آیتا... هاشمی رفسنجانی مبتکر گفتمان اعتدال در تاریخ انقلاب اسلامی بودند و که اصطلاحات جدیدی مانند«مصلحت»،«تسامح»،«صبر» و «از خود گذشتگی» را وارد ادبیات سیاسی کشور کردند. این در حالی است که آقای روحانی نیز منادی گفتمان اعتدال در کشور هستند و رویکرد خود را اعتدالی مینامند.با این وجود سوال مهم در این زمینه این است که چرا گفتمان اعتدال آقای روحانی برخلاف گفتمان اعتدال آیتا... هاشمی به خنثی بودن درغلتیده است.سوال مهم دیگر اینکه آیا آقای روحانی از رأی۲۴ میلیونی خود در انتخابات ۹۶ صیانت کرده و یا خیر و نا آرامیهای اخیر به چه میزان به عملکرد دولت آقای روحانی ارتباط دارد.به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی این موضوعات با مهندس یاسر هاشمی رفسنجانی فرزند آیتا... هاشمی(ره) گفتوگو کردیم که در ادامه متن آن را از نظر میگذرانید.
آیا رویکرد آقای روحانی در دولت دوازدهم در جهت حفظ و صیانت از رأی۲۴ میلیونی خود بوده است؟به نظر شما آقای روحانی در دولت دوازدهم محافظه کارتر از گذشته نشده است؟
اگر به صورت واقع بینانه به وضعیت جامعه نگاه کنیم متوجه میشویم که در شرایط کنونی پایگاه رأی آقای روحانی نسبت به انتخابات ۹۶ با ریزش جدی مواجه شده است.به همین دلیل در مرحله نخست دولت باید با یک رویکرد آسیبشناسانه دلایل این ریزش آرا را مشخص کند تا در آینده با مشکلات جدیتری مواجه نشود.هنگامی که مردم مشاهده کنند دولت آقای روحانی به وعدههایی که به آنها داده عمل نکرده و یا اینکه در راستای تحقق این وعدهها حرکت نمیکند به صورت طبیعی پایگاه اجتماعی آقای روحانی با ریزش مواجه خواهد شد. بنده هم تا حدودی قبول دارم که رویکرد دولت آقای روحانی نسبت به گذشته محافظهکارتر شده است. به صورت طبیعی فضای انتخابات با فضای بعد از آن متفاوت است و کاندیدای ریاست جمهوری در فضای انتخابات شعارهایی را مطرح میکنند که به وسیله آن بتوانند رأی بیشتری به دست بیاوردند. با این وجود نباید بین وعدههای دوران انتخابات و دوران پس ازآن فاصله جدی باشد، بلکه باید یک فاصله منطقی وجود داشته باشد.
هدف و غایت دولت آقای روحانی حرکت در مسیر وعدههای مردم است. با این وجود رسیدن به این اهداف نیازمند تلاش و اقدامات جدیتری است که متأسفانه مشهود نیست.از سوی دیگر دولت آقای روحانی ارتباط عمیق و دقیقی با مردم ندارد و این مسأله میتواند در آینده برای دولت چالشهای بیشتری به وجود بیاورد.آیتا...هاشمی چه در زمانی که رئیس مجلس بودند،چه در دوران ریاست جمهوری و چه در زمانی که ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام را برعهده داشتند همواره به صورت مستقیم با مردم در ارتباط بودند و هیچ گاه ارتباطشان با مردم قطع نشد.بدون شک یکی از رموز ماندگاری آیتا...هاشمی در بین مردم همین ارتباط عمیق و مستقیم ایشان با مردم بوده است.البته از این نکته مهم نباید غافل شد که دولت آقای روحانی با مخالفان جدی مواجه است که در مسیر حرکت دولت کارشکنی میکنند و به دنبال این هستند که دولت موفق نشود.با این وجود اگر آقای روحانی به دنبال این است که برنامههای خود را اجرایی کند باید رابطه عمیقتری با مردم ایجاد کنند تا از این طریق بتواند مشکلات پیش رو را مرتفع کند.مسأله مهم دیگری که بنده را نگران کرده کمرنگ شدن امید مردم نسبت به دولت است.شاید در گذشته عنوان میشد قدرت «تدبیر» دولت کاهش پیدا کرده اما با مشاهده وضعیت جامعه و رفتار مردم میتوان به این نتیجه نیز رسید که «امید» مردم نیز تا حدودی کمرنگتر از گذشته شده که این مسأله نشانه خوبی برای آینده نیست.
این ناامیدی چه پیامدهای برای دولت و جریان اصلاحات به عنوان مهمترین جریان حامی دولت خواهد داشت؟آیا این ناامیدی در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آینده سبب ریزش آرای اصلاحطلبان نخواهد شد؟
بنده با نگاه حزبی به این مسأله نگاه نمیکنم و یا حداقل اینکه نگاه حزبی برای من در اولویت نیست.همه ما باید به دنبال پیشرفت کشور و بهبود وضعیت زندگی مردم باشیم. با این وجود وضعیت به وجود آمده در نهایت به ضرر جریانهای فکری و سیاسی حامی دولت خواهد بود.جریان حامی آقای روحانی باید پس از پایان عمر دولت کارنامه خود را به مردم ارائه کنند و توضیح بدهد که کشور را در چه وضعیتی تحویل گرفته و در چه شرایطی به دولت بعدی تحویل داده است. دولت آقای روحانی باید شاخص امید را در جامعه افزایش بدهد و شرایطی را به وجود بیاورد که مردم با امیدواری بیشتری به آینده نگاه کنند. به عنوان مثال آیتا...هاشمی در دوران جنگ تحمیلی و در شرایطی که مردم دچار ناامیدی میشدند با ایراد یک خطبه در نمازجمعه امید را به جامعه تزریق میکردند و سبب تحرک جامعه میشدند.آقای روحانی نیز هیچ گاه اصلاحطلب نبوده اند و خیرالموجودین جریانهای سیاسی معقول و معتدل به شمار میرفتند.به نظر من در سال۹۲ و حتی سال۹۶ آقای روحانی بهترین گزینه ممکن بودند و به همین دلیل تصمیم درباره حمایت از ایشان تصمیم منطقی به شمار میرود.آقای روحانی در ابتدایی که روی کار آمدند عملکرد قابل قبولی داشتند و اقدامات تأثیرگذاری انجام دادند. با این وجود باید این مسأله آسیب ناسی شود که چرا رویکرد آقای روحانی در شرایط کنونی به مانند گذشته نیست و شاخصهای «عقلانیت» و «امید» نسبت به گذشته کاهش پیدا کرده است.
اعتراضات و ناآرامیهایی که در دی ماه در کشور رخ داد در راستای همان ناامیدی است که شما عنوان میکنید و یا اینکه دلایل دیگری داشت؟ عملکرد دولت آقای روحانی به چه میزان در بروز این ناآرامیها دخالت داشت؟
من برخلاف عدهای که ریشه این ناآرامیها را صرفأ اقتصادی میدانند، معتقدم که ریشه این ناآرامیها تنها مشکلات اقتصادی نبود ومجموعه از عوامل مختلف در بروز این نا آرامیها نقش داشت.ریشه این ناآرامیها را باید در بیعدالتیها، ناهنجاریها و فسادهای موجود در کشور جست وجو کرد.به نظرم تا زمانی که مسئولان ارتباط عادلانهای با مردم نداشته باشند باید منتظر بروز چنین اغتشاشات و ناآرامیهایی باشیم. بدون شک اگر مسئولان به دغدغههای مردم در زمینههای مختلف توجه نکنند و به راحتی از کنار آن عبور کنند این اتفاقات تکرار خواهد شد.توجه نکردن به دغدغههای مردم به منزله «آتش زیر خاکستر» است و هر لحظه امکان فوران و جوشش مجدد خواهد داشت.من معتقدم کسانی که ریشه این ناآرامیها را به عملکرد دولت آقای روحانی مرتبط میدانند به نوعی در حال فرار به جلو و توجه نکردن به واقعیتهای جامعه هستند که در نهایت کشور را به لبه پرتگاه خواهد برد.
من آیتا...هاشمی را یک آرمانگرای واقعیتگرا میدانم و معتقدم ایشان در عین حالی که آرمانخواه بودند و برای تحقق ارزشهای مهم انسانی تلاش میکردند اما واقعگرا نیز بودند و واقعیتهای جامعه را نیز در نظر میگرفتند.یک سیاستمدار نخبه باید در عین آرمان خواهی، واقعیتهای جامعه را نیز در نظر بگیرد.اینجاست که یک سیاستمدارنخبه از یک سیاستمدار غیرنخبه جدا میشود.سیاستمدار نخبه دارای نبوغی است که با نگاه به آینده، میتواند واقعیتهای جامعه را کشف کند. ممکن است واقعیتها تا حدودی با آرمانها متفاوت باشد. با این وجود سیاستمدار نخبه این تفاوت را تشخیص میدهد.ویژگی دیگری که آیتا...هاشمی داشتند عملگرایی ایشان بود.بسیاری از سیاستمداران دارای نبوغ و واقعگرایی هستند اما قدرت و جسارت عملگرایی را ندارند.به عنوان مثال در موضوع پایان جنگ بسیاری از مقامات کشور به این نتیجه رسیده بودند که ادامه جنگ به سود کشور نخواهد بود اما هیچ کدام جرأت عنوان کردن آن را نداشتند.
با این وجود آیتا...هاشمی با واقعگرایی و عملگرایی این موضوع را با حضرت امام(ره)مطرح کردند و مانع از ادامه جنگ شدند.این مسأله درباره برجام نیز وجود داشت. آیتا...هاشمی با توجه به شرایط کشور و معادلات بینالمللی همواره تأکید داشتند که تحریمهای بینالمللی باید به صورت مسالمتآمیز برداشته شود تا درهای جدیدی به روی کشور باز شود.در نتیجه مسئولان باید با واقع گرایی با مشکلات کشور برخورد کنند. اینکه به صورت مداوم توپ را از یک طرف زمین به طرف دیگر پرتاب کنیم واقع گرایی نیست و نمیتواند مشکلات موجود را حل کند.
گفتمان اعتدال آیتا...هاشمی چه تفاوتهایی با گفتمان اعتدال آقای روحانی دارد؟
گفتمان اعتدال آیتا...هاشمی حزبی و جناحی نبود و بلکه یک تفکر، نگرش و رویکرد بود.گفتمان اعتدال یک حزب و یا جریان سیاسی نیست که مثلأ در مقابل اصولگرایی یا اصلاحطلبی قرار بگیرد.چه بسا اصولگرایان و اصلاح طلبانی وجود داشته باشند که در عین حال که متعلق به جریان اصولگرایی یا اصلاح طلبی هستند اما دارای تفکر اعتدالی نیز باشند. درنتیجه گفتمان اعتدال آیتا...هاشمی یک گفتمان فراحزبی و فرا جناحی است که میتواند در همه جریانهای سیاسی وجود داشته باشد.گفتمان اعتدال آیتا...هاشمی با هرگونه افراط و تفریط در هر زمینهای مخالف است.به عنوان مثال افراط در جریان اصلاح طلبی سبب به بن بست رسیدن جریان اصلاحات و روی کار آمدن احمدینژاد شد.در همین نقطه افراط و تفریط نیز بود که آیتا...هاشمی با اصلاحطلبان به مشکل برخورد.این وضعیت بین آیتا...هاشمی و جریان اصولگرایی نیز وجود داشت و افراط و تفریطهای برخی از اصولگرایان بود که سبب فاصله بین اصولگرایان و آیتا...هاشمی شد.
در نتیجه تفاوت مهم گفتمان اعتدال آیتا...هاشمی با آقای روحانی این است که آقای روحانی نگاه حزبی به گفتمان اعتدال دارد و «اعتدال» را یک جریان سیاسی قلمداد میکند.آیتا...هاشمی سنگ بنای تفکر اعتدالی را گذاشت که پس از مشروطه تاکنون در کشور وجود نداشت.تا قبل از روی کار آمدن گفتمان اعتدال آیتا...هاشمی اصطلاحاتی مانند«حذف»،«مهاجرت» و اقدامات رادیکال در ادبیات سیاسی ایران مشاهده میشود.این در حالی است که در گفتمان اعتدال آیتا...هاشمی کلماتی مانند«مصلحت»،«تسامح»،«صبر» و «خویشتنداری» وجود دارد که در گذشته وجود نداشته و اصطلاحاتی جدید در ادبیات سیاسی ایران است.آیتا...هاشمی رویکرد حزبی و تشکیلاتی را میپسندید و با هیچ حزبی مخالفت نمیکرد. با این وجود گفتمان ایشان فرا جناحی و فراحزبی بود در مقابل هر گونه تندروی و رادیکالیسم میایستاد.
چرا بهرغم رسانهای شدن حضور آقای روحانی در کنگره بزرگداشت سالروز آیت ا... هاشمی ایشان در لحظه آخر اعلام انصراف دادند؟
این سوال برای ما هم وجود دارد و دلیل اصلی آن هنوز برای ما هم مشخص نیست. بدون شک کنگره بزرگداشت آیتا...هاشمی با کمک دولت شکل دیگری به خود میگرفت. با این وجود من معتقدم این مسأله نیز دارای برکات و پیامدهای مثبتی بود که بزرگداشت آیتا...هاشمی به دلیل خدماتی که به کشور و مردم کرده اند به صورت خودجوش و توسط مردم انجام شود. بنده و خانواده آیتا...هاشمی هیچ گلایهای از آقای روحانی برای عدم حضور در کنگره بزرگداشت آیتا...هاشمی نداریم. چند ماه قبل از فرا رسیدن سالروز درگذشت آیتا...هاشمی ما از نهادها و ارگانهای مختلف این سوال را پرسیدیم که آیا برنامه خاصی برای برگزاری بزرگداشت دارند و یا خیر.این در حالی بود که از برخی از نهادها و از جمله دولت، مجلس، مجمع تشخیص مصلحت نظام و دانشگاه آزاد انتظار برگزاری بزرگداشت وجود داشت.
با این وجود هیچ پاسخ مثبتی از سوی مسئولان این نهادها به ما داده نشد. در ابتدا آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور کشور دعوت ما را برای حضور در کنگره پذیرفتند و حتی از معاونت سیاسی نهاد ریاست جمهوری از ما متن مشورتی خواستند.با این وجود در لحظات آخر به ما اعلام شد که آقای روحانی در کنگره شرکت نخواهند کرد. بنده هنوز هیچ دلیلی برای این کار پیدا نکردهام و متوجه نشدهام که چرا آقای روحانی در کنگره بزرگداشت آیتا...هاشمی شرکت نکردند.از سوی دیگر ساده ترین کاری که آقای روحانی برای بزرگداشت مقام و خدمات آیتا...هاشمی میتوانند انجام بدهند این است که در شورای انقلاب فرهنگی روز۱۹ ماه را به عنوان روز بزرگداشت آیتا...هاشمی ثبت کنند که تاکنون این اتفاق رخ نداده است.
پشت پرده رویکرد هاشمیزدایی از دانشگاه آزاد چیست؟ جزئیات کنار رفتن شما از دانشگاه آزاد چه بود؟
در مرحله نخست باید عنوان کنم که دانشگاه آزاد متعلق به آیتا...هاشمی ویا خانواده ایشان نبود که ما از کنار رفتن خود از دانشگاه آزاد ناراحت و دلخور باشیم. دانشگاه آزاد یک نهادمردمی است که متعلق به احاد مردم است.تلاش آیتا...هاشمی برای تأسیس و ادامه رویکرد دانشگاه آزاد اسلامی به خاطر مردم و اعتلای علمی کشور بود و ایشان به دنبال هیچ منفعت شخصی در این موضوع نبودند.من انتظار ندارم کسانی که بعد از آیتا...هاشمی در دانشگاه حضور دارند همان رویکرد آیتا...هاشمی را دنبال کنند. با این وجود مدیران جدید باید حرمت آیتا...هاشمی را نگه میداشتند که این کار را نکردند.اینکه بنده در دانشگاه آزاد حضور داشته باشم و یا نداشته باشم دارای اهمیت نیست. مسأله مهم این است که تغییرات در دانشگاه آزاد باید براساس اساسنامه وقوانین صورت میگرفت که این اتفاق رخ نداد.ما باید بپذیریم که پس از آیتا...هاشمی در دانشگاه انقلاب صورت نگرفته و بلکه برخی مدیران تغییر کردهاند. در نتیجه تفکرات آیتا...هاشمی باید همچنان در دانشگاه آزاداسلامی دنبال شود.
احسان انصاری
- 16
- 6