احمدینژاد و دوستانش مدتی است شخصیت جدیدی از خود نشان دادهاند. نوک پیکان حمله آنها ریاست قوه قضائیه است. آنها خواهان برگزاری دادگاه علنی برای رسیدگی به اتهاماتشان هستند. مسئلهای که قوه قضائیه از انجام آن به دلایلی سرباز می زند. سوال این است که اصلاحطلبان چه موضعی در اینباره گرفتهاند؟
رسول منتجبنیا، قائم مقام حزب اعتماد ملی از جمله کسانی است که در اینباره اظهارنظر کرده است. او در اظهاراتی در دانشگاه صنعتی همدان می گوید: «گروهی که پرونده اختلاس و سوءاستفاده دارند و خط و نشان و ضربالعجل برای نظام و قوه قضائیه میکشند، قوه قضائیه باید با آنان برخورد کند.
این حضرات با بگمبگمها قصد دارند در تاریخ بمانند بنابراین نباید قوه قضائیه از ضربالعجل آنان بترسد چرا که مردم طرفدار آنها هستند و منتظرند قوه قضائیه با قدرت و قوت با این افراد برخورد کند.» به گزارش ایسنا، او خطاب به قوه قضائیه می گوید: «برخورد با این متهمها را مردم به شما دست مریزاد خواهند گفت، چرا که دیگر این متهمها در بین مردم طرفداری ندارند و شخصیت آنان را شناختهاند.»
محمد عطریانفر، عضو حزب کارگزاران سازندگی در گفتوگو با انتخاب موضعی متفاوت با منتجبنیا دارد. می گوید: «اگرچه اقدامات وی علیه اصولگرایان و دوستان خود اوست، اما ما آن را تایید نمیکنیم.» عطریانفر در این مصاحبه به گونهای سخن می گوید که گویی نباید احمدینژاد را جدی گرفت. می گوید: «احمدینژاد شخصیت برجستهای در فضای سیاسی کشور به حساب نمی آید. او بنا به یک اتفاق غیرمترقبه در یک مقطعی رییس جمهور شد. از این رو، امر بر او مشتبه شده و در مقطع فعلی اظهارنظرهایی می کند که نه از دوستان سابقش، نه منتقدان و رقبایش آن را تایید نمی کنند.»
عباس عبدی، تحلیلگر اصلاحطلب از زاویه دیگری به موضوع احمدینژاد نگاه کرده است. عبدی در یادداشتی که پس از بستنشینی احمدینژادیها نوشته شده، معتقد است رفتار سیاسی احمدینژاد به نفع اصلاحطلبان است و از این می گوید که رفتار احمدینژاد به پرسشهایی منجر شده است که باید اصولگرایان پاسخ گویند.
عبدی معتقد است «رفتار احمدینژاد و اطرافیان او در زمان ریاستجمهوری نیز کمابیش به همین شکل بود» و از این زاویه می پرسد: «چرا در زمان ریاست وی بر دولت در برابر چنین کارهای مشابه آن دولت، سکوت یا حتی تایید کردند؟ آیا نمیتوانیم نتیجه بگیریم که نحوه داوری اکثر اصولگرایان درباره امور جاری کشور مبتنی بر انتساب عاملان رفتار به گروه آنان یا مخالف اصولگرایان است؟
اگر عامل آن سیاست جزو آنان است که دربست تایید میکنند و اگر از مخالفان و منتقدان آنان است، آنان را دربست تخطئه میکنند؟» عبدی پرسش دومی هم دارد: «موضوع دوم این است که اصولگرایان تاکنون به این پرسش پاسخ ندادهاند که چرا احمدینژاد و یارانش که از دل اصولگرایان بیرون آمدند در فاصله اندکی از اوج رفاقت، به یک ضدیت حاد با آنان رسیدند؟ آیا از ابتدا آنان را اشتباهی جزو خود میدانستند؟ یا آنکه این افراد دچار تحول پیشبینی نشده شدهاند و چنین رفتاری از خود نشان میدهند؟»
نفی، تایید، سکوت
در کل، رصد اظهارنظرهای اصلاحطلبان نشان می دهد که موضع آنها در قبال رفتار سیاسی احمدینژاد، ملغمهای از نفی، تایید یا سکوت است. دستهای از اصلاحطلبان معتقدند کسی که در هشت سال زمامداری خود به متهم مفاسد اقتصادی است و از حقوق شهروندی در یکی از مهمترین برهههای زمامداریاش(سال ۸۸) دفاع نکرده است، نمی تواند علم دفاع از حقوق شهروندی در دست گیرد.
این دسته معتقدند که این اقدامات احمدینژاد برای این است که همچنان در فضای سیاسی زنده بماند. در مقابل اما کسانی هستند که معتقدند رفتار سیاسی احمدینژاد موجب تضعیف رقبای اصلاحطلبان است و از این زاویه است که باید از رفتار او استقبال کرد.
در همین گروه البته برخی از موضع حقوق بشری معتقدند احمدینژاد هرکه بوده و هر کاری که کرده است و اکنون برای هر هدفی که به چنین رفتارهایی دست زده است، از آن سبب که برگزاری دادگاه علنی یک حق شهروندی است، باید چنین حقی را به رسمیت شناخت و صدای او را بلند کرد. این دسته معتقدند در بلندمدت چنین کاری به رویهشدن برگزاری دادگاههای علنی منجر خواهد شد و از این زاویه یکی از آرزوهای فعالان حقوق بشر برآورده خواهد شد.
در مقابل این دو گروه از اصلاحطلبان، دسته سومی هستند که معتقدند لزومی ندارد اصلاحطلبان نسبت به مواضع و عملکرد این روزهای احمدینژادی نفیا یا اثباتا موضعی اتخاذ کنند. استدلال این گروه آن است که موضع منفی نسبت به اظهارات احمدینژاد موجب به حاشیه رانده شدن بخش دیگری از اظهارات اوست که به گونهای حقوق شهروندی تلقی می شود و چنین تلقی، به معنای پشت کردن اصلاحطلبان به شعارهای خودشان است.
این گروه استدلال می کنند که موضع اثباتی در مقابل احمدینژاد نیز سبب می شود که اقدامات منفی او به حاشیه رانده شود و احمدینژاد به نحوی پرچمدار «حقطلبی» تلقی گردد. این گروه پیشنهاد می کنند که اصلاحطلبان کناری بایستند و تماشگر نبردی باشند که سالها پیش رهبرانشان انذار می دادند.
- 15
- 6