اصلاحطلبان بعد از عدم موفقيت در انتخابات رياستجمهوري سال ۸۴ و ۸۸ و نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي، به تغيير ساختار روي آورده و به گونهاي در نحوه مديريت سياسي خود تجديدنظر کردند که به راحتي توانستند هم در انتخابات رياستجمهوري سال ۹۲ و ۹۶ و هم دهمين دوره مجلس شوراي اسلامي پيروز ميدان باشند.
براي تحقق اين مهم، احزاب مختلف اصلاحطلب با تشکيل شورايعالي سياستگذاري اصلاحطلبان به صورت منسجم و به شکلي نو وارد عرصه سياست شدند، ضمن اينکه حمايت همهجانبه چهرههاي شاخص اصلاحطلب که از محبوبيت مردمي برخوردار هستند نيز در حصول اين پيروزيها بيتأثير نبود. بهتازگي بزرگان اصلاحطلب از تصميم جديد اين جناح براي تغيير شيوه مديريت سياسي خود براي ورود به انتخابات سال ۹۸ خبر دادهاند.
اين امر از عملکرد تعدادي از اصولگرايان ميانهرو نشأت گرفته که بعد از ائتلاف با اصلاحطلبان براي حضور در ليست اميد، توانستند از حمايت اين طيف بهرهمند شده اما بعد از ورود به نهاد قانونگذاري کشور، مسير خود را از آنها جدا کردند و باعث شدند، اصلاحطلبان به تغيير رويکرد براي حضور در انتخابات سال ۹۸ بينديشند؛ بنابراين ميتوان تحولي ديگر را در ساختار مديريت سياسي اصلاحطلبان پيشبيني کرد.
مرتضي مبلغ در گفتوگو با ايلنا، درباره شورايعالي سياستگذاري و تشريح سازوکار آن در دور جديد با بيان اينکه سال ۹۲ شرايط خاصي در کشور حاکم بود، ما وقت کمي داشتيم و بايد به گونه عمل ميکرديم که نتايج امروز حاصل میشد، اظهار کرد: اصلاحطلبان حرکتي متناسب با آن برهه زماني انجام دادند و گامهاي اول، دوم و سوم با يک روند تکاملي و مثبت طي شد.
وي ادامه داد: ما براي انتخابات سال بعد يعني اسفند ۹۴، طبيعتا بايد نسبت به دوره گذشته قوي و منسجم عمل ميکرديم؛ بنابراين با مطالعاتي که دوستان انجام دادند و بررسي و تجارب به دست آمده، لازم بود گام جديدتري برداشته شود؛ بنابراين شورايعالي سياستگذاري اصلاحطلبان در همان سال شکل گرفت و ايفاي نقش کرد.
اين عضو کميته شوراي ارزيابي اصلاحطلبان سپس با اشاره به اينکه تجربه سال ۹۴ پيشزمينه فعاليت انتخابات امسال شد، عنوان کرد: سال ۹۶ با توجه به دستاوردها و نقاط ضعفي که از قبل مشخص شده بود و با اولويتبندي ضرورتها، گام سوم برداشته شد.
شورايعالي با ترکيب جديدش اقدامات لازم را انجام داد. وي افزود: بعد از انتخابات با توجه به پيشرفت جامعه و تحول شرايط و متوجهشدن نقاط ضعف ضرورتهاي جديدي به وجود آمده، فضايي را ايجاد کرده که نيازمند سازوکاري اجماعي و حرکت جبههاي اصلاحطلبان بوده و بايد تجديدنظري در عملکرد آن صورت بگيرد تا جريان اصلاحات بتوانند چابکتر، کارآمدتر و فراگيرتر به راه خودشان ادامه بدهند.
معاون سياسي وزارت کشور در دولت اصلاحات تأکيد کرد: چندين محور بايد مورد بررسي قرار گيرد. امروز مشخص شده است احزابي که عضو هستند، ميزان فعاليت، سرمايهگذاري و وقتي که ميگذارند کاملا متفاوت است؛ کمااينکه مشاهده ميکنيم برخي از احزاب با تمام وجود و توان خود در شورا حضور دارند و هر آنچه در چنته دارند به صحنه ميآوردند اما در مقابل بعضيها ضعيفتر يا حداقلي فعاليت ميکنند.
مبلغ تصريح کرد: حرکت جبههاي به گونهاي است که همه احزاب بايد نقش خودشان را ايفا کنند؛ بنابراين لازم است امروز مشخص شود اگر قرار است احزاب عضو باشند، سازوکار مشخص شود.
اين فعال سياسي اصلاحطلب تشريح کرد: بايد مطالعه شود که احزاب چگونه ميتوانند مؤثر، کارآمد و کارساز حضور پيدا کنند و اينطور نباشد که بار اصلي روي دوش برخي نباشد و برخي ديگر در حاشيه عمل کنند اما بااينحال، از مزايا استفاده کنند.
وي ادامه داد: بحث ديگر حضور شخصيتهاي حقيقي و چهرههاي غيرحزبي بوده که خود داراي دو محور مهم است. نخست اينکه بسيار مهم است که چهرههاي به اصطلاح حزبي بتوانند جامعه اصلاحطلبي را نمايندگي کنند و سپس آنکه انتخاب اين افراد دموکراتيک باشد؛ يعني از پايين به بالا تصميمات گرفته شود و به صورت جمعي مورد تأييد قرار بگيرند. مبلغ افزود: ساختار و سازوکارهاي فعاليت بايد مشخص شود تا فعاليتهاي جبههاي سازوکار مؤثر و قابلقبولی داشته باشند.
معاون سياسي وزارت کشور در دولت اصلاحات در پاسخ به اين سؤال که عدهاي مطرح ميکنند، جريان اصلاحات متکي به فرد است و نبايد اينچنين باشد، گفت: معتقدم برخي از سخنان به گونهاي مطرح ميشود که ظاهرش بيشتر از محتوا و واقعيت وجودي آن است. اصلاحطلبان هيچگاه متکي به فرد نبودند.
وي ادامه داد: اصلاحطلبي يکي از آموزههايش اين است که با خردجمعي حرکت کند. آنان در عين تکثر سعي ميکنند وحدت داشته باشند و اين متعلق به امروز نيست. از ابتدا هم اصلاحطلبان به همين منوال گام برداشتهاند و در طی انتخابات نيز همين بودهاند.
ملبغ بيان کرد: اينکه بعضيها چنين ديدگاهي را تکرار ميکنند که اصلاحطلبي نبايد متکي به فرد باشد، درواقع يک نوع برداشت اشتباه از مطلب شده يا يک مغلطه صورت گرفته يا بعضيها به خاطر تخطئهکردن حرکت اصلاحطلبي اينگونه حرف ميزنند. اصولا اصلاحطلبان هيچگاه متکي به فرد نبوده، بلکه به عقلانيت و خردجمعي اتکا داشتند.
وي افزود: يک شخصي مثل رئيس دولت اصلاحات بهدليل پيشينه فرهيختگي، صداقت، انديشه والايي و شناخت عميقي که مردم از ايشان دارند، مورد اعتماد گسترده اقشار مختلف جامعه قرار ميگيرد. چنين شخصيتي براي کشور و براي اصلاحطلبان که ايشان را قبول دارند و مدافع خطمشي او هستند، فرصتي عظيم و بزرگ است.
اين عضو کميته ارزيابي شورايعالي سياستگذاري اصلاحطلبان افزود: وجود اين واقعيت در جامعه معنايش اين نيست که همه حرکتها متکي به فرد است. بعضيها از ته دلشان ميگويند که آقاي خاتمي چرا چنين جايگاهي دارد؟ ايشان شخصيت فرهيختهاي هستند که مردم قبولشان دارند. طبيعي است که نزد مردم اينگونه باشند.
مبلغ گفت: طبعا رئيسدولت اصلاحات، اصلاحطلب و درواقع داير بر مدار اصلاحطلبي است. اصلاحطلبان در دل خودشان يک چهرهاي دارند که از مقبوليت در جامعه برخوردار بوده و طبيعي است در مواقع انتخابات حرکت جبههاي اصللاحطلبان با حضور و نقش وي منجر به تحولات تاريخي شود.
تأکيد بر صحبتهاي عارف مبنيبر عدم ائتلاف
جلال ميرزايي در گفتوگو با ايسنا در ارزيابي خود از اظهارات محمدرضا عارف، رئيس فراکسيون اميد مبنيبر اينکه در انتخابات ۹۸ ائتلاف نخواهند کرد، گفت: به نظر ميرسد اين اظهارنظر کاملا واضح و روشن است و به عملکرد کساني برميگردد که با سرمايه اجتماعي اصلاحطلبان وارد مجلس شدهاند اما در قالب اصلاحطلبي يا همان فراکسيون اميد کار نکرده و راه خودشان را جدا کردهاند.
وي افزود: درواقع اين خواست بدنه اجتماعي اصلاحطلبي است که حساب کساني که با حمايت اصلاحطلبان وارد مجلس شده و راه ديگري را رفتهاند بايد مشخص شود زيرا در بلندمدت اگر اقدامي صورت نگيرد، موجب ريزش پايگاه اجتماعي اصلاحطلبان شده و مشکلاتي را به وجود آورد.
اين نماينده اصلاحطلب مجلس درباره اينکه آيا عدم ائتلاف ميتواند منجر به متوقفشدن پيروزيها در انتخابات شود، اظهار کرد: اينگونه نيست زيرا سرمايه اجتماعي اصلاحطلبان موجب شده برخي از طيف ميانه با حمايت جريان اصلاحطلبي وارد مجلس شوند و اکنون در جريان ديگري فعال باشند.
اين عضو فراکسيون اميد مجلس بيان کرد: باتوجه به پيچيدگيهاي سياستورزي در ايران از اکنون نميتوان نسخهاي را براي آينده که همان سال ۹۸ است، پيچيد زيرا تا آن زمان کنشها و واکنشهاي زيادي صورت ميگيرد و احتمالا بازتابهاي بيروني چيز ديگري است.
ميرزايي خاطرنشان کرد: باتوجه به اينکه بدنه اجتماعي اصلاحطلبان چنين خواستهاي داشتهاند، آقاي عارف آن را بيان کرده اما پيچيدگيها به اين معنا نيست که برنامهاي وجود نداشته باشد، بلکه داشتن برنامه به اين دليل لازم است که با تحولات اجتماعي جامعه تطبيق داده شود.
مرضيه جليلي
- 16
- 2