سروصدای کمپین «پشیمانیم»، این روزهای فضای سیاسی کشور را پر کرده است، کمپینی که تحت عنوان نگاه انتقادی حامیان حسن روحانی به راه افتاده است ولی اما و اگرها بر سر آن زیاد است. روحانی که در چهار سال نخست دولتداریش با مخالفانی از جنس تندروهای اصولگرا و دلواپس روبرو بود حال با انتقادی روبرو شده است که گفته می شود طیفی از حامیانش آن را دنبال می کنند. اما مواضع روزهای اخیر حامیان اصلاح طلب روحانی و دفاعیات آنها از رای داده شده به روحانی در اردیبهشت انتخاباتی، ماهیت و هویت این کمپین را تا حد زیادی زیر سوال برده است.
از تشکیل کابینه تا بودجهای که بلای جان دولت شد
چینش کابینه دوازدهم، نخستین آزمون روحانی در دوره دوم کشورداریاش بود. او که اینبار با رای بالاتری روانه پاستور شده بود با سیلی از توقعات اصلاح طلبانه و اصولگرایانه در نحوه چینش کابینه روبرو شد، توقعاتی که در نهایت با لیست ارائه شده به مجلس برای طیفی از سیاسیون برآورده شد و برای برخی دیگر نه. آنچنان که اصولگرایان از چینش کابینه دوم روحانی راضی تر به نظر می رسیدند و در مقابل اصلاح طلبان که انتظار داشتند سهم بیشتری از دولت نصیب شان شود چندان روی خوشی به این تصمیم روحانی نشان ندادند.
هرچند با این اتفاق اعتراضاتی در سطح گسترده بخصوص از سوی اصلاحطلبان را سبب شد اما، آنقدرها نتوانست بر فضای سیاسی کشور سایه بیندازد. چه آنکه در نهایت اصلاح طلبان پشت سر روحانی ایستادند و تصمیم روحانی را براساس مصلحت سنجی های او مورد تایید قرار دادند. بگذریم از برخی تحلیل های تندروانه که عنوان می کردند روحانی به سمت راست گرایان چرخش کرده است.
اما با فرارسیدن آذرماه، کمتر کسی فکر میکرد که بودجه تقدیم شده به مجلس شورای اسلامی، دردسری بزرگتر از ارائه لیست اسامی وزیران پیشنهادی کابینه دوازدهم، برای حسن روحانی به بار بیاورد. جزییات بودجه از نخستین ساعات ارائه آن به مجلس دست به دست در توییتر و تلگرام میچرخید. خبر گرانی سوخت، بالا رفتن عوارض خروج از کشور، حذف یارانه نقدی بیست میلیون ایرانی و بودجههایی که به برخی از نهادهای فرهنگی تعلق میگرفت، همه و همه عاملی شد تا برخی رایدهندگان از رایی که به حسن روحانی دادهاند اظهار پشیمانی کنند.
از «به عقب بازنمیگردیم» تا «پشیمانیم»!
ما ایرانیها به همان میزان که از حافظه کوتاه مدتی برخورداریم، مردمان عجولی هم هستیم. گذشت ۴ ماه از تشکیل کابینه دوازدهم، قطعا نمیتواند معیار خوبی برای قضاوت در مورد عملکرد یک دولت باشد. آنهم دولتی که همه بخوبی میدانیم که کشور را با چه مصایبی تحویل گرفته است.
هرچند حواله دادن مشکلات به عملکرد گذشتگان دیگر گوش شنوایی حداقل برای سخنان دولتمردی که دومین دوره کشورداری خود را آغاز کرده، ندارد اما واقعیتی است غیرقابل انکار. با این حال بد نیست به اردیبهشت ماه امسال بازگردیم. درست همان روزهایی که مناظرههای انتخاباتی به اوج خود میرسید، حضور حسن روحانی و اسحاق جهانگیری از یک سو و محمدباقر قالیباف و ابراهیم رییسی از سوی دیگر، تنور رقابت را تا آنجا گرم کرد که انتخابات بطور ناخواستهای به سمت دو قطبی شدن پیش رفت.
در این فضا بود که حامیان روحانی و کسانی که در تلاش بودند تا مبادا تفکر احمدی نژادی یکبار دیگر رای بیاورد، با شعار به عقب بازنمیگردیم، عرصه را برای رقیب تنگتر و تنگتر کردند. در آن زمان هم، همین فضای مجازی و در راس آن توییتر و تلگرام بود که توانست نشردهنده علایق و طرز فکر همه آنهایی باشد که با توجه به جایگاهشان به نحوی در رای آوری کاندیدای انتخابات میتوانستند تاثیرگذار باشند. حال گویی برخی از همانها که هفت ماه پیش حسن روحانی را کاندیدای اصلح میدانستند، به پویش پشیمانیم پیوستهاند. حرکتی که در نوع خود قابل تامل است و حتی برخی تحلیل ها از پشت پرده این کمپین، حکایت از برنامه ریزی جریانات خاص علیه دولت می دهد.
ترس از رقیب؛ مولفه انتخاب رییسجمهور
بدیهی است که نقطه مشترک بسیاری از انتخابات ریاست جمهوری در ایران، ترس از بر سر کار آمدن رقیبان است. درست مانند همین انتخابات اخیر که جمعیت ۴۰ میلیونی را به پای صندوقهای رای کشاند. حضور ابراهیم رییسی بعنوان نماینده جریان اصولگرا و ترس از پیروزی او در این انتخابات دلهرهای در میان بسیاری از مردم ایجاد کرد. ترس از اینکه بار دیگر تفکراتی نزدیک به محمود احمدینژاد بر سر کار بیاید، همه کسانی که میتوانستند در ترغیب آرای خاکستری برای حضور در پای صندوقهای رای نقش داشته باشند را، بصورت خودجوش وارد میدان کرد. اینجا دیگر تنها چیزی که برای بسیاری از رایدهندگان و مشوقان حضور در پای صندوقهای رای اصل شناخته میشد، تداوم حضور حسن روحانی در قامت رییسجمهور ایران نبود، بلکه ممانعت از بازگشت به گذشتهای بود که کاندیدای جریان اصولگرا آن را هدایت میکرد.
سلبریتیها و معرکهای که برپا شد
هرچند از نقش سلبریتیها در زمان انتخابات نباید غافل شد، اما آنچه که این روزها چنین اتفاقاتی را حول محور حسن روحانی شکل داده، توییتهایی است که از سوی برخی از این افراد منتشر شده است. نوید محمدزاده، علی کریمی، مهدی فخیم زاده و دیگر چهرههای معروف ورزشی و هنری و البته غیرسیاسی عنوان کردند که از رای به روحانی پیشیماناند و حتی برخی از آنان بابت حمایتهای خود از مردم عذرخواهی هم کردند. برخی نیز پشیمان بودن را به معنای پشیمان بودن از رای دادن به روحانی ندانسته اند بلکه تلاش کرده اند با یک رویکرد انتقادی عملکرد دولت را زیر تیغ ببرند.
این موضع انتقادی البته به مردم عادی نیز سرایت کرد و آنان نیز در همین چند روز گلایه های خود از سیاستهای حسن روحانی را اعلام کردند، با این وجود هنوز چنین نگاهی در بین چهرههای سیاسی قوام نیافته است؛ موضوعی که به نظر میرسد بسیاری از رسانههای مخالف دولت آماده چنین رویدادی هستند و با کوچکترین بحثها و انتقادات اصلاحطلبان، پویش پشیمانیم را مطرح میکنند.
اما آیا این قسم مواضع به معنی ابراز پشیمانی است؟ جایی که نماینده مجلس بخواهد به رییس جمهور در خصوص عدم برآورده کردن انتظارات مردمی و یا نحوه بستن بودجه سال آینده انتقاد کند، به این معنی است که از رییسجمهوری روی گردانده و از رایی که به او داده و حمایتی که از او کرده پشیمان است؟ سوالی که تعدادی از چهرههای اصلاحطلبان این روزها بخوبی از پاسخ آن برآمدند و هرآنچه را که مخالفان رشته بودند، پنبه کردند.
اصلاحطلبان تمام قد پشت روحانی ایستادهاند
اصلاح طلبان این روزها با دامی روبرو شده اند که برخی تندروهای جریان شان و برخی جریانات رقیب دولت آن را پهن کرده اند. دامی که تلاش دارد اینگونه القا کند که چپ گرایان به دنبال عبور از روحانی هستند. از همین روست که شاخصین این جریان به وسط میدان آمده و ضمن رونمایی از جریانات پشت پرده این کمپین که حتی برخی ردپای احمدی نژآدی ها را هم در آن دیده اند، صراحتا حمایت خوداز روحانی را بار دیگرعلنی کرده اند.
محمدرضا خاتمی، پیرامون ابراز ندامت از رای به روحانی گفته است: ما از دولت روحانی حمایت کردهایم و میکنیم و از انتخاب خود پشیمان نیستیم و نخواهیم شد، اما وظیفه خود میدانیم که انتقاد هم بکنیم و حتی با صدای بلند آن را بیان کنیم و این را تضعیف دولت نمیدانیم. ما از انتخاب خودمان پیشمان نیستیم اگر انتقاد میکنیم.
حسین مرعشی دیگر فعال سیاسی اصلاح طلب نیز با تاکید بر اینکه به هیچ وجه از رای به روحانی پیشیمان نیستیم، گفت:«در انتخابات گذشته اگر به روحانی رای نمی دادیم اتفاق بهتری نمی افتاد. منتقدان نیز اگر واقعا از دولت انتقاد دارند باید به صورت صریح و شفاف بگویند که به کدام موضوع انتقاد دارند و حتی راهکار نیز ارائه کنند. در این صورت است که دولت می تواند در زمینه رفع مشکلات عمل کند. در غیر این صورت اظهار پشیمانی به هیچ وجه مشکلی را حل نمی کند».
بهرام پارسایی سخنگوی فراکسیون امید نیز با بیان اینکه «شخصا معتقدم حاميان روحاني بهويژه طيف اصلاحطلب حامي دولت به هيچ عنوان از حمايت خود پشيمان نيستند» گفت: «اگر امروز مجددا در جايگاه انتخاب ميان روحاني و رقبايش در انتخابات قرار بگيريم، بيشك بار ديگر از روحاني حمايت خواهيم كرد».
عبدالله ناصری فعال سیاسی اصلاحطلب هم معتقد است که آنچه تحت عنوان کمپین «پشیمانم» در مورد رای به روحانی به راه افتاده، با برنامه ریزی جریان رادیکال صورت گرفته است.
حسامالدین آشنا مشاور رسانهای رییسجمهور تنها مقام دولتی بود که نسبت به این اتفاق واکنش نشان داد. او در صفحه توییتر خود نوشت: پویش پشیمانی با پشتیبانی کسانی شکل گرفت که باید در مورد کارهای کرده و نکرده خود پاسخگو باشند. آنها ثروت و سعادت ملت را به تاراج دادند. چه سدهایی ساختند که پشتش آبی نیست، چه فرودگاههایی ساختند و پروازی به آنجا نیست.
تجربه تلخ سال ۸۴ برای اصلاح طلبان نباید تکرار شود
حال با اتفاقاتی که طی این چند روز رخ داده، آنان که از پشیمانی خود به جهت حمایت از حسن روحانی حرف میزنند، در حال حاضر و در بین سایر کاندیداها چه کسی را شایستهتر از او برای ریاستجمهوری میدانند؟ در جمع کاندیداها، بغیر از روحانی که مورد حمایت کامل اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدل قرار داشت، سایر کاندیداها از چهرههایی بودند که قطعا هیچ جایگاهی برای اصلاحطلبان در کشورداری قایل نمیشدند.
آیا آنها راضی بودند که بجای روحانی، از بین ابراهیم رییسی، مصطفی میرسلیم و مصطفی هاشمیطبا و قالیباف یکی را انتخاب کنند؟ واقعیت امر این است که اصلا گزینه دیگری غیر از روحانی وجود نداشت که آنها بخواهند به سمت او بشتابند و اکنون پس از هفت ماه از انتخاب خود، ابراز پشیمانی کنند. البته نباید ایجاد چنین پویشی را به جمع زیادی از حامیان گذشته روحانی نسبت داد. بودند کسانی که در برابر چنین اقدامی، در توئیتر و اینستاگرام با هشتگهای ناامید_نشدیم و پشیمان_نیستم از رأی خود در اردیبهشت ۹۶ دفاع کردند. جان کلام آنها این است که میگویند به دولت نقد میکنیم اما از رأی خود به روحانی پشیمان نیستیم.
به هرحال آنچه که تاکنون جای تامل دارد، عدم استقبال چهرههای اصلاحطلب از این موضوع است؛ هرچند رسانههای مخالف دولت قصد القای این را دارند که هرکسی از دولت نقد میکند از انتخاب روحانی پشیمانند اما، اصلاحطلبان تلخی سال ۸۴ را تجربه کردند و به هیچ روی حاضر نیستند پروژه عبور از منتخب مورد حمایت خود را کلید بزنند. اگر آنها ۱۲ سال پیش با عبور از خاتمی، زمینه روی کار آمدن محمود احمدینژاد را فراهم کردند، بعید است که در این دوره دست به چنین کاری زده و عرصه ۱۴۰۰ را از هم اکنون به رقیب واگذار کنند.
رضوانه رضاییپور
- 15
- 3