به گزارش نامه نیوز، دولت روحانی از آغاز کار در سال ۹۲ تمام توان خود را معطوف به گرهگشایی از پرونده هستهای کرد و زمان بسیاری برای توافق با اعضای ۱+۵ صرف کرد. این امر در چهارساله گذاشته مورد انتقاد قرار گرفته است و بسیاری از مخالفان دولت بارها و بارها مهمترین دستاورد دولت یعنی برجام را «هیچ» شمردهاند.
اکنون که آمریکا با قانون کاتسا و اعمال تحریمهای جدید آب را گلآلود کرده؛ بسیاری از مخالفان به فکر ماهیگیری افتادهاند. این درحالی است که مقامات مسئول، سیاستمداران و کارشناسان تاکید میکنند که این بزنگاه تنها و تنها وقت فکر کردن به منافع ملی است. از همین رو دولت و سپاه با هم همراه شده تا به آمریکا نشان دهند که این سوی میدان هرچه هست، وحدت است. فعالان سیاسی نیز معتقد هستند که رویکرد مقامات باید الگوی جریانات سیاسی باشد.
عباس سلیمی نمین فعال سیاسی اصولگرا یکی از این افراد است که علیرغم وارد دانستن برخی انتقادات به برجام، تاکید میکند اکنون زمان هجمه به دولت نیست. او معتقد است که مردم رویکرد غیر منطقی مخالفان و منتقدان صد درصدی برجام را نمیپسندند.
از بین رفتن برجام چه تعباتی در سیاست داخلی خواهد داشت؟
قطعا باید از این میزان رشد برخوردار باشیم که این امر را به یک چالش داخلی تبدیل نکنیم. وقتی آمریکاییها در این حد نقض عهد میکنند؛ ما باید تلاش کنیم وحدت و انسجام درونی را حفظ کنیم. آمریکاییها یک توافق بینالمللی که بعد سالها به دست آمده را نقض میکنند لذا ما باید اهتمام لازم را به خرج داده و افکار عمومی جهان را متوجه این بدعهدی کنیم. اصلیترین وظیفه ما این است که به جای پرداختن به برخی ضعفهای برجام به نشان دادن چهره آمریکاییها به دنیا فکر کنیم.
به نظر من حتی اگر هیات مذاکره کننده ایران هیچ ضعفی در انعقاد این پیمان نداشت، باز هم آمریکا نقض عهد میکرد. اکنون ترامپ صراحتا میگوید که متعهد به تعهدات دولت قبل از خود نمیداند. این نقض عهد واضحی است چون ما با یک حکومت پیمان بستهایم نه یک فرد. طبیعتا دولت بعد از او باید به پیمان پایبند باشد.
سوال من این است که بعد از نقض عهد آمریکاییها و شکست برجام، گروه های سیاسی در داخل کشور چه واکنشی نشان خواهند دارد؟ به هر حال این امر به تضعیف دولت روحانی منجر میشود؛ مخالفان دولت چقدر از این امر منتفع خواهند شد؟
پایبندی به مصالح ملی حکم میکند که در این نوع مسایل به منافع گروهی فکر نکنیم. مشخص شدن یک ضعف یا ایراد دولت نباید دستاوزیر بهرهبرداری حزبی و گروهی شود. به نظر من هرگز نباید چنین کنیم.
قطعا منافع ملی در اولویت است اما نمیتوان کتمان کرد که شکست برجام (در بدترین حالت فرضی) تبعاتی در سیاست داخلی دارد.
حتما تبعات دارد اما این به معنی آن نیست که نوک حمله تبلیغات را به جای پیمانشکنان بین المللی متوجه دولت خودمان کنیم. این موضوع تجربهای است و از این پس باید سیاست دقیقتر و حساب شده تری در مقابل اروپاییها و امریکاییها اتخاد کنیم.
این نوع برخودی که شما میفرمایید خیلی ایدهآلتر است. به هر حال دولت روحانی از ابتدای کار در موضوعات مختلف مورد نقد قرار گرفته و سیاست خارجی یک از این موضوعات است. شما میخواهید باور کنیم که اگر دولت مهمترین دستاورد دیپلماسی خود را ببازد؛ گروه های مخالف دولت، از این فرصت برای کسب منافع جناحی گذشته و منافع ملی را در الویت قرار میدهد؟
قطعا باید اینگونه عمل کند. این خود یک شاخص برای ارزیابی جریانات سیاسی است و نشان میدهد که این جریانات در مقاطع حساس مصالح خود را در نظر میگیرند یا مصالح عمومی را. به نظر من این یک بحث ایدهآلی نیست بلکه یک شاخص مهم است. همانطور که فرمانده محترم سپاه در کنار وزیر محترم خارجه قرار گرفته و گفتند که ما متحد و متفق هستیم؛ احزاب سیاسی نیز باید این رفتار را الگو قرار داده و همین طور رفتار کنند. در این شرایط همه باید دست به دست یکدیگر داده و برای افکار عمومی یک صفحه جدید باز کنند.
پیشبینی شما این است احزاب و گروه های مختلف داخلی اینطور رفتار میکنند؟
نه الزاما، خیلی از گروههای سیاسی هستند که از نوک دماغ خود فراتر را نمی بینند. بنابراین آنها بر اساس رویکردی که من میگویم عمل نمیکنند، کما این که تا کنون نکردهاند. در گذشته نیز نمیبایست کلیت برجام را نقد میکردیم اما برخی این کار را کردند. به جای اینکه ایرادها را بگویند و به صورت مصداقی صحبت کنند، کل برجام را رد کنند. باید اجازه دهیم که تجربیات ملی در مواجه به قدرتهای به ناحق مسلط بر جهان بیشتر شود اما برخی به جای این کار کل مذاکرات و به خصوص تیم مذاکره کننده ایرانی را زیر سوال بردند.
به همین خاطر بود که رهبری بارها مجبور شدند از تعابیر بسیار بسیار مثبتی مثل «پاک»، «سالم» و «پایبند به مصالح ملی» استفاده کنند. رهبری از تعابیری استفاده کردند که در گذشته در مورد کمتر کسانی استفاده کرده بودند. دلیلاش این بود که برخی به جای بیان ایرادها شاکله گفتوگو کنندگان و اصل مذاکره را مورد هجمه قرار میدادند.
این درست نبود. الان هم عزیزان میتوانند بگویند که مثلا اگر ما این جمله را در متن توافقنامه میاوردیم آمریکایی ها بیشتر هزینه میدادند. این کار خوبی است . این یعنی نگاه کارشناسی داشتن و دفاع از منافع ملی اما زیر سوال بردن کل دولت به خاطر مذاکرات کاری است قطعا برخلاف مصالح ملی. حتی اگر انتقادی نیز بر دولت داشته باشیم الان وقت بیان آن نیست. به نظر من الان باید ملت با تمام توان یکپارچه شود و با یک زورگویی تاریخی مواجه شود.
اجازه دهید این بحث «باید چطور رفتار کنیم» را کنار بگذاریم. گروه ایرادگیری که به قول شما از نوک دماغاش بیشتر را نمیبیند؛ در صورت خروج ترامپ از برجام یا اجرای قانون کاتسا و تحریم سپاه چه واکنشی نشان میدهد و در نتیجه واکنش تند خود چه بازخوردی از جامعه و مردم میگیرد؟
اینکه چه واکنشی نشان می دهد را نمیتوانم پیشبینی کنم. تا کنون خیلی از اصولگرایان برخورد منطقی داشته اند و برخی از اصولگرایان نیز برخورد دقیق و سنجیدهای نداشته اند. کما اینکه اصلاح طلبان نیز همین طور رفتار کرده اند.
برخی اصلاح طلبان حاضر نبودند که کمترین ایراد به توافقنامه را بپذیرند و آن را بسیار ایدهال دانستند. آن ها نیز افراطی و غلط عمل کردند. ضمن اینکه هنوز نتیجه پایبندی آمریکاییها به این توافق روشن نشده بود و برخی میخواستند در مورد همه موضوعات با آمریکاییها گفت وگو کنیم.
در واقع اصلاحطلبان نیز به نوعی برخوردهای ناروا در مورد برجام داشتند. من امیدوار هستم که در شرایط فعلی منطقیتر عمل کنیم. اینکه برخی از آدمهای غیر منطقی در دو جناح این کار را انجام می دهند یا نمیدهند قابل پیشبینی نیست اما میتوان امیدوار بود که سنجیده عمل کنند.
اما سوابق گروههای سیاسی و نوع برخورد آنها با مسایل در مقاطع حساس سبب میشود که بتوانیم تا حدودی رفتار احتمالی آنها را حدس بزنیم؟
بله، در سالهای گذشته نیز با وضعیتهای اینچنینی مواجه بودیم. بحث مکفارلین که طرح شد، برخی میخواستند این رسوایی را متوجه دولت کنند اما با نهیب امام مواجه شدند و مساله تمام شد.
به رویکرد رهبری در مقابل منتقدان مذاکره کنندگان اشاره کردید. به نظر شما در صورت شکست برجام نیز رهبری در مقابل منتقدان به همین نحو از دولت حمایت می کنند؟
قطعا اگر حمایت رهبری در این زمینه نبود، اصلا این توفیقات را کسب نمیکردیم. اکنون ما یک توفیق بزرگ داشته ایم.این توفیق همان کسب تجربه است. تجربه اندوزی را کم اهمیت ندانیم. جوانان ما در ارتباط با امریکا بر اساس تبلیغات صدای آمریکا قضاوت می کردند. شناخت ما از امریکا مبتنی بر تبلیغات رسانهای آنها بود اما امروز جوانان به یک قضاوت دقیق می رسند و میبینند که آمریکا با این همه ادعای قانونگرایی و احترام به حقوق ملتها چطور از یک توافق بینالمللی خارج میشود و حقوق ملتها را نقض میکند.
بنابراین منافع بسیار زیادی برای ما داشت. دست کم در عرصه شناختی. نباید به هیچ وجه این عرصه را مخدوش کنیم. یعنی نباید اجازه دهیم که آرامش در جبهه داخلی بهم بخورد. جوانان باید خودشان به یک قضاوت درست از غربیها برسند و بدانند که غرب امکانات اقتصادی خود را طی سالها با تاراج و زیرپا گذاشتن اصول بشری به دست آورده اند.
میفرمایید که تجربیات ارزشمندی به دست آوردهایم و ملزم هستیم بر اساس منافع ملی با مسایل برخورد کنیم. در عین حال گروههای تندرویی وجود دارند که ممکن است این شرایط را درک نکرده و کما فی سابق به دنبال منافع گروهی خود باشند. به نظر شما این گروهها بعد از حملات تند خود به دولت چه سرانجامی خواهند داشت؟ از ضعف دولت استفاده کرده و قدرتمندتر میشوند یا توسط جامعه و مردم به خاطر رفتار نسنجیده طرد میشوند؟
طبیعتا شناختی نسبت به آنها حاصل میشود. امروز نیز بسیاری از نیروهای تندرو جریان اصولگرا و اصلاح طلب مورد پسند نیستند، بعد از عبور از این شرایط نیز در مورد گروه های سیاسی بر اساس رویکرد آنها با این موضوع قضاوت میشود و شناختی از آن ها به دست میآید. البته برخی در داخل کشور علیرغم بدعهدیهای آمریکا هنوز از آن دفاع میکنند. به نظر من اینها نیز عناصر تندرویی هستند که شناخت نسبت به آنها حاصل خواهد شد.
بنابراین اعتقاد دارید که مدافعان و مخالفان مطلق بازنده این بازی هستند؟
قطعا همینطور است زیرا رفتار آن ها در چارچوب منافع ملی نیست و این قطعا به زیان آنها خواهد بود. البته همه این حرفها به معنی آن نیست که برجام بدون ایراد باشد. قطعا برجام ایراداتی دارد و دولت روحانی میتوانست توافقنامهای قویتر تنظیم کند. به هر حال به اندازه توان خود کار کردند و برخی جاها نیز اشتباه داشتند اما این دلیل بدعهدی امریکاییها نیست. به همین خاطر باید شرایط حساس را درک کرد و به جای انتقاد از دولت به منافع ملی فکر کرد.
- 12
- 1