مدتی است که مسئله گفتوگوی ملی تبدیل به یکی ازدغدغههای اصلی تشکلهای سیاسی و رسانهها شده است. در چنین شرایطی، اعلام موافقت وزارت کشور برای تحقق این امر نیز احتمال رخ دادن چنین اتفاقی را بیش از گذشته تقویت کرد. با این وجود، هنگامی که صحبت از گفتوگوی ملی میشود، همواره کنار گذاشتن اختلافها میان احزاب سیاسی را مطرح میکنند. همین مسئله دغدغههایی در خصوص هویت احزاب سیاسی در صورت به نتیجه رسیدن این مذاکره افزایش میدهد، چراکه تشکلهای سیاسی در نتیجه همین اختلاف نظرها به وجود میآیند.
چندی است که صحبت از گفتوگو میان جریانهای سیاسی کشور در میان برخی مسئولان و چهرههای سیاسی مطرح شده است. اعضای دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا در این مدت با رسانهها مصاحبههای بسیاری داشتهاند و در خصوص لزوم این گفتوگو و شرایط و لوازم آن هم صحبت کردهاند. در این میان اصلاحطلبان نسبت به اصولگرایان نگاه مثبتتری نسبت به این اتفاق دارند. با وجود این، شاید یکی از افرادی که منجر شد تا مسئله این گفت وگو به صورت جدیتر در رسانهها مطرح شود، محمدرضا باهنر یکی از چهرههای مطرح اصولگرای کشور باشد.
در این میان لازم به یادآوری است که پای وزارت کشور هم به میان کشیده شد و پیگیری شکلگیری این گفتوگو را بر عهده گرفت. با نگاهی گذرا به مصاحبههای صورت گرفته به سادگی میتوان به این نکته پی برد که بسیاری نتیجه این گفتوگو را کنار رفتن اختلافها میدانند اما حدود این انسجام را مشخص نمیکند و با توجه به این که ماهیت احزاب نیز نشات گرفته از همین تضادها است، نگرانیهایی در خصوص آینده تحزب گرایی در ایران ایجاد میشود.
در همین خصوص حسین کنعانی مقدم فعال سیاسی اصولگرا در گفتوگو با «ابتکار» عنوان کرد:« قاعده گفتوگو میان احزاب این است که بتوانند با تعاملی سازنده به همبستگی و انسجام ملی کمک کنند و برای حل اختلافها و مشکلات موجود راهکار و راهحل داشته باشند.اگر تشکلهای سیاسی باهم وحدت و انسجام داشتنه باشند تا بهتر عمل و خواستههای مردم را راحتتر پیگیری کنند، به همین خاطر شاید اولین هدفی که گفتو گوی ملی باید دنبال کند، شکلگیری وحدت و انسجام ملی باشد.»
به دنبال ایران تک حزبی نیستیم
ابتدا باید این مسئله را یادآور شد که احزاب و تشکلهای سیاسی در نتیجه نگاههای متفاوت شکل میگیرند. بنابراین وجود اختلاف در میان آنها امری طبیعی و ضروری است. اگر فرض را بر این بگذاریم که این گفتوگو شکل بگیرد و باز هم فرض بر این باشد که در چنین فضایی این گفتوگو به نتیجه برسد، دیگر وجود احزاب با نامهای مختلف وقتی اختلافی میان آنها وجود ندارد، چه معنا و مفهمومی دارد؟ کنعانی مقدم در رابطه با اختلاف نظر موجود در میان احزاب اظهار کرد: « احزاب شاید راهها و روشهای مختلفی را برای رسیدن به اهداف داشته باشند اما این اختلافها سلیقهای است اما هیچکدام از احزاب ما در رسیدن به آرمانهای اسلامی و اهداف نباید باهم اختلاف داشته باشند، وقتی این اختلاف ایجاد میشود، در وحدت تاثیرگذار است.
با این اوصاف، اختلاف در روشها و رقابتهای سیاسی لازمه تحزب و تشکلهای سیاسی در کشور است. ما چنین چیزی را دنبال نمیکنیم که احزاب تبدیل به یک حزب شوند. با حفظ آن اختلافات باید وحدتی برای رسیدن به آرمانهای انقلاب مورد نیاز است.» وی در ادامه افزود: «ممکن است احزاب در کشور بر اساس ایدئولوژی و اساسنامه یا قشری که به آن وابسته هستند، راههای مختلفی را برای رسیدن به هدف دنبال کنند. شاید برخی با روش اصلاحطلبانه و برخی با روش اصولگرایی به دنبال آن باشند اما در نهایت همه ما یک هدف را دنبال میکنیم .
به دنبال این هستیم که استقلال ، آزادی و جمهوری اسلامی را بر اساس قانون اساسی در کشور پیاده کنیم و نباید اختلافات بنیادینی را درمیان احزاب شاهد باشیم و معتقد باشیم که به هدف میرسیم و اگرا ین اختلافها بنیادین باشد، ممکن است که در تقابل و تضاد با یکدیگر قرار بگیریم یا اینکه نتوانیم به اهداف خود برسیم.» داریوش قنبری فعال سیاسی اصلاحطب نیز در گفتوگو با «ابتکار» در این رابطه مطرح کرد: « گفتوگوی بین جناحهای سیاسی با محوریت حفظ منافع ملی امکان پذیر است و حتی ضرورت دارد که تشکلهای سیاسی برای پیشبرد منافع ملی به نوعی تفاهم برسند و به معنی این نخواهند بود که هر دو جناح موجود در کشور تبدیل به یک جریان واحد شوند و همه اختلافات را کنار بگذارند، قطعا اینگونه نیست که این اتفاق رخ دهد چراکه چنین امری نه مفید است و نه ممکن.» وی خاطر نشان کرد:«ادغام افراد از جناح های گوناگون هم تبعات خاص خود را دارد و این قطعا به مصلحت کشور نیست.»
دامنه اختلاف نظرها
در چنین شرایط مسئلهای که در این میان نیز باید مورد بررسی قرار گیرد، مربوط به میزان اختلافها میان اصولگریان و اصلاحطلبان است، برای شکلگیری یک مذاکره باید نگاه دقیق نسبت به این مسئله داشت. کنعانی مقدم در رابطه با دامنه اختلاف تشکلهای سیاسی بیان کرد: «اگر شما اساسنامه احزاب سیاسی کشور را نگاهی بیاندازید، میبینید که همه این اساسنامهها همسو و همشکل هستند و تفاوتی اساسی مشاهده نمیشود، تنها راههای مختلفی را انتخاب میکنند.» اما قنبری نگاه متفاوتی نسبت به این مسئله دارد، وی در رابطه با این مسئله عنوان کرد: «من فکر نمیکنم که این دو جریان نزدیک به هم باشند.
در خصوص آزادیها و حقوق شهروندی اختلافهای جدی میان اصولگرایان و اصلاحطلبان وجود دارد.» وی درادامه افزود: « همین اختلاف نظرها است که به احزاب سیاسی هویت میدهد اما بحثی که وجود دارد این است که منافع ملی را باید خارج از این اختلافها قرار داد، اختلاف نه در هدف بلکه باید در راه و روش باشد. در شرایط کنونی حتی در حوزه منافع ملی هم اختلاف وجود دارد و این برای کشور مضر است و این اتفاق به کشور آسیب میرساند.»
دلخوریها را کنار بگذارند
اختلاف و تنش در میان تشکلهای سیاسی امری طبیعی است اما زمانی که این اختلافها فضای سیاسی کشور را متشنج میکند و تبعات منفی این اتفاق تنها به فضای سیاسی محدود نمیشود بلکه در سطح جامعه نیز نتایجی را در پی خواهد داشت که شاید جزئیترین آن بیاعتمادی مردم به مسئولان باشد. کنعانیمقدم با بیان اینکه دلخوریهایی در میان احزاب به وجود آمده است که باید رفع شود، گفت: «این دلخوریها نشات گرفته از رقابتهای سیاسی است تداوم چنین فضایی میتواند منجر به ایجاد تنش و کشمکش شود و ممکن است
به انسجام ملی صدمه بزند. مهم این است که احزاب بیایند و اختلافها را مشخص کنند و باهم وجوه مشترکی را که دارند تقویت کنند و اختلافها را تا جایی که میتوانند کاهش دهند، به طوری که این رقابتها به چالش بزرگی بدل نشود و به منافع ملی آسیب نرساند.» وی در ادامه افزود:«ما هر سال انتخابات داریم و چرا باید هر سال نگران این باشیم که این رقابت ممکن است منجر به ایجاد فضای غبار آلود سیاسی شود؟ بنابراین باید یک بار برای همیشه جناحهای سیاسی، هر چه دارند در میان بگذارند و به ادبیات مشترکی برای رقابت سیاسی برسند.
در حقیقت بخشی از این مذاکره مربوط به اخلاق سیاسی و اسلامی است که باید در رقابتها رعایت شود.» قنبری نیز مطرح کرد: « سوال اینجاست که جریانهای سیاسی برای چه هدفی مبارزه میکنند و به دنبال چه هستند؟ قطعا بحث منافع ملی یکی از اهدافی است که جریانهای سیاسی باید دنبال کنند. با این اوصاف، منافع ملی را ذکر کنند تا به نتیجه واحدی برسند تا در اصل منافع ملی باهم چالشی نداشته باشند. البته مفید است که هر کدام از آن جریانها روش خود را در دستیابی به منافع ملی داشته باشند.» وی در ادامه افزود: « تشکلهای سیاسی حداقل در خصوص مواردی که در گروه منافع ملی قرار دارد، اتفاق نظر داشته باشند.
در تمام کشورها اصولی در رابطه با منافع ملی وجود دارد.» این فعال سیاسی اصلاح طلب با اشاره به مصالح سیاسی کشور اظهار کرد: «بحث دیگری که باید در این گفتوگو مدنظر داشته باشیم، مصالح سیستم است، باید در نظر داشت که چگونه قدم بردارند که اصل سیستم آسیب نبیند و بر مبنای آن به فعالیت بپردازند. در مجموع تفاهم بر سر حداقلها امکان پذیر است و برخی ارزشهای عام در جامعه وجود دارد که در چارچوب نگاه حزبی نیست.» قنبری خاطرنشان کرد: «برای اینکه گفتوگو میان احزاب موفقیت آمیز باشد، باید از رهبران سیاسی استفاده کرد و افراد سطح پایینتر نمیتوانند تحولی ایجاد کنند.»
باتوجه به مصاحبههایی که صورت گرفته است میتوان چنین برداشت کرد که در مجموع شکلگیری گفتوگو میان جریانهای سیاسی امری پسندیده است اما برای اینکه این مذاکره بتواند نتیجه مطلوبی را هم در پی داشته باشد، بهتر است که احزاب وارد مباحثی که هویت جریانهای سیاسی را شکل میدهد، اجتناب کنند. چراکه در صورت این اتفاق مذاکره نه تنها به نتیجهای نمیرسد، حتی ممکن است به اختلافات دامن هم بزند.
- 14
- 4