تا انتظار مردم هم از ما بر همين اساس شکل بگيرد. انتخابات هيئترئيسه که بود براي کانديداتوري ١٢٠ نفر آمده بودند. خب ما هم طبق همين به مردم آمار ميدهيم و انتظار مردم بالا ميرود. در بزنگاههاي سياسي اما پشت فراکسيون را خالي ميکنند. متأسفانه گروهي فرصتطلبي سياسي دارند و همين ما و مردم را به اشتباه مياندازد. رقم درست که در بيايد، ما هم با مردم رودربايستي نداريم، صادقانه ميگوييم اين تعداد رأي داريم و حسب همان آرا در مجلس کار خواهيم کرد.
قبول نداريد که در عوض فراکسيون اميد، فراکسيون مستقلين در جذب نيروهاي حتي اميدي موفق بوده؟
چند نکته هست؛ فرايند عضويت برخي اميديها در فراکسيون مستقلين ريشه در اين دارد که ساختار موجود متأسفانه نماينده را به سمت محافظهکارشدن و کمپرسششدن پيش ميبرد. اتفاقا اين مسئله بزرگترين خطر است و سم است براي مجلسي که محافظهکاري کند و ديگر آنطور که انتظار ميرود در رأس امور نباشد. اين مجلس از وظيفه اصلياش غافل است.
برخي نمايندهها محافظهکارند و چهار سال ديگر را ميبينند و اينکه راحتتر از فيلتر شوراي نگهبان رد شوند. يکي ديگر اينکه تعدادي از افراد در دولت هستند که حمايت آشکاري از فراکسيون مستقلين دارند و امکان استاني و منطقهاي بهتري براي آنها فراهم ميکنند و نماينده بالطبع به سمت آن فراکسيون گرايش مييابد. ولي مردم ما فهيماند و تصميمشان را گرفتهاند و در چند انتخابات گذشته رأيشان را دادهاند، آن افراد در نهايت به فراکسيون اميد برميگردند، نگرانيام اين است، وقتي برگردند که ديگر دير شده باشد.
بدترين تصاويري که اين روزها ديديد و شما را آزرده کرد، چه بود؟
تصوير بد متأسفانه زياد بود.
يکي از آنها را بگوييد.
بدترين صحنهها زماني است که همکار و همفراکسيونيتان براي فردي رأي جمع ميکند که شما چند ساعت پيش در جمعبندي به رأي مخالف با او رسيدهايد. اين رفتار برخي نمايندگان واقعا آزاردهنده بود.
چطور برخي افراد اصلاحطلب از مسيري شروع ميکنند و تغييرات آنها را به سمت و سوي ديگري در تصميمهاي گروهي ميبرد؟
وقتي به هر حال خواستها و منفعت شخصي بر منافع فراکسيوني و جمعي ميچربد، اين مسائل پيش ميآيد.
آيا شما بشخصه از اين دوستان خواهيد پرسيد که دليل اين چرخشهاي سياسي چه بوده؟
نه، در مجلس صحبت به اندازه کفايت شده؛ الان ديگر زمان صحبت شخصي نيست بلکه فراکسيون بايد تصميم قاطع و جدي بگيرد و تکليف را روشن کند.
امکان اخراج بر اساس اساسنامه هست؟
بههرحال افرادي که عضويت را امضا کردهاند (منظورم در همان فرمها) نبايد در فراکسيون ديگري عضو باشند و اگر مطابق منافع فراکسيون ديگري عمل کرده باشند، حسب همان فرمهاي عضويت امکان سلب عضويت آنها وجود دارد.
سخن ديگري هم داريد؟
اينکه بخواهي چهارنبش باشي و جايي بروي که به نفعت باشد، درست نيست. همين چندنبشبودن لطمه زيادي به کشور وارد کرده است. اتفاقا اصولگراي چارچوبدار بهتر از اصلاحطلبي چندنبش بوده و حرمتش بيشتر است. متأسفانه افرادي داريم که با جهت باد رأي و نظرشان تغيير ميکند.
- 14
- 3