صادق محصولی هم روز گذشته با جمله «هدف برای احمدینژاد وسیله را توجیه میکند» به جرگه جداشدگان از احمدینژاد پیوسته است، اینکه چرا یاران سابق احمدینژاد از او جدا میشوند قابل استدلال است، با موضعگیریهای اخیر احمدینژاد، آنها حاضر نیستند تا خودشان را در نقش مخالفین داخل نظام ببینند چون آنها خود را جزو نظام و حاکمیت میبینند.
طبیعی است احمدینژاد با نطقهای اخیر از ساختار جدا شده است برای همین این افراد اگر همچنان بگویند با احمدینژادیم، در موضعگیریهای او شریک هستند. اما اینکه آنها نمیخواهند در موضعگیریهای احمدینژاد شریک باشند یک مسئله است، و اینکه آنها بیایند احمدینژاد را مثل محصولی به کسی که هدف وسیله را برایش توجیه میکند، متهم کنند، یک مسئله دیگر است.
اکنون باید از آنان پرسید شما چه وقتی فهمیدید احمدینژاد نیاز به رفتن به پزشک دارد یا احمدینژاد به گونهای عمل میکند که برایش هدف وسیله را توجیه میکند؟
البته شاید بتوانیم بگوییم آقای محصولی تا زمانی که از نظام انتقاد نمیکرد، با ایشان هم پیمان بود اما اکنون با آن مخالف است چون از نظام رد شده است. ولی صادق محصولی این را نمیگوید.
او میگوید برای احمدینژاد هدف وسیله را توجیه میکند یعنی این احمدینژاد هیچ وقت چنین اصولی نداشته است. اما این اتفاق و شیوه مطمئنا الان رخ نداده است، منتهی درسالهای قبل احمدینژاد این رفتار را در قبال مرحوم آیتالله رفسنجانی و اصلاح طلبان انجام میداد، آقای صادق محصولی میدید که احمدینژاد چگونه باهاشمی و اصلاح طلبان برخورد میکند؛ احمدینژاد همان احمدینژاد بوده است.
بنابراین میتوان از همه کسانی که امروز برای اعلام برائت از احمدینژاد صف کشیدهاند، این سوال را بپرسید شما چه وقت متوجه شدید که احمدینژاد اینگونه است؟ چه طور شد که در سال ۸۴ و ۸۸ که او همین رفتارها را میکرد متوجه نشدید؟ چرا نفهمیدید که برای او هدف وسیله را توجیه میکند؟ مگر در سال ۸۸ نگفتند که رفتار او بیاخلاقی است؟ چه طور این آقایان (افرادی که در کار دولت او بودند) در آن مقطع مهر سکوتبر لب زده بودند؟
- 16
- 1