هرچه احمدينژاد تندتر ميشود، اصولگرايان هم بر سرعت اعلام برائت خود از او ميافزايند اما نكته تازهاي كه ياران پيشين بعد از ١٢ سال روي آن انگشت گذاشتهاند و به آن دامن ميزنند، اشاره به توهمات احمدينژاد است. آنها كه هيچ تحليلي براي چرخشهاي اين روزهاي احمدينژاد ندارند، ترجيح ميدهند گفتههايش را توهمات او اعلام كنند. يا بگويند از باطن او خبر نداشتهاند.
اين در حالي است كه اشاره به توهم در رفتار احمدينژاد مسئله تازهاي نيست. همان هشتسالي كه اصولگرايان با تعابير عجيب، در حال ربودن گوي سبقت در تمجيد از احمدينژاد بودند، منتقدان، بارها و بارها او را فردي متوهم خواندند. از تعاريفش از ماجراي هاله نور تا «محمود محمود» خواندن كودك دوساله نيويوركي و دهها مورد مشابه ديگر. قسيم عثماني نماينده مجلس دو روز پيش گفته: «به علت عدم تعادل روحي و رواني، ممکن است ايشان خود بلايي به سر خود بياورند و با مظلومنمايي و عوامفريبي، موجسواري کنند که در اين زمينه ممارست و تجربه کافي نيز دارند». ابوالقاسم رئوفيان هم گفته بود: «به اعتقاد من او نياز به يک معاينه باليني از سوي متخصصان مغز و اعصاب و روان دارد».
محمدرضا باهنر ديروز در نشست خبري گفته است: «احمدينژاد در گذشته توهمهايي داشت و ما هم وقتي درباره رفتارهاي ايشان سؤال ميکرديم، ما را به آينده وعده ميداد. هر کسي براي خود، نقطه اوج و افولي دارد و همه ما بايد به سنتهاي الهي تن دهيم و اينکه بخواهيم به هر بهانهاي روي آنتن باشيم ولو به قيمت حراج دستاوردهاي گذشته نظام، جاي گلايه است. عدهاي معتقدند بسياري از مشکلاتي که الان داريم، ريشه در همان هشت سال دارد. اينکه احمدينژاد هر روز برود جايي و حمله و هجمهاي کند و با اين بهانه کليت نظام را زير سؤال ببرد، خوب نيست».
باهنر به رسانههايي هم كه اين روزها سخنان گذشته او را در تمجيد و تعريف از احمدينژاد بازنشر ميكنند، كنايه زده و گفته است: «اينکه پس از هر صحبت احمدينژاد، عدهاي تلاش کنند بگويند چه کسي طرفدار و چه کسي مخالف احمدينژاد بوده، اين هم نوعي فرار به سمت جلو و مقصر را تکثيرکردن است». سرلشكر فيروزآبادي هم گفته است: «حقيقت را بايد گفت؛ ميگويند مهندس موسوي گفته من از باطن احمدينژاد خبر داشتم... ولي ما از باطنش خبر نداشتيم...» آن هم درحاليكه به گفته عباس اميريفر، احمدينژاد موافق اعدام ميرحسين و كروبي بوده است. او گفته بود: «آقاي احمدينژاد معتقد بودند که بايد با آقايان مهندس موسوي و مهدي کروبي خيلي شديد برخورد شود و حتي نظرشان بر اعدام آنها بود. ايشان که چنين نظرات تندي نسبت به مخالفان خود داشتند، حالا چه شده است که طرفدار آزادي شدهاند؟».
برائت ٢ عضو ستاديدر روزهاي اخير
به گزارش ايسنا ديروز يکي از مسئولان ستادهاي انتخاباتي محمود احمدينژاد هم از او اعلام برائت کرد. در متن نامه سرگشاده حميدرضا موسوي مسئول ستادهاي انتخاباتي محمود احمدينژاد آمده است: «در روزهاي گذشته شاهد نامه پر از نيش و کنايه شما به رهبر معظم انقلاب مدظلهالعالي بودم. نامه شما حاوي مطالبي بود که در اين روزهاي غربت حزبالله، داغ جديدي بر دلم گذاشت. تا قبل از نامه مذکور، دعاي شب و روزم اين بود که به اشتباهات خود پي ببريد و باز همان احمدينژادي شويد که به خاطر آرمانهاي مشترکمان در سال ٨٤ و ٨٨ براي موفقيت شما سنگ تمام گذاشتم و با گوشوارههاي نذري مادران شهدا و پول توجيبي خودم، ستادهاي شما را برپا کردم.
آقاي احمدينژاد! مقدار زحمت و خون دلي که براي برپايي و مديريت ستاد شما خوردهام از تصور شما خارج است. من از همان پابرهنگان و کوخنشينان هستم که به فرموده امام ولينعمت انقلابيم. ولي از همان امام عزيز و سفرکرده آموختهايم که طلبکار انقلاب نباشيم. من همواره خود را بدهکار اين نظام ميدانم و خود را در برابر خانوادههاي معظم شهدا و ايثارگران اصلا به حساب نميآورم. اينجانب مسئول ستادهاي انتخاباتي شما در تهران و شهرهاي مختلف، از مواضع ضد انقلابي شما اعلام برائت ميکنم و از اين به بعد حساب شما را از دلسوزان انقلاب جدا کردهام».
جعفر فرجي، قائممقام ستاد انتخاباتي محمود احمدينژاد در سال ۸۸ و فرماندار شهر ري در دولت دهم هم تلويحا با ذكر خاطرهاي از رئيس سابق اعلام برائت كرد. او نوشت: «بعد از جريان خانهنشيني، بنده براي سفر استاني دولت مجبور شدم به جلسهاي با آقاي بقايي بروم. تنها جلسهاي که با ايشان داشتم، تلخترين جلسه آن دوره عمرم شد. بقايي که عصباني شده بود، گفت پنج، شش سال است در اين کشور مثل... شبانهروزي کار ميکنيم و آقايان...
ميروند پزش را جلوي مردم ميدهند و پشت سر ما را ميکوبند. اشکالي ندارد ما هم از فردا کار نميکنيم. بله از فردا کار نميکنيم که معلوم بشود در کشور فقط ما هستيم که ميتوانيم کشور را بگردانيم. ببينيم در سخنرانيهايشان چه دارند به مردم بگويند. و آنوقت به دستوپايمان ميافتند...
آقاي احمدينژاد وضعيت امروز اقتصادي، اجتماعي و سياسي کشور محصول همان دو سال تعلل ارادي است که بقايي آن روز وعدهاش را داد و بهتر است به جاي نامه مطالبهگري پيش خدا و شهدا جواب داشته باشيد. ولي آقاي احمدينژاد هشتادوچهار، تويي که دوستت داشتم و برايت جان ميدادم بدان احمدينژاد نودوشش نامردترين آدم روزگار است که جواب محبتهاي رهبرش را با خنجر داد و روي اصلاحطلبان را سفيد کرد. بياييد به جاي مطالبهگري پاسخ خرابکاريهاي عامدانه دو سال آخر دولتتان را بدهيد».
تيغ تيز جوان عليه احمدينژاد
عبدالله گنجي مديرمسئول روزنامه اصولگراي جوان، ديروز در کانال تلگرامي خود در انتقاد از اقدامات چند وقت اخير محمود احمدينژاد او را با ميرحسين موسوي مقايسه كرده و از تفاوتها و شباهتهاي اين دو نوشته است: «احمدينژاد در آخرين نامهاش به مقام معظم رهبري دو موضوع را مطالبه کرده است که ادعا و مطالبه موسوي در سال ۸۸ بود. يكي در حصر و ديگري آزاد است. موسوي در حصر به يكي از كانديداهاي تأييدشده نظام رأي داد اما احمدينژاد و دوستانش رأي باطله دادند و اصرار داشتند دوربينها هم ضبط و منتشر كنند.
موسوي انتخابات را خيمهشببازي دولت و صداوسيما ميدانست و احمدينژاد آن را محصول مهندسي شوراي نگهبان. حالا همه منتظرند ببينند احمدينژاد خودش را هم محصول مهندسي ميداند يا مثل هميشه خودش را يك استثنا قلمداد ميكند. موسوي خواستار ابطال انتخابات و برگزاري انتخابات مجدد رياستجمهوري بود. اما احمدينژاد چند قدم جلوتر است: هم خواستار ابطال انتخابات ۱۳۹۶رياستجمهوري است هم مجلس و هم عزل رئيس قوه قضائيه. نتيجه اينكه احمدينژاد براي هجو نظام حاضر است بدنامي و نامشروعبودن خودش را نيز اثبات و فرياد بزند.
- 14
- 5