امروز نگاهی به اردوگاه اصولگرایی نشان می دهد که هر سلیقه در این جریان می خواهد راه خود را به سوی آینده طی کند که محمدرضا باهنر از این اتفاق تعبیر به شقه شقه شدن کرد اما هستند کسانی مثل حسین الله کرم که می گویند این آغاز تغییر آرایش سیاسی کشور از اصولگرایی- اصلاح طلبی به اعتدالی-انقلابیگری است و حال که اعتدالیون دو جریان به یکدیگر پیوند خوردند انقلابیون دو جریان نیز ناگزیر به هم نزدیک می شوند.
این فعال سیاسی تأکید می کند: آرایش عرصه سیاسی کشور به اصولگرایی-اصلاح طلبی از انتخابات مجلس شورای اسلامی خود را نشان می دهد و در انتخابات ریاست جمهوری به بلوغ می رسد.
مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید.
شما در فضای بعد از انتخابات ریاست جمهوری چه تحلیل و برداشتی از وضعیت جریان اصولگرا دارید؟ امروز آنچه در جریان اصولگرایی می بینیم، تفرق دیدگاه ها است. آقای قالیباف از ضرورت نواصولگرایی سخن به میان آورد، آقای جلیلی دولت در سایه تشکیل داده، آقای باهنر به شقه شقه شدن جریان اصولگرایی اعتراف کرد،
آقای رحیمیان رئیس جبهه مردمی نیروهای انقلاب گفته مشغول اصلاحات درون ساختاری برای فراگیر کردن چتر جمنا هستند، جبهه پایداری نهادینه سازی گفتمان سیاسی را دنبال می کند و هدف موتلفه تقویت مشی و رویکرد حزبی در عرصه سیاسی کشور است، جریان اصولگرایی با این وضعیت چه عاقبت و سرنوشتی پیدا می کند؟
عاقبت و سرنوشت مشخص است، بخش های دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب به یکدیگر نزدیک شدند و این نزدیکی در چهره آقای لاریجانی و آقای روحانی خود را نمایان کرد. به نظر می آید بخشهای انقلابی دو جریان اصولگرا و جریان اصلاح طلب نیز در آینده به هم نزدیک خواهند شد اما اینکه الان دست روی افراد مشخص از این دو جریان بگذاریم، فکر می کنم مقداری زود باشد.
چون جریان اعتدالی متشکل از دو جریان اصلاح طلبی و اصولگرایی سعی در یارگیری بیشتر و گسترده تر کردن چتر خود دارد اما همان طوری که گفتم به نظر من دو بخش انقلابی اصلاحات و اصولگرایی نیز به یکدیگر نزدیک خواهند شد. در نتیجه هر کس وضعیت کنونی را می خواهد تحلیل کند باید حالت طیف گونه را در عرصه سیاسی کشور بپذیرد که یکسوی طیف جریان انقلابی و سوی دیگرش جریان اعتدالی است.
اینکه می گویید بخش های انقلابی دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب به همدیگر می پیوندند، مثال نقض دارد و آن اینکه اصولگرایان هیچ وقت معتقد نبودند اصلاح طلبان انقلابی هستند و حتی به نوعی آنها را واداده هم می خواندند. ابتدا درباره این مسئله توضیح دهید؟ در ادامه بفرمایید منظورتان از بخش های انقلابی جریان های اصولگرا و اصلاح طلب، همان هایی هستند که جریان اعتدالی آنها را تندرو می خواند؟ به عبارت دیگر آیا تندروهای اصولگرا و تندروهای اصلاح طلب قابل جمع با یکدیگر هستند؟
بارها رهبر انقلاب استفاده از تعبیر «تندرو» توسط جریانات سیاسی را برنتافتند و با این تعبیر حتی مقابله هم کرده اند بنابراین من نیز علاقه ندارم به این موضوع وارد شوم. فکر می کنم جریان انقلابی در همه گروه ها وجود دارند. حتی در جریان اعتدالی نیز دیده می شود.
یعنی اصلاح طلبان هم بخش انقلابی دارند؟
افرادی که در هر جریان سیاسی معتقد به ولایت مطلقه فقیه، طرفدار عدالت اجتماعی، استکبارستیز و حامی محرومان و مظلومان داخلی و خارجی باشند جزء جریان انقلابی هستند که این نیروهای انقلابی در هر سه جریان اصلاح طلب، اصولگرا و اعتدالی وجود دارند. در آینده انقلابی های این سه جریان به هم نزدیک می شوند و جریان قدرتمندی را در مقابل جریان اعتدالی به وجود می آورند.
آیا می شود نماد تفکر انقلابی را در جریان اصلاح طلب بفرمایید؟ منظورم این است که شما نماد و ویژگی های انقلابی را در چه کسی می بینید؟
بیان این مسئله هنوز زود است. بخش هایی از جریان موسوم به چپ اسلامی فعال در زمان امام این دیدگاه را داشتند، هنوز افرادی هم در بین شان هستند و افراد جدید نیز وجود دارند. فکر می کنم در شورای شهر نمونه یکی از آنها را دیدیم که چه طور به گروه آقای چمران پیوست و در لیست این دوره هم بود.
یعنی خانم راستگو؟
بله، خانم راستگو. در آینده نزدیک در مجلس و دولت هم این جریان ظهور و بروز بیشتری خواهد داشت چون تنها جریانی که در مقابل جریان اعتدالی می تواند بیایستد، جریان انقلابی به هم پیوسته از سه جریان سیاسی اصولگرا، اعتدالی و اصلاح طلب خواهد بود. البته ممکن است بخش اصولگرایان بیشتر و اصلاح طلبان کمتر باشد. در مجموع من فکر می کنم جریان انقلابی در بین نسل سوم و چهارم نمود بیشتری خواهد داشت.
تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب همدیگر را به تندروی متهم می کردند اما شما براساس این تحلیل می فرمایید الان ما دیگر تندرو سیاسی در کشور نداریم، درست است؟
در سیاست چیزی به نام تندروی نداریم. تندروی و کُندروی در عالم سیاست وجود ندارد، اینها تعابیری است که آدم های غیرسیاسی به شکل محاوره ای وارد حوزه سیاسی می کنند. جریان ها در سیاست به شکل طیف گونه عمل می کنند به این معنی که یکسوی طیف رادیکالی و انقلابی، سویی نیز اعتدالی و یک سمت دیگر میانه این دو حرکت می کند. طیف های سیاسی در دنیا یک چنین روشی را برای کارهای خودشان دنبال می کنند.
البته جریان های انقلابی و رادیکال گروه هایی هستند که طرف مقابل از آنها به عنوان گروه فشار نام می برد. کسانی که طرح های بدنه اصلی را وارد جامعه می کنند و بازخوردها را می بینند، اگر بازخوردها به نفع حزب باشد آنها را به کار می گیرند و اگر به نفع حزب نباشد یا اینکه پاسخ معکوس از بدنه اجتماعی جامعه به بدنه حزب منتقل شود، آن را کنار می گذارند بنابراین جریان رادیکالی در همه دنیا بخشی از طیف بدنه احزاب است.
در ایران این شکل رادیکالی را بعضی تندروی می نامند و بعضی انقلابی. اما من فکر می کنم این دو با هم متفاوتند یعنی جریان رادیکالی و انقلابی با هم متفاوت هستند. جریان رادیکالی همان بخشی از بدنه حزب است که تلاش می کند دیدگاه های حزبی را به بدنه جامعه منتقل کند و بازخوردها را بگیرد بنابراین گاهی اوقات از این رفتار رادیکالی، افراط در رادیکالیسم بیرون می آید مثل جریانی که در اصلاح طلبان وجود دارد.
زمانی اصلاحات به سمت تغییرات در ساختار سیاسی نظام آن هم از طریق نخبگان در قدرت رفت و به طور افراطی، جمهوری اسلامی را به سمت جمهوری ایرانی پیش برد. در واقع نگاه غرب گرایی مراجعه به آرای مردم در بین اصلاح طلبان، جمهوری را منهای اسلام مطرح می کند و به سمت دموکراسی و حقوق بشر می برد.
این جریان رادیکالیسم افراطی را می توانیم در محاوره تندرو بگوییم، اما نمی توانیم جریان انقلابی موجود در کشور را تندرو اسم بگذاریم چرا که اینها خواستار تقویت اسلامیت و جمهوریت همراه با هم در درون نظام هستند و نمی خواهند جمهوری اسلامی آسیب ببیند.
پس با این تحلیلی که شما بیان کردید از آرایش مرسوم سیاسی کشور به شکل اصلاح طلبی-اصولگرایی عبور می کنیم و به یک آرایش اعتدالی-انقلابی می رسیم؟
جریان اعتدالی-انقلابی در حال حاضر وجود دارد ولی فقط جریان اعتدالی انسجام درونی یافته است و در آینده نزدیک شاهد ظهور و بروز جریان انقلابی خواهیم بود و جریان انقلابی ناگزیر به سمت همبستگی بیشتر پیش می رود و آن اشکالاتی که در ساختار سیاسی وجود دارد و برخی آن را تکه تکه و جداجدا می بینند و فکر می کنند، پایان خواهد پذیرفت.
نقطه عطف زمانی بروز و همبستگی درونی جریان انقلابی چه زمانی خواهد بود؟ آیا می توان گفت که در انتخابات مجلس شاهد این اتفاق خواهیم بود؟
انتخابات مجلس آغاز آن است و اوجش در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ خواهد بود.
امید کرمانیها
- 10
- 1