به گزارش اعتماد، اصلاحطلبان در ماههای اخیر به لزوم تغییر و اصلاح تاکید دارند؛ عدهای به هسته نرم و سخت اشاره میکنند و عدهای دیگر از اصلاح اصلاحات سخن میگویند و چاره کار را پارلمان اصلاحات میدانند. محسن صفایی فراهانی اما از «هسته سالم» برای اصلاحات سخن میگوید و معتقد است که اعتماد و امید مردم امروز در خردجمعی سلامت نیروهاست.
این فعال سیاسی اصلاحطلب معتقد است که اگر قرار به اصلاح و تغییر است باید دموکراتیک باشد. او همچنین انتقادهایی را که نسبت به عملکرد روحانی از طرف اصلاحطلبان مطرح میشود در جهت اصلاح سیستم از طرف روحانی میداند و میگوید که اصلاحطلبان دست به تخریب دولت روحانی نزدهاند و نمیخواهند از او تبری بجویند.
متن گفتوگوی محسن صفایی فراهانی با «اعتمادآنلاین» را در زیر میخوانید؛
*آقای صفایی فراهانی، بعضی چهرههای سیاسی از رنگینکمانی و طیفگونه بودن جریان اصلاحات سخن میگویند و معتقدند که وقت آن است که اصلاحطلبان خالص و یکدست شوند. از طرفی سعید حجاریان هم از هسته سخت اصلاحات صحبت کرده و اینکه باید یک عده محدود برای راهبری این جریان تعیین شوند. نظرتان در این باره چیست؟
جریان اصلاحات البته میتواند رنگینکمان نباشد، اما من با هر اقدام غیر دموکراتیکی مخالف هستم؛ یعنی اگر قرار است هر اتفاقی رخ دهد باید نهادهای اصلاحطلبی در آن مشارکت داشته باشند و هر هستهای بخواهد بهوجود آید باید جمیع نظرات در آن دخیل باشد. چون کار دیگری انجام شود باز هم انتصابی میشود. هر نهاد انتصابی امروز جواب نمیدهد؛ یعنی امروز تنها نهادی که انتخابی باشد و براساس یک مکانیزم جمعی و با خرد جمعی انتخاب شده باشد، میتواند جواب دهد. بدیهی است که اگر هسته سالمی بهوجود آید و تلاشش در جهت اعتلای اصلاحطلبی در کشور باشد میتواند به مردم در شرایط کنونی امید بیشتری دهد.
*یعنی معتقد هستید که همچنان چهرههای شاخص میتوانند در جریان اصلاحات نقش لیدر را بازی کنند؟ چون بعضی تاکید دارند که باید این حلقه بازتر شود و نیروهای جوان بتوانند وارد جریان شوند و فعالیت کنند...
من چنین صحبتی نکردم؛ من میگویم که اگر قرار است هستهای هم شکل بگیرد باید براساس یک مکانیزم انتخاباتی باشد. نمیشود که عدهای را شما خودتان بچینید؛ حالا چه این چهرهها جوان یا شاخص باشند. امروز جامعه به قدری از طریق فضای مجازی اطلاعات دارد که به راحتی افراد شناخته میشوند و مردم شناخت کافی نسبت به آنها دارند، بنابراین میتوان با یک انتخابات منطقی یک هسته متشکل را به وجود آورد که بیاید و روی جریان اصلاحطلبی کار موثر انجام دهد.
*فکر میکنید سازوکاری مانند پارلمان اصلاحات که بعضی اصلاحطلبان درباره آن صحبت میکنند میتواند این خواسته را عملی کند؟
دقیق نمیدانم اما به هر حال راهحل، راهحل از پایین به بالا است. اینکه پارلمان چگونه شکل بگیرد خود هر کدام داستانی دارد، به هر حال باید بدانید که هر یک از اینها را چگونه سامان دهید تا نظرات یک جامعه را به طور کامل داشته باشید. اگر روی این موضوع دقت و فکر نشود و برنامهریزی درست انجام نگیرد همواره میتواند ایجاد مشکل کند. مطمئنا افرادی که شورای عالی را انتخاب کردند همه با نیت خیر عمل کردند، اما چرا همیشه مورد سوال است؟ دلیل آن این است که از پایین به بالا عمل نمیشود. از بالا هر زمان بخواهید این کار را انجام دهید باید بدانید که هر آدمی حتما در نوشتن دیکته با غلط مواجه میشود. این غلطها زمانی کمتر میشود که از تجمیع آرا به نتیجه مورد نظر برسیم.
*منظورتان از اینکه سازوکار تغییرات و اصلاح باید از پایین به بالا باشد دقیقا چیست؟
به نظر من احزاب باید حضور داشته باشند و در آنها سازماندهی منظم و برنامهریزی باشد که براساس چه حجم و چه وزنی و چگونه انتخاب شوند. بعد ببینیم وزن احزاب در تشکیلات انتخابات که نام آن را جبهه یا هر چیز دیگری که میگذاریم، چگونه خواهد بود. اگر این شاکله نوشته و اساسنامه تنظیم شود که از ردههای پایین چگونه کار را پیش میبرید و به ردههای بالا میرسید آن وقت براساس یک پروسه سه چهار ماهه میتوانید
یک انتخابات منطقی را در مناطق و حزبهای مختلف برگزار کنید تا بعد بتوان هسته سخت اصلاحات را تعیین کرد که میتواند یک شورای ده یا پانزده نفره و ... باشد. اما روشش باید یک روش دموکراتیک باشد که همه به آن پایبند باشند، وگرنه میشود همان مسیری که هر کسی خود را مومن میداند و فکر کند که خودش بهترین حرف را میزند و به همین دلیل هم به یک مدل شکستخورده تبدیل میشود.
*شما فکر میکنید عملی کردن طرح اصلاح اصلاحات که این روزها هم زیاد درباره آن صحبت میشود میتواند به رفع انتقادهای این روزهای مردم به جریان اصلاحات منجر شود؟ به هر حال این روزها مردم از اصلاحطلبان و جریان اصلاحات به شدت گلهمند هستند...
به نظر من راهحل رفع انتقادات مردم این موضوعات نیست. مردم که همه سیاسی نیستند، مردم میخواهند زندگی خود را بکنند. مردم اگر امروز ناراضی هستند از نتایجی است که عامل میشود زندگی راحتتری نداشته باشند و ناراضی هستند. آنها با همه مسائل سیاسی درگیر نیستند و مانند شما مدام مسائل سیاسی را مورد تجزیه و تحلیل قرار نمیدهند. آنها میخواهند زندگی عادی خود را داشته باشند، میخواهند صبح به سر کار بروند و شب برگردند و میخواهند زندگیشان بچرخد. بدیهی است که یک حرکت سیاسی امروز نتیجه آن فورا به مردم برنمیگردد. نتایج طرحهایی مانند اصلاح اصلاحات معمولا میان مدت است؛ یعنی در میان مدت نتیجه میگیرید اما در کوتاه مدت این نتیجه را نمیگیرید.
*اآقای صفایی فراهانی، شما این ائتلافی را که از سال ۹۲ بین اصلاحطلبان و اعتدالگرایان بهوجود آمد، شکست خورده میدانید؟
بستگی به این دارد که ائتلاف را به چه معنی نگاه کنیم و چه ائتلافی میتواند شکست خورده باشد و یا شکست خورده نباشد. از این بعد میتواند شکست خورده باشد که نتایج مطلوبی نداشته است. از این بعد که قولهای بیخودی به مردم داده شده و نباید این قولها داده میشد. همانطور که گفتم مردم سیاسی نیستند، زمانی که به عنوان نمونه فردا میگویید که حقوقها را اضافه میکنیم کاری به این ندارند که شما این قدرت را دارید یا نه، براساس این قول حساب باز میکنند. پس شمایی که دارید این قول را میدهید، باید ببینید که ابزار این قول دادن را دارید یا نه، بعد باید آن قول را بدهید. اگر ابزار اجرایی شدن آن قولها را ندارید باید بدانید که دارید در ذهن مردم نهال منفی میکارید. این باعث شده که مردم امروز مشکل داشته باشند.
*این موضوع اصلاحطلب و اصولگرا هم ندارد؟
نه به نظر من هر دو طیف در این چهل سال مشکلات زیادی را برای مردم ایجاد کردهاند و امروز مردم حق دارند بگویند نتیجهای عایدمان نشده است.
*به نظرتان این ریزش بدنه اصلاحات برای اصلاحطلبان ترسناک نیست؟
برای کشور ترسناک است. اصلاحطلبان اگر منظورتان احزاب اصلاحطلب باشد که آنها در قدرت نیستند تا برایشان ترسناک باشد. برای کشور ترسناک است که عملا به شرایطی میافتد که هیچ نیروی مومنی را در جامعه نمیپذیرد، آن رویکرد است که نگرانکننده میشود.
* آقای صفایی فراهانی، یک سری از اصلاحطلبان تاکید دارند که باید از آقای روحانی تبری جست و نباید مسئولیت عملکرد آقای روحانی به دلیل حمایت از او به گردن ما بیفتد. نظر شما در اینباره چیست؟
نمیدانم چه بخشی از عملکرد آقای روحانی را منظورتان است.
*همان بخشهایی که باعث نارضایتی مردم و بدنه اصلاحات شده و انتقادهایی را به دلیل حمایت اصلاحطلبان از آقای روحانی و محقق نشدن وعدهها در پی داشته است. به هر حال بخشی از این رایدهندگان به واسطه صحبتهای رییس دولت اصلاحات به روحانی رای دادند...
ببینید ،وعدههای محقق نشده دولت آقای روحانی عمدتا سیاسی است؛ یعنی باز هم به شرایط مردم باز نمیگردد. به عنوان مثال فرض کنید که آقای مهندس موسوی یا آقای کروبی از حصر خارج شوند، خب خیلی خوب است اما مشکل مردم را حل نمیکند.
*یعنی دغدغه مردم تغییر کرده است؟
به عنوان مثال مردم از این موضوع خوشحال میشوند. مانند برد تیم ملی است که وقتی به آن طرف دنیا میروند و پیروز میشوند مردم خوشحال میشوند اما مشکل مردم که حل نمیشود. شاید به مردم یک انرژی جدید و روحیه بدهد اما این نمیتواند بلندمدت باشد. چون بحرانهایی که در زندگیشان به وجود آمده انقدر روی آنها تاثیر منفی میگذارد که این شادی به زودی پاک میشود و بار دیگر به معضلات و مشکلاتی که از قبل داشتهاند باز میگردند.
*پس موضوعاتی مانند رفع حصر تنها میتواند نقش مُسکن را داشته باشد؟
بله، بنابراین این را میخواهم بگویم که آنچه امروز روی آن از بعد سیاسی زوم میشود، خوب است اما ما باید توجه کنیم که این حتی در بعد میانمدت هم مشکلات مردم را حل نمیکند.
*به هر حال اصولگرایان تاکید دارند که اصلاحطلبان میخواهند از زیر بار عملکرد آقای روحانی شانه خالی کنند. آنها میگویند اصلاحطلبان خودشان حامی ائتلاف ۹۲ و آقای روحانی بودهاند و الان چون میبینند دولت در حال شکست خوردن است، میخواهند خود را کنار بکشند تا در این شکست شریک نباشند. شما این موضوع را قبول ندارید؟
الان شما هنوز حمایت کلی را از دولت آقای روحانی میبینید؛ یعنی اگر کسی این حرفها را میزند به این جهت است که شاید شرایط برگردد وگرنه هیچ کسی در جهت تخریب دولت روحانی عمل نکرده است. اصولگرایان باید زمانی این موضوع را مطرح کنند که بگویند اصلاحطلبها در جهت تخریب دولت روحانی در حرکت هستند، انتقاد به دولت روحانی به معنی تخریب آن نیست بلکه به آن معناست که آقا توجه کن و سیستمت را اصلاح کن.
- 13
- 2