اصلاحطلبان همواره در هر برهه ای اثبات کرده اند که جز به منافع ملی و آرامش عمومی به چیزی نمیاندیشند. امروز نیز به ویژه پس از چند واقعه اخیر به دلیل مخالفت با براندازی، تندروی، تخریب از سوی براندازان در داخل و خارج از کشور مورد اهانت و تخریب قرار میگیرند. اهانتها در شرایطی است که اصلاحطلبان سالهاست از صحنه قدرت دورند و علیرغم همه حمایتها و هزینههایشان آن طور که باید در صحنه قدرت نبوده اند. اما با این همه بدون انتظار و چشمداشتی در برهههای حساس همواره از آبرو و اعتبار خود در نزد مردم هزینه کردهاند.
در این میان اصولگرایان به دلیل رویکرد خاصشان و اشتباهاتشان در دولت احمدینژاد امروز نسبت به هجمههای براندازان نسبت به اصلاحطلبان سکوت اختیار کردند و بازهم به روال معمول در تلاشند که همه چیز را به نام خود تمام کنند. از این رو، محمد صادق جوادی حصار فعال سیاسی اصلاح طلب و استاد دانشگاه درباره سکوت این روزهای اصولگرایان نسبت به هجمههایی که از سوی براندازها به اصلاحطلبان وارد میشود، گفت: «اصولگرایان حاضر نیستند که بپذیرند مسبب شرایط موجود اصلاحطلبان نبودند بلکه جریانهای خاص، کشور را به این وضعیت رساندند. جریانهایی که از داخل و خارج به اصلاحطلبان میتازند درست تشخیص دادهاند که اصلاحطلبان به راستی در پی مردم سالاری، اجرای دقیق قانون اساسی، اصلاح واقعی کاستیهای کشور در حوزه قانون گذاری، مدیریت، قضاوت و امنیت و حفظ جمهوری اسلامی منظور نظر مردم بوده و هستند.»
چرایی تخریب اصلاحطلبان از سوی براندازان
امروز نه رادیکالهای اصولگرا بلکه این براندازان هستند که اصلاح طلبی را هدف قرار داده و مدتهاست که به تحریک افکارعمومی علیه اصلاحطلبان روی آوردهاند. ماجرای تخریب و فشارها از سوی براندازان به همان وقایع دی ماه در مشهد، کرمانشاه و برخی دیگر از شهرهای ایران باز میگردد. اعتراضاتی که اگرچه نسبت به وضعیت معیشت و اوضاع اقصادی رخ داد اما در ابتدا با هدف خاصی طراحی گردید و به اعتراضهای گسترده خیابانی انجامید. پس از آن اعتراضهای صنفی و سپس وقایع خرداد ماه در بازار و اعتراض نسبت به گرانی قیمت ارز و طلا بود که اصلاحطلبان در همه این موارد از اعتراضهای مدنی و به حق معترضان حمایت کرده و خواهان بهبود وضعیت از رئیس جمهور و کابینه اش شدند اما در عین حال این جریان در بیانیه و اظهارات خود اشاره کرد که از درگیری، آتش سوزی، تخریب و رفتارهای غیر مدنی دفاع نمیکند. این مسئله بهانهای برای موجسواری این بار نه تندروها بلکه براندازان گردید.
دلایل براندازان برای تخریب اصلاحطلبان
براندازان مدعی اند که اصلاحطلبان به دلیل منافع خود در نظام از نا آرامیهای اخیر حمایت به عمل نیاوردند. حال آنکه اصلاحطلبان در هشت سال دوران احمدی نژاد از صحنه قدرت دور بودند و در دولت یازدهم و دوازدهم نیزعلیرغم همه حمایتها و هزینههای خود نسبت به پیروزی روحانی در دو انتخابات ۹۲ و ۹۶، آن طور که باید در مناصب قدرت حضور نداشتند و همواره بیشترین صدمات را از سوی جریانهای مخالف خود به ویژه تندروهای اصولگرا متحمل شدند. این جریان علیرغم توهینها و فشارهایی که از سوی اصولگرایان طی هشت سال دوران احمدی نژاد و حتی پنج سال دولت روحانی بر آنها وارد بود همواره در هر شرایطی در کنار مردم و نظام بودند.
اصلاحطلبان بودند که با وجود همه دشواریها و بی مهریها، بازهم هواداران خود را در دل جامعه به میدان آوردند و با وعده آمدن روزهای بهتر اجازه ندادند که انتخابات ۹۲ تحریم شود و سکان کشور یکبار دیگر به دست جریانهای نزدیک به احمدی نژاد بیفتد. نامزد اصلاح طلب، عارف در یک اقدام فداکارانه به نفع روحانی کنار رفت تا شیخ دیپلمات بتواند با رای بدنه جریان اصلاحات وارد پاستور شود و در نتیجه مشکلات ایران را در سطوح مختلف از جمله تحریم و روابط با جامعه جهانی و... حل کند.
علیرغم همه فداکاریها، هزینهها و حمایتهای اصلاحطلبان آن طور که باید در دولت روحانی به این جریان توجهی نشد و در کابینه جایگاه چندانی به آنها تعلق نگرفت اما بازهم از روحانی در انتخابات ۹۶ حمایت کردند نه به خاطر تنها رئیس جمهور بلکه به خاطر مصلحت نظام و منافع ملی، مردم را به میدان آوردند.
براندازان به دنبال ضربه زدن به اصلاحات
جریان اصلاحات معتقد است تنها راه عبور از بحرانهای کنونی، تن دادن به اصلاحات در جامعه ایران است اما براندازان که نسبت به محبوبیت روز افزون این جریان نگرانند خود را رقیب جریان اصلاحات میدانند و به دنبال ضربه زدن به اصلاحات و بی اعتماد کردن مردم نسبت به اصلاحطلبان در انتخابات ۹۸ هستند. از این رو به هر روشی روی میآورند تا جریان اصلاحات را که خواهان حفظ منافع ملی هستند بی اعتبار سازند تا آنجا که طی روزهای اخیر، آذر منصوری قائم مقام دبیرکل حزب اتحاد ملت درباره رفتارهای تخریبی براندازها نسبت به اصلاحطلبان گفت:«روشن است اصلاحطلبان با شعار نجات کشور و برای تقویت منافع ملی در این سه انتخاباتی که پشت سر گذاشتیم فعالانه شرکت کردند، تکلیف شان با براندازان هم کاملا روشن است و بارها اعلام کردهاند.
میبینیم که امروز براندازان، اصلاحطلبان را نشانه گرفتهاند و برای نمونه در فضای مجازی با لشکری از اکانتهای جعلی برای زدن اصلاحطلبان بسیج شدهاند. اما با این حال از جانب طیف تندرو داخلی نیز متهم به براندازی میشوند. اصلاحطلبان با تمام قوا برای مشارکت حداکثری مردم در انتخابات فعالیت میکنند.»
اما چشمهای بسته اصولگرایان
برخی از اصولگرایان به ویژه تمامیت خواهان همواره تخریب علیه جریان مخالف یعنی اصلاحطلبان را در دستور کار خود قرار دادند. این جریان که روزی برای انحراف افکارعمومی به دلیل عملکرد غلط شان در هشت سال دوران احمدینژاد به بسیاری از اصلاحطلبان برچسب فتنه میزدند، امروز هم علیرغم همه هزینهها و حمایتهای این جریان از منافع نظام و مقابله با اقدامات تخریبی براندازان، باز هم اصولگرایان سکوت پیشه کردند و چشمهای خود را بر روی واقعیت بسته اند.
بنابراین پرسش اینجاست که چه چیز سبب میگردد اصولگرایان حقایق را نبینند و در برابر هزینهها و فداکاری اصلاحطلبان برای ایجاد تعادل و آرامش و تلاش جهت عبور از بحرانها سکوت پیشه کنند. به نظر میرسد که چیزی جز حرص و طمع برای دستیابی به قدرت و هراس نسبت به افزایش محبوبیت جریان اصلاحات در جامعه نیست که اصولگرایان را در برابر هجمههای این روزهای براندازان به اصلاحطلبان وادار به سکوت میکند تا طبق روال معمول، همه چیز را به نام خود تمام کنند.
رعایت انصاف؛ حداقل کار اصولگرایان
محمد صادق جوادی حصار فعال سیاسی اصلاح طلب و استاد دانشگاه درباره سکوت این روزهای اصولگرایان نسبت به هجمههایی که از سوی براندازها به اصلاحطلبان وارد میشود، به آفتاب یزد گفت: آنچه که امروز در فضای عمومی و سیاسی کشور کمتر به چشم میآید، انصاف است. زیرا حتی برای ضعیف کردن رقیب بر روی حقایق چشم میپوشند. او افزود: در وقایع اخیر روشن شد که مخالفان به هر دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا به یک چشم نگاه میکنند و هر دو جریان را محافظ نظام جمهوری اسلامی میدانند. اما اصولگرایان چشم بینا و گوش شنوا برای شنیدن این حقایق ندارند. زیرا اصولگرایان بودند که با بی نصیب کردن کشور از ظرفیت سترگ اصلاح طلبی و سپردن کشور به دست جریانهای غیرمتخصص زمینه ناهنجاریهای سیاسی و اجتماعی را فراهم کردند و به نارضایتیهای عمومی دامن زدند.
اکنون که اصلاحطلبان مشفقانه و دلسوزانه از کیان کشور دفاع میکنند و در پی حفظ و انسجام بیشتر کیان ملی و نام وطن هستند متاسفانه بازهم در برابر هجمههایی که به اصلاحطلبان میشود، سکوت میکنند. این عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی ادامه داد: اصولگرایان حاضر نیستند که بپذیرند مسبب شرایط موجود اصلاحطلبان نبودند بلکه جریانهای تندرو، کشور را به این وضعیت رساندند. جریانهایی که از داخل و خارج به اصلاحطلبان میتازند درست تشخیص دادند اصلاحطلبان به راستی در پی مردم سالاری، اجرای دقیق قانون اساسی، اصلاح واقعی کاستیهای کشور در حوزه قانون گذاری، مدیریت، امنیت و حفظ جمهوری اسلامی منظور نظر مردم بودند و هستند. همچنین او اذعان کرد: وقتی رئیس دولت اصلاحات در سال ۷۶ رای آوردگروههای برانداز معاند جمهوری اسلامی لبه تیز حملات خود را متوجه او کردند.
اکنون هم علت بغض و کینه تندروها و براندازان به این دلیل است که هنوز اصلاحطلبان در میان مردم آبرویی دارند و این آبرو را برای حفظ و یکپارچگی، اعتلای کشور و رفاه عمومی خرج میکنند و در پی نقد دستگاههای دولتی و حاکمیتی و در حمایت از مردم و منافع ملی گام برمیدارند، این رفتارهای اعتماد آفرین اصلاحطلبان خارچشمی بر چشم کسانی است که خواهان رفاه و آرامش کشور نیستند و نمیخواهند کشور از این گردنه سختی که در آن گرفتار است به سلامت خارج شود. جوادی حصار در پایان اظهار کرد: براندازان میخواهند تکلیف جمهوری اسلامی در همین دوره مشخص شود و کشور در برابر فشارهای بین المللی به ویژه آمریکا توان مقاومت نداشته باشد اما اصلاحطلبان با توجه به محبوبیت عمومی خود اجازه چنین اتفاقی را نمیدهند. در این میان اصولگرایان حداقل کاری که میتوانند انجام دهند رعایت انصاف است که متاسفانه این مهم را هم رعایت نمیکنند.
اصلاحطلبان مادر انقلاب، اصولگرایان دایه
علی تاجرنیا فعال سیاسی اصلاح طلب و نماینده مجلس ششم درباره سکوت این روزهای اصولگرایان نسبت به هجمههایی که از سوی براندازها به اصلاحطلبان وارد میشود، به آفتاب یزد گفت: واقعیت آن است که از زمانی که شکاف میان نیروهای انقلابی شکل گرفت و به دو نیروی چپ و راست تقسیم شدند اصلاحطلبان در این میان همواره نقش مادر و اصولگرایان نقش دایه را برای نظام ایفا کردند. زیرا اصلاحطلبان در هر برهه ای به ویژه رخدادهای تلخ تاریخی همواره منافع ملی را در نظر گرفتند اما استراتژی اصولگرایان این بوده است که در شرایطی از منافع ملی دفاع خواهند کرد که شرایط مطابق با منافع جناحی آنها باشد. این فعال سیاسی اصلاح طلب ادامه داد: اصلاحطلبان راه اصلاح تدریجی را بهترین مسیر ممکن میدانند.
به همین دلیل اگر اتفاقی رخ دهد که به منافع ملی و کشور آسیب وارد کند، بدیهی است که اصلاحطلبان سعی میکنند برای حفظ منافع ملی هر کاری که بتوانند انجام دهند تا آنجا که حتی اصلاحطلبان به خاطر حفظ منافع ملی از آبروی خود هزینه کردند. نماینده مجلس ششم افزود: اما اصولگرایان حتی در برابر مسائلی مانند توافق هستهای علیرغم موافقت نظام با آن، رویکرد مخالف را در پیش گرفتند.
به همین دلیل باید اذعان داشت که برخی اصولگرایان نه تنها منافع ملی برای آنها در اولویت قرار ندارد بلکه حتی مدیریت کشور در دوران احمدی نژاد نشان داد که این جریان در مسئولیتهای خود هم به درستی نقش ایفا نمیکند. زیرا علیرغم اینکه همه دستگاهها در دست اصولگرایان بود خروجی مطلوبی به دنبال نداشت. او اذعان کرد: امروز با وجود اینکه بخشی از مشکلات اقتصادی و معیشتی مربوط به عملکرد غلط احمدی نژاد است و بخش عمده ای هم به فشارهای بین المللی از جمله آمریکا مربوط میشود بازهم لبه تیغ تیز انتقادات اصولگرایان به ویژه تندروها متوجه دولت است. تاجرینا در پایان اظهار کرد: این انتقاد به تندروهای اصولگرا وارد است، حتی در فضایی که دولت مقصر بسیاری از رخدادها و فشارها نیست با این همه چشم شان را بر منافع ملی بستند و همچنان لبه تیغ تیز انتقاداتشان متوجه دولت است.
- 10
- 6