اولین فرمانده نیروی انتظامی تهران میگوید "آیتالله مهدوی در اواخر عمرشان تأکید داشتند که خدمات سه نهاد انقلابی را جمعآوری کنیم تا در یادها فراموش نشود: کمیتههای انقلاب، مسجد جلیلی و دیگری هم ستاد پشتیبانی و امداد امام در جنگ شهرها".
وی که از سال ۴۲ در مسجد جلیلی در کنار آیتالله مهدوی بود، کتاب خاطرات سرخ را نوشته که به تشریح عملکرد ستاد پشتیبانی و امداد امام میپردازد. در سال ۱۳۶۲ پس از بمباران شهرها توسط رژیم بعثی عراق و مشکلات و فجایعی که به وجود آمد، امام خمینی در حکمی آیتالله مهدوی را مامور تشکیل این ستاد کردند.
سردار آیت گودرزی که به "سردار آیت" معروف است، این روزها مشغول ثبت و ضبط خاطرات کمیتههای انقلاب اسلامی است. همان نهادی که آیتالله مهدوی ریاست آن را در روزهای ابتدایی انقلاب عهدهدار بود و او نیز عضو گروه راهبری این کمیتهها بود. او هم اکنون استاد دانشگاه علوم انتظامی است.
اولین فرمانده انتظامی تهران خاطرات نابی از آیتالله مهدوی از پیش از پیروزی انقلاب به بعد، به یاد دارد که چندی پیش پس از بازدید از باشگاه خبرنگاران تسنیم(پویا) گوشهای از آن خاطرات را در گفتوگو با تسنیم بازگو کرد که در ادامه از منظرتان میگذرد:
سردار آیت گودرزی در ابتدای این مصاحبه درباره نحوه آشناییاش با آیتالله مهدوی کنی اینگونه میگوید: پدر من سرکارگر کارگران مسجد جلیلی بود زمانی که بنای مسجد جلیلی به پایان رسید من ۶، ۷ ساله بودم و چون پدر من نذر داشت هنگام اذان هر کجایی که هست اذان بگوید، بعد از ساخت مسجد هم به عنوان خادم و موذن مسجد جلیلی انتخاب شد پدرم مرا خدمت مرحوم آیتالله مهدوی کنی آورد و گفت: میخواهم ایشان کفشدار شما باشد. حاج آقا فرمودند بگذارید مکبر ما باشد. از آن زمان مکبری ایشان را برعهده داشتم و ارتباطم تا زمان ارتحال وی ادامه یافت.
** درسی که آیتالله مهدوی به یک مشروبفروش داد
مکبر سالهای دور مسجد جلیلی یکی از ویژگیهای این مسجد را حضور افراد برجسته برشمرد و دلیل آن را اینگونه بیان میکند: افرادی که به مسجد میآمدند میگفتند ما از این شیخ (آقای مهدوی) خوشمان میآید وقتی که شخصیت مرحوم آیت الله مهدوی و رفتار اخلاقی او به گونهای بود که حتی فراد غیر مسلمان هم نسبت به او احترام خاصی قائل بودند به طور مثال وقتی از جلو یک مشروب فروشی که نزدیک مسجد بود عبور میکردند به آن فرد مسیحی سلام میکردند و این امر باعث که بعدها حاج آقا هرگاه که از مقابل مغازه وی رد میشدند، به حاج آقا سلام میکرد.
بعد از گذشت یکسال این مشروبفروش شاگردش را مامور کرده بود تا هرگاه حاجآقا از دور مشاهده میشود، کرکره مغازه را به احترام وی پایین بکشد و تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی نیز این کار را انجام میداد. این فرد مسیحی اواخر عمرش بیمار شد و پس از آنکه با نظر حاجآقا به ملاقاتش رفتم و سلام حاج آقا را به او رساندم در پاسخ گفت "حاجآقا درس بزرگی با سلام کردنش به من آموخت."
بعد از گذشت یکسال این مشروبفروش شاگردش را مامور کرده بود تا هرگاه حاجآقا از دور مشاهده میشود، کرکره مغازه را به احترام وی پایین بکشد و تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی نیز این کار را انجام میداد. این فرد مسیحی اواخر عمرش بیمار شد و پس از آنکه با نظر حاجآقا به ملاقاتش رفتم در پاسخ گفت "حاجآقا درس بزرگی با سلام کردنش به من آموخت." سوتیتر
** شرکت فرزندان ارامنه در کلاسهای تابستانی مسجد جلیلی
آیت با بیان اینکه بخشی از محدوده میدان هفتم تیر تا میرزای شیرازی فعلی ارمنینشین بود، خاطرنشان میکند: ارامنه آن منطقه هم فرزندانشان را در کلاسهای دروس تابستانی مسجد جلیلی ثبتنام میکردند چون تعریف آن مسجد را شنیده بودند با توجه به موقعیت جغرافیایی مسجد جلیلی که در نزدیکی مراکز دانشگاهی و شرکتهای بزرگ بود.
مرحوم آیت الله مهدوی کنی معتقد بود هرکس میخواهد نماز بخواند باید امکان این کار در مسجد برایش فراهم شود لذا جالباسی و چادر برای این افراد در مسجد فراهم شده بود تا نماز بخوانند فلسفه گذاشتن چادر و عبا در مساجد فعلی از مسجد جلیلی آغاز شد. پارچههای سبزرنگی که به صورت ردیفی در مساجد کنونی میاندازند نیز از ابتکارات مسجد جلیلی بود.
** ارائه بحث اقتصاد اسلامی در "مسجد جلیلی" و "حسینیه ارشاد"
عضو کمیته انقلاب اسلامی با بیان اینکه مرحوم آیتالله مهدوی کنی مباحث مختلفی را در مسجد جلیلی برای افراد بیان میکردند، یادآور میشود: ایشان بحثی تحت عنوان «اقتصاد اسلامی» داشتند که در آن دوره در دو مکان بحث اقتصاد اسلامی مطرح میشد. یکی مسجد جلیلی توسط مرحوم آیت الله مهدوی کنی و دوم در حسینیه ارشاد توسط شهید مطهری. همزمان مشروح جلسات تایپ و تکثیر میشد و یادم هست هنگامی که کتاب اقتصاد اسلامی شهید مطهری چاپ شد امام فرمودند تا آیتالله مهدوی کنی این کتاب را تایید نکردند چاپ نشود و تنها کتاب شهید مطهری بود که این حالت را پیدا کرد.
وی در ادامه میافزاید: عموم کسانی که پای مباحث مرحوم مهدوی مینشستند اساتید دانشگاهها و اعضای انجمن اسلامی مهندسین و مرحوم بازرگان بود. ایشان علاوه بر کلاسهای شرح دعای ندبه و کمیل کلاس دیگری هم تحت عنوان بررسی مسائل اجتماعی داشتند. یک سطح این کلاس عمومی و یک سطح آن خصوصی بود که با رویکرد سیاسی روزهای دوشنبهها صبح برگزار میشد و عموم شاگردان آن کلاسها بعد از انقلاب مدیران ارشد نظام شدند چراکه رویکرد اصلی حاج آقا تزبیت نیروهای کیفی برای تداوم اسلام ناب محمدی بود.
آیت با بیان اینکه جلسات درس مرحوم آیتالله مهدی کنی به ظاهری صرفاً دینی و دعا بود، تاکید کرد: آیتالله مهدوی اصرار بر کادرسازی در این جلسات داشتند لذا جلسات دینی فارغ از نگاه سیاسی نبود برای مثال ۱۵ شعبان همواره به اینکه کسی میآید تا ظلم را بردارد، تاکید داشتند. شبهای احیاء به معنای واقعی احیا میگرفتند و رژیم هم حساسیت زیادی بر مراسم احیای مسجد جلیلی داشت.
شاگرد مرحوم آیت الله مهدوی کنی در مسجد جلیلی به توجه ایشان در استفاده از افراد قابل اعتماد در دوران بروز انحرافات فکری بین بعضی مبارزین تاکید و میگوید: ایشان ۷ خصیصه را برشمردند و گفتند که پای منبر کسی بنشینید که این ۷ خصیصه را داشته باشد یک بار به ایشان گفتم فلانی ۳ یا ۴ خصیصه را دارد ایشان گفت: خدا آخرتش را به خیر کند چون معلوم نیست چه زمانی سقوط میکند و متاسفانه پس از انقلاب اسلامی بعضی از این افراد سقوط کردند.
** آیتالله مهدوی میگفت طوری مبارزه کنید که هیچگاه دستگیر نشوید
عضو کمیته انقلاب اسلامی در ادامه مصاحبه به بیان نحوه مبارزه مرحوم آیت الله مهدوی کنی در دوره ستمشاهی اشاره میکند: حاج آقا تاکید داشتند سعی کنید به گونهای عمل کنید که هیچ وقت دستگیر نشوید و اگر دستگیر شوید من از شما راضی نیستم این حرف آنقدر در ما تاثیر گذاشته بود که اگر از ما کسی به علت غفلت خودش دستگیر میشد نه اینکه کسی او را لو بدهد ما به او میگفتیم بیعرضه، چند باری هم که خود ایشان دستگیر شدند به خاطر این بود که علیه وی برخیها اظهاراتی کرده بودند.
یکی دیگر از کارهای ایشان انتقال وجه به مبارزین و خانوادههایشان بود. پول فراوانی به مسجد میآمد و توزیع میشد. ایشان با همه گروههای مبارز ارتباط داشت و یکی از خصوصیات ایشان ارتباط با همه گروهها برای آشنایی با اهداف، عملکرد و کنترل آنها بود. اما هیچ گروهی نمیتواند بگوید حاجآقا جزو ما است چرا که عضویت هیچ گروهی را نمیپذیرفت.
وی افزود: من یکبار گفتم برای مبارزه چه کنیم؟ ایشان فرمودند: علیه شاه هر کاری میتوانی انجام بده اما نه برای شخص کار کنید و نه برای گروه و خطتان همان خط امام و روحانیت در راه امام باشد. از افتخارات خیلی از بچههای مسجد جلیلی این است که عضو هیچ گروهی نشدند ولی مبارز بودند حتی زمانی هم که حزب جمهوری اسلامی تاسیس شد به ایشان برای عضویت خودمان صحبت کردیم. اما ایشان فرمودند: بگذارید من عضو شوم بعد شما عضو شوید.
** رفتوآمد سعید محسن، احمد رضایی و بخارایی به مسجد جلیلی
آیت رفت و آمد برخی چهرهها به مسجد جلیلی و ارتباط با مرحوم آیت الله مهدوی کنی اینگونه به یاد میآورد: اشخاص بسیاری آن زمان به مسجد جلیلی میآمدند از جمله اولین اعضا و بنیانگذار سازمان مجاهدین خلق مثل سعید محسن که انسان خاصی بود و شخصیت خوبی داشت یا احمد رضایی که حاجآقا او را بسیار دوست داشت.
** بخارایی شب قبل از اعدام منصور پیش آیت الله مهدوی کنی آمد
اولین فرمانده نیروی انتظامی تهران درباره رفت و آمد اعضای هیئتهای موتلفه به مسجد جلیلی هم میگوید: محمد بخارایی از اعضای هیئتهای موتلفه شب قبل از ترور حسنعلی منصور به مسجد جلیلی آمد و با حاجآقا مهدوی صحبت کرد و حلالیت طلبید و صبح فردا منصور را ترور کرد. همه ما گمان کردیم فردا قرار است به مسافرت برود که حلالیت طلب کرد و نمیدانستم که قرار است چه کار بزرگی انجام بگیرد. برخی از نفرات برتر موتلفه مانند شهید هرندی و سایر اعضای گروههای مبارز به مسجد جلیلی رفت و آمد داشتند اما تحت پوشش و اصل عدم لو نرفتن.
محمد بخارایی از اعضای هیئتهای موتلفه شب قبل از ترور حسنعلی منصور به مسجد جلیلی آمد و با حاجآقا مهدوی کنی صحبت کرد و حلالیت طلبید و صبح فردا منصور را ترور کرد. همه ما گمان کردیم فردا قرار است به مسافرت برود که حلالیت طلب کرد و نمیدانستم که قرار است چه کار بزرگی انجام بگیرد. سوتیتر
** چه کسی آیتالله مهدوی را به ساواک لو داد؟
وی به حضور نفوذیها در مسجد جلیلی هم اشاره میکند و یادآور میشود: وحید افراخته از آن جمله افراد بود که با هماهنگی ساواک چند جلسه به مسجد جلیلی آمد و با حاجآقا صحبت کرد و بعد همین مطالب را به ساواک منتقل کرد. برنامهای در مسجد طراحی شده بود که حداکثر افراد ساواکی و افراد مشکوک تا آسیبپذیری ما به کمترین سطح برسد.
آیت با بیان اینکه امام (ره) و خود مرحوم آیت الله مهدوی کنی مبارزه مسلحانه را به هیچ وجه تایید نمیکردند، میگوید: امام معتقد بود انقلاب باید از بین مردم بیرون بیاید و نه گروهکها و مطلقا مبارزه مسلحانه را تایید نمیکردند و حتی گفته بودند حق ندارید به ماموران دولت حتی یک سیلی بزنید و شاگردان ایشان هم همینطور بودند.
** ایجاد هستههای مقاومت در ماههای منتهی به انقلاب توسط آیتالله مهدوی
عضو کمیته انقلاب اسلامی با بیان اینکه مرحوم آیت الله مهدوی کنی در ماههای منتهی به انقلاب به نقل از امام (ره) دستور ایجاد هستههای مقاومت را به انقلابیون مساجد داد تا از حریم محله خودشان حفاظت کنند، درباره نحوه تشکیل کمیته انقلاب اسلامی به فرماندهی مرحوم آیت الله مهدوی کنی میگوید: شهید مطهری با بصیرت بالای خود دانست که اداره کردن کشور در شرایط حساس اول انقلاب یک انسان خاص میخواهد انسانی که دوست و دشمن به صداقت، درستی، پاکی و بیطرفی وی اذعان داشته باشند و به همین خاطر شهید مطهری مرحوم آیت الله مهدوی کنی را برای سرپرستی کمیته انقلاب اسلامی- این اولین نهاد جوشیده از انقلاب که اختیار دار تمامی امور کشور شده بود- را به امام پیشنهاد داد.
وی افزود: برخی علما بودند که از نظر فقهی و سیاسی خودشان را از مرحوم آیتالله مهدوی کنی بالاتر میدانستند اما از ایشان تبعیت میکردند قول و قضاوت ایشان اطمینان داشتند. مثلا بعضی افراد نهضت آزادی، جبهه ملی و مجاهدین انقلاب اسلامی و سایر گروهها هم به صداقت ایشان اعتراف میکردند و این عبارت "سیاستمدار صادق" که مقام معظم رهبری در پیام تسلیتشان فرمودند واقعا عباراتی دلنشین بود.
عضو کمیته انقلاب اسلامی در این بخش از گفتوگوی خود با خبرنگاران تسنیم خاطرنشان میکند: اوایل انقلاب در شهربانی و ژاندارمری و به جز افرادی خاص کس دیگری فعالیت نمیکرد، ادارات تعطیل بود و اسلحه به مقدار فراوان در دست مردم وجود داشت و کشور در یک وضعیت خاص بود لذا از اولین کارهای مهم مرحوم آیتالله مهدوی کنی این بود که هستههای تامین امنیت را در مساجد و زیر نظر روحانیت تشکیل دهد.
** حضور افراد سرشناس در کمیته؛ از آیت الله گلپایگانی و موحدی کرمانی تا علم الهدی و ناطق
وی با بیان اینکه در راس کمیته مناطق انسانهای بزرگی حضور داشتند، گفت: مثلا افراد روحانی مانند شهید مفتح و حضرات آیات گلپایگانی، غیوری، عرفاتی، جلالی خمینی، موحدی کرمانی، دشتیانه، مروارید، ایروانی، خسروشاهی، عمید زنجانی، آیت الله علمالهدی و حجتالاسلام ناطق نوری و جواد الهی در راس کمیته مناطق بودند و درمیان اعضای کمیته انقلاب میتوان بالاترین اساتید دانشگاهها و حضور ۷۰ درصدی دانشجویان و افراد خوشنام محلهها و بازاریها، مبارزین و سیاسیون را نام برد که عضو کمیته بودند و هنر مرحوم آیت الله مهدویکنی استفاده از همه اقشار بود.
اولین فرمانده انتظامی کمیته انقلاب اسلامی استان تهران با یادآوری اینکه از راستیهای راست تا چپترین افراد در کمیته آن زمان مشغول فعالیت بودند خاطرهای نقل کرد و گفت: یادم میآید یکبار شخصی پیش مرحوم آیت الله مهدوی کنی آمد و گفت، فلانی چرا عضو کمیته است؟ ایشان گفت "چرا نباشد؟ کمیته برای حفظ انقلاب اسلامی است و هر کسی با هر نوع فکری تا زمانی که برای انقلاب کار میکند میتواند عضو کمیته باشد."
** توطئه حزب توده چگونه توسط آیتالله مهدوی خنثی شد؟/توصیه اخلاقی آیت الله برای ورود به خانه ساواکیها
وی افزود: کمیته برخلاف هر سازمان که اول ساختارش شکل میگیرد و بعد نفراتش میآیند، اول نفرات آمدند و بعد ساختارش چیده شد. یکی از کارهای ما در کمیته برای حفظ انقلاب وارد کردن افراد و نفوذ دادنشان به مراکز و جریانهای حساس آن زمان بود مثل کودتای نوژه یا حزب توده که یک نفر را با مجوز مرحوم آیت الله مهدوی کنی وارد تشکیلات کردیم ودیدیم چه فتنهای در حال شکل گرفتن است که به حمدلله خنثی شد.
آیت با بیان اینکه از جمله توصیههای مرحوم آیت الله مهدوی کنی در آن مقطع این بود که وقتی وارد خانه کسی شدید بیاحترامی نکنید، متذکر میشود: ایشان فرمود با کفش وارد خانه کسی نشوید، به وسایل شخصی افراد دست نزنید زیرا قبل انقلاب همه این بلاها سر ما آمده و میفهمیم یعنی چه و نمیخواهیم خودمان همین کارها را بر سر کسی بیاوریم لذا یادم هست وقتی وارد خانه ساواکیها میشدیم و دستگیرشان میکردیم آن خانوادهها میگفتند از اینکه هنگام ورود به خانه به ما بی احترامی نکردید، ممنون هستیم.
عباس کلاهدوز و محمد علی سافلی
- 10
- 4