راي به كابينهاي كه اصلاحطلبترين گزينه پيشنهادي آن از حضور در دولت دوازدهم بازماند، بدون هزينه براي نمايندگان اصلاحطلب مجلس شوراي اسلامي تمام نشد. صحبت از فاصله گرفتن برخي از اعضاي فراكسيون اميد از خواست بدنه اجتماعي
موضوع گفتوگوي روزنامه «اعتماد» با الهه كولايي، استاد علوم سياسي دانشگاه تهران بود. فردي كه خود نيز نمايندگي مجلس در دوره ششم را برعهده داشت، در اين گفتوگو انتقادي به عملكرد نمايندگان در روز رايگيري ندارد بلكه، اعتراضش به فراكسيوني است كه اقدام به شفافسازي در خصوص عملكرد خود نميكند. مشروح گفتوگوي «اعتماد» با الهه كولايي نماينده دور ششم مجلس شوراي اسلامي در ادامه ميآيد.
ارزيابي شما از پس لرزههاي راي اعتماد مجلس به كابينه دوازدهم چيست؟ فكر ميكنيد چرا چنين اتفاقاتي دامن برخي نمايندگان، از جمله اعضاي فراكسيون اميد مجلس را گرفته است؟
به نظر ميرسد در اين زمينه فراكسيون اميد مجلس، بايد شفافتر رفتار كرده و اطلاعات و محتواي دقيق مطالب مربوط به اين مساله را در اختيار افكار عمومي قرار دهد تا آثار و پيامدهاي آن در مديريت مجلس به درستي براي مردم مشخص شود. در واقع، بهترين راه براي مقابله كردن با شايعات، انتقال اخبار از منابع ذيصلاح و معتبر است. در اين زمينه به نظر ميرسد بايد اقدام مشخص و دقيقي، براي اطلاعرساني از طريق فراكسيون انجام شود تا امكان رسيدگي و پيگيري اين مساله هم فراهم شود.
انتقادهاي زيادي در ارتباط با عملكرد برخي از اعضاي اصلاحطلب مجلس مطرح ميشود، علت را چه ميدانيد؟
متاسفانه معيارهاي سياسي حاكم بر روند برگزاري انتخابات و شيوه تاييد يا رد صلاحيتهاي نامزدهاي انتخابات مجلس شوراي اسلامي بهگونهاي جريان پيدا كرده كه باعث شده هزينههاي گزافي نه فقط در ارتباط با مسائل سياسي بلكه براساس معيارها و چارچوبهاي ملي به وجود بيايد. بر اين اساس وقتي افراد صاحبنظر، شناخته شده و معتبر سياسي از كانال تاييد صلاحيتها نميتوانند عبور كنند،
افرادي كه كمتر شناخته شده يا اصلا ناشناختهاند بنا به مصلحتهاي گوناگون وارد ليستهاي سياسي انتخاباتي ميشوند و از همينرو ميتوان پيامدهاي رفتاري قابل پيشبينياي را در فضاي پس از انتخابات اخير انتظار داشت. در واقع اين نوع مقدمات نتايجي را به همراه ميآورد كه نه فقط براي جريانهاي سياسي، كه ميتواند براي منافع ملي هم زيانبار باشد. به عبارت ديگر، اگر اين روند اصلاح نشود و امكان ورود افراد شناخته شده و با تجربه و با كفايت فراهم نشود ما شاهد اين نوع رفتارهاي نگرانكننده در بالاترين نماد مردمسالاري كشور خواهيم بود.
اصلاحطلبان مجلس كه در واقع مخاطبان انتقادات انجام شده، -نه تنها در ارتباط با كابينه بلكه در مورد مسائلي همچون انتخاب اعضاي حقوقدان شوراي نگهبان هم مورد انتقاد هستند، چگونه ميتوانند اين شكاف و در واقع بياعتمادي را از بين ببرند؟
البته من تصور ميكنم قضاوت در اين زمينه هنوز بسيار زود است. در واقع با رايي كه مجلس دهم به وزراي پيشنهادي كابينه داد، آنان را تازه در نخستين گامهاي پيشبرد برنامههاي اعلام شده قرار داد. نبايد فراموش كنيم كه از اين پس وظيفه بسيار مهم مجلس اعمال نظارت بر رفتارهاي وزراي تاييد شده است. در واقع مجلس اينك بايد آنها را با دقت مورد نظارت قرار دهد تا در جهت ايفاي وظايف خود در جهت برآورده كردن انتظارات مردم به هيچوجه تخطي نكند.
فكر نميكنيد نمايندگان اميد با اين اقدام به نوعي گام در جهت ناهماهنگي با دولت گذاشتهاند؟
اينكه بخواهيم از يأس و نااميدي سخن بگوييم به نظرم رويكرد مناسبي نيست. مجلس وجهه همت خود را تقويت دولت قرار داده و بر همين اساس تلاشهاي خود را نيز انجام داده است. اما بايد در ادامه با اعمال نظارت دقيق، كامل و همهجانبه عملكرد وزرا را بدون كوچكترين مماشات و اهمال و مسامحه پيگيري كرده و بر همين اساس وظيفه خود را به انجام برساند.
فراكسيون اميد چگونه ميتواند براي قانع كردن مردم تلاش كند؟
من مشكلي را در اين جهت نميبينم. اما معتقد هستم يك سالي كه از عملكرد فراكسيون اميد ميگذرد، ما بهشدت نيازمند بازخواني و بازنگري عملكرد يك ساله آن هستيم تا در ادامه مسير و براي سه سال باقيمانده، اين فراكسيون بتواند با قدرت و تاثيرگذاري بيشتر و به شكل قابل قبولتري وظايف خود را پيش ببرد. تصور ميكنم وزن فراكسيون اميد در مجلس آنقدر سنگين و قابل توجه باشد كه اين بازخواني براي فعاليت موفقيتآميز آن در آينده راهگشا باشد.
اين شرايط در فراكسيون اميد و اثراتي كه در تصميمگيريهاي آنان ظاهر ميشود، ممكن است چه آسيبهايي را ايجاد كند؟
يك نكته را بايد بهطور جدي مورد توجه قرار داد و آن اين است كه فراكسيون اميد در مجلس دهم نميتواند بار نبود نظام حزبي قدرتمند را در كشور به دوش بكشد و مسووليت نبود نظام قدرتمند حزبي را برعهده بگيرد. اين نكته را بايد مورد توجه قرار داد كه وقتي ما نظام حزبي قدرتمند نداريم و احزاب ما از قوت و استحكام و دوام و پايداري لازم برخوردار نيستند، به تبع آن نمايندگاني كه به مجلس وارد ميشوند نيز از فرآيند قابل قبولي از آموزشها و سازماندهي لازم برخوردار نشدهاند. بنابراين نميتوان وقتي پايه و اساس شكلگيري يك فراكسيون قدرتمند در بيرون از مجلس وجود نداشته باشد، در درون مجلس انتظار يك رويكرد هماهنگ و منسجم و سامان يافته را داشت.
در اين صورت، چاره كار را در چه ميبينيد؟
اين نكات را بايد جدا از هم مورد بررسي قرار داد و در واقع بايد بپذيريم كه وقتي بذري را نكاشتهايم، نميتوانيم آن را درو كنيم. اين نكته بسيار مهمي است كه نظام پارلماني قدرتمند بدون پشتوانه حزبي قادر نخواهد بود وظايف خود را در جهت برآورده كردن مطالبات مردم به درستي انجام دهد.
- 14
- 4