به گزارش نامه نیوز، سخنرانی اخیر ترامپ و مواضع ایالات متحده در مورد برجام و سپاه پاسداران کافی بود تا فعالان سیاسی از هر دو جریان سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا در پیام هایی مشابه بر او برتازند. استفاده از واژه جعلی خلیج ع.ر.ب.ی نیز کار تمام کرد. بسیاری از مقامات مسئول و فعالان سیاسی فارغ از نگاه ها و گرایش های سیاسی خود به ترامپ اعتراض کرده و از وحدت و انسجام ایجاده شده در داخل کشور ابراز خرسندی کردند.به نظر می رسد گروه ها و جریان های سیاسی دو راه پیش رو دارند.
یا باید از همدلی ایجاد شده بهره برده و برای افزایش منافع حاصل از توافق هسته ای بکوشند و یا سراغ حرف های همیشگی رفته و منافع گروهی خود را بر منافع ملی ارجحیت دهند. بسیاری از تحلیل گران و کارشناسان سیاسی اعتقاد دارند که این یک بزنگاه مهم است و سیاسیون عاقل می دانند که بر مبنای رفتار خود در این شرایط ارزیابی خواهند شد، لذا تدبیربه خرج داده و راه نخست را در پیش می گیرند. احمد شیرزاد نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی و فعال سیاسی اصلاح طلب یکی از افرادی است که امید دارد ؛ عدو سبب خیرشده و ایرانیان از این فرصت به بهترین شکل بهره خواهند برد.
*به نظر شما در روزهای آتی جریان های سیاسی مخالف دولت چه موضعی در مورد برجام اتخاذ می کنند؟ وضعیت کنونی به تندروها کمک می کند که از این فرصت بهره برداری سیاسی کنند؟
خوشبختانه اتفاقی که افتاد به نفع یک گروه سیاسی تمام نشد و اتفاقا برعکس، به نفع وحدت جامعه سیاسی کشور بود. این یک از معدود مواردی است که تقریبا مواضع سیاسی دو جناح اصلی کشور خیلی به یکدیگر نزدیک است. انتظار هم همین بود. وقتی پای منافع ملی در کار باشد، همه باید دست به دست یکدیگر دهند. اکنون که ایران به طور یکپارچه توسط یک رئیس جمهور ستیزه جو و نامعقول و نامتعارف در آمریکا تهدید می شود، طبیعی است که دو جناح اصلی سیاسی مواضع نزدیک به هم را اتخاذ کنند.
*فکر می کنید تندروها و دلواپسان که دنبال فرصت برای تخریب دولت بودند از این فرصت خواهند گذشت و برای سوءاستفاده تلاش نمی کنند؟
شخصا قبل از سخنرانی آقای ترامپ نگران این بودم که روزنامه های تندروی اصولگرا چطور موضع گیری می کنند. تصور می کردم آن ها می گویند حالا که آمریکا اینطور شاخ و شانه می کشد، ما نیز باید پیش دستی کرده و از برجام خارج شویم. جای خوشحالی است که این رویکرد را نداشتند. آن ها عاقلانه رفتار کردند و به همین خاطر فکر می کنم هیچ اتفاقی نیفتاد که در داخل کشور به یک مناقشه تبدیل شود.
در حال حاضر مناقشه میان جناح های سیاسی در آمریکا است. آن ها در حال گفت وگو هستند و اختلاف دارند که بعد از خروج از برجام با حیثیت از دست رفته آمریکا چه کنند. بین آمریکایی ها و اروپایی ها نیز چنین کشمکشی وجود دارد. در این فضا ما نباید صحنه سیاست داخلی را به چالش بکشیم. در عوض باید از وحدت گفتمانی ایجاد شده و پیام های مشابه استفاده کرده و طرف مقابل را متقاعد کنیم تا بداند که در اگر ایران را تهدید کند با یک جناح طرف نیست و همه احزاب، گروه ها و افراد در مقابل او متحد می شوند. آن ها باید بدانند که کل سرمایه سیاسی ایران در مقابلشان است و کسی با دست گل به استقبال نیروهای تجاوزگر نمی رود. ارسال این پیام به آن ها بسیار اهمیت دارد و در شرایط موجود با اختلافات دیدگاهی و تاکتیکی را کنار گذاشت. این اختلافات را منکر نمی شویم اما اصرار داریم که در این موضوع خاص دلیلی برای دوگانگی سیاسی وجود ندارد.
*برخودهای منطقی تر از انتظار جناح تندرو به خاطر رسیدن به یک بلوغ سیاسی است؟
فکر می کنم مدیریت کلان سیاسی کشور در این موضوع خاص آن ها را مهار کرده است. آن ها از طریقی کنترل شده اند و به نوعی این پیام یا تذکر را دریافت کرده اند که شکستن وحدت ملی در این قصه شوخی بردار نیست. از همین رو شاهد بودیم که سخنرانی خوب رئیس جمهور بعد از حرف های ترامپ با استقبال همه رسانه ها مواجه شد. این رویکرد خوبی است که به دیپلمات های ایرانی کمک می کند که تحرکات قوی و مناسبی داشته باشند.
*چه چیزی در شرایط مضر است و وحدت مورد اشاره را بهم می زند ، چیست؟
اولین موضوعی که سم به حساب می آید ایجاد تنازع و کشمکش نابجا است. درگیری بر سر مسایلی که استراتژی ملی ما در مقابل آمریکایی ها است، خیل مضر است . اضافه بر این اتفاقات عجیبی که بهانه به دست آمریکایی ها بدهد نیز سم به حساب می آید.
*حفظ انسجام و عدم تکرار ماجراهای دردسرساز کافی است تا از این شرایط عبور کنیم؟
به نظر من یک سم دیگر نیز وجود دارد و آن این است که متوجه اهمیت رابطه خود با اروپایی ها ، روس ها و چینی ها نباشیم. منظور این نیست که به خاطر جلب حمایت آن ها باج دهیم اما باید بدانیم که پیروزی سیاسی بزرگ در مقابل آمریکایی ها ارزش هزینه کردن دارد. تصمیم گیرندگان سیاسی باید به این مساله توجه کنند.
*لطفا این «هزینه کردن» را شفاف تر توضیح دهید؟
در گذشته نیز این کار را کرده ایم. به عنوان مثال وقتی آمریکا تحریم کرده بود توانستیم با امضای قرداد با توتال فرانسه در پارس جنوبی، تحریم را بشکنیم. در آن قرارداد مقداری هزینه اضافه پرداختیم و اگر کسی بررسی کند روشن می شود که از نظر اقتصادی تا حدی هزینه اضافه پرداختیم. روشن است که وقتی یک شرکتی می خواهد فضای تحریمی را بشکند، مطالبات بیشتری داد.
اکنون نیز اگر همت کرده و سریعا قرارداد هایی با اروپایی ها ببندیم برنده خواهیم بود. ولو با پرداخت قدری پرداخت اضافه . البته در حدی که به منافع ملی لطمه وارد نشود. این به معنی باج دادن نیست و به معنی تلاش برای پیروزی در یک مبارزه سیاسی است. اگر بتوانیم ظرف مدت یکی دو ماه آینده که کشمکش در کنگره آمریکا ادامه دارد چند قرارداد مهم را به انجام برسانیم در واقع گام مهمی برداشته ایم.
*شما به اشتباهات گذشته اشاره کردید. آیا می توان موضع گیری عاقلانه مخالفان دولت در شرایط موجود را تا حدی ناشی از آن دانست که متوجه اشتباهات گذشته خود شده اند و می دانند که تیم مذاکره کننده در فضای ناشی از اشتباهات آنان مذاکره می کرد.
فکر می کنم در این فضا تحلیل نکنیم. الان زمان گلایه های گذشته نیست. از وحدت نظر حاصل شده باید استفاده کرد و وقت آن نیست که به دنبال تسویه حساب های قبلی باشیم. گذشته گذشته است. در مورد خیلی چیزها می توان اما و اگر مطرح کرد. مثلا اگر دولت اوباما را قدر می دانستیم و تلاش می کردیم در مسیر تنش زدایی با آمریکایی ها دو گام جلوتر برویم، شاید وضعیت خیلی بهتر از حالا بود. یا مثلا اگر برجام ۶ ماه دیرتر به نتیجه می رسید، همین دستاورد های کنونی و تاییدات آژانس بین المللی را نداشتیم و اوضاع پیچیده تر می شد. به هر حال گذشته را نمی توان تغییر داد و باید با نگاه به آینده از سمومی که وضعیت را بدتر می کند؛ پرهیز کنیم.
- 12
- 2