آرامش و وحدت دو نیاز این روزهای کشور است؛ در حالی که دشمنان از تلاشی برای هجمه به کشور دریغ ندارند، برخی در داخل کشور هستند که رفتارها و بهانهجوییهای آنان به مثابه پاس گل به بدخواهان کشور است. برخی نمایندگان دلواپس هم از احضار هر روز وزرا به مجلس بیمی ندارند و گویی تکلیف آنهاست که ذهن وزرا را بهجای برنامهریزی برای پیشبرد امور به برنامهریزی برای پاسخ به خود مشغول کنند. در این راستا مرتضی مبلغ فعال سیاسی اصلاحطلب با «آرمان» به گفتوگو پرداخت که در ادامه میخوانید.
این روزها اتهامات عجیب و غریبی به دولت وارد میشود؛ مانند تابعیت آمریکایی، دوتابعیتیها و... نتیجه رفتارهای مخالفان در حین حمایت رهبری از دولت را چطور تحلیل میکنید؟
جریانات تندرو چند ویژگی دارند که بدون این ویژگیها ماهیت خود را از دست میدهند. یکی ویژگی تنفس در یک فضای مشوش و غبارآلود است یعنی غوغاسالاری و بههم ریختگی اوضاع، مطلوب این طیف است. علت این امر هم این است که این افراد در فضای مدیریتی توان لازم برای سیاستورزی سالم را ندارند و از طرفی از فضای شفاف گریزان هستند.
لذا سعی میکنند همواره فضای جامعه را آشفته کنند تا بتوانند به یکهتازی خود ادامه دهند. ویژگی دوم تندروها تحمیل هزینههای سنگین بر جامعه در ابعاد گوناگون است. تجربه اینها در دولت قبلی و در مدیریت اجرایی گذشته هزینه فراوانی را برای کشور و نظام به وجود آورد. با توجه به تجربه شکست خورده مدیریتی خود در صددند دولت روحانی را ناکارآمد و ضعیف نشان دهند تا تنفر عمومی مردم نسبت به عملکرد سالهای گذشته خود را به بوته فراموشی بسپارند. ویژگی سوم تندروها این است که با استفاده از مکانیزم تخریب، سیاهنمایی و ایجاد انفعال در جامعه به دنبال باز تولید قدرت برای خود هستند. تجربه نشان داده است که هر گاه مردم منفعل، سرخورده و به حاشیه رانده شدند و به آینده سیاسی خود بیتوجه باشند، فرصت مناسبی برای به صحنه بازگشتن تندروهاست. تصور میکنم دلیل رفتارهای تخریبی و هوچیگریهای افراد القای حس نا امیدی و بیاعتمادی در جامعه نسبت به دولت و رئیسجمهوری است.
دولت در قبال این رفتارها باید چه واکنشی داشته باشد؟
دولت باید سه کار را مد نظر قرار دهد، اول اینکه وارد بازی تندروها نشود. یکی از اهداف این طیف وارد کردن و مشغول کردن دولت و مدیران دولتی به زمین پر آشوب و مشوش خود است. واکنش دولت در قبال تندروها باعث تشدید اقدامات تخریبی میشود. موضوع دوم اینکه است دولت باید تحرکات و اهداف تندروها در بازی تخریبی و تضعیف دولت را افشا کند. نکته سوم ارتباط سازنده و دوسویه و مداوم دولت، مدیران ارشد دولتی و تیمهای رسانههای دولت با جامعه و عموم مردم است که میتواند در خنثیسازی اهداف و پروژههای آنها موثر واقع شود.
بارها شاهد بودهایم که رهبر معظم انقلاب همواره در سخنان خود گروهها و جریانات سیاسی را به اتحاد و مودت دعوت کردهاند. اما در عمل شاهد این هستیم که تندروها بر خلاف توصیههای رهبر انقلاب، دست به شایعه پراکنی، تخطئه، سیاهنمایی و اتهامزنی علیه دولت میزنند و از این کار هم هیچ ابایی ندارند. این اعمال دقیقا همسویی و همصدایی با دشمنان تلقی میشود و به نوعی تندروها در زمین دشمنان کشور و نظام بازی میکنند. آیا مشی این افراد حرکت کردن در جهت عکس بیانات و توصیههای رهبر انقلاب است و یا اینکه ولایتمداری را بلد نیستند؟
تندروها در این سالها طوری رفتار کردهاند که گویی واژهها برای آنها کارکرد شعاری و ابزاری دارد...
گروهی از تندروها همواره ادعاهایی را مطرح کردهاند و خود را طور خاصی نشان دادهاند ولی هیچ نگرانی از نتیجه سیاهنمایی، تخریب و شکاف در بین آحاد جامعه ندارند و به بیاعتمادی دامن میزنند. این امر به ویژگیهای این افراد باز میگردد. اصولا خصلت و روحیه این افراد پایبند نبودن به اصول و اخلاق است. در واقع اگر تندروها در چارچوب روابط صحیح و اخلاقی عمل کنند دیگر چیزی برای ابراز وجود آنها باقی نمیماند، زیرا نه کارآمدی لازم را در عرصه مدیریتی دارند نه توانمندی و نه اقبال عمومی را برای خود متصور هستند.
لذا با رفتارهای نابهنجار فضای مغشوشی را ایجاد میکنند تا بتوانند در چنین فضایی به زیست سیاسی خود ادامه دهند. بنابراین از اعمال و گفتار ناپسند علیه رقیب سیاسی و دولت استفاده میکنند تا به زنده ماندن خود امیدوار باشند ولو اینکه در این راه از ارزشها هم سوءاستفاده کنند و به نام ولایتمداری و اخلاقگرایی در عمل خلاف این امور رفتار میکنند. مساله مهم برای تندروها باقی ماندن در فضای سیاسی کشور است حتی به قیمت تخریب و تخطئه ارزشها و اخلاقیات.
- 15
- 3