هفته گذشته هاشم صباغیان به نمایندگی از نهضت آزادی ایران اعلام آمادگی کرد تا این حزب برای انجام گفتوگوی ملی پیشقدم شود. به همین منظور با هاشم صباغیان، یکی از اعضای قدیمی و شاخص نهضت آزادی گفتوگویی انجام دادیم تا از نقطه نظرات اعضای این حزب آگاه شویم. صباغیان با بیان اینکه همه گروههایی که در کشور به نوعی فعالیت میکنند و در تلاش هستند تا در عرصه سیاسی و اجتماعی تاثیرگذار باشند، باید نسبت به این موضوع که گفتوگو و تبادلنظر برای دستیابی به اهداف لازم است، تفهیم شوند. او به استقبال پرسشهای وقایعاتفاقیه میرود:
***
نهضت آزادی برای پیشقدم شدن جهت گفتوگوی ملی اعلام آمادگی کرده است. از نظر شما چرا باید این بحث جدی گرفته شود؟
به طور کلی سوال شما این است که چرا باید گفتوگوی ملی را مهم بدانیم؟ دلیلش این است که فکر میکنیم همه گروههایی که در کشور به نوعی فعالیت میکنند و در تلاش هستند تا در عرصه سیاسی و اجتماعی تاثیرگذار باشند، باید نسبت به این موضوع که گفتوگو و تبادلنظر برای دستیابی به اهداف لازم است، هم داستان شوند. بههرحال مصالح انقلاب و منافع ایران زمانی محقق میشود که همه به این نتیجه برسند که تفاهم و تعامل بایدی است که نباید نادیده گرفته شوند.
همچنین دستگاههای حکومتی هم باید نظرات را چه موافق و چه مخالف نشر بدهند تا مردم بتوانند نسبت به صحیح یا غلط بودن هر کدام قضاوت درستی داشته باشند؛ البته این را باید جدی گرفت که شرط اصلی تحقق چنین امر مهمی این است که هر کسی با هر سلیقهای که دارد، آزادی بیان داشته باشد و برای ابراز عقیده هیچ ناامنی را حس نکند. همچنین آزادی قلم و آزادی اجتماعات هم در ترمیم فضای فعلی و درنتیجه آرامش و رضایتمندی عمومی امری واجب هستند.
نهضت آزادی مشخصا چه برنامههایی در راستای رسیدن به گفتوگوی ملی در نظر دارد؟
در گام اول لازم میبینیم که همه گروههای دخیل در سیاست کشور، دور هم جمع شوند و هر کدام نظراتشان را بگویند و بعد از آن، نظرهای طرح شده مورد بحث کارشناسی قرار بگیرند. به این طریق قاعداتا میتوان راهحلهای مناسبی را برای ازمیانبرداشتن موانع مختلف به دست آورد و در مرحله بعد اجرایی کرد.
فکر میکنید بتوانید با همه سلیقهها گفتوگو کنید؟
ما اعلام آمادگی میکنیم که با گروههای مختلف اصلاحطلبی دور یک میز بنشینیم و برای بهتر شدن شرایط چارهاندیشی کنیم. بنده بهشخصه قول میدهم که این قبیل برنامهها، حتما میتواند کارگشا باشد.
اصولگرایان چطور؛ یعنی احتمال هم صحبت شدن با آنها را بعید میدانید؟
نهضت آزادی با هیچ کدام از گروهها و تشکلهایی که دغدغه کشور و مردم را دارند، مشکلی ندارد. اما واقعیت این است که بعید به نظر میرسد تا اصولگرایان به این تصمیم برسند که با ما دیدار یا نشستی داشته باشند.
این «بعید»ی که از آن حرف میزنید، ریشه در چه دارد؟
تجربه نشان داده که قالب اصولگریان شیوهشان این است که تندروی را سرلوحه رفتار خود قرار دهند و ما این رویه را بههیچوجه نمیپسندیم. همچنین آنها متاسفانه کمترین رغبتی برای تبعیت از قانون از خود نشان نمیدهند، درحالیکه مشی اولیه و اصلی ما حرکت در چارچوب قانون در هر شرایطی است. به همین دلیل بنده امید چندانی ندارم که بتوانیم با اصولگرایان نشست برگزار کنیم و حتی اگر این اتفاق هم بیفتد، محال است که نتیجهای در بر داشته باشد؛ البته به وقتش از اصولگرایان هم دعوت خواهیم کرد، چون برای ما مهمتر از منافع ملی هیچ چیز دیگری نیست.
برای پیشقدم شدن در راستای گفتوگوی ملی، جریانهای سیاسی بهتر هستند یا نهادهای حاکمیتی؟
به عقیده من این گروههای سیاسی هستند که بهدلیل دور بودن از قدرت و مسئولیت این امر مهم را به عهده بگیرند. چون اقتضای ارگانهای دولتی و حکومتی تبعیت است و به همین دلیل، نمیتوانند نقشی بدون جانبدارانهای داشته باشند. همچنین احتمال به تفاهم رسیدن جریانهای سیاسی زمانی زیاد میشود که بدون دخالتهای بیرونی با هم به بحث و تبادلنظر بپردازند.
از این بحث بگذریم. اینکه اختلاف سلیقهها در کشور به جدل و دعوا رسیده، ریشه در چه علتی دارد و چه تبعاتی میتواند داشته باشد؟
اتفاق نظر به نفع مملکت است اما اینکه هر کسی حرف خودش را بزند و در چنین فضایی همه به نوعی به اختلافنظرها دامن بزنند و باعث شوند تا فضا، به فضایی چالشی تبدیل شود، طبیعی است که نهتنها هیچ مشکلی از مشکلات حل نمیشود، بلکه روزبهروز شاهد تنش همچنین مانعهای بیشتری خواهیم بود و درنتیجه آرامش و رضایت مردم سیر سقوط را طی خواهد کرد که باید گفت، بیاعتمادی حاصل چنین حالتی خواهد بود.
اختلافهای توأم با اتهامزنی و... که حتی گاهی بین قوا هم دیده میشود، چه هزینههایی را تحمیل میکند؟
اینکه دستاندرکاران رسمی به راحتی وارد تنش میشوند و بیاخلاقی میکنند، نه به نفع مملکت است، نه به نفع حاکمیت و بدتر از آن این است که باعث میشود تا سوءاستفادهگران خارجی به راحتی برای ضربه زدن به ما از این فضا بهره بگیرند. همچنین باعث بیاعتمادی مردم میشود و دقیقا حداقل روسای قوا باید همه هم و غمشان را برای همصدایی به کار بگیرند تا در جامعه شاهد اعتماد عمومی باشیم. شرح این شرایط درحالی است که متاسفانه اخلاق روزبهروز بیشتر به حاشیه رانده شده و باعث میشود که کشور تهدیدهایی جدی را پیشروی خود ببیند. پیغبر اکرم اسلام با ذکر این حدیث «اِنّما بُعِثتم لِاُتممّ مَکارمُ الاخلاق» همه را به اخلاقمداری دعوت میکنند. متاسفم که با وجود این توصیه، دروغ و تهمت در جامعه ما خودنمایی میکند.
سعید شمس
- 20
- 2