به گزارش انتخاب، سخنگوی دانشگاه آزاد البته روز دوشنبه، ماجرای اخراج اساتید را به کلی تکذیب کرده و گفته بود: براساس مصوبه هیات امنا و هیات رئیسه دانشگاه در هر استان که قابلیت اجرای طرح تعاون وجود داشته باشد با اساتیدی که مازاد بر نیاز واحدها باشند، ادامه همکاری صورت نمی گیرد. به گفته محمد صادق ضیایی، براساس این طرح اساتیدی که به صورت نیمه وقت هستند و دو یا سه شغل دارند در مسیر انفکاک قرار داده می شوند.
با این حال او توضیح نداد که چرا اساتید اخراج شده عموما از یک طیف فکری و مخالف تفکرات مدیران جدید این دانشگاه هستند.
دو روز بعد فرهاد رهبر، توضیحاتی داد تا معلوم شود ماجرا به یک طرح ساده به نام تعاون خلاصه نمی شود. او گفت: «استاد سر کلاس می رود و هر اراجیفی می خواهد می گوید و اگر چیزی به او بگوییم بعد اعلام می شود وا اسلاما آزادی در خطر است.» او هشدار داد که «هر کسی در این قالب بخواهد خدشه ای به دین، قرآن و پیغمبر وارد کند لحظه ای آن را تحمل نمی کنیم.»
به گفته فرهاد رهبر، « شمشیر زبان امروز در کلاس های درس ما اعتقادات دانشجویان را قلع و قمع می کند» و «با استفاده از بیان، هنر، پول، نمره، ایجاد شخصیت کاذب برای یک استاد و ایجاد کاریزمای واهی برای یک استاد قصد دارند اعتقادات و ایمان دانشجویان را تحت تاثیر قرار دهند.»
با این سخنان تردیدی باقی نمی ماند که موضوع اخراج اساتید فراتر از ماجرای «ساعت کاری» آنهاست. با این وجود، بسیاری نقش فرهاد رهبر را هم در این ماجرا بسیار ناچیزتر از آنی می دانند که چنین تصمیمی را گرفته باشد. علی اکبر ولایتی که در طول یک سال گذشته جایگزین مرحوم آیت الله هاشمی در منصب ریاست هیات موسس و امنای دانشگاه آزاد شده، چنان سایه سنگینی بر سر این دانشگاه انداخته که چندان تفاوتی هم نمی کند که چه کسی ریاست دانشگاه را بر عهده دارد.
ولایتی آبان ماه امسال در اقدامی بی سابقه مستقیما با رییس واحد اراک دانشگاه آزاد مکاتبه کرد و با استناد به یک فایل صوتی اولتیماتوم داد که ظرف ۲۴ ساعت یکی از اساتید این دانشگاه باید اخراج شود. فارغ از دلیل اخراج، اینکه رییس هیات امنا به طور مستقیم و بدون در نظر گرفتن جایگاه رییس دانشگاه آزاد چنین دستوری داده بود یک رکورد محسوب می شود.
او یک ماه بعد هم در اقدامی مشابه در نامه ای به رییس دانشگاه آزاد واحد نجف آباد از اینکه بخشی از مراسم روز دانشجو در این واحد «دور از شان دانشجو، استاد و عرصه دانشگاه، در کمال ابتذال بود» انتقاد کرد و هشدار داد که «لابد دریافته اید که "کشتیبان را سیاست دیگر آمده است".»
چنین دخالت هایی حتی باعث شد شایعه استعفای فرهاد رهبر هم به گوش برسد.
مرد همه چیز دان اصولگرایان!
ولایتی همزمان با مدیریت همه جانبه دانشگاه آزاد، عزل و نصب ها و دستورهای بی سابقه اش، که با استقبال کم نظیر رسانه های اصولگرا مواجه و بارها و بارها با القابی چون «دستور انقلابی» تحسین شده است، دیگر حوزه های سیاسی کشور را نیز از یاد نبرده و به طور مداوم درباره آنها ابراز نظر و عقیده می کند؛ از دیپلماسی گرفته تا ادبیات و از طب سنتی گرفته تا تاریخ.
زمانی به پیش بینی سرنوشت سوریه می پردازد؛ همزمان اگر لازم دید پیش پیش هشدار می دهد که احتمال دیدار تیلرسون و ظریف وجود ندارد. در تاریخ و ادبیات هم همان فعالیت های گذشته اش را حفظ کرده؛ صداوسیما هم هر زمانی که نیاز باشد او را در جایگاه استاد تاریخ یا استاد ادبیات می نشاند. پزشکی هم که رشته تحصیلی اش بوده جای خود دارد. در آنجا هم دست به نظریه پردازی زده و باید و نباید تعیین کرده؛ گفته طب سنتی پایه پزشکی است و ریاضیات، فیزیک و جغرافیا را هم در بر میگیرد؛ تاکید کرده که مسلمانان باید در پزشکی پیشتاز باشند.
ولایتی در تمام این نظریه پردازی ها و اظهاراتش در رشته های گوناگون از حمایت همه جانبه و گسترده اصولگرایان و رسانه هایشان برخوردار است؛ گویی نفر اول تمام این رشته ها از نگاه همقطاران ولایتی خود اوست و لاغیر.
ماجرای نبودِ آب و یک شناگر ماهر
ولایتی سال های سال با وجود پیشینه اصولگرایی خود از نزدیکان و همفکران مرحوم آیت الله هاشمی شمرده می شد. در انتخابات ۸۴ با اعلام کاندیداتوری هاشمی اعلام کرد که نامزد نخواهد شد. در انتخابات ۹۲ هم با وجود رقابت با روحانی، در نهایت از سوی اصولگرایان متهم شد که به خواست هاشمی انصراف نداده تا سبد رای اصولگرایان و رقبای روحانی را بشکند.
با این حال، اوضاع اکنون فرق کرده؛ ولایتی سال های سال صرفا در حوزه دیپلماسی فعال بود. ۱۶ سال وزیر خارجه بود در ۴ دولت. پس از آن هم سال ها در همین حوزه مشغول بود و به اظهارنظر می پرداخت.
اما اکنون ماجرا فرق کرده و او که به گفته رسانه ها ۳۷ عنوان شغلی دارد، مواضع سیاسی روشن تری را هم اتخاذ کرده است. هرچه بیشتر از تصمیمات جدید او می گذرد فاصله او با نظرات مرحوم آیت الله هاشمی بیشتر و نسبت به اصولگرایان تندرو کمتر می شود. ماجرا ساده است؛ ولایتی نشان داد تا کنون آب ندیده بود وگرنه شناگر ماهری بوده! در ماجرای نامه به رییس دانشگاه آزاد واحد نجف آباد، لحن عجیبش به گونه ای بود که گویی مدیران پیش از او در دانشگاه آزاد – آیت الله هاشمی -، با «ابتذال» موافق بوده اند!
مواضع اخیر ولایتی در باب مسائل مختلف به جایی رسیده که دیگر به سختی می توان او را یک اصولگرای معتدل نامید.
ولایتی چند سال پس از آنکه از سوی اصولگرایان متهم به همکاری با هاشمی به منظور رای آوردن روحانی شد، اکنون چنان چهره خود در جریان اصولگرا را بازسازی کرده که گاهی مواضعش به تندروهای این جناح نزدیک تر است تا معتدلانش.
در گذشته نه چندان دور او را طبیب دیپلمات می نامیدند؛ اکنون حوزه های تخصصی اش بیش از پیش گسترش یافته؛ از فلسفه و عرفان تا علوم دینی و جغرافیا. از ریاضیات و پزشکی تا ادبیات و شعر. از دیپلماسی و تاریخ تا آموزش و هنر. شاید بید به دنبال القاب جدیدتری برای او گشت.
- 19
- 5