«ائتلاف نمی کنیم»، «با پدیده اصلاح طلبان بدلی رو به رو هستیم» اینها جملاتی است که این روزها از اردوگاه چپ به گوش میرسد و شاید این آغازگر یک تغییر تاکتیک در میان اصلاح طلبان باشد؛ مسئلهای که حجتالاسلام محسن رهامی عضو شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان می گوید چنین تصمیماتی زود است و ما باید با توجه به شرایط زمان و مکان تصمیم گیری کنیم.
او گفت تا نزدیک انتخابات مجلس یازدهم، اعضای لیست امید را رصد می کنیم و بعد تصمیم نهایی را درباره آنها اتخاذ می کنیم.
آنچه می خوانید مشروح این گفتوگو است:
آقای عارف در صحبت های خود اعلام کرده است اصلاح طلبان در انتخابات ۹۸ دیگر ائتلاف نمی کنند؛ علت این خداحافظی با ائتلاف چیست؟
اول باید بگویم به نظر می رسد آنچه آقای عارف مطرح کردند از جایگاه اعتقادات شخصی باشد و نه از جایگاه رئیس شورای عالی سیاست گذاری؛ چراکه جریان اصلاحات هنوز در مورد ائتلاف یا عدم ائتلاف تصمیمی نگرفته است و این موضوع یک دلیل محکم دارد و آن اینکه تصمیمات سیاسی تابع شرایط زمان و مکان است. در این راستا ما باید در زمان خود و باتوجه به آرایش نیروهای خود تصمیم بگیریم و نمی توان به سبک مسائل شرعی با آن برخورد کرد؛ یعنی براساس یکسری احکام، دستورات قطعی صادر کرد و گفت ائتلاف حرام است؛ حتی در مسائل شرعی هم باز باید شرایط زمان و مکان بحث کرد.
این صحبتها موضوعی نیست که بگوییم آقای عارف از روی احساسات مطرح کرده اند؛ به هر حال چنین صحبت هایی از زبان فردی مانند آقای عارف قطعا عقبه ای دارد؟
ماجرا و مشکل از آنجا آغاز شد که تعدادی از دوستان که از طریق ائتلاف با اصلاحطلبان وارد مجلس شدند، به قواعد ائتلاف و توافقاتی که صورت گرفته، پایبند نماندند. از آنجایی که من در آن مقطع مسوول کمیته ائتلاف و رایزنی و یکی از افرادی بودم که مسولیت توافق و امضا را به عهده داشتم در جریان مذاکرات با افراد بودم؛ در این میان به نظر می رسد افرادی علی رغم قول و قرارهایی که گذاشته بودند به محض آنکه به مجلس رسیدند، آن قواعد اولیه را فراموش و رعایت نکردند. این انتقادی است که به این افراد وارد است. اما اینکه آیا این موضوع باعث می شود ما برای سال ۹۸ از الان حکم صادر کنیم به نظرم بسیار زود است.
به هر حال باید ببینیم شرایط در سال ۹۸ چگونه خواهد بود؛ یعنی چه تعداد از دوستان کاندیدا می شوند و چه تعداد از افرادی که کاندیدا می شوند صلاحیتشان تائید میشود؛ اینها موضوعاتی است که نمی توان بدون درنظر گرفتن آنها تصمیم گیری کرد. مضاف برآنکه امروز مسئله کشور و منافع ملی بر مسائل جناحی اولویت دارد. لذا باید با عنایت به مسائل ملی درمورد مسائل جناحی تصمیم بگیریم و یادمان نرود که این گونه مسائل، موضوعاتی اقتضایی است؛ بدین معنا که باید بر اساس شرایط زمانی و آرایش سیاسی احزاب تصمیم گیری شود.
آنچه امروز بیش از هرچیز به آن نیازمندیم این است که اصلاح طلبان باید انسجام خود را حفظ کنند و همان روندی که از سال ۹۲ آغاز و تا امروز ادامه داشته است را همچنان استمرار ببخشند. ما سال ۹۲ با اعتدالیون و آقای روحانی ائتلاف کردیم و آن ائتلاف را در سال ۹۴ تکرار کردیم و امروز از آنچه انجام دادیم پشیمان نیستیم؛ اما ضعفهایی دارد که باید آن ضعف ها برطرف شود.
این نقاط ضعف چیست و چگونه قرار است برطرف شود؟
ما نمایندگانی را که در ائتلاف بودند دائما رصد می کنیم و نتیجه این رصدها در تصمیمات آینده تاثیرگذار خواهد بود. مضاف بر آنکه ارزیابی در این رابطه هم زود است. چراکه تازه یک سال از عمر مجلس دهم می گذرد و در این مدت کوتاه نمی توانیم حکم بدهیم که آیا این نمایندگان را در لیست ائتلافی قرار خواهیم داد یا خیر. به هر صورت یکسری توافقات در زمینه پیگیری مطالبات و حقوق مردم و همینطور اهداف اصلاح طلبی و ... مطرح شد که میزان توجه به آنها و حرکت در مسیر تحقق آنها مورد ارزیابی قرار می گیرد و نهایتا در نزدیکی انتخابات اصلاح طلبان نتیجه بررسی خود را ارائه خواهند کرد.
از یک طرف بحث عهدشکنی ها مطرح می شود که عمده گلایه اصلاح طلبان هم از همین ناحیه است و از سوی دیگر زمزمه های اختلافات درون جناحی به گوش می رسد. چقدر این عهد شکنی و این اختلافات می تواند به جایگاه و سرمایه اجتماعی جریان اصلاحات لطمه بزند؟
ما یک تجربه تاریخی و بسیار مهم داریم که به موضع گیریهایمان در سال ۸۴ برمی گردد. در آن مقطع شکاف و تشتت و توقعات زیاد از یکدیگر، موجبات شکست اصلاح طلبان را فراهم کرد. به این معنا که ۷۰ درصد آرا به سبد اصلاح طلبان ریخته شد؛ اما این آرا بین آقایان هاشمی رفسنجانی، مهدی کروبی، مصطفی معین و مهرعلیزاده تقسیم شد و این تقسیم آرا، دولت را به دست اصولگرایان و ریاست جمهوری هشت ساله احمدینژاد سپرد.
از سال ۹۲ دیگر این اشتباه تکرار نشد و با وجود آنکه انتقادات بسیاری نسبت به انتخاب لیست مجلس و شورای شهر مطرح بود، اما باعث نشد تا اصلاح طلبان به سمت لیستهای موازی حرکت کنند. ما نباید فراموش کنیم منافع کلی اصلاح طلبی مهمتر از آن است که به این بپردازیم چه کسی در لیست قرار دارد و چه کسی بیرون مانده است. باید دائما به این بپردازیم که آیا افرادی که در لیست قرار گرفته اند در راستای مطالبات مردم و پیگیری حقوق آنها گام برمی دارند یا خیر؟ چرا که مهمترین اصل، اعتماد مردم به جریان اصلاحات است. اگر مردم اعتمادشان را از دست بدهند و از اصلاح طلبان مایوس شوند، ما چه ائتلاف داشته باشیم چه نداشته باشیم، شکست می خوریم.
بنابراین به جای آنکه به این بپردازیم سهممان در دولت و مجلس چقدر بوده است؛ باید ببینیم چقدر در جهت مطالبات گام برداشته شده است چراکه پاشنه آشیل ما آنجایی است که مطالبات برآورده نشود.
قطعا بررسی مطالبات مردم یک وظیفه حزبی و تشکیلاتی است؛ اما امروز اختلافات هم یک زنگ خطر برای جریان اصلاح طلبی نخواهد بود؟ آیا آن را احساس نمی کنید حتی برخی بحث کبرسیاسی در این جناح را مطرح می کنند؟
این خطر وجود دارد که اصلاح طلبان احساس کنند همواره حمایت مردم را خواهند داشت و دیگر نیازی به حفظ انسجام نیست. یعنی همان اتفاقی که سال ۸۴ رخ داد. این تهدیدی است که وجود دارد. اما امروز باید گفت با وجود اختلاف نظرها در شرایط فعلی، این جریان دارای یک وفاق است و در بزنگاههای عملیاتی، یکدست عمل خواهند کرد. یادمان نرود ما دارای یک حزب یک پارچه نیستیم به این معنا که یک دبیرکل واحد داشته باشیم و همه پشت سر آن حرکت کنیم. بلکه اصلاحات یک گفتمان است و در این گفتمان مباحث و ایدههای مختلفی مطرح می شود که به معنای انشقاق نیست.
در کنار تمام این مباحث امروز پدیده اصلاح طلبان بدلی هم مطرح می شود. این چقدر می تواند به جریان اصلاحات ضربه بزند؟
این موضوع باز به بحث عملکرد برخی از نمایندگان برمی گردد؛ یعنی تعدادی از نمایندگان در جریان انتخابات خود را اصلاح طلب معرفی کردند و در قامت اصلاحات ظاهر شدند. اما بعد از آنکه به مجلس آمدند، تعهدات خود را فراموش کردند. یعنی فقط شکل و قیافه اصلاحات به خود گرفتند. یا برخی احزاب و افرادی که سابقه چندانی در جریان اصلاحات ندارند، به دلیل گرایش عمومی به سمت اصلاح طلبی آنها نیز به این سمت متمایل شده اند. بر این اساس است که برخی دوستان بحث اصلاح طلبان بدلی را مطرح می کنند. اما این موضوعات به نظرم معضل بغرنجی محسوب نمی شود که بخواهیم آن را مطرح یا بزرگ کنیم یا بیش از موضوع پیگیری مطلبات مردم به آن توجه کنیم.
بخشی از اقبال مردم به گرایش چپ ناشی از مطالباتی است که مطرح شد و جریان اصلاحات داعیه حمایت و تلاش برای محقق شدن آنها را دارد. با این توصیف گفته می شود برخی بی توجهیها به همین مطالبات موضوع "عبور از دولت" را تقویت کرده است؟
بحث عبور از روحانی به هیچ عنوان در جریان اصلاحات مطرح نیست و اساسا این مباحث را به نفع اصلاح طلبی و منافع ملی کشور نمی دانیم. لذا با وجود انتقاداتی که مطرح می شود؛ هیچگاه چنین مباحثی حتی در میان جمع افرادی که سابقه طولانی در جریان اصلاح طلبی دارند و از دولت آقای میرحسین موسوی با عنوان تشکلات خط امام و جریان چپ شناخته می شدند، نیز چنین بحثی مطرح نیست. طرح این موضوع را به ضرر کشور و آینده اصلاحات می دانیم. این موضوعات ممکن است به عنوان سهمخواهی مطرح شود که باز به سود اصلاحات نخواهد بود.
- 10
- 5