شرایط روزبهروز برای دولت روحانی پیچیدهتر میشود و فشارها در دو حوزه اقتصادی و بینالملل بر روی رئیسجمهور و کابینه دوازدهم افزایش مییابد اما مشکلات و محدودیتهای مالی و فشارها از سوی دلواپسان در داخل و مخالفان خارجی بر روی دولت، چیزی از سطح انتظارات مردم نسبت به رئیسجمهور کم نکرده است بلکه حتی همچنان جامعه ایران با توجه به وعدههای روحانی در انتخابات ۹۶ در انتظار تحقق خواستههای خود بهویژه در حوزه اقتصادی است.
از این رو، رخدادهای اخیر و گرانی ناگهانی ارز و نیز بحران سازیهای مخالفان و محدودیتهای دولت زمینه دیگری برای پرداختن به مشکلات اقتصادی و بینالملل و محدودیتهای دولت فراهم ساخت. در این راستا محمد هاشمی، بردار مرحوم آیتا... هاشمی، سیاستمدار و عضو سابق مجمع تشخیص مصلحت نظام با «آرمان» به گفتوگو پرداخته است. او معتقد است دولت یا نظام باید مراقب این اقشار باشد و فشار را از دوش آنها بردارد. بنابراین، چگونگی افزایش نرخ ارز در سلسله اقدامات دشمن قرار میگیرد. دشمن از ابتدای انقلاب با هدف تضعیف یا تغییر نظام، چندین توطئه علیه ایران کرده است. در ادامه متن گفتوگوی «آرمان» با محمد هاشمی را میخوانید.
با توجه به شاخصههای اقتصادی، تصور میبرید که دولت از توانایی لازم برای بهبود بخشیدن به فضای اقتصادی کشور در سال جاری برخوردار است؟
قبل از هر چیز باید دید که چه بخش و چه میزان از اقتصاد کشور در اختیار دولت است. زیرا همه بخشهای اقتصادی در اختیار دولت نیست و تنها ۳۰ تا ۴۰ درصد از ظرفیتهای اقتصادی کشور در دست دولت قرار دارد. اکثر شرکتهای دولتی منفک شدند و در زمان احمدینژاد به نهادهای عمومی پیوستند. بنابراین دولت سهم چندانی در اقتصاد کشور ندارد. از این رو، اگر قرار باشد تحولی از منظر اقتصادی در کشور رخ دهد، لازم است که ۶۰ درصد دیگر که ظرفیتهای اقتصادی کشور را در دست دارند با دولت و برنامههایش برای بهبود فضای اقتصادی همراه شوند.
اگر نهادهای عمومی، بخش خصوصی و تعاونی که ظرفیتهای بسیار بالا و خوبی از اقتصاد را در اختیار دارند با یکدیگر همصدا باشند و بر اساس برنامه با دولت همکاری کنند قطعا نتیجه مثبت و رضایت بخش خواهد بود. اما اگر همه نگاهها و خواستهها تنها از دولت باشد، نباید انتظار تحول در اقتصاد داشت. زیرا دولت به تنهایی نمیتواند همه مشکلات اقتصادی را حل کند و باید همه نهادهای عمومی و بخش خصوصی و تعاونی با دولت در اجرای برنامههای اقتصادیاش همراهی و همکاری کنند.
حل برخی از مشکلات از قبیل مسائل بانکی تنها به وسیله دولت قابل حل است در صورت حل مشکلات در حیطه وظایف اقتصادی دولت، توانایی لازم برای حرکت در جهت اصلاح ساختار سیستم اقتصادی کشور وجود دارد؟
دولت مطابق با برنامه عمل میکند؛ اکنون در لایحه بودجه سال ۹۷ که به تصویب مجلس رسیده و جهت اجرا ابلاغ شده است، رقمی بالغ بر ۲۴۰ هزار میلیارد تومان پیشبینی شده است که اساسا چنین رقمی قابل تحقق و وصول نیست. زیرا منبع و رقمی که برای دولت از سوی مجلس در بودجه سال جاری تعیین شد یک منبع مجازی و غیرواقع بینانه است و دولت نمیتواند به این رقم دسترسی داشته باشد.
اگر دولت موظف باشد که بر اساس لایحه بودجه و قانون برنامه عمل کند از هم اکنون مشخص است با توجه به کمبودهایی که از منظر منابع وجود دارد، دولت نمیتواند همه برنامههای اقتصادی را بر حسب انتظار محقق کند مگر اینکه در طول سال نمایندههای مجلس دست به اصلاح برنامه بودجه بزنند تا دولت بتواند به تکلیف خود در لایحه بودجه ۹۷ عمل کند. با توجه به وضعیت کنونی، دولت حتی قادر به اجرای برنامههای بودجه هم نیست تا آنجا که رئیس سازمان برنامه و بودجه هم این مهم را به صراحت اعلام کرد.
فقرزدایی یکی از مسائلی است که روحانی بر آن تاکید دارد با توجه به مشکلات مالی و بودجه محدود دولت، آیا رئیسجمهور و وزرای اقتصادی او قادر به تحقق فقرزدایی هستند؟
فقرزدایی نیاز به مولفههایی دارد. در سایر کشورهای جهان مسکن ارزان قیمت برای فقرا در اولویت قرار دارد. مولفه دوم بهداشت رایگان و ارزان قیمت است که فقرا مانند اقشار توانمند باید از امکانات بهداشتی بسیار مناسب برخوردار شوند. مولفه سوم امکانات آموزشی برای فقراست. اگرچه در ایران دولت بخشی از هزینههای تحصیل در مدارس و دانشگاهها را متقبل میشود اما هزینه و یا سرانه تحصیل در مدارس و دانشگاههای کشور نسبتا بالاست. از این رو، فقرا با توجه به این شرایط نمیتوانند هزینه تحصیل و سایر موارد جانبی فرزندان خود مانند پوشاک و خوراک را فراهم کنند.
بنابراین دولتهایی که با شعار فقرزدایی آغاز به کار میکنند باید در زمینه آموزش به گونهای سرمایهگذاری کنند که فقرا و نیازمندان قادر به تامین هزینه تحصیل فرزاندان خود باشند. مولفه چهارم؛ دولت باید جهت تحقق فقرزدایی به ایجاد درآمد برای فقرا اقدام کند. به عبارتی هر خانواده فقیر ایرانی یک منبع درآمد ثابت داشته باشد به طور مثال این درآمد یا از طریق کمیته امداد و یا یارانه میتواند فراهم شود اما در حالت کنونی ارقامی که کمیته امداد و یا از طرف دولت به عنوان یارانه به افراد نیازمند تعلق میگیرد برای گذراندن معیشت نیازمندان و فقرا کافی نیست. بنابراین دولت با کمک سایر دستگاهها مانند قوه مقننه باید اشتغال مولد و آبرومند و نه کاذب برای فقرا و فرزندانشان پیشبینی کند. امروز آمار بیکاری به ویژه در میان فقرا بسیار بالاست. بنابراین باید برای فقرزدایی و ایجاد منبع درآمدی محترمانه اشتغال مولد ایجاد شود.
اشتغال مولد برای فقرا در شرایطی که دولت هم بهاندازه کافی سرمایه در اختیار ندارد چگونه امکانپذیر است؟ در چنین شرایطی دولت میتواند به اهداف اقتصادی خود برسد؟
قطعا با توجه به منابع محدودی که دولت در اختیار دارد فقرزدایی و تحقق سایر برنامههای دولت امکان پذیر نیست. به همین دلیل بخش خصوصی، تعاونی و نهادهای عمومی باید برای ایجاد اشتغال مولد برای نیازمندان وارد شوند و به دولت کمک کنند. علاوه بر این، جذب سرمایههای خارجی هم میتواند در تحقق این امر مهم راهگشا باشد. اگر همه این نهادها دست به دست یکدیگر دهند و به دولت در تحقق اهدافش به ویژه فقرزدایی کمک کنند قطعا دولت موفق خواهد شد. اما با توجه به منابع محدود لایحه بودجه ۹۷ نمیتوان افق روشنی برای تحقق اهداف اقتصادی دولت و به ویژه فقرزدایی دید.
زیرا برای فقرزدایی منابع مشخصی در لایحه بودجه پیشبینی نشده است تا دولت بتواند به قدر کفایت سرمایه جذب و اشتغال ایجاد کند و مسکن برای نیازمندان بسازد و هزینه فقرا را در حوزه بهداشت و آموزش تامین کند. بنابراین بهاندازه نیاز فقرا در لایحه بودجه ۹۷ منبع پیشبینی نشده است، به همین دلیل برای رفع مشکلات اقتصادی راهکاری وجود ندارد. صندوق توسعه هم تا حدودی منابع در اختیار دارد و تا حدی میتواند منابع خود را در این راه صرف کند. شرکتها و نهادهای عمومی سهم بسیار بالایی دارند اگر این نهادها و شرکت دین خود را نسبت به فقرا ادا کنند و به دولت کمک کنند شاید دولت بتواند فقرزدایی را در کشور محقق کند. اما دولت هر اندازه که در تحقق فقرزدایی مصمم باشد وقتی منابع کافی در اختیار ندارد قطعا نمیتواند به شعارهایش در فقرزدایی جامه عمل بپوشاند.
دولت روحانی پس از توافق هستهای تاکید بسیاری به جذب سرمایههای خارجی داشت اما از زمانی که ترامپ در راس قدرت آمریکا قرار گرفت برنامههای دولت در جذب سرمایهگذاری خارجی با مشکل مواجه شد. دولت چگونه میتواند جامعه جهانی را به سرمایهگذاری در ایران متقاعد کند؟
سیاست تنشزدایی مرحوم آیتا... هاشمی رفسنجانی در دولت سازندگی بسیار موفق بود اکنون روحانی برای خروج از بحران در سیاست خارجه ناگزیر باید این سیاست را در دستور کار وزارت خارجه قرار دهد. زیرا در دوران سازندگی به دلیل وجود سیاست تنشزدایی روابط ایران با بسیاری از کشورها اعم از کشورهای حوزه خلیج فارس، اروپا و آسیا و... بهبود پیدا کرد. استراتژی تنشزدایی در دوران سازندگی سبب شد که دولت مرحوم آیتا... هاشمی سرمایه و سرمایهگذاران خارجی قابل توجهی را به کشور جذب کند.
در دوران هشت ساله دولت مرحوم آیتا... هاشمی حدود ۳۰ میلیارد دلار به صورت فاینانس سرمایه جذب کشور شد و وامهای ارزان قیمت ۲ درصدی به سرمایهگذاران تعلق گرفت. اما امروز سیاست دوران سازندگی در دستور کار دولت روحانی نیست. بنابراین دولت باید برای رسیدن به هدفش در حوزه سرمایهگذاری خارجی و کاهش مشکلات اقتصادی در گام نخست سیاست تنشزدایی را در دستور کار خود قرار دهد. البته سیاست تنشزدایی به مفهوم سازش و امتیاز دادن نیست بلکه با حفظ منافع مشترک و متقابل میتوان سیاست تنشزدایی دولت مرحوم آیتا... هاشمی را احیا کرد. دولت روحانی در این زمینه تلاشهایی کرد اما توفیق صددرصدی در این مسیر نداشت.
امروز شرایط روحانی در حوزه سیاست خارجه سختتر از دوران مرحوم آیتا... هاشمی نیست؟
بله، همین طور است. زیرا اکنون رئیسجمهور با فردی مانند ترامپ که از هیچ منطقی برخوردار نیست و از سیاست سر در نمیآورد، روبهروست تا آنجا که انجمن روانشناسان آمریکا هم اعلام کردند که ترامپ از منظر روانی واجد شرایط برای ریاستجمهوری نیست و بیمار روانی است. از سویی در منطقه هم جوان بیتجربهای مانند بنسلمان که از منطق و ادب سیاسی برخوردار نیست و به این دلیل که به دنبال شهرت و کسب نام در منطقه است، هر روز شاهد اظهارات غیر معقول و جنگ طلبانه ولیعهد عربستان هستیم و در کنار عربستان رژیم صهیونیستی که از همان ابتدای انقلاب با ایران دشمن بود، همچنان به عنوان دشمن در صحنه سیاسی علیه ایران فعالیت میکنند. بنابراین شرایط کنونی در منطقه بسیار دشوار شده است.
به همین دلیل راه موفقیت روحانی بازگشت به سیاست تنشزدایی مرحوم آیتا... هاشمی است. لازم نیست که این سیاست در سطح جهان مورد اجرا قرار بگیرد بلکه ایران میتواند در وهله نخست با کشورهایی که روابط دو جانبه دارد، تعاملاتش را بهبود و افزایش دهد. همچنین ایران باید با استفاده از سیاست تنشزدایی روابطش را با کشورهای منطقه ترمیم ببخشدو معادلات اقتصادی و فرهنگی خود را افزایش دهد. امروز در دیپلماسی، تعامل با جهان امری بسیار مهم برای همه کشورهای توسعه یافته محسوب میشود به همین دلیل باید مبنای استراتژی سیاست خارجه تنشزدایی باشد و البته این باید با حفظ عزت، حکمت و مصلحت صورت بگیرد. در این صورت دولت علاوه بر بهبود روابط ایران با کشورهای جهان و منطقه موفق به جذب سرمایههای خارجی نیز خواهد شد.
جذب توریسم میتواند در کاهش مشکلات اقتصادی کشور در کنار همه راهکارهای اقتصادی مذکور موثر باشد؟
یکی دیگر از راهکارهایی که میتواند به اقتصاد یک کشور کمک کند و امروز در همه کشورها کاربرد دارد توجه به صنعت توریسم است. امروز این صنعت در همه کشورها به ویژه اروپا بسیار درآمدزاست. به طور مثال کشوری مانند اسپانیا بیش از درآمد نفتی ایران از صنعت توریسم کسب درآمد میکند. ترکیه هم به عنوان همسایه ایران درآمد بسیار بالایی از توریسم دارد این کشور در منطقه و سایر کشورهای جهان با درآمدزایی از صنعت توریسم فرصت شغلی به وجود میآورد. زیرا صنعت توریسم علاوه بر درآمد، اشتغالزایی هم به دنبال دارد.
اما دولت در رابطه با صنعت توریسم به طور جدی برنامهریزی و اقدام نکرد در حالی که این پتانسیل در ایران وجود دارد و توجه به این صنعت میتواند درآمد بسیاری برای کشور داشته باشد. زیرا کشورهایی نظیر ایران برای بسیاری از کشورهای جهان جذاب اند. کمتر کشوری در جهان پیدا میشود که از جاذبه طبیعی ایران برخوردار باشد. حتی وجود اقوام، مذهب، عقاید و فرهنگ مختلف در ایران برای کشورهای دیگر جذاباند اما متاسفانه مسئولان از همه این موارد غافلاند و برای آن برنامهای ندارند به همین دلیل هم درآمد کشور همچنان به اقتصاد نفتی وابسته است.
اما حتی در حوزه نفتی نیز برحسب انتظار برنامهریزی نمیشود. به طور مثال در بندر جاسک، منطقهای را به عنوان پتروشیمی در نظر گرفتند اما به اندازهای سرعت کار در این پروژه پایین است که احتمالا سرمایهگذاران پس از چند ماه معطلی، پروژه را نیمهکاره رها کرده و جذب کشورهایی مانند قطر خواهند شد. بنابراین سرعت عمل مسئولان متناسب با نیازها و اهداف اقتصادی و جذب سرمایهگذاران به کشور نیست که باید برای این مهم چارهای اندیشید.
به عنوان سوال آخر، توصیه جنابعالی به دولت روحانی برای اینکه از خود کارنامه موفق و قابل قبولی به جا بگذارد، چیست؟
همانطور که رئیسجمهور خود نیز بارها تکرار کرد، دولت یک گروه و جناح نیست. زیرا در فصل انتخابات رقابت مساله اصلی است اما پس از انتخابات، آنچه که باید مورد توجه عموم به ویژه احزاب و گروههای سیاسی قرار بگیرد، مشارکت است. دولت باید نسبت به سهم خود بسترهای مناسب را برای مشارکت همه مردم از جمله گروههای سیاسی و اقوام و مذاهب مختلف را در اداره کشور فراهم کند. اما در حوزه اقتصادی استعدادهای مختلفی در سراسر کشور وجود دارد که اگر بستر مناسب برای فعالیت و مشارکت این افراد در عرصههای اقتصادی فراهم شود قطعا وضعیت سراسر مناطق کشور متحول خواهد شد.
اگر به راستی هنوز رئیسجمهور معتقد است که فصل انتخابات گذشت و امروز مشارکت همه گروهها و افراد در کشور لازم است، آقای روحانی باید در دعوت از گروهها و مردم و اقوام مختلف و جناحهای سیاسی پیشقدم شود و باید به جامعه بر اساس وعدهها و برنامههایش احترام گذاشت و اقوام و گروههای مختلف را در اجرای برنامهها شریک کرد. در غیر این صورت دولت نمیتواند از بحران کنونی عبور کند.
زیرا اتکا به یکی دو گروه نمیتواند گرهی از مشکلات کشور بگشاید. امروز شرایط ایران به گونهای است که نیاز به انسجام و وحدت ملی دارد. بنابراین دولت باید از مشارکت همه مردم و در تمامی امور بهره ببرد و دولت باید از هر فرد و گروهی به تناسب قدرت و جایگاهش دعوت به همکاری کند. به عبارتی همانطور که اشاره شد دولت باید در دعوت از مردم و اقوام و گروههای سیاسی پیشگام شود.
- 12
- 3