غلامرضا حيدري، عضو فراکسيون اميد است. سابقه حضور در مجلسهاي دوم و سوم را در کارنامه دارد و به عنوان يک نماينده پيشکسوت منتقد رفتارهاي اخير برخي نمايندگان فراکسيون اميد و عهدشکنيهاي آنان است. تأکيد دارد که ايراد کار در بستن فهرست اميد بوده و اگر به جاي ٣٠ نماينده، ٢٥ نماينده در فهرست ميآمد و صددرصد پايبند به اصول اصلاحطلبي بود، وضع فهرست اميد اين روزها اينطور نبود. بااينحال از برخي مصلحتانديشيها و شرايطسنجيها در آن زمان ميگويد و اينکه ليست اميد بنا بود طيفي از اصلاحطلبان و اصولگرايان ميانه را در خود بگنجاند.
گفتههاي حيدري به کنار، اين روزها گلهها بيش از اندازه به برخي نمايندگاني است که با بليت «اميد» به مجلس آمدند و فردا روز زير چتر فراکسيوني ديگر رفتند؛ نمونهاش هم بهروز نعمتي و کاظم جلالي. دو نمايندهاي که حالا کمترين ارتباط را با فراکسيوناميديها دارند. از اينها گذشته چرخش معنادار برخي اهالي فراکسيون اميد به سمت فراکسيون مستقلين نيز مسئله ديگري است که ليست اميد حالا بايد به آن بينديشد.
مسائلي که اين روزها در فرايند رأي اعتماد به وزرا رخ داد، دوباره چرايي حضور نام برخي افراد در فراکسيون اميد را به ذهن ميآورد، اعتماد عمومي به فراکسيون اميد دستخوش آسيب شده و برخي از اعضاي آن در رسيدن به اين وضعيت بيتقصير نبودهاند. تحليل شما چيست؟
اشکال اصلي در بستن ليست اميد بوده و بس.
يعني همان ليست اوليه؟
ليست اميد بنا بود به عنوان هويت اصلاحطلبي و بعدا اعتدالي باشد. ولي عملا با توجه به تأييد صلاحيتها خيلي از اينها انگار آمدند در ليست اميد قرار گرفتند تا رأي بياورند. اما در عمل بعضا با اهداف کساني که مردم به اعتبار آنها به ليست رأي دادند مغایر بودند نسبت به اين قضيه خلاف کردند. در مجلس هم دوستان اعتدال شروع کردند به بازي نقشهاي مختلف.
در مورد عدم رأي اعتماد به آقاي بيطرف نظرتان چيست؟
مسئله آقاي بيطرف را بيشتر از اينکه سياسي بدانم، بحث آب را در آن مؤثر ميبينم. براي همين يکسري از نمايندگان استانهايي مثل خوزستان، کهگيلويهوبويراحمد مسئله داشتند. حتي نمايندگان استانهاي همجوار بحر خزر آمدند از همان ابتدا گفتند كه بايد ببينيم ايشان در مورد انتقال آب خزر به سمنان چقدر صحت دارد که البته ظاهرا آنها مسئلهشان حل شده بود و اينکه در عمل چه کردند را نميدانم.
نمايندگان خوزستان هم به برخي سدها مثل گتوند انتقاد داشتند و هم نسبت به انتقال آب سرشاخههاي کارون به استانهاي ديگر انتقاد داشتند. برخي نمايندگان حتي پيش من آمدند که ما کارت ساير وزرا را به تو ميدهيم و تو فقط کارت وزير نيرو را به ما بده که البته من چنين کاري نکردم.
آيا در فراکسيون اميد ابزار تنبيهي براي مواجهه با نمايندگاني که عهدشکني کردهاند، وجود دارد؟
هيئت داوري وجود دارد اما اينکه بتواند فايده داشته باشد، بعيد است.
نقد شما به اين روندها و رويهها چيست؟
انتقاد وارد است و معمولا اينجور افراد اگر جامعه شفافبودن و صادقبودن برايش اصل باشد، رفتهرفته چهره واقعيشان مشخص ميشود، در اين مسير شبکههاي مجازي قطعا تأثيرگذار خواهند بود.
فرمهايي به اميديها داده شده بود تا اعلام کنند عضو همين فراکسيوناند و در جلسه فراکسيون ديگري حاضر نميشوند، نتيجه چه شد؟
نتيجه نهايي را نميدانم؛ ولي برخي متأسفانه انگار در مسائل خاص شاخ ميشکستند و بقيه هم فقط نگاه ميکردند؛ خود طرف هم متوجه ميشد. اما خب هرکسي بايد بر اساس فرهنگ خودش و تربيت سياسي خودش عمل کند.
فکر ميکنيد جاي بهروز نعمتي و کاظم جلالي، فراکسيون اميد مجلس بود؟
فراکسيون اميد تنها چيزي که ميتواند بگويد، اين است که در بستن ليست اشتباه استراتژيک شد. براي دور بعد بايد در استراتژي سال ٩٤ تجديدنظر شود.
پيشنهاد شما چيست؟
کميت برايشان به گونهاي نشود که اصل صحت پايبندي به گفتمان اصلاحات زير سؤال برود. اين به نظرم عملياتي ميآيد. به هر حال در شفافکردن مسائل بدون اينکه تعرض و جسارتي به کسي شود، رفتار نمايندگان بايد خيلي شفاف به اطلاع عموم رسانده شود.
اگر شما جاي شوراي سياستگذاري اصلاحات بوديد و براي نمونه فقط ٢٥ نفر چهره سياسي مورد نظر شناسايي ميشد نه ٣٠ نفر، چه ميکرديد؟
٢٥ نفر را معرفي ميکردم. الان اين را درست ميدانم، البته بايد طبق اقتضائات ديد. خب تعامل و همکاري با ديگر گروهها بايد مدنظر باشد. به هر شکل بر حسب موضوع و با توجه به شرايط و مقتضيات، ائتلاف ميتواند انجام شود.
نظرتان در مورد مديريت آقاي عارف بر فراكسيون چيست؟
اين نسبي است. آقاي عارف انساني است که وقت ميگذارد و بيشترين تلاش خود را ميکند. شايد بزرگترين انتقادي که به ايشان وارد شود در اين زمينه باشد که ميخواهد کاملا صادق و خوشبين باشد. ولي واقعيت آدمها متأسفانه چيز ديگري است.
اعضاي خالص فراکسيون چند نفر هستند؟
عدد دقيق را نميدانم. اين موضوع اقتضائي تغيير کرده است. اين سبکي که فراکسيون تصميم گرفته دوباره فرم پر شود، انشاءالله دوباره تغيير نکند. چون رفتار برخي خيلي فرازونشيب دارد.
تعدادي هم هستند که مدام از اين سوي سياست به آن سو تغيير موضع ميدهند، نظر شما چيست؟
خب اينکه گفتند دوباره فرم بدهيد و در همين فراکسيون باشيد و اگر در اين فراکسيون بوديد به فراکسيون ديگري نرويد، اگر فراکسيون ديگري هستيد اينجا نبايد بياييد؛ حرف درستي است، اما وقتي برخي خلاف واقع مينويسند، کار ديگري نميشود کرد؛ بلکه به مرور زمان بايد حل شود.
سخنتان با نمايندگاني که در خلال رأي اعتماد عهدشکني کردند، چيست؟
رفتار برخي براي من خيلي غيرقابلانتظار بود. اما از رفتار برخي واقعا شوکه شدم، براي نمونه برخي نمايندگاني که عضو حزب اعتماد ملي بودند و خيلي ناراحت شدم و با خودم گفتم بنده خدا شيخ! چه کساني عضو اعتماد ملي بودند. بيشتر از اين چه ميشود گفت. البته خودم هم تذکر دادم که اي کاش نميگفتم.
توضيحشان چه بود؟
سعي کردم بحث ادامه پيدا نکند. شايد هم به سن و سال بيشتر من احترام گذاشتند که با من تند نشدند.
شما از پيشکسوتان در فراکسيون اميد هستيد، توصيهاي براي همفراکسيونيهايتان داريد؟
در مجلس سوم که در هيئت رئيسه بودم، هادي، پسرم {هادي حيدري، کاريکاتوريست} در مقطع راهنمايي بود و خط زيبايي داشت که يک روز ديدم نوشته اگر «اين ميز ماندني بود به تو نميرسيد». اين پند بزرگي است که آدم نبايد صداقت و شفافيت را فداي چندروزي پشت ميز نشستن کند. در واقع اينکه ميگويند شخصيت، همينها هست که در درازمدت شخصيت آدم را نمايان ميکند و قضاوت افراد را درباره آدم تبيين ميکند.
در روزهاي رأي اعتماد رفتاري ديديد که آزردهتان کرده باشد؟
حالا که گذشت؛ ولي واقعيت اين است که از آقاي روحاني دلخور شدم که به اسم جوان و منتگذاشتن بر سر جوانان، فردي که حرف و حديث و حاشيه پشت سرش بود و خودش هم به نوعي تأييد کرد، از طرفي رشتهاش هم همخواني با حوزه کارياش نداشت، به عنوان وزير معرفي کرد. اين پيام خوبي براي جوانان ندارد؛ اين پيام را دارد که جوانان اگر ميخواهيد سريع ارتقا پيدا کنيد، حتما بايد رويکرد خاصي داشته باشيد.
اما به هر شکل ما متعهد به حفظ آبروي نظام و رئيسجمهوري منتخب هستيم؛ براي انتخاب آقاي روحاني تلاش کرديم؛ سخنراني رفتيم، کار کرديم، هزينه داديم و هزينههاي بعدي خواهيم داشت. اين مطلبي هم که ميگويم در راستاي منافع ملي ميگويم. اميدوارم لااقل به اين مطلب که گفته شد در هر وزارتخانه يک معاونت اصلي، زن باشد، عمل شود.
حتما باخبر شديد که بر اساس پروتکل هيئت دولت خانم لعيا جنيدي، معاون حقوقي رئيسجمهوري، چادرپوش شدند، اين حرکت را درست ميدانيد؟
من هم مثل شما در رسانهها خواندم. بايد از خود ايشان که حقوقدان هم هستند، بپرسيد که چنين پروتکلي وجود دارد يا خير.
آمنه شيرافکن
- 19
- 3