روزهای پایانی سال ۹۶ بود که علاوه بر حسین مرعشی، مصطفی کواکبیان از تشکیل پارلمان اصلاحات در نیمه اول سال ۹۷ خبر داد، حالا بر همین اساس باید گفت که شمارش معکوس برای پایان کاری شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان یا تغییر کارکرد آن آغاز شده است اما هنوز یک سوال اساسی باقی مانده است و آن اینکه آیا پارلمان اصلاحات می تواند چتر حمایتش را بر سر همه احزاب اصلاح طلب بگستراند؟
سوالی که نامه نیوز آن را با محمد جواد فتحی نماینده مردم تهران و عضو شورای مرکزی فراکسیون امید درمیان گذاشت. او نیز معتقد بود که پارلمان اصلاحات اگر نقش مشورتی داشته باشد می تواند موثر باشد آنچه در ادامه می خوانید مشروح این گفت و گو است؛
پارلمان اصلاحات این روزها محل بحث و گفت و گو در میان اصلاح طلبان شده است، چقدر این پارلمان می تواند یک وحدت تام در میان جریان چپ به ایجاد کند؟
پارلمان در این معنا که بتواند تصمیم گیر باشد به نظرم چندان موثر نیست اما به عنوان یک بازوی مشورتی برای متولیان اصلی جریان اصلاحات قطعا می تواند موثر باشد یعنی اینکه ما یک پارلمانی را از گروه ها و طیف های مختلف اصلاح طلبی تشکیل دهیم به گونه ای که مسائل در آنجا مطرح شود و بر اساس رای اکثریت جبهه اصلاحات را ملزم کند
تا برآیند پارلمان اصلاحات را اجرا کند من این را نمی پسندم و به نظرم می رسد که در این راستا تصمیمات پخته و دقیقی اتخاذ نشود. اما در اینکه یک پارلمان یا شورا یا هر چیز دیگری با هر اسمی که متشکل باشد از نمایندگان طیف های اصلاح طلب تا نظر مشورتی خود را به متولیان افراد باسابقه ای که تصمیمات کلی و نهایی را می گیرند این می تواند موثر باشد.
یعنی شما قائل به این هستید که پارلمان اصلاحات برای مشورت دادن به شورای عالی سیاست گذاری شکل بگیرد؟
ببینید یک زمان ما می گوییم پارلمانی شکل بگیرد از همه طیف ها به صورتی که موضوع در این پارلمان مطرح شود و اعضا نظر بدهند و در نهایت یک نظر با رای اکثریت مورد قبول قرار گیرد و جبهه اصلاحات ملزم به اجرای آن نظر شود. در این شرایط من معتقدم احتمال خطا وجود دارد اما اینکه همین طیف ها نمایندگانی را انتخابات کنند و درباره موضوعات بحث کنند و نظر نهایی را به عنوان یک نظر مشورتی به شخصیت های اصلی تصمیم گیرنده در جریان اصلاحات منتقل کنند و اختیار برای اجرایی کردن یا نکردنش در اختیار این افراد قرار بگیرد به نظرم بیشتر به مصلحت است.
یک اعتقادی هم در این میان وجود دارد و آن اینکه وقتی شورای عالی باشد معمولا تصمیمات یک فرد تعیین کننده می شود و اگر پارلمان اصلاحات روی کار بیاید تصمیمات یک طیف جایگزین آن می شود؟
من هم می خواستم همین را بگویم که باید از تصمیم شخصیت ها حمایت کنیم. درواقع من وقتی در امور کشو دقت می کنم و پارلمان کشور را نگاه می کنم به این نتیجه می رسم که اگر ما از پارلمان اصلاحات به عنوان یک بازوی مشورتی برای تصمیم شخصیت ها کمک بگیریم به رای دقیق تری خواهیم رسید
تا اینکه بخواهیم نظر پارلمان را نظری لازم الاجرا بدانیم.واقعیت این است که در این شکل پارلمان ها و شوراها بحث های لابی گری و تفاهم های کاذب می تواند به تصمیم هایی منجر شود که آن تصمیمات مصلحانه نباشد. من با نظر تشکیل پارلمان اصلاحات موافق هستم اما به منظور مشورت دادن به شخصیت ها و نه به عنوان یک نهاد تصمیم گیرنده.
با این حساب شما فکر می کنید تصمیم شخص بهتر از تصمیم جمع است؟
یک شخص نیست بلکه یک جمعی از عقلای اصلاح طلب هستند که نظرهای مشورتی را می گیرند و قطعا آنچه به صلاح است و آنچه به صرفه نظام است که می تواند منجر به تقویت چرخه اصلاح طلبی شود انتخاب می کنند.
پس با این حساب شما معتقدید شورای عالی سیاست گذاری باید حفظ شود و اگر قرار است پارلمانی شکل بگیری یک نهاد مشورتی در کنار آن باشد ؟
من نمی گویم شورای عالی حتما باید بشوند بلکه باید آن شورای عالی هم چکیده تر شود و به یک پنج الی هفت نفر که همه اصلاح طلبان بر آن اجماع دارند تقلیل پیدا کند اما در مقابل آن پارلمان اصلاحات باید بسیار توسعه پیدا کند.چونکه همیشه آنچه نظر اکثریت است معلوم نیست صحیح باشد و ما نمی توانیم این ریسک رو درباره جریان اصلاحات یعنی جریانی که مردم به آن اعتماد کرده اند داشته باشیم و به اعتبار اینکه اکثریت این را گفته اند از آن تمکین کنیم لذا من می گویم باید از این خطر پیشگیری کرد.
به هر حال یک بخش تصمیم گیری است و بخش دیگر پاسخگو کردن افرادی است که از این راه به مجلس یا ریاست جمهوری راه پیدا می کنند؟
قطعا وقتی نظر مشورتی را از پارلمان بگیریم آن شخصیت های ا صلی وارد عمل می شوند و آن نمایندگان پارلمان یا شورا را می خواهند و پیامد نپذیرفتن نظر اتخاذ شده را برای آنها توضیح می دهند و توجیه می کنند که چرا و بنا بر چه مصلحتی نباید به این نظر عمل شود. لذا باید نظر پارلمان اصلاحات نظر مشورتی باشد و نه نظر لازم الاجرای غیرقابل تغییر.
آیا قبول دارید بعد از انتخابات رابطه میان فراکسیون امید و احزاب بیرون قطع شد در حالی که با تشکیل این پارلمان می توان یک اتاق فکر تشکیل شود؟
ببینید فراکسیون مانند هر جریان و جبهه سیاسی بدون ایراد عمل نکرده است. نقدها را می پذیرم و اتفاقا همین نقدها هستند که می تواند موجب تعالی و کمال یک جریان سیاسی شود اما معتقدم در خلا نمی توان درباره عملکرد فراکسیون تصمیم گرفت بلکه باید فراکسیون را باتوجه به واقعیت های موجود، شرایط مجلس و جو سنگین موجود قضاوت کنیم و در چنین شرایطی ببینیم آیا فراکسیون امید نمره قبولی می گیرد یا خیر.
ما باید متوجه این موضوع باشیم که فراکسیون امید در مجلس اکثریت را ندارد مضاف برآنکه هیات رئیسه مجلس دارای اختیاراتی است که مجلس را می تواند به هر سمت و سویی که دلخواهش هست سوق دهد؛ مضاف بر آنکه دولت به هیچ عنوان نه تنها حاضر به حمایت از فراکسیون امید نیست حتی آن حمایت نسبی را هم ندارد و در مقابل حمایتی که جریان اصلاحات و فراکسیون از دولت به عمل آورد ما می بینیم همراهی از سوی دولت صورت نمی گیرد.
از سوی دیگر قوه قضائیه نسبت به اصلاح طلبان مواضعی دارد و از همین رو به نظرات ارشادی و توصیه ای فراکسیون هیچ توجهی ندارد و... . همه این موارد پکیجی را ایجاد کرده است که فراکسیون به آن مطلوب نرسد لذا اگر قرار است فراکسیون امید را قضاوت کنیم باید در این چارچوب در نظر گرفته شود و با توجه به این شرایط بگوییم آیا این فراکسیون توانسته است موفق عمل کند یا خیر.
فائزه عباسی
- 17
- 3