چرخش محتاطانه برخی سیاستمداران در چند سال اخیر از مولفه هایی است که تاثیرات مهمی در آرایش سیاسی این چند سال داشته است. سیاستمدارانی که بر اساس شرایط ترجیح دادند حرکت در مسیری جدید را در پیش بگیرند.حسن روحانی ، علی لاریجانی و علی اکبر ناطق نوری از جمله این سیاستمداران هستند.
نظرات اعتدالی ناطق را میتوان به راحتی از این جمله« نه چپ، نه راست، نه اصلاحطلب و نه اصولگرا اکثرشان قاعده بازی را بلد نیستند.» فهمید. لاریجانی هم که امروز به کرسی ریاست قوه مقننه تکیه زده در جریان اعتدال تعریف میشود و اصولگرایان نمیتوانند ریاست او را به نام خود بزنند. چنانچه او درباره دعوت اعضای جمنا گفته بود« درباره تشکیل جبهه مردمی نیروهای انقلاب باید بگویم خبری به من ندادند و البته تشکر می کنیم که خبر ندادند!»
همگرایی سه چهره تعیین کننده
ناطق نوری در سال ۹۲ در کنار هاشمی و خاتمی تلاش کرد تا روحانی بر کرسی ریاست جمهوری تکیه بزند و لاریجانی نیز به عنوان رییس مجلس در این سالها به عنوان حامی روحانی معرفی شده است. در انتخابات مجلس دهم نیز لاریجانی در فهرست حامیان دولت قرار گرفت. حالا صحنه سیاسی کشور این روزها شاهد حضور جریانی است که نه می توان آن را در طیف اصلاح طلب و نه در طیف اصولگرا تعریف کرد.
ناطق نوری، حسن روحانی و علی لاریجانی هسته مرکزی این جناح را تشکیل میدهند و هر رفتار، سخنرانی و دیداری از سوی آن ها را می توان در «ائتلاف نانوشته» آنان ارزیابی کرد. چهرههایی که هرچند خاستگاه آنان اصولگرایی است اما به اصلاحات روی آورده و به ضرورت اصلاحات باور دارند. باوری که باعث شده است این سه چهره مطرح در جریان اصولگرایی هر کدام بر اساس سلیقه خود یک پروژه مشترک را پیش ببرند؛
پروژهای که میتوان آن را با عنوان « ضرورت اصلاحات » تعریف کرد. آنگونه که از شواهد پیداست ائتلاف نانوشته این سه چهره شناخته شده سپهر سیاست ایران که تا پیش از این در تائید صلاحیت وزرا و انتخابات ریاست جمهوری آشکار شده بود این روزها در حال شکل گرفتن است. ائتلافی که موجب تشکیل «مثلث» ناطق نوری، روحانی و لاریجانی شده است. هرچند نباید این مسئله را فراموش کرد که این جریان گرچه به «ضرورت اصلاحات» باور دارد اما با بخشی از جریان اصلاحات فاصله معنا داری داشته و در برخی از بزنگاه ها نشانه هایی از زوایه این جریان با اصلاحات به چشم می خورد؛
نمونه آن را می توان در ماجرای رای اعتماد به وزیر علوم دید.همان زمان که روحانی حاضر نشد کسی را بهعنوان وزیر علوم این دولت به مجلس معرفی کند و موجب اعتراض بسیاری از اعضای فراکسیون امید شد. نمایندگان اصلاح طلب بارها در اخطار ، تذکر و هر بهانهای که بهدست میداد، از روحانی بهخاطر عدم معرفی وزیر علوم به مجلس گلایه میکردند. اما تمام این تذکرها و گلایهها با وساطت لاریجانی ناکام ماند. او در پاسخ به این تذکرات گفته بود «در آئیننامه داخلی مجلس کلمه «همه» برای معرفی وزرای پیشنهادی از سوی دولت نیامده است.» در نهایت نیز منصور غلامی علی رغم مخالفت فراکسیون امید با تلاشهای پارلمانی حسن روحانی و از طریق پل لاریجانی راهی ساختمان هرمزان شد.
نسبت سیاسی با اصلاح طلبان و اصولگرایان
اما این جریان قرابت هایی نیز با برخی از اصلاح طلبان از جمله حزب کارگزاران دارد. کارگزارانیها بر این باورند که بیتوجه به ریشه افراد، اصلاحطلبان باید ایدئولوژی را فدای تاکتیک کنند. آنها متحد حسن روحانی یعنی، علی لاریجانی را بدون در نظر گرفتن خاستگاه سیاسی اش، کاندیدای اصلاحطلبان دانسته و او را بر جهانگیری ترجیح می دهند و در صورت کاندیداتوری علی لاریجانی در انتخابات ۱۴۰۰ به حمایت از او برمی خیزند. کارگزارانی ها پس از برگزاری انتخابات دهم و راهیابی لیست مورد حمایت ائتلاف امید در تهران به مجلس هم تمام تلاش خود را کردند تا پای محمد رضا عارف در قدرت سفت نشود و لاریجانی را بر عارف ترجیح دادند.
در این میان نزدیکی این جریان با بخشی از بدنه اصولگرایان را هم نمی توان نادیده گرفت؛ آنها علی رغم مخالفت با جبهه پایداری و ایثارگران با بخشی از جناح راست احساس نزدیکی می کنند. نمونه این نزدیکی را می توان در استقبال محمدرضا باهنر رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری از بازگشت ناطق نوری به فعالیت های سیاسی دید. باهنر چندی پیش در نشست خبری خود با رسانهها در محل دفتر جام گفته بود :«من همواره در محافل خصوصی و از طریق رسانهها از آقای ناطق خواستهام که به فعالیتهای سیاسی بازگردند البته بعضیها احتیاط میکنند و می گویند به شرطی که ایشان به نفع اصولگراها کار کنند، بازگردند اما من این مسئله را قبول ندارم. خاستگاه آقای ناطق اصولگرایی است و جناحها هر قدر که لیاقت داشته باشند از حضور ایشان استفاده میکنند.»
موحدی کرمانی از چهرههای برجسته جامعه روحانیت مبارز هم در نماز جمعه این هفته تمام قد از حسن روحانی حمایت کرده و درباره اظهارات ضد آمریکایی اخیر روحانی گفته بود:مرحبا به رئیسجمهور کشورمان که گفت: عجب! میگویند باز مذاکره کنیم! نامردها؛ شما مذاکره قبلی را زیر پا گذاشتید باز توقع دارید ایران با شما مذاکره کند این هم یک نکته دیگری است که باید طاغوت را شناخت.
با این اوصاف به نظر می رسد این روزها همکاری تشکیلاتی روسای دو قوه و علی اکبر ناطق نوری شکل گرفته است چرا که هر سه می دانند ائتلاف قوی تنها راه مهار افراطی گری است.
- 12
- 1