تغييرات و زلزلههاي سياسي در روابط بين كشورهاي مختلف در آرايش سياسي كشورها بيتاثير نخواهد بود. به همين دليل بود كه بسياري از فعالان سياسي از تاثير برجام بر انتخابات رياستجمهوري اخير ميگويند. توافقنامه برجام در شرايطي بسته شد كه تحريمهاي بينالمللي اثرات مخربي را در حوزه اقتصادي به وجود آورده بود و در حوزه سياست خارجي نيز چالشهاي گستردهاي در روابط ايران با كشورهاي مختلف به وجود آمده بود. الهه كولايي، فعال سياسي اصلاحطلب معتقد است كه به بنبست كشاندن برجام از طرف امريكا ميتواند به هر حال آثار مخربي را بر روند تحولات داخلي و ترميم رشد و توسعه در كشور داشته باشد.
البته به دليل ويژگيهاي منحصر به فرد كشور ايران همچنان فرصتهاي گوناگوني پيش روي ما قرار دارد تا بتوانيم در برابر فشارهاي ناشي از اين تغيير رفتار دولت امريكا به گونهاي مناسب رفتار خود را تنظيم كنيم. اين استاد دانشگاه البته تاكيد دارد كه بدون شك در جامعه ايران اين واقعيتها مورد توجه مردم قرار دارد اما در سطح جامعه سياسي اين نگراني وجود دارد كه افزايش افراطگرايي در سطح سياست بينالمللي اين جريانها را در داخل كشور هم تقويت كند.
تبعات داخلي سنگاندازيهاي اخير امريكا به برجام در حوزه سياست داخلي چه خواهد بود؟ از آنجايي كه مهمترين وعده آقاي روحاني در حوزه برجام بوده است و موفقيت او در اين حوزه بر افكار عمومي تاثير زيادي داشت، بد عهديهاي امريكا چه پيامدهايي خواهد داشت؟
بدون ترديد شرايط كنوني به دنبال تجربه تحريمهاي ناعادلانهاي كه در طول سالها بر ملت ايران تحميل شد، به وجود آمد. آثار گسترده و زيانبار آن بر روند رشد و توسعه كشور ايجاب ميكند تا امروز مساله برجام مورد توجه قرار گرفته و در انتخاب راهكارهاي لازم براي مقابله با تهديدات عليه برجام دقت لازم صورت بگيرد. در واقع گرد آمدن همه جريانهاي ضدايراني پيرامون دولت ترامپ و عزمي كه او براي به بنبست كشاندن توافق هستهاي با جمهوري اسلامي دنبال ميكند، اهميت پرداختن به واقعيتهاي داخلي، منطقهاي و بينالمللي را بيش از پيش آشكار ميكند.
به ويژه با در نظر گرفتن نيازهاي داخلي كشور و معضلات اقتصادي و اهميت ايجاد همكاريهاي بينالمللي و روند همكاريهاي شكل گرفته با اروپا، چين و روسيه و كشورهاي ديگر جهان، اين سياست اهميت پيدا ميكند و به بنبست كشاندن برجام از طرف امريكا ميتواند به هر حال آثار مخربي را بر روند تحولات داخلي كشور و ترميم رشد و توسعه در كشور داشته باشد.
البته به دليل ويژگيهاي منحصر به فرد كشور ايران همچنان فرصتهاي گوناگوني پيش روي ما قرار دارد تا بتوانيم در برابر فشارهاي ناشي از اين تغيير رفتار دولت امريكا به گونهاي مناسب رفتار خود را تنظيم كنيم. نميتوان از ياد برد كه نقش امريكا و تاثيرش در تنظيم روابط با كشورهاي اروپايي و حتي چين و روسيه ميتواند ابعاد مختلف اين توافق را به هر حال تحت تاثير قرار دهد. به نظر ميرسد وظيفه مبرم دستگاه ديپلماسي كشور ما در شرايط كنوني استفاده از همه ابزارها براي دفع تهديدات برآمده از اين تغيير رفتار ايالات متحده امريكا است.
بايد در نظر داشت كه ظرفيتهاي گوناگوني كه همچنان در كشور ما وجود دارد ميتواند در يك رويكرد واقعگرايانه سياستهاي منطقهاي و بينالمللي كشور را در جهت تامين منافع مردم ايران شكل دهد اما بدون ترديد بايد به آثار مخرب و ويرانگر اين تغيير رفتار توجه داشت. ضمن اينكه واقعيتي بايد بيشتر مورد توجه دولت امريكا قرار بگيرد و آن وزن و تاثيرگذاري غير قابل انكار ايران در منطقه غرب آسيا است. به ويژه امروز كه تهديد داعش و افراطگرايي مذهبي در اين منطقه بهطور جدي احساس ميشود و آثار خود را به نمايش ميگذارد، دستگاه ديپلماسي كشور ميتواند از اين مزيتها براي مقابله با تهديدي كه از سوي دولت امريكا متوجه ملت ايران شده، بهرهگيري كند. در اين زمينه بدون ترديد استفاده از افكار نخبگان دانشگاهي، ظرفيتهاي علمي و پژوهشي در كشور ميتواند دستگاههاي ذيربط را در ايفاي وظايف خود كمك كند.
بد عهدي امريكا در برجام چقدر ميتواند در قدرت گرفتن نيروهاي مخالف دولت در ايران موثر باشد؟ آيا اين احتمال وجود دارد كه نيروهاي مخالف دولت در آينده بتوانند نظر افكار عمومي را به اين دليل به خود جلب كنند؟
با توجه به فاصله نه چندان زيادي كه از اجرا و پيگيري سياستهاي روياگرايانه دولت پيشين در كشور ميگذرد، به نظر ميرسد كه اينگونه جهتگيريها و شعارها بين اكثريت مردم ايران طرفدار زيادي نداشته باشد اما به هر حال تخريب اين شرايط ميتواند دست نيروهاي افراطي را در داخل كشور بازتر بگذارد تا در جهت ترويج و تبليغ ديدگاههاي خود گام بردارند.
با در نظر گرفتن تجربه هشت سال پيش از دولت اعتدال تكرار اين نوع رويكردها پاسخگوي نيازهاي كشور نيست و نميتوان با انكار واقعيتهايي كه پيش از آن ويرانگر بودن و غير سازنده بودن خود را اثبات كرده، دوباره به دنبال همان رويهها و شعارها حركت كرد. بدون شك در جامعه ايران اين واقعيتها مورد توجه مردم قرار دارد اما در سطح جامعه سياسي اين نگراني وجود دارد كه افزايش افراطگرايي در سطح سياست بينالمللي اين جريانها را در داخل كشور هم تقويت كند.
آيا دستاوردهايي كه ايران در حوزههاي اقتصادي و روابط بينالملل داشته از بين ميرود يا برخي از آنها را بهطور مشخص تحت تاثير حضور امريكا در برجام نميدانيد؟
توافق برجام نه يك توافق دوجانبه بين ايالات متحده و ايران بلكه يك توافق چندجانبه بينالمللي است. به ويژه در شرايطي كه كره شمالي سياستهاي مخرب خود را در مورد گسترش سلاحهاي هستهاي دنبال ميكند، مزيت اين الگو براي بسياري از بازيگران بينالمللي آشكار شده است. ضمن اينكه در داخل امريكا افراط گرايي دولت ترامپ حتي از سوي همحزبيهاي او در داخل حزب جمهوريخواه نيز حمايت نميشود.
اين مساله است كه باعث شده تا يك فرصت مناسب براي كشور به وجود بيايد. اگر اين فرصت به درستي مورد بهرهبرداري قرار گيرد، ميتوان به تهديدهاي ايجاد شده از سوي امريكا پاسخ مناسب داد. در شرايطي كه كشور نيازمند بهبود روابط با جامعه جهاني است و بازيگران مختلف بينالمللي نيز مشتاق حضور ايران در عرصههاي بينالمللي هستند، اين فضا را بايد حفظ كنيم. بايد مانع شويم تا راديكالها و جنگسالاران در امريكا سياستهاي خود را بر ما تحميل كنند و ما در سناريويي بازي نكنيم كه آنها براي ما نوشتهاند.
موضع اصلاحطلبان در چنين شرايطي چه ميتواند باشد؟
اصلاحطلبان همچون گذشته سياست خود را بر دفاع از مواضع تامينكننده منافع ملي كشور ادامه خواهند داد. دفاع از مصالح و منافع ملي راهبرد اصلي فعاليتهاي اصلاحطلبان را شكل خواهد داد. بنابراين در شرايط افزايش فشارهاي عمومي اصلاحطلبان ضرورتا حفظ و تقويت انسجام داخلي را هدف قرار ميدهد. اين نكته غيرقابل چشمپوشي است كه آنچه كه در طول چهل سال گذشته باعث قدرت كشور ما بوده است،
حمايت مردم و پشتيباني آنان در صحنه تحركات سياسي كشور بوده است كه نماد آن در انتخابات جلوهگر ميشود. بر همين اساس اصلاحطلبان تلاش خود را براي جلب حمايت مردم و پايدار كردن آن در پرتو تامين مطالبات آنان از طريق ايجاد سياستها و برنامههاي مناسب بايد قرار دهند. بدون ترديد در اين مبارزه و رويارويي تقويت انسجام داخلي و تقويت رضايت عمومي ميتواند بهترين زمينه را براي سربلند بيرون آمدن از چنين شرايطي به وجود آورد.
مريم وحيديان
- 18
- 1