«نه آقای احمدینژاد را باید تحریک کرد و نه آقای احمدینژاد کسی را تحریک کند... به هر حال آقای احمدینژاد هم باید مراعات کند. هیاهو و جنجال به راه انداختن هم زیاد مناسب نیست.»
«نامش عبدالحمید اسماعیلزهی، اما شهرتش مولوی عبدالحمید است. در این سالها رسانهای شده، حرفهایش در پشت تریبونها یا به تعریف از او یا به نقد از او در شبکههای اجتماعی منجر میشود. وقتی از حسن روحانی دفاع کرد بیشتر از هر زمان دیگری در بوق و کرنا شد. حمایت او توانست جامعه اهل سنت را به سمت روحانی متمایل کند اما امروز موجی که به نام پشیمان هستیم علیه رئیس کابینه تدبیر و امید به راه افتاده، شاید گریبان او را هم بگیرد. مولوی عبدالحمید در طول این سالها، اما کم حاشیه نداشته، از اظهارات تقطیع شده او درباره زلزله کرمانشاه بگیرید تا یکی از مراجع شیعه، از مسائلی که در مورد نحوه تردد او مطرح میشود تا حرفهایی که پیرامون برخی اطرافیانش میگویند، از دعوت نشدن به تحلیف تا اعتراضهای او. همه اینها مولوی عبدالحمید را همچنان در صدر اخبار قرار داده است.
امام جمعه اهل سنت شهر زاهدان این بار با آفتاب یزد به گفتوگو نشسته است. گفتوگویی با سوالات قدیمی و جدید. مولوی خوشصحبت است و روی گشادهاش نیز به آدم دلگرمی خاصی میدهد؛ آن قدر که دلت میخواهد ساعتها با او به گفتوگو بنشینی. از کلامش اعتدال برمیخیزد و وحدت... دوستی ما با او از همین گفتوگو آغاز شد.
به نظر میآید طی این دو سال، به شکل خاصی در توجه رسانهها هستید. این در حالی است که شما پیشتر از این هم فعالیتهای زیادی داشتید که کمتر رسانهای میشد. دلیل این که این روزها بیشتر از شما میشنویم، چیست؟ فکر میکنید این رسانهای بودن مناسب است؟
این که توجه رسانهها به من و دوستانم بیشتر شده نظر لطف آنهاست. اما احساس من این است که مردم و رسانهها، امروز بیشتر از هر وقت دیگری دریافتهاند که ما خیرخواه مملکت و مردم ایران هستیم. همیشه در حق ملت ایران و مسلمانان دعای خیر میکنیم. آنها امروز به نظراتی که پیشتر نیز در خطبههای نماز جمعه بیان میکردم، آشنایی بیشتر پیدا کردهاند. از طرفی من و دوستانم هم به صورت جدیتر وارد مسائل روز جامعه از جمله انتخابات و... شده و سعی داریم نقش فعالی داشته باشیم. از همین رو رسانهها نیز توجه بیشتری نشان میدهند.
شما امام جمعه و از رهبران مذهبی اهل تسنن به شمار میآیید. بنابراین این که میآیید و از یک جناح خاص حمایت یا دفاع میکنید آیا هزینهآفرین نیست؟
البته در انتخابات گذشته نیز ما فعال بودیم، بعضا تبعات یا مشکلاتی هم متوجه جامعه ما شده است. اکنون هم که از حسن روحانی حمایت کردیم طبیعی است که خیلیها دلخور و ناراضی باشند اما در اصل، نظر ما به منافع ملی است. ما به منافع ملی که منفعت همه ایرانیان است، فکر میکنیم. ما اول منفعت ایران و اسلام را در نظر میگیریم، سپس به منفعت اقلیتهای مذهبی اهل سنت میاندیشیم. بسیاری از شخصیتهای اهل سنت در جای خودشان قرار نگرفتند اما (موضوعاتی که در همه قشرها و جوامع به صورت عادی وجود دارد)، تلاشمان آن است که با حضور فعال در عرصه سیاست و رسانهها، اهل سنت حق و حقوق قانونیشان را مطالبه کنند و خط مشی ما اعتدال است. به واسطه اعتدال، گفتمان درست را گفتمان حسن روحانی دانستیم؛ در حالی که ما حق قانونی خود میدانیم که مطالبهگر حقوقمان باشیم. اگر غیر از این انجام دهیم، خشونت و افراطیگری در اهل سنت گسترش پیدا میکند و تندروها پیشگام میشوند. دلیل این حمایت به همین موضوع برمیگردد.
به هر حال، همه سعیمان را میکنیم تا در ایران اسلامی اختلافی رخ ندهد و خدای ناکرده دچار ناامنی نشویم. ما معتقدیم خواستهها از طریق گفتمان و مذاکره محقق میشود اما به هر حال چون در جامعه خود مشکلاتی داریم، ناچاریم در عرصه سیاسی، اجتماعی و رسانهها ظهور پیدا کنیم تا بتوانیم خواستهها و مشکلاتمان را مطرح کنیم. از همین رو وقتی به این نتیجه میرسیم که کاندیدایی میتواند پیگیری خواستههای ما را بهتر انجام دهد از او حمایت میکنیم، این موضوع هم برای منافع ملی و هم برای منافع ما بهتر است. فلسفه ظهور ما در صحنه سیاست همین است! این که ما خواستهها و حقوق خود را بیان میکنیم این بهترین راه برای وحدت است هیچ راهی بهتر از گفتمان و مذاکره وجود ندارد.
پیشتر درباره عدم دعوت شما از سوی رئیسجمهور در مراسم تحلیف مطالبی مطرح شده بود و انتقادهای فراوانی به دولت درباره این مسئله وارد شد؛ این که چرا حسن روحانی از شما در آن روز دعوت نکرد، آیا واقعا روحانی از شما دعوت نکرد؟
در ابتدا ما خیال میکردیم مسئولان دولت کوتاهی کردهاند اما بعد به این نتیجه رسیدیم که از طرف دولت هیچ کوتاهی نبوده است، بلکه آنها تلاش کردند که من را در مراسم تحلیف حاضر کنند. من در آن زمان تهران بودم وقتی که میخواستم برگردم به من گفتند برنگرد؛ چرا که مراسم تحلیف در راه است و سفر دوباره برای شما مشکل است. هر روز که میخواستم از تهران سفر کنم، میگفتند «صبر کنید!» مراسم تحلیف نزدیک است. تا این که در زمان تحلیف آن چه دیدید رخ داد، اکنون به همین نتیجه رسیدیم که دولت کوتاهی نداشته است.
آقای عبدالحمید! در حال حاضر در شرایطی هستیم که به شدت از حسن روحانی به خاطر حوادث متفاوتی مثل بودجه، کابینه و... انتقاد میشود. اکنون حامیان حسن روحانی و سلبریتیها نیز انتقادی با او صحبت میکنند این شرایط را چگونه ارزیابی میکنید؟ خود شما از حمایتی که از حسن روحانی شد، پشیمان نیستید؟
من معتقدم باید از روحانی انتقاد شود اما انتقاد صحیح. اگر میشد راهکاری برای این نقد صحیح ارائه داد، چه بهتر. آقای روحانی این سعه صدر و تعامل را دارد که از او انتقاد شود. خود روحانی نیز بارها گفته از من انتقاد کنید! انتقادهایی که در زمینههای مختلف میشود، باید کارشناسی و دقیق باشد اما اعتقادی به تخریب ندارم. نباید روحانی را تخریب کرد؛ هر چند انتقاد سازنده درست است.
خود شما اگر بخواهید انتقادی به حسن روحانی داشته باشید چه میگویید؟
من هم اگر تشخیص بدهم که باید انتقاد کنم حتما این کار را میکنم ولی به انتقاد سازنده اعتقاد دارم.
جایی اشاره کرده بودید که دفعه بعدی ممکن است از اصولگرایان حمایت کنید. این بخش از صحبتهایتان مورد انتقاد قرار گرفت. این چگونه سیاستی است که به یکباره تصمیم میگیرید از اصولگرایان دفاع کنید. چه کسی چنین حمایتهای دوپهلو و تا این حد منعطف را باور میکند؟
تغییر گرایش سیاسی در همه دنیا وجود دارد. من این مسئله را به این خاطر مطرح کردم که هشدار دهم اصلاحطلبان باید به وعدههایشان عمل کنند. آن موقع گفتم اگر اصلاحطلبان به وعدههایش وفا نکردند و مشکلات حل نشد و بر عکس اصولگرایان تغییری در خود ایجاد کنند، این احتمال وجود دارد از آنها حمایت کنیم، اصولگرایان در شرایط فعلی با بنبست روبهرو شدهاند، آنها باید با شرایط زمان حرکت و در خود تغییر ایجاد کنند و ببینند خواستههای ملت و مردم چیست؟ شرایط داخل و خارج کشور و منطقهای را ببینند اگر اصولگرایان کارهایی انجام دهند که ما از این تغییر در آنها مطمئن شویم و حرکتهای آنها به نفع مملکت شود؛ به خصوص به اقوام و مذاهب توجه بیشتری کنند. گفتم که در این شرایط چرخش ما به سمت آنها امکانپذیر است. این موضوع به سال ۱۴۰۰ بستگی دارد این که ببینیم تا آن موقع دو طرف چگونه رفتار میکنند.
آقای زیباکلام خطاب به شما گفتهاند که رویگردانی از حسن روحانی و حرکت به سمت اصولگرایان درآمدن از چاله و افتادن به چاه است. نظرتان پیرامون این موضوع چیست؟
(با خنده) آن چه دوست عزیزم آقای زیباکلام فرموده، قابل احترام است. به این سخن ایشان چون خیرخواهانه و ناصحانه بود، پاسخ ندادم اما مسئله آن طور نیست که ایشان فرموده بودند. منظور من از آن گفته این بود تا اصولگرایان خودشان را تغییر داده و اصلاحاتی در خود به وجود آورند. این حرف آن روز من توضیح و دلیل داشت؛ هر چند حرف زیباکلام هم گفته درستی است. شاید اشتباه من این بود که آن موقع دلایل اصلی خود را از احتمال این چرخش مطرح نکردم.
صحبتهایی مبنی بر محدودیتهای شما در نوع ترددتان در شهرها یا استانهای مختلف بیان میشود. شما در این زمینه محدودیتهایی دارید؟
فعلا من در سیستان و بلوچستان تردد میکنم، در تهران و قم هم رفت و آمد دارم. دو سال پیش هم در کنفرانسی در استان یزد به دعوت وزارت امور خارجه شرکت داشتم. هیچکس به من ابلاغ نکرده که شما نمیتوانید به فلان جایی سفر کنید اما عملا این طور است که گفتم.
آقای عبدالحمید! در زمانی که بحث تغییر استاندار سیستان و بلوچستان پیش آمد عدهای دلیل این تغییر را نزدیکی آن استاندار به شما توصیف کردند. دلیل تغییر استاندار را میخواهیم از زبان خود شما بشنویم و این که استاندار جدید را چطور ارزیابی میکنید؟
من هم همان طور که شما میگویید چیزهایی درباره همین تغییر از مردم شنیدم اما چنین دلیلی را از مسئولان نشنیدم. استاندار جدید هم استاندار خوبی است. قبلا در اینجا معاون سیاسی بوده و انسان باتجربهای است. ما نیز از او برای حضور در سیستان و بلوچستان حمایت میکنیم که انشاءالله بتواند منشا خیر باشد و تحولات جدیدی خلق کند.
استاندار قبلی به شما خیلی نزدیک بود؟
بله! از ایشان حمایت میکردم، ایشان هم فعالیتهای زیادی برای استان کردند.
آیا مقاومتی برای ماندن استاندار سابق در برابر دولت داشتید؟
احساس کردم دولت برنامه و انگیزهای برای نگه داشتن و ماندگاری او ندارد. البته بعضی از وزرا و مسئولان حامی ایشان بودند اما در کل دریافتیم که میخواهند ایشان را بردارند.
و شما اعتراض نکردید؟
اصرار زیادی نکردم تا خود دولت هر طور که صلاح میداند عمل کند. هر چند این را هم گفتم که اگر دولت بنا به ابقای ایشان دارد، از او راضی بوده و حمایت میکنیم اما دیدیم که دولت به خصوص وزارت کشور انگیزهای برای بودن ایشان نداشت.
ولی دوست داشتید که باقی بمانند؟
بله، میخواستیم.
آقای عبدالحمید! حتما در جریان این هستید که جزئیات طرح حضور اقلیتهای دینی در شورای شهر و روستا در مجلس شورای اسلامی تصویب شد. نظرتان در این باره چیست؟
ما برای وحدت ملی لازم میدانیم که حقوق اقلیتها رعایت شده و وحدت ملی عملی شود. به خواستههای اقوام ایران اعم از مذاهب و ادیان رسیدگی و توجه شود. از همین رو به طرح مجلس امیدواریم. این تلاش راهی در جهت حفظ وحدت ملی است. مردم ایران به منزله خانواده ایران هستند و به هر حال منافع همه مذاهب ایران مشترک است. موقعی ادیان و مذاهب به یکدیگر نزدیک میشوند که هم در اداره کشور و مسئولیتها دخالت داده شوند و هم در دفاع از ایران در کنار هم قرار گیرند.
تصور میکنید چرا موضوعی مثل سپنتا نیکنام، عضو تعلیق شده زرتشتی شورای شهر یزد تبدیل به یک بحث ملی و فراملی شد؟
بحث ما این است که دیدها باید خیلی وسیعتر باشد. زرتشتیان، ایرانی هستند و حق و حقوقی دارند و باید به آنها توجه کنیم. نباید فراموش کرد توجه به آنها بُرد جهانی دارد، بُرد جهانی که هم میتواند مثبت باشد و هم میتواند منفی. مردم برای شورای شهر به نیکنام رای دادند اگر او به راحتی بعد از این رای به شورا میرفت، آن وقت جهان میگفت ببینید چطور یک غیر مسلمان هم میتواند در شورای ایران حضور داشته باشد اما اگر برعکس مانع این کار شویم، این موضوع بُرد منفی پیدا کرده و تنگنظری برداشت میشود.
دیدگاه کلیتان راجع به این که هزینههای مسجد چه اهل تشیع و تسنن باید از کجا باشد، چیست و دولت چه نقشی میتواند در این امر داشته باشد؟
مساجد، مدارس دینی و حوزههای علمی باید توسط مردم اداره بشوند، دولت باید کارهای عمرانی و عامالمنفعه انجام دهد و مردم را مشغول به کار و کارآفرینی کند. مسائل دینی و مذهبی باید توسط مردم اداره شود و دولت باید نظارت بدون دخالت داشته باشد، بخش مذهبی ضمن استقلال خود باید توسط مردم حمایت شود.
آقای عبدالحمید! کلیپی که از شما پیرامون زلزله کرمانشاه به صورت گسترده پخش شد، انتقادات وسیعی داشت؛ هر چند آن موضوع تکذیب شد. موضوع صحبتهای شما و ارتباطش به گناه و زلزله کرمانشاه چه بود؟
اظهارات من به هیچ عنوان آنی نبود که خواستند به نمایش بگذارند. من در بخشی گفتم مردم رجوع به الله و استغفار کنند اما سخنان و جملات من را قطع و بعد به هم وصل کردند و تلاش داشتند تبلیغات سوئی علیه من راه بیندازند. انگار که من گفتهام چون مردم کرمانشاه گناه کردهاند، زلزله آمده(!) ولی الحمدالله مردم روشنی داریم که پی به ساختگی بودن موضوع بردند. شخصیتهایی نیز این موضوع را تکذیب کردند و الحمدلله مخالفان هم به اهدافشان نرسیدند.
نظر شما درباره قضاوت بانوان و رئیسجمهور شدن آنان چیست؟
ما معتقدیم بانوان باید آزادیهایشان را داشته باشند اما چون زنها مسلماناند، باید شئونات اسلامی را هم رعایت کنند. کشورمان اسلامی است و قانون اسلامی هم داریم. ما خوشحالیم که وقتی یک زن خارجی به اینجا میآید، روسری به سر میکند و سرش را میپوشاند به هر حال در این مواردی هم که اشاره کردید تا نظرم را بگویم باید گفت که طبق مقررات اسلامی عمل شود.
در زمینه استادیوم رفتن بانوان چطور؟
اجازه دهید پاسخ این سوالتان را در زمان دیگری بدهم.
آقای عبدالحمید! رفتارهای احمدینژاد در این روزها از دیدگاه شما چگونه است و به نظرتان آخر این ماجرا به کجا ختم میشود؟
اعتقاد ما این است که در این زمینه باید قانون به دور از مسائل سیاسی و جناحی مسئله را حل کند و آن چه قانون میگوید، اجرایی شود. در هر صورت معتقدیم نه آقای احمدینژاد را باید تحریک کرد و نه آقای احمدینژاد کسی را تحریک کند. اگر بحثی درباره حیف و میل بیتالمال است باید دادگاه در مورد آن تصمیم بگیرد. به هر حال آقای احمدینژاد زمانی رئیسجمهور بودند، معتقدیم باید حرمت ایشان هم حفظ شود و اگر بحث مسائل مالی باشد باید پاسخگویی آن هم به صورت علنی صورت گیرد و سعی کنیم مسائل و مباحث سیاسی بر واقعیات اثر نگذارد و رسیدگیها بدون تحریکات باشد.
کلیپهایی که احمدینژاد این روزها انتشار میدهد، چطور؟
به هر حال آقای احمدینژاد هم باید مراعات کند. هیاهو و جنجال به راه انداختن هم زیاد مناسب نیست. باید مسائل مختلفی در نظر گرفته شود و ایشان هم دفاع قانونی از خودشان بکنند.
آقای عبدالحمید! چه شد که داعش هیچگاه نتوانست در سیستان و بلوچستان نفوذ کند؟
در این زمینه علما به مردم بیداری دادند، مردم سیستان و بلوچستان آدمهای خیلی هوشیاری هستند و بهایی به تندروی و افراطیگری نمیدهند. آنها درصدد حل مشکلاتاند؛ هر چند در سیستان و بلوچستان با مشکلات، مصائب و محرومیت روبهرو هستیم اما مردم ایمان دارند که حقوقشان را باید از طریق قانونی و صحیح پیگیری کنند. به هر حال با این بیداری علما و مردم که همراه با استدلال و منطق بود، الحمدالله و به فضل الهی در این زمینه در سیستان و بلوچستان مشکل ایجاد نشد و هم مردم ایران، هم مسئولان و هم ما خوشحالیم که در این منطقه امنیت است و اتفاق خاصی نیست.
بحث دیگری که این روزها مطرح میشود این است که شما چگونه توانستید اختلافات چند ده ساله در منطقه را حل کنید؟ و آیا این مسائل واقعا حل شده است؟
این اختلافات نیز با همکاری مردم، معتمدان و مسئولان حل شدند و هم بین اقوام و هم بین مذاهب برادری است.
خیلیها به نقش کلیدی خود شما در حل این مشکلات اشاره میکنند.
به هر حال یکی از وظایف ما حل این اختلافات است آن قدر در این زمینه کوشش میکنیم و از دیگران یاری میجوییم تا دیگر اختلافی نماند؛ چرا که نقصان هر اختلافی هم برای دین است و هم برای دنیا و آخرت. اختلاف هم دین را از آدم میگیرد و هم آخرت را خراب میکند.
نظرتان درباره سفرهای حج به عربستان در چنین شرایطی چیست؟
در حال حاضر تنش بین دو کشور بالاست. البته اعتقاد ما بر این است که اختلافات باید کم شود و هم حج و هم عمره برای مردم عزیز ایران به سهولت شکل بگیرد تا هم در مراسم حج شرکت کنند و هم در عمره در زیارت خانه خدا، مدینه منوره و حضرت رسول حضور داشته باشند.
تغییرات اصلاحی که در عربستان در حال شکلگیری است را چگونه ارزیابی میکنید. برخی از آن با عنوان «شوآف» یاد میکنند و بسیاری نیز آن را امری مثبت تلقی میکنند.
فعلا در عربستان سعودی مشکلاتی وجود دارد و آینده آن مشخص نیست. در حال حاضر در داخل مشکلاتی است؛ ضمن آن که در جریان یمن هم مسائلی است که باید دید در آینده چگونه خواهد شد.
راست میگویند که شما از هر اظهار نظری مصون هستید؟
من اظهار نظرهایم در چارچوب اعتدال و استقلال است و با هیچکس هم مشکل ندارم.
در نامهتان به رهبری به برخی مشکلات اشاره کردید، هدفتان از آن نامه چه بود؟
برای این خدمت مقام معظم رهبری نامه نوشته شد؛ چرا که وقتی ما به مسئولان میگوییم برای چه شما اهل سنت را به کار نمیگیرید، آنها میگفتند که ما از سوی برخی تندروها تحت فشاریم. بنده برای رفع این مشکل این نامه را نوشتم تا با فرمان مقام معظم رهبری این عده عقبنشینی کنند و مسئولانی که میخواهند عدالت را بین اقوام و مذاهب اجرا کنند، موضع قویتری داشته و دیگر این بهانه را که به ما از سوی تندروها فشار است را نیاورند.
دیدیم که مقام معظم رهبری پاسخ نامه را خیلی شفاف دادهاند اما با این حال هنوز وقتی دولت میخواهد کسی را از اهل سنت در جایگاه بالا به کار بگیرد، میگوید هنوز فشار است.
با این اوصاف به نظرم باید دولتیها در برابر این تندرویها بایستند و در مقابل آنها مقاومت کنند.
پس به دولت این انتقاد را وارد میدانید که چرا در برابر فشارها نایستاد؟
بله، باید در مقابل این فشارها ایستاد؛ به خصوص بعد از این نامه مقام معظم رهبری، قانون اساسی هم همین موضوع را میگوید. مسئولان باید در برابر افراد تندرو بایستند. تندروها بر خلاف منافع ملی حرکت کردند و باید در مقابل آنها مقاومت صورت میگرفت.
- 17
- 6