حمایت از روحانی بیش از آنکه برای اصلاحطلبان و بدنه این جریان منفعتی در بر داشته باشد برای اصلاحات و حامیانشان به ویژه در یکسال گذشته هزینه ساز بوده است و آسیبهای بسیار جدی به اصلاحطلبان و بدنه اجتماعی این جریان زده است.
از سویی حتی لیست ائتلافی اصلاحطلبان با اعتدالگراها هم در انتخابات ۹۴ راه به جایی نبرد و آن طور که باید خروجی موثر و مفیدی تاکنون نداشته است و در نتیجه منجر به دلسردی مردم نسبت به صندوقهای رای و دلخوری شان از اصلاحطلبان به دلیل ترغیب برای رای به حسن روحانی شده است به همین دلیل برخی بر این اعتقادند با توجه به اینکه اصلاحطلبان پس از سالها بازگشت حداقلی به صحنه سیاست ورزی آن طور که باید تجربه موفقی از حضور حداقلی در قدرت نداشتند و حمایت آنها از روحانی و ارائه لیست ائتلافی در انتخابات مجلس ۹۴ منجر به کاهش پایگاه اجتماعی شان شده است در انتخابات آتی این جریان باید خارج از گود بنشینند و با بازگشت به سمت جامعه به ویژه طبقه متوسط و آسیب پذیر به ترمیم اعتماد عمومیدر کف خیابانها روی بیاورند.
حال آنکه سید مصطفیهاشمیطبا سیاستمدار اصلاحطلب وکاندیدای انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ معتقد است که حمایت از روحانی در انتخابات ۹۶ یک تاکتیک برای جلوگیری از ورود تندروها به صحنه قدرت بوده است به همین دلیل نه تنها اعتماد مردم به اصلاحات نسبت به گذشته کاهش نیافته بلکه اگر مردم یکبار دیگر به دوران انتخابات بازگردند بازهم با توجه به شرایط موجود به حسن روحانی رای خواهند داد.
امید در رگهای اصلاحطلبی
اصلاحطلبان طی سالهای گذشته به ویژه از سالهای ۹۲ تاکنون همه تلاش شان را برای بازگشت به قدرت، عدم تکرار تجربه دولتهای نهم و دهم و درنهایت منزوی ساختن تندروها به کار بردند به همین دلیل هم ناگزیر هزینههای بسیاری متحمل شدند که یکی از آنها انصراف محمد رضا عارف نامزد اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ به نفع حسن روحانی بود تا از این طریق، اصلاحطلبانی که ۸ سال به دلیل سیاستهای انحصارطلبانه محمود احمدی نژاد از صحنه قدرت دور بودند یکبار دیگر با حمایت از حسن روحانی به صحنه قدرت بازگردند و علاوه بر این از ادامه حضور تندروها در صحنه سیاست ورزی جلوگیری کنند مسئله ای که تنها به انتخابات ۹۲ منتهی نگشت بلکه حتی در انتخابات ۹۴ و ۹۶ هم به نحوی تکرار شد.
به هر روی نتیجه انتخابات ریاست جمهوری نه تنها ۹۲ بلکه خروجی انتخابات مجلس ۹۴ و انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهر ۹۶ به نفع اصلاحطلبان و جریان اعتدال گرا به پایان رسید و اصلاحطلبان با از خود گذشتگی و انصراف محمد رضا عارف در انتخابات ۹۲ و ائتلاف با اعتدالگرایان در انتخابات مجلس ۹۴ و با فداکاری اسحاق جهانگیری به عنوان کاندیدای پوششی حسن روحانی در انتخابات ۹۶ توانستند نتایج مطلوبی را به نفع خود و اعتدالگراها رقم بزنند، نتایجی که امیدی تازه در رگهای اصلاحطلبانی که ۸ سال از صحنه سیاست دور بودند و نیز بدنه اجتماعی این جریان که نسبت به سیاستهای غلط محمود احمدی نژاد در دولت نهم و دهم رنج میبردند، ایجاد کرد.
هزینههای بدون سود اصلاحات
اما این تنها نتیجه انتخابات بود که منجر به دلگرمیو امید اصلاحطلبان و بدنه اجتماعی این جریان برای بازگشت به صحنه سیاست ورزی و تحقق وعدههایشان گشته بود اما در عمل ماجرا به گونه ای دیگر رقم خورد. زیرا در عمل اصلاحطلبان آن طور که باید نه تنها از تلاشها و هزینه برای حسن روحانی و ائتلاف با اعتدالگراها در انتخابات مجلس ۹۴ سودی نبردند بلکه حتی وعدههای انتخاباتی حسن روحانی به بدنه اجتماعی جریان اصلاحات هم محقق نگردید.
گویا اصلاحطلبان تنها سوگند یاد کرده بودند که بی هیچ قید و شرطی از حسن روحانی در دو انتخابات اخیر حمایت به عمل آورند اما هیچ چیز از این حمایتها عاید آنها نشود.در حالیکه حمایت اصلاحطلبان و بدنه اجتماعی این جریان از حسن روحانی بدون قید و شرط نبود حمایت از رئیس جمهور در ازای تحقق خواستهها و مطالبات بدنه اجتماعی آنها صورت گرفته بود.
اما در عمل هیچ اتفاقی نیفتاد و روحانی تنها در چهار سال نخست ریاست جمهوری خود با توافق هسته ای، لغو تحریمها و عادی سازی روابط با اروپا توانست امیدی نسبی در دل جامعه سیاست زده ایران ایجاد کند و تا حدودی از برخی از چهرههای اصلاحطلب در دولت نخست خود بهره ببرد اما در دولت دوازدهم خوش بینی بدنه اجتماعی جریان اصلاحات به روحانی و وعدههایش نتیجه عکس داد و رئیس جمهور مسیری جداگانه از وعدههای انتخاباتی خود به مردم در پیش گرفت و به جای قدرشناسی در برابر ۲۴ میلیون رای و فداکاری اسحاق جهانگیری و همچنین عمل به وعدههایش، رویکرد محافظه کارانه در پیش گرفت. او حتی به تعبیر برخی به اصولگرایان تندرو نیز نزدیک شد تا از ضربههای آن مصون بماند اما ترجیح داد که از اصلاحطلبان و مطالبات به حق شان فاصله بگیرد.
حسن روحانی که قرار بود کاستیها و اشتباهات دولت اول خود را در دولت دوم جبران کند و چهرههای جوان ، مدیران تحول گرا و وزیر زن برای کابینه جدید خود به مجلس معرفی کند و از حضور و توان اقلیتها هم در دولت بهره ببرد ۱۸۰ درجه تغییر مسیر داد و تنها به معرفی آذری جهرمی۳۷ ساله بسنده کرد. این جا همان آغاز ناامیدی بدنه جریان اصلاحات و اصلاحطلبان از شیخ دیپلمات بود.
این ناامیدی با تشدید مشکلات اقتصادی و گرانی ارز و دلار و بی برنامگی دولت از آغاز سال ۹۷ افزون گشت تا آنجا که دلسردی و ناامیدی افکار عمومیاز حسن روحانی در اظهارات و واکنشهای افکار عمومیدر فضای مجازی و کوی و بازار ملموس بود به هر روی این اوضاع حتی برای اصلاحطلبانی که از آبروی خود برای حمایت از روحانی و کشاندن مردم به پای صندوقها هزینه کرده بودند، بسیار گران تمام شد به ویژه پس از اعترافات اسحاق جهانگیری درباره وضعیت و حدود اختیاراتش در دولت، اصلاحطلبان بیش از پیش دریافتند که حمایت از روحانی برای آنها نه تنها که نتیجه ای در بر نداشت بلکه حتی هزینه ساز هم بوده است.
زیرا حمایت ازشیخ دیپلمات منجر به این مهم گردید که بسیاری از هم اکنون نسبت به صندوقهای رای و مشارکت در انتخابات آتی دلسرد شوند و از سویی آبروی اصلاحطلبان برای هیچ و پوچ به خطر بیفتد. علاوه بر نتایج معکوس اصلاحطلبان از حمایت از روحانی، ائتلاف اصلاحطلبان با اعتدال گراها در انتخابات مجلس هم نه تنها که دستاوردی
جز چند نطق آتشین برخی از نمایندههای مجلس در پی نداشت بلکه حتی رفتار برخی از نمایندهها در مجلس، عدم توجه به منافع ملی وعدم تحقق خواستههای مردم منجر به رویگردانی و بی اعتمادی جامعه ایران نسبت به رای به اصلاحطلبان شده است.
بازسازی و ترمیم گفتمان اصلاحطلبی
حمایت از حسن روحانی برای اصلاحطلبان و حامیان آنها هیچ چیز جز هزینه به دنبال نداشته است و اکنون هم اصلاحات به دلیل شعار و وعده شان به مردم مبنی بر حمایت از روحانی تا انتخابات ۱۴۰۰ چاره ای جز تحمل دولت روحانی ندارد اما این تحمل از سر اجبار نباید منجر به این مهم شود که اصلاحطلبان فرصتهایشان را برای حضور بیشتر در صحنه قدرت از دست بدهند و وضعیت موجود به طور کل به قهر مردم از صندوقهای رای و تحریم انتخابات در دورههای آتی بیانجامد بلکه امروز با توجه به شرایط موجود و نارضایتی مردم از دولت روحانی، اوضاع اقتصادی و بازگشت تحریمها، اصلاحطلبان چاره ای جز بازسازی گفتمان اصلاحطلبی خود در همه حوزههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و در نهایت بازگشت به سوی جامعه ندارند.
زیرا اصلاحطلبان اکنون با درک این مهم که به دلیل حمایت از روحانی آنهم از سر ناچاری و به خاطر جلوگیری از ورود جریان تندرو به صحنه قدرت و بدتر شدن اوضاع، پایگاه اجتماعی شان رو به افول است به همین دلیل امروز با بازسازی گفتمان اصلاحطلبی بیش از هر زمان دیگری باید به مردم به ویژه طبقه متوسط و آسیب پذیر و ناامید جامعه نزدیک شوند تا بتوانند اعتماد افکار عمومیرا نسبت به خود ترمیم سازند و از سویی در انتخابات آتی به جای حضور در صحنه رقابت خارج از گود بنشینند و در نتیجه پایگاه اجتماعی شان را افزایش دهند.
ابراهیم اصغرزاده فعال سیاسی اصلاحطلب درباره ضرورت بازسازی اعتماد افکار عمومیدر انتخابات آتی و خارج از گود نشستن اصلاحات به آفتاب یزد گفت: هنوز هم رهبران اصلاحات پتانسیل بسیج اجتماعی برای جلب مشارکت تودههای ناراضی و عبور دادن کشور از مشکلات پساتحریم را دارند. آنها باید با اعلام اصلاحات اساسی و ارائه برنامه رفاه اجتماعی و مبارزه با فساد اقتصاد رانتی و غارتی در قالب برنامههای توسعه متوازن، مترقی مبتنی بر عدالت اجتماعی، لایههای تهیدست قربانی و البته طبقه متوسط شهری به شدت آسیب دیده را پشت سر خویش بسیج نمایند. اصغرزاده همچنین اضافه کرد: اصلاحطلبان اگر از دولت حمایت میکنند نباید هویت و سرنوشت خود را به یک دولت بی هویت و بی برنامه گره بزنند، بلکه باید عزم خود را جزم کنند، با دوری جستن از تفرقه و اتخاذ استراتژی واحد و تاکتیکهای مناسب خیابان و جامعه مدنی را تصرف کنند و اعتماد عمومیاز کف داده را مجددا به دست آورند.
عدم کاهش اعتماد عمومیبه اصلاحات
سید مصطفیهاشمیطبا فعال سیاسی اصلاحطلب و نامزد انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ درباره ضرورت خارج از گود نشستن اصلاحات در انتخابات آتی و بازسازی اعتماد افکار عمومیو افزایش پایگاه اجتماعی شان به آفتاب یزد گفت: بدنه اجتماعی اصلاحات و سایر مردم تحت شرایط خاصی به روحانی رای دادند تا از حضور نیروهای تندرو در دولت دوازدهم جلوگیری به عمل بیاورند به همین دلیل باید اذعان داشت که هیچ تغییری در اعتماد بدنه جریان اجتماعی اصلاحات نسبت به این جریان به وجود نیامده است.
او افزود: اما از سویی آرای تودههای عموم در انتخابات به هیچ روی قابل پیش بینی نیست. این فعال سیاسی اصلاحطلب ادامه داد: حامیان جریان اصلاحات به خوبی میدانند که حمایت اصلاحطلبان از روحانی نه تنها به عنوان یک امر استراتژیک نبوده است بلکه یک امر تاکتیکی در مقابل تندروها و تلاش برای ممانعت از حضورشان در دولت دوازدهم بود.هاشمیطبا اضافه کرد: به همین دلیل معتقد نیستم اکنون که اعتماد افکار عمومینسبت به اصلاحات کاهش یافته آنها باید در انتخابات آتی در خارج از گود بنشینند و به ترمیم اعتماد عمومیروی بیاورند.
او اشاره کرد:
اگر مردم بازهم به زمان انتخابات بازگردند و همان کاندیدا را ببینند قطعا بازهم به روحانی رای خواهند داد.هاشمیطبا در پایان گفت: به نظر نیازی به این مسئله وجود ندارد که اصلاحات در انتخابات آتی در خارج از گود بنشیند بلکه باید حتی مردم را بیش از گذشته برای حضور در انتخابات ترغیب کرده و در نهایت این جریان باید مسیر خود را دنبال کند.
دلسردی مردم یعنی کاهش شانس اصلاحات
علی صوفی فعال سیاسی اصلاحطلب و وزیر تعاون دولت اصلاحات درباره ضرورت خارج از گود نشستن اصلاحات در انتخابات آتی و بازسازی اعتماد افکار عمومیو افزایش پایگاه اجتماعی شان به آفتاب یزد گفت: بدنه اجتماعی اصلاحات در برابر حمایت شان از روحانی هیچ چیز نصیب شان نشد و این مسئله حتی خواه ناخواه به اصلاحطلبان هم آسیبهای جدی ای وارد کرده است . او ادامه داد: در انتخابات مجلس هم دستاورد مورد انتظار حاصل نشد و حتی منجر به افزایش هزینه اصلاحات در معرفی لیست ائتلافی به مردم گشت.
این فعال سیاسی اصلاحطلب ادامه داد: رویکرد روحانی در چیدمان کابینه منجر به یاس و ناامیدی مردم شده است و مردم به شدت از وضعیت موجود رنج میبرند و همچنین نسبت به صندوقهای رای ناامیدند وتصورشان بر این است که چیزی از انتخابات عایدشان نشده است. صوفی اظهار کرد: دلسردی مردم از صندوقهای رای در حالی است که هر زمان که مشارکت مردم در انتخابات کاهش مییابد در مقابل اصلاحطلبان آسیب میبینند و اصلاحطلبان شانس بردشان را در انتخابات از دست میدهند.
ضرورت اتمام حجت اصلاحات
این فعال سیاسی اصلاحطلب با بیان اینکه وضعیت کنونی به زیان اصلاحات است، گفت: اما اگر منتخبین مردم و لیست اصلاحات نتوانستند انتظارات مردم را بر آورده کنند دلیلش تن دادن اصلاحطلبان به کاندیدای حداقلی است که علیه جریان اصلاحات به کار گرفته میشود و اجازه نمیدهند که اصلاحات نیروهای کارآمد و شناخته شده خود را معرفی و به مجلس و ریاست جمهوری بفرستد. و این مسئله منجر به کاهش کارآیی آنها میشود و در نتیجه این ناکارآمدی دودش به چشم مردم و اصلاحطلبان میرود.
صوفی اذعان کرد: اکنون با توجه به کاهش اعتماد مردم، اصلاحطلبان باید تکلیف خود را مشخص کنند. به عبارتی باید اتمام حجت شود چنانچه ناظران انتخاباتی اجازه حضور نیروهای اصلاحطلب در انتخابات را میدهند و به عبارتی اگر تضمینی برای جبران مافات باشد در این صورت نیاز به این نیست که اصلاحات خارج از گود بنشیند.
آینده اصلاحات در گرو تغییر روش ناظرین
صوفی با بیان اینکه کاهش مشارکت عمومیبیش از هر چیز به زیان حاکمیت است، گفت: مردم در انتخاباتهای اخیر خواستند که مجلس و رئیس جمهوری کارآمد داشته باشند به همین دلیل حاکمیت باید برای ارتقای سطح مدیریت به این نتیجه برسند که انتخاباتی رقابتیتر برگزار کنند. او ادامه داد: در این صورت مردم هم با حضور افراد شناخته شده و کارآمد اصلاحطلبی برای حضور در انتخابات ترغیب میشوند و در نتیجه به خروجی انتخابات امیدوار خواهند شد.
وزیر تعاون دولت اصلاحات ادامه داد: در صورتیکه جایی برایامیدواری وجود نداشته باشد اصلاحطلبان به هیچ وجه نباید سیاستهای گذشته خود را تکرار کنند و لیستهایی از کاندیداهای حداقلی و ناشناس آنهم با رویکرد سلبی ارائه دهند. به عبارتی لیستها در آینده نباید با هدف خاصی مانند انزوای تندروها در مجلس و... ارائه شود در این صورت اصلاحطلبان به هیچ روی نباید لیست ارائه دهند و کاندیدا معرفی کنند بلکه باید کنار نشسته و تا منتظر تصمیم مردم باشند. او افزود: در صورتی که شرایط مهیا شد و روش ناظرین انتخابات و رویکردها تغییر کرد، اصلاحات باید یکبار دیگر با معرفی کاندیدا و لیست شناخته شده و کارآمد با هدف بهبود اوضاع همه تلاشش را به کار ببرد.
- 19
- 4