پدیده تحزب در ایران تاریخی طولانی ندارد و عدم توفیق سیاست مداران در تحقق این پدیده سیاسی در عرصه سیاست کشور نیز به این مسئله بازمی گردد. تاکنون شاهد چنین رویکردی بوده ایم که با نزدیک شدن انتخابات مجلس و ریاست جمهوری صحبتهایی در خصوص احزاب و گرایشهای نامزدهای انتخاباتی مطرح میشود اما با فاصله گرفتن از آن فضا مجددا شریط به حالت عادی بازمیگردد و هر چهره سیاسی مسیر خود را میرود مسئله عدم وابستگی به جریانهای سیاسی و احزاب از سوی آنها مطرح میشود.
حالا با نزدیک شدن به انتخابات مجلس یازدهم و پیش بینی تکرار این روند برخی ازچهرههای سیاسی نسبت به این مسئله هشدار دادند و در زمینه ساختار نامناسب احزاب در ایران انتقادهایی را بیان کردند. با توجه به اینکه از فضای انتخاباتی فاصله گرفتهایم و بسیاری از فعالان سیاسی در تلاش هستند تا خود را برای انتخابات آتی آماده کنند، در خصوص ضعفهای انتخابات و ساختار سیاسی کشور نیز مسائلی مطرح میشود، بنابراین در روزهای گذشته اشارههایی به احزاب و وجود برخی از چهرههای سیاسی مستقل شد.
به عنوان مثال؛ مجید انصاری عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در خلال آخرین سخنرانی خود با اشاره به اهمیت تشکیلات حزبی در سیاست ایران عنوان کرد:«این افتخار نیست که برخی میگویند من عضو هیچ گروه، حزب یا دسته خاصی نیستم. » همچنین نقوی حسینی سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس هم با بیان اینکه نظام انتخاباتی باید حزب را ساماندهی کند و حزب محور باشد، در رابطه با چهره های سیاسی مستقل مطرح کرد:
« اگر کاندیدایی بگوید که عضو حزب نیست مردم رای بیشتری به وی میدهند.»
توفیق ساختار حزبی نیازمند بستر اجتماعی
در همین راستا،عبدالله ناصری عضو بنیاد باران در گفتوگو با «ابتکار» در خصوص اهمیت وجود احزاب قدرتمند در کشور عنوان کرد: « دستیابی به نتیجه مطلوب در هر انتخابات در صورتی رخ میدهد که احزاب بزرگ میداندار باشند و در واقع اگر احزاب نیروهای خود به میدان بفرستد و در واقع نیروهای خود را معرفی کنند تا نیروها حزبی شناخته شوند.» وی تاکید کرد:« این اتفاق در صورتی رخ میدهد که احزاب بزرگ و فراگیر باشند و در واقع بتوانند امکان معرفی نیروهای خود را داشته باشند، این مسئله نیز در صورتی میسر است که احزاب مورد نظر رسانه و قدرت داشته باشند. ساختار حزبی در کشور دچار مشکلات اساسی است؛ ساختار حکومت ایران دینی است و حزب به معنای مدرن آن شکل نگرفتهاست.»
برخی از کارشناسان با اشاره به وضعیت این روزهای برخی چهرههای سیاسی و جدایی مسیرآنها با ساختار حزبی که توانستند در ایام انتخابات کسب آرا کنند مسائلی مانند لزوم تعهد و انجام مسئولیتهای اجتماعی را بیان میکنند و تاکید می کنند که اگر شخصی از مجرای احزاب به مجلس راه پیدا کردند پس از انتخابات نیز باید به آن حزب متعهد باشند. اما ناصری در این رابطه چنین اظهار کرد:« باتوجه به ضعف های ساختاری احزاب در ایران، جریانهای سیاسی برای مطرح کردن خود باید از شخصیتهای کاریزماتیک استفاده کنند.
باید به این نکته توجه کرد که در شرایطی که احزاب قدرتمندی نداریم چهرههای برجسته می توانند نتایج انتخابات را تغییر دهند، حتی اگر این افراد غیر حزبی باشند وجود آنها ضروری است.» این فعال سیاسی اصلاحطلب با بیان اینکه جامعه ما در کل جامعهای غیر حزبی محسوب میشود، بیان کرد: «اگر می گوییم حزب وجود ندارد و تعصب جایی ندارد، جامعه مدنی ما هم جامعه ای است، بسترهای لازم برای چنین ساختاری ندارد و به فعالیت های زیادی در شبکه های اجتماعی دارند چهرههای شناخته شدند می توانند مسیر انتخابات را تغییر دهند. مسئله اصلی احزاب این است که به نیروهای خود در زمینه سیاستهای کلی آموزشی نمیدهند.»
در مجموع بسیاری از نظریه پردازان سیاسی به نقش موثری که احزاب میتوانند در جهت تسهیل ورود به نظام سیاسی میپردازند، در حقیقت احزاب وسیله مناسبی برای تجمیع منافع هستند. اما ساختار احزاب در ایران در جهت تحقق این مهم توفیقی نداشته است. حقیقت این است که احزاب در کشور ایران فعالیتهای محدودی دارند که نمود اصلی آن در ایام انتخابات است و در این ایام باید با جبهه همسوی خود پا به عرصه انتخابات بگذارند، این فعال سیاسی اصلاحطلب با اشاره به این مسئله گفت:«در چنین شرایطی اگر حزبی بخواهد لیستی بدهد ممکن است که از افراد غیر حزبی نیز استفاده کند.
بنابراین تمامی اعضای آن به چارچوب های حزب پایبند نیستند و به همین دلیل است که ماشاهد این اتفاق هستیم که در ایام انتخابات جبهه اصلاحات با تشکیل ائتلافهای فراگیر در سال ۹۶ از این الگو استفاده کردند و موفق هم بوند. در مقابل جریانی به نام جمنا شکل گرفت و فعالیت چشم گیری هم داشت. احزاب ایراد اساسی و ساختاری دارند و آنها هم به این نتیجه رسیده اند که در حال حاضر در این ساختار حزبی نمیتواند بدون ائتلافهای فراگیر کار را پیش برد بنابراین حزب چیز خوبی است اما وجود احزاب کارآمد لوازم خاص خود را نیاز دارد و کشور ما به این راحتی به آن دست نمی یابد.» لازم به یادآوری است که در دورههای تاریخی تشکلهای سیاسی در ایران شکل گرفت اما روند و رویکری که نظام حاکم نسبت به این پدیده داشت منجر به ناتمام ماندن روند شکل گیری آن بود. ناصری نیز عنوان کرد:« ما در اوایل انتخاب هم شاهد فقدان احزاب بودیم، در اوایل انقلاب حزب جمهوری اسلامی شکل گرفت اما در کم تر از سه و یا چهار سال پراکنده شدند.
این اتفاق در زمانی رخ داد که وحدت و انسجامی در میان مردم و سیاسیون وجود داشت اما امروزه تفرق آرا بسیار بیشتر است و احزاب زیاد و کم بنیه ای داریم اما احزاب تاثیر گذار بسیار محدود هستند.» وی در ادامه افزود: « در مجموع حکومت دینی تعصب را برنمی تابد و حزب یک پدیده مدرن است و از لوزام دموکراسی است و به عبارتی رابطه ای علت و معلولی وجود دارد و در صورت قوی بودن حزب پایه دموکراسی را نیز تقویت میکند. و در جامعه ما یک جامعه ای دینی است و این استقبالی از فرهنگ حزب نمیشود و مردم افتخار میکنند که به حزبی وابسته نباشند.» وی در رابطه با عدم پاسخگویی چهره های سیاسی مستقل بیان کرد: «یکی از ضعفهای عدم تحزب همین مسئله عدم پاسخگویی نمایندههای بدون حزب است و عدم پاسخگویی نمایندههای حزبی هم به نبود ساختار صحیح در میان احزاب بازمی گردد و شخصی ظاهرا عضو حزبی است اما در واقع پایبندی خاصی به اصول آنها ندارد.»
عدم توفیق احزاب نتیجه ساختار سیاسی متفاوت
حسین کنعانی مقدم یکی از اعضای حزب ایران نیز در گفتوگو با «ابتکار» در خصوص شرایط انتخابات مجلس شورای اسلامی و نقش احزاب بیان کرد: «مجلس شورای اسلامی هم مجلسی است که همه اقشار مردم که در آن حضور پیدا میکنند و با کسب رای مردم به مجلس ورود پیدا میکنند، چنین قانونی وجود ندارد که باید حزبی باشند و یا اینکه از طبقه خاصی باشند، برخی این را حسن مجلس شورای اسلامی میدانند اگر ما یک نظامی را طراحی میکنیم که در آن احزاب نقش موثر و سازنده ای در قانون گذاری دارند این افراد باید درون احزاب شکل بگیرند و سازماندهی شوند و اهداف مشخص و مرام نامه مشخصی داشته باشند و احزاب این افراد را به مردم معرفی کنند و مردم هم براساس اعتمادی که به این حزب دارند، به اشخاص توجه کنند این روند در نظامهای حزبی دنبال میشود اما در ایران چنین چیزی مشاهده نمیشود.»
لازم به یادآوری است که برخی یکی از مسائل نظام سیاسی ایران را ساختار متفاوت آن با آنچه در دنیا وجود دارد میدانند، کنعانی مقدم نیز در این زمینه گفت: «اگر به تقسیم بندی نظام های سیاسی جهان نگاه کنیم ویژگیهای خاصی دارند ما نه مانند کشور انگلستان سلطنتی و حزبی هستیم و نه مانند چین و روسیه تک حزبی هستیم، نظام ما جدا از تمام اینها بر اساس ولایتمداری و قانون اساسی است و در این چارچوب تمام افراد میتوانند فعالیت داشته باشند. ممنوعیت قانونی وجود ندارد اما عقل سلیم به ما یادآور می شود که کسانی که در عرصه سیاست میخواند فعالیت کند باید گرایش حزبی مشخصی داشته باشد.» کنعانی مقدم با اشاره به نقش موثر ساختار حزبی پاسخگویی مسئولان مطرح کرد:« پاسخگویی مسئولان در نظام جمهوری اسلام مغفول واقع شده است و در شرایط کنونی چنین تصوری وجود دارد که فرد مسئول نباید مورد بازخواست قرار گیرد و همیشه از این رویکرد سوء استفاده شده است و موقعی هم که از مسئولیت کنارهگیری میکند تمام پرونده ها هم بسته میشود و به فراموشی سپرده میشود اما کسانی که از درون حزبی پا به عرصه سیاست میگذارند بعدها این حزب هم بر اساس عملکرد عضو خود مورد بازخواست قرار میگیرد.»
به هرحال در سالهای اخیر فعالیتهایی برای بهبود وضعیت احزاب صورت گرفته است اما برای تحقق این اتفاق نیاز به نگاه و برنامه ریزی کلان احساس میشود، چراکه فعالیتهای نزدیک به انتخابات احزاب به تنهایی نمیتوانند تاثیری در ساختار کلی سیاستگذاریهای کشور داشته باشند. اما مسئله دیگری در این میان مطرح است؛ تا به امروز به دلیل تعصبهای خاصی که جریانهای سیاسی داشته اند، اعتماد مردم به احزاب و جریانهای سیاسی لطمههای زیادی دیده است.
این اتفاق، ترویج چنین تفکری را در پی داشت که چهرههای سرشناس احزاب در راستای بهبود فضای سیاسی و اقتصادی کشور دستاوردی نداشتهاند، بنابراین مردم به چهرههای مستقل گرایش پیدا کردهاند و با استفاده از فرصتی که فضای مجازی در اختیار فعالان سیاسی قرار میدهد، توانستهاند خود را در جامعه مطرح کنند. این پدیده اگر چه نتایج مثبتی را در انتخابات اخیر داشته است اما در دراز مدت به دلیل عدم پاسخگویی و نداشتن مرامنامه همین گروه میتواند تبعات منفی داشته باشد.
- 16
- 6