اما فارغ ازهر نوع قضاوت یا پیشبینی در مورد عملکرد دولت دوازدهم باید در پی راهی بود که تحول خواهان در چهار سال آینده ضمن حفظ بدنه اجتماعی امیدوار در کنار خویش همچنان متحد دولت بمانند. اتحادی که بهدلیل فشارهای فزاینده اصولگرایان و البته برخی از مطالبات سیاسی بر زمین مانده اصلاحطلبان ممکن است سیر اتفاقات را به سمت سال هشتاد و چهار برده و در میان سردرگمی و بیانگیزگی رای دهندگان، دولت بهار! دیگری از صندوق آرا بیرون بیایید.
-تمرکز بر داشتهها: اگر چه در سیستم جمهوری اسلامی دولت بهدلیل دسترسی به بودجههای نفتی و حضور و دخالت در اکثر بخشهای مدیریتی دارای میدان مانور گسترده است اما نباید فراموش کرد که اصلاح طلبان اکنون بیش از صد کرسی در مجلس شورای اسلامی و اکثریت شورای شهرهای بزرگ را در اختیار دارند. در واقع اکنون اصلاحطلبان باید با تمرکز بر داشتهها سعی کنند با دوری از روزمرگی و کشمکش با بخشی از دولت از قدرت سیاسی خویش در جهت خواست رای دهندگان استفاده کنند.
روندی که خوشبختانه در انتخاب دکتر نجفی بهعنوان شهردار تهران و یا پیگیری وضعیت جناب کروبی در بیمارستان از سوی فراکسیون امید بخوبی دیده شد و در هر دو مورد با استقبال نیروهای اجتماعی حامی اصلاحات روبرو گشت والبته میتوان از همین قدرت – بجای گلهگذاریهای رسانه-برای تاثیرگذاری بر دولت استفاده کرد.
-تعادل بین بدنه و سر: یکی از راهبردهای دوران تازه سیاستورزی اصلاح طلبان راباید در نحوه تعامل با هوادران دانست. سیاستمدارانی که در بیست سال اخیر با دفاع همه جانبه از گفتمان اصلاحات سابقه ی خوبی درخاطره جمعی کشور باقی گذاشته اند در دوره تازه با درونی کردن نقدها از دولت و سعه صدر در برابر دغدغههای نیروهای جوان با متعادل کردن حرکت روبه جلوی این جریان به لولای قدرت سیاسی و قدرت اجتماعی مبدل شدهاند.
در واقع در این دوران اصلاح طلبان میتوانند با تجربه از نقاط ضعف دولت دوم محمد خاتمی و گفتگوی دائمی و موردی با بدنه اجتماعی ضمن پیگیری مطالبات خویش از سنگین شدن شانههای مسولیت دولت جلوگیری کنند. چه آنکه در روزهای اخیر رسانههای رادیکال راست با تیترهای چون بیکلاه ماندن سر اصلاحطلبان یا گزارشهای خیالی از انتقاد خاتمی از روحانی سعی در پررنگ کردن شکاف مطالبات اصلاحات و قدرت دولت هستند.در واقع بنظر میرسد اتاق فکر رقیب پس از سه شکست سنگین در انتخابات به درستی دریافته است که برای بازگشت به قدرت راهی جز شکستن ائتلاف تحول خواهان ندارند. پروژه ای که به طور قطع در چهار سال آینده به روشهای مختلف اجرا خواهد شد.
-تقویت تشکیلاتی: پس از انتخابات مجلس نهم در زمستان نود نیروهای با تجربه اصولگرا با غرور ناشی از یکدست شدن مجلس از مرگ جریان اصلاح طلب در سپهر سیاست ایران سخن میگفتند. در واقع پس از انحلال جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و تصلب فضای سیاسی پس از وقایع هشتاد وهشت امیدخواهان مثلا برای حزب تازه تاسیس اتحاد ملت این امکان را ایجاد کرد که در انتخابات اخیر با تشکیل بیش از سیصد ستاد در سطح کشور و فعال کردن هزاران نفر از سازمان رای خویش نقش موثری در نتیجه انتخابات بازی کند. در واقع دولت تازه روحانی برای اصلاحطلبان این فرصت را مهیا ساخته که با تجربه و تمرکز بیشتر در مورد آموزش و گسترش نیروهای حزبی جای پای خویش در مناسبات سیاسی را محکمتر کنند.
در پایان اینکه انتقاد از دولت و پیگیری مطالباتی که ریس جمهور در زمان انتخابات به آن پرداخته حق و وظیفه همه گروهها و رسانهها است و اتفاقا در بهبود عملکرد دولت موثر خواهد بود اما از منتقدان اصلاحطلب دولت انتظار میرود در این روند به موانع و مشکلات ریس جمهور نیز توجه کنند.
- 12
- 3