مطابق آنچه چهرههای سیاسی با روزنامه ایران در میان گذاشتند، واکنش آنان به زلزله همانند مردم عادی بوده است. آنان نیز مانند مردم از خانه بیرون آمدند، سوار خودروهایشان شدند تا خود را به جای نسبتاً امن تری برساندند. اغلب آنان نه تنها زلزله را پیشبینی نمیکردند، بلکه برای وقوع آن آماده هم نبودند. نبود این آمادگی از اینجا فهمیده میشود که آنان از پیش ملزومات مواقع بحرانی، مانند آب، لباس و پتو را در یک سبد یا کیف آماده نکرده بودند. البته در این میان غلامحسین کرباسچی و محمدکاظم انبارلویی گفتهاند که پس از وقوع زلزله به کارهای عادی خود ادامه دادند و پس از خواندن نماز آیات، مانند هر شب، به خواب رفتهاند. آذر منصوری هم گفت که پس از وقوع زلزله کرمانشاه، کیف ملزومات اولیه را آماده کرده بوده و پس از اطلاع از وقوع زلزله، با برداشتن این کیف از خانه خارج شده است.
کرباسچی: واکنش خاصی نشان ندادم
غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی است که شهردار تهران هم بوده است. وی که هنگام وقوع زلزله در حال مطالعه بود و بی آنکه واکنش خاصی نسبت به این مسأله نشان داده باشد، به مطالعه ادامه داده و موعد خواب هم، خوابیده است. کرباسچی در پاسخ به این پرسش «ایران» که آیا به مقاوم بودن ساختمان اطمینان داشته است، میگوید: این واکنش لزوماً ناشی از اطمینان به ساختمان نبود، بلکه ناشی از این باور بود که از آنچه خداوند مقدر کرده است، نمیتوان فرار کرد.
وی درباره مقاومت ساختمانهای تهران در برابر زلزله هم می گوید: از دهه ۷۰ و در دولت آیتالله هاشمی رفسنجانی، معیارها و ضوابط مربوط به ساخت و ساز مقاوم در برابر زلزله تدوین و الزامی شد. این ضوابط در ابتدا ناقص بود و بتدریج با کمک اساتید دانشگاهها، آییننامههایی همچون آییننامه ۲۸۰۰ تکمیل شد. از این رو، در جاهایی که این آییننامه رعایت شده باشد، مشکلی نخواهد بود، اما در ساختمانهای قدیمی و بافتهای فرسوده احتمال خطر وجود دارد.
کرباسچی در واکنش به گمانههایی همچون بی دفاع بودن تهران در برابر زلزله هم میگوید: سخن گفتن درباره ناامنی تهران، تنها مردم را وحشت زده میکند، درحالی که باید اقدام عملی کرد. شهردار پیشین تهران معتقد است در آن نقاطی از تهران که ساختمانهای نوساز و تحت ضوابط ساخته شدهاند، نباید مشکلی وجود داشته باشد، هرچند هنوز بافتهای فرسوده و کوچهها و معابر باریک و تنگ هم هست که احتمال وقوع خطر را افزایش میدهد.
ابطحی: با خانواده تا صبحدر خودرو بودند
محمدعلی ابطحی، عضو مجمع روحانیون مبارز و رئیس دفتر رئیس جمهوری در دوره اصلاحات بوده است. او درباره واکنش خود و خانواده به زلزله به «ایران» میگوید: در اتاق دراز کشیده و کتاب میخواندم، ابتدا زلزله را حس کردم، اما با دیدن ثبات لوستر، تردید کردم که زلزله هست یا نیست. اما بعد از خروج از اتاق، دیدم دخترم هم همین حس را دارد. لذا فهمیدیم زلزله است که بسیار نگران شدیم، زیرا دختر من همین اواخر فیلمی درباره زلزله دیده بود و همین او را بسیار نگران کرد.
وی با بیان اینکه لباس پوشیدیم و همه خانواده، از خانه بیرون رفتیم، اضافه میکند: یکی از نزدیکان ما در خوابگاه بود، تماس گرفته و ترسیده بود، بهدنبال او رفتیم و او را سوار کردیم، بعد یک ساعتی در خودرو مقابل خانه توقف کردیم، چون نسبتاً ساختمانی در اطراف نبود. خانواده تا صبح در خودرو ماندند، اما من به خانه آمدم و پس از خواندن نماز آیات، قدری تلویزیون تماشا کردم و خوابیدم. اما خانواده، صبح به خانه آمده و بعد از خواندن نماز صبح، خوابیدند.
ابطحی هم مانند بسیاری از مردم، مجموعهای از لوازم ضروری برای مواقع بحران آماده نکرده بود. وی درباره مشاهدات خود در شهر میگوید: بخشی از غرب تهران ترافیک سنگینی حاکم بود. مردم سعی میکردند خودروهای خود را در مناطقی که دیواری وجود ندارد پارک کنند.وی درباره مدیریت بحران هم اضافه میکند: نمیتوانم درباره مدیریت اظهارنظر کنم، اما مدیریت رسانهای خوب بود. زیرا کانال تلویزیون یا رادیو کاملاً درباره این موضوع برنامه پخش میکرد، هرچند بعد از مدتی حرف تازهای تولید نمیشد، اما مردم دلگرم بودند که تلویزیون و رادیو در این زمینه فعال است و از این تلویزیون ما بعید و قابل تقدیر بود.
زیباکلام: به مقاومت خانه ام اطمینان ندارم
صادق زیباکلام، استاد دانشگاه تهران که پس از زلزله کرمانشاه به یاری زلزله زدگان رفته بود، واکنش مشابهی نشان داد. او به «ایران» میگوید که شب حادثه، به تازگی از سفر تبریز بازگشته بود و بهدلیل تأخیر هواپیما، ساعت ۱۱ شب به خانه رسیده بود. چون در خانه تنها بود، به آشپزخانه رفته و آب را جوشانده بود تا قهوهای بخورد. وی اضافه میکند: در این هنگام احساس کردم که ظرف آب جوش صدا میدهد، ابتدا احساس کردم صدای جوشیدن آب است، اما دیدم پنجره هم تکان میخورد. پس از اینکه فهمیدم زلزله است، از آشپزخانه به سمت هال دویدم، بعد با خودم گفتم که اینجا هم سقف دارد، پس به سمت راهرو دویدم که متوجه شدم حضور در اینجا هم بیفایده است. در این هنگام دختر کوچکم از ویلای خانوادگی تماس گرفت و با گریه پرسید که چه کار کنیم؟ از خانه بیرون بیاییم یا در خانه بمانیم که از آنان خواستم درخانه بمانند تا خودم را به آنان برسانم و چون احساس میکردم تهران قفل و شلوغ میشود، بسرعت از خانه خارج شده و نزد آنان رفتم که آنجا نیز از فرط خستگی، خوابیدم.
وی در پاسخ به اینکه آیا به ایمنی ساختمان خود اطمینان دارید یا خیر، اظهار میکند: مطمئن هستم که سازنده، ساختمان را مقاوم نساخته است، زیرا سازنده دیگری هم این کار را نمیکند. زیباکلام درباره چرایی قفل شدن تهران هم این را ناشی از بیاعتمادی مردم به مسئولان میداند و اضافه میکند: در سالهای جنگ مردم به رادیو گوش میدادند تا بدانند مسئولان چه برنامهای برای آنان تدارک دیده واز آنان میخواهند مقابل بمباران چه کار بکنند، اما اکنون هر کس سعی میکند تنها خود را نجات بدهد.
دهقان: بر خدا توکل کردیمو خوابیدیم
غلامعلی دهقان، عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه نیز هنگام وقوع زلزله در حال مطالعه بود. وی که در کرج و خانهای استیجاری زندگی میکند، ابتدا باور نکرد که زلزلهای رخ داده و تصور میکرد سرو صدای طبقات دیگر ساختمان است، اما با تداوم لرزش، به همراه خانواده سراسیمه به خیابان دویده است، بیآنکه از قبل مجموعهای برای شرایط بحرانی آماده کرده باشد.دهقان میگوید: خودرو نداریم، بنابراین درحالی که همسایهها تا صبح در خودروهای خود مانده بودند، از میان ۸ واحد ساختمان، تنها ما بودیم که ساعتی بعد به خانه بازگشتیم و به خدا توکل کردیم و خوابیدیم. تنها صبح بود که برخی از همسایهها به خانه بازگشتند. این فعال سیاسی معتقد است که ما – اعم از مردم و مسئولان- در واکنش به وقوع زلزله همچنان مشکل داریم، چون نمیدانیم چه باید بکنیم و به کجا پناه ببریم.
انبارلویی: نماز آیات خواندمو خوابیدم
محمدکاظم انبارلویی، عضو دفتر سیاسی حزب مؤتلفه اسلامی، اما واکنش خاصی نشان نداد. او نیز هرچند ملزومات ضروری را از پیش آماده ندارد، اما میگوید در واکنش به زلزله، تنها نماز آیات خوانده و دوباره خوابید، هرچند همسایههای او با دلهره و هراس به کوچه رفته و خودروها را از پارکینگ خارج کرده بودند تا در جایی مستقر شوند. البته برخی هم ترجیح داده بودند تا در خانه بمانند.وی دلیل ماندن در خانه را این طور عنوان میکند: به خدا اطمینان کردیم و گفتیم هر کار که خدا بخواهد، همان میشود، فلذا آمدن به خیابان فایدهای ندارد. انبارلویی درباره وضعیت تهران هم میگوید: برخی خیابانهای تهران در شرایط عادی هم ترافیک واقعاً ملالآوری دارد، در شرایط اضطراب قاعدتاً این امر تشدید میشود. از اینرو فکر کردم که آمدن به خیابان چیزی را حل نمیکند.
منصوری: آمادگی داشتیم
آذر منصوری، قائم مقام حزب اتحاد ملت ایران میگوید که ما با توجه به زلزلهای که در کرمانشاه رخ داده بود از آمادگی نسبی برخوردار بودیم، به این معنی که برخی وسایل مانند کیف زلزله را که شامل حداقل ملزومات برای گذران زندگی در شرایط اضطراری بود آماده کرده بودیم.با وجود این، وی اضافه میکند که در واقع آمادگی کامل نداشتیم و سعی کردیم که بسرعت امنترین نقطه را پیدا کرده و از خود محافظت کنیم تا در صورتی که آوار بریزد حداقل آسیبهای کمتری ببینیم. اینها آمادگیهایی بود که ما موقع زلزله چهارشنبه شب داشتیم.
وی ادامه میدهد: اما مجموع اتفاقاتی که در شهر رخ داد و منجر به ترافیک سنگین مردم در خیابانها و صفهای طویل در پمپ بنزینها شد نشان داد که مردم موقع زلزله چه رفتارهایی از خود نشان میدهند. در حقیقت آنچه در چهارشنبه شب موقع زلزله رخ داد نشان دهنده یک بحران اجتماعی در ایران است بویژه در شهر تهران با توجه به ویژگیهایی که در این چند سال پیدا کرده، اگر این اتفاق بیفتد معلوم نیست که چه خسارتهای جانی و مالی به کشور وارد شود و به چه شکلی بشود این خسارتها را جبران کرد. به هر حال این زلزله تمرینی بود هم برای مردم و هم برای دولت و مجموعه دستگاههای متولی تا مورد آزمایش قرار گیرند و بتوانند این آمادگی را فراهم کنند تا چنانچه زلزله سهمگین تری به وقوع بپیوندد، پیامدها و آسیبهای اجتماعی این بحران را کاهش دهند.
مرتضی گل پور
- 17
- 5