محمد هاشمیرفسنجانی از سال ۱۳۶۳ تا ۱۳۷۳ مدیرعامل سازمان صداوسیما بود. او در گفتوگو با «وقایعاتفاقیه» به نوع عملکرد صداوسیما در دهههای اخیر پرداخت. او تصریح کرد: «مسئولان صداوسیما میگویند چون الان رقابت خیلی شدید است و ماهوارهها توانستهاند در زبان فارسی هم موفقیتهای قابلتوجهی بهدست بیاورند، از جانب دیگر شبکههای مجازی نیز بخش حائز اهمیتی از کارکردهای رسانه ملی را در خود جای دادهاند، صداوسیما دست به تغییرات در تابوهای خود زده است». بااینحال، این چهره سیاسی براینباور است که صداوسیما در اکثر موارد نتوانسته انتظارات نظام و انقلاب را برآورده کند.
هرچندوقت به چندوقت شاهد آن هستیم که برنامههایی از صداوسیما پخش میشود که موجب ناراحتی مردم شده و حتی باعث جریحهدارکردن احساسات عمومی میشود. چه در برنامههای زنده، مانند ماجرای شبکه یزد که دوشنبه مسائل غیرمتداولی درباره زناشویی را مطرح کرد و چه برنامههای ضبطشده مانند «اکسیر» که مسائلی خلاف شئونات اجتماعی در آن مطرح شده و درنهایت موجب عذرخواهی صداوسیما از مردم شده است. حال سوالی اساسی در این حوزه مطرح میشود. چه کسی یا نهادی بر این سازمان نظارت میکند؟
صداوسیما بهواسطه گستردگی برنامهها، عملا نمیتواند برتمام برنامههای پخش شده نظارت کند. نظارت بر این ساختار مانند هر نهاد دیگر شامل دو ساختار درونی و بیرونی میشود. آن چیزی که در زمان من مانند اکنون وجود داشت و تغییر نکرده، مقوله نظارت درونی است که همچنان ناظر پخش به آن میپردازد. هر چیز که بخواهد از صدا یا سیما پخش شود باید پیشتر «پخش» آن را تایید کند و مدیر پخش مسئولیت آن را برعهده دارد. مدیر پخش خود یا معتمدانش باید آن برنامه را ببینند، اشکالات آن را استخراج کنند، بر برطرفشدن آن نظارت کرده و درنهایت در صورت مرتفعشدن مشکلات، اجازه پخش و روی آنتنرفتن را دهند.
وقتی ناظر پخش برنامهای امضا میکند، یعنی میپذیرد مسئولیت آن برعهده او است. درزمینه برنامههای زنده هم همین فضا وجود دارد اما به صورتی دیگر یعنی کسی در سالن ضبط و ارسال آن روی آنتن مینشیند. کسی که معتمد اداره پخش است هر جا نکتهای بود سریعا به کارگردان برنامه میگوید. این فرد که ناظر پخش است وظیفه دارد حتی درصورتیکه کارگردان به نکاتش توجه نکرد سریعا از طرق مشخصشده برنامه را از روی آنتن بردارد.
پس با این توضیحات، اداره پخش مسئولیت تمام برنامهها را برعهده دارد و این مسئولیت که درنهایت برعهده رییس پخش است، به افراد معتمد خود تفویض میشود اما مسئولیت او برطرف نخواهد شد؛ البته بهواسطه ۲۴ ساعتهشدن صداوسیما حدودا در همه شبکهها برخی ناظرین پخش به سمت بستن کنداکتور براساس برنامهها، سریالها و... تکراری میکنند که پیشتر بر آن نظارت صورت گرفته باشد. در سازمان صداوسیما ناظر تولید نیز در نظر گرفته شده است. ناظر تولید به روند ساخت برنامهها در چارچوب مصوب و مجاز میپردازد و نمیگذارد تولیدکنندگان از حیطه مصوب خارج شوند.
در این ساختار وظیفه شورای نظارت بر صداوسیما چیست؟
شورای نظارت بر صداوسیما برعکس نظارت داخلی مذکور که نظارت پیشینی است، یعنی همان اداره پخش، نظارت خارجی و پسینی دارد. این نهاد بهواسطه اندازه محدودش اساسا نمیتواند بر تمامی برنامههایی که میخواهد پخش شود نظارت کند و حتی اگر توانایی این کار را هم داشته باشد قانون برای او این وظیفه را در نظر نگرفته است.
شورای نظارت بر صداوسیما موظف است بر برنامههای پخششده نظارت داشته باشد و در صورت وقوع تخلف آن را به مسئولان امر گوشزد کند. به همین واسطه برخی اصلا عنوان نظارت را برای این نهاد برنمیتابند و میگویند وجود این عبارت در نام این شورا درست نیست؛ بنابراین نظارت که در صداوسیما بر برنامه انجام میشود مخصوص ناظران پخش و تولید است. شورا بههیچوجه نه قانونا میتواند در این حد ورود کند و نه نیروی آن را دارد. برخی میپرسند که چرا شورا نظارت نمیکند. من از آنها میپرسم چه نظارتی مدنظر شماست؟ اگر نظارت مورد نظر شما نظارت قبل از پخش است، این شورا امکاناتش را ندارد اما اگر منظور اعتراض به برنامههاست، بله، این نظارت وجود دارد و اعمال هم میشود.
حال با این گستردگی نظارت درونی و وجود نظارت بیرونی چرا در برخی برنامهها شاهد هنجارشکنی هایی در ساختار گفتمانی صداوسیما هستیم؟
من تصور میکنم براساس آن چیزی که مسئولان صداوسیما از آن سخن به میان میآورند، میگویند چون الان رقابت خیلی شدید است و ماهوارهها توانستهاند در زبان فارسی هم موفقیتهای قابلتوجهی را بهدست بیاورند، از جانب دیگر شبکههای مجازی نیز بخش حائز اهمیتی از کارکردهای رسانه ملی را در خود جای دادهاند، صداوسیما دست به تغییرات در خط قرمزهای خود زده است. همانطور که میدانیم روشهای جذب در شبکههای خارجی فضای متفاوتی با ایران دارد و عملا دست آنها بازتر از ماست. بههمینواسطه از جانب دیگر صداوسیما فضا را باز کرده؛ بنابراین توجیه صداوسیما این است که برای رقابت با برخی رسانههای خارجی، برخی از برنامههای خود را تغییر داده است.
به نظر شما آیا صداوسیما در این عرصه موفق بودهاند؟
خیر، بههیچوجه بنده هیچوقت این حرف را تایید نمیکنم. من میگویم صداوسیما در چارچوب نظام جمهوری اسلامی ایران است و این نظام، اصول مشخصی دارد. ما قواعد و ارزشهای مشخصی در نظام و دینمان داریم اما گویی صداوسیما بهخاطر دیگران در حال عدول از استانداردها و آرمانهای انقلاب اسلامی است و به عبارتی آن را فراموش کرده است.
روایتی نقل کنم تا ماجرا درست تبیین شود. گروهی نزد رسولالله(ص) رفتند و از ایشان خواستند نماز صبح را از آنها بردارد تا مسلمان شوند. پیامبر فرمودند دین اسلام یک کل با اجزای مشخص است و نمیشود بخشی از آن را انجام داد و برخی از آن را کنار گذاشت؛ بنابراین من تاکید میکنم هیچ دلیلی توجیهگر این نیست که بهخاطر رقبای زیاد بخواهیم از آرمانهایمان عدول کنیم.
این رسانه متاسفانه به غیر از مسائلی که طرح شده در حوزه سیاست نیز از اهداف اصلی خود فاصله گرفته است.در دوره مدیریت من همه گروههای معتقد به نظام صدایشان از این رسانه شنیده میشد اما متاسفانه در سالهای اخیر عملا این رسانه بسیاری از بزرگان و سابقون انقلاب را نادیده گرفت. عملکرد این رسانه در حوزه خبررسانی نیز با ایرادات زیادی همراه است؛ ایراداتی که باعث شده اعتماد عمومی نسبت به مهمترین رسانه نظام کاهش یابد و برخی در صداقت برخی اخبار منتشرشده شک کنند. در پایان با نگاهی به مدیریت خودم باید بگویم ما نیز در آن دوره ایراداتی داشتیم اما بسیار موفقتر از مدیران این دوره عمل کرده بودیم. در آن دوره مردم به صداوسیما اعتماد داشتند.
- 11
- 4