سعید حجاریان تحلیل گر اصلاح طلب انتخابات به شکل فعلی را گدایی قدرت می داند اما برخی فعالان سیاسی در همین جریان با او کاملا مخالف اند. بسیاری از اصلاح طلبان حضور در انتخابات علی رغم همه موانع و مشکلات را تنها راه به حاشیه راندن تندروها و نجات کشور می دانند.
به گزارش نامه نیوز، سعید حجاریان تحلیل گر اصلاح طلب اخیرا سخنانی درباره انتخابات و حضور اصلاح طلبان در آن گفت که مورد استقبال گسترده اصولگرایان قرار گرفته است. او انتخابات بهمعنای کنونی را «مصداق گدایی قدرت» می داند و معتقد است که «اصلاحات صدقه بگیر نیست و اگر مکنت دارد، باید با اتکا بر آن به بازار سیاست برود.» به گفته او « اگر پول بازار سیاست را نداشتیم، باید تلاش کنیم آن را کسب کنیم نه آنکه به هر جنس بُنجلی تن دهیم.»
برخی اصولگرایان مثل الله کرم این اظهارات حجاریان را ناشی از عدم موفقیت اصلاح طلبان در هدایت دولت روحانی دانسته و برخی دیگر مثل حمیدرضا ترقی این حرف ها را تلاشی برای تئوریزه کردن عبور از اصلاح طلبی دانسته اند.
فعالان سیاسی اصولگرا در حالی مشغول تحلیل این اظهارات شده و از تئوریزه کردن حرف می زنند که در جریان اصلاح طلب هیچ اجماعی درباره رویکرد مورد اشاره حجاریان وجود ندارد.
به عنوان مثال اسماعیل گرامی مقدم سخنگوی حزب اعتماد ملی کاملا با حجاریان و آن دسته از اصلاح طلبانی که فکر می کنند باید از انتخابات کنار بکشند، مخالف است. او در گفت و گو با «نامه نیوز» از رویه جریان اصلاحات در چند انتخابات اخیر دفاع می کند و معتقد است گروهی از اصلاح طلبان که خودشان به دلایلی نمی توانند در قدرت حضور داشته باشند، این حرف ها را می زنند.
صحبت های اخیر آقای حجاریان با رویه اصلاح طلبان در چند انتخابات اخیر کاملا در تعارض است. این نشانه تمایل جریان اصلاحات به تغییر تاکتیک است؟
ما در انتخابات ها با محدودیت های بسیار زیادی مواجه هستیم و ناگزیر می شویم که از نیروهای اصلی، برجسته و نام و نشان دار اصلاح طلب استفاده نکنیم. این کمبود در قدرت موجب شکل گیری این احساس می شود که اصلاح طلبان کارایی لازم را ندارند.
عامل اصلی این نقیصه نیز شورای نگهبان و نحوه رسیدگی به صلاحیت های است که یک جریان را به طور ۹۰ درصدی رد صلاحیت می کند و یک جریان دیگر را به خاطر همسویی گرایش سیاسی اش به طور کامل تایید می کند.
بله این همان شرایطی است که اصلاح طلبان در انتخابات ۹۲ آن را «شرایط اضطرار» نامیده و بنا بر آن از روحانی حمایت کردند. اکنون اما برخی از چهره های سیاسی در این جریان می گویند که شاید بهتر بود از انتخابات کنار می کشیدیم.
این که وارد انتخابات نشویم، کنار بکشیم و انتخابات را به طور صد درصدی واگذار کنیم؛ خواست رقیب است. رد صلاحیت ها نیز اساسا برای این صورت می گیرد که جریان منتصب به شورای نگهبان رای آورد لذا اگر ما هم در همان راستا حرکت کنیم، نمی شود و این اقدام مطمئنی نخواهد بود.
درست است که ما نمی توانیم به اندازه کافی و با همه توانمندی های خود در قدرت حضور داشته باشیم اما می توانیم مانع به قدرت رسیدن تندروها شود. این اثری بود که اصلاح طلبان به ویژه بعد از سال ۹۲ گذاشتند.توجه داشته باشید که در عالم سیاست همه چیز سیاه و سفید یا صفر و صد نیست. حضور ما در انتخابات علی رغم همه این قلع و قمع ها شورای نگهبان باعث می شود که بتوانیم در برخی نهادها مثل شوراهای شهر حضور صد درصدی داشته باشیم و در برخی نهادها مثل مجلس موفقیت نسبی داشته باشیم. اکنون باید در شورای شهر که موفقیت صد در صدی داشتیم اقدامات چشم گیر انجام داده و به مطالبات مردم پاسخ دهیم.
اگر اصلاح طلبان همچنان همین نگاه را دارند چرا آقای حجاریان برخی دیگر مثل آقای محمدرضا خاتمی صحبت از کنار کشیدن از انتخابات می کنند؟
من فکر میکنم که سخن آقای حجاریان مثل همان سخنان این دسته از سیاستمداران جریان اصلاحات است که در سال ۸۲ یا ۸۱ تئوری خروج از حاکمیت را مطرح کردند و دیدیم که در نتیجه آن اقدام یک به یک قوایی که در اختیار داشتیم را واگذار کردیم.
به نظر من منحنی رشد اصلاح طلبان در قدرت از سال ۹۲ به بعد افزایش پیدا کرده است و این رویه باید با عقلانیت ادامه یابد. به جای اینکه مجدد بر طبل تئوری خروج از حاکمیت بکوبیم باید به اعتمادسازی پرداخته و به مطالبات مردم پاسخ دهیم. باید هم مردم را پشت سر خود نگاه داریم و هم حاکمیت را وادار کنیم که به قانون تن دهد. به جز این راهی برای عبور دادن افراد بیشتر از فیلتر شورای نگهبان نداریم.
فضای سیاسی امروز اما با دهه ۸۰ تفاوت دارد. در ماه های اخیر مخصوصا شاهد افزایش ناامیدی و نارضایتی در جامعه هستیم. علت اصلی این نارضایتی هم عدم موفقیت دولت مورد حمایت اصلاح طلبان. مجلس تقریبا پاک شده از نیروهای تندرو و شورای شهر کاملا اصلاح طلب است. فکر میکنید شرایط فعلی نمی تواند دلیل تاکید برخی از اصلاح طلبان بر کنار کشیدن از انتخابات و به تعبیر آقای حجاریان گدایی نکردن قدرت باشد؟
به نظر من دلیلش این نیست. زیرا ما در عالم سیاست هدف گذاری میکنیم و تصمیم میگیریم که با توجه به موانع موجود چه راهبردی داشته باشیم. وضعیت فعلی از ابتدا روشن بود. بنابراین آقای حجاریان و یک سری از دوستان باید سال ۹۲ این حرف را می زدند . چرا امروز می زنند؟ چرا در انتخابات ۹۲ که اصلاح طلبان از آن همه حوادث خارج شده و صدمه سنگینی دیده بودند این حرف ها را نزدند. وقتی که نامزد خودمان یعنی آقای عارف را کنار کشیده و به جای او از روحانی حمایت کردیم چرا سکوت کردند؟ آقای حجاریان و دوستانشان چرا نخواستند که آقای عارف که معاون اول آقای خاتمی و اصلاح طلب بود در صحنه بماند ؟
به نظر شما چرا آن زمان این حرف ها را نزده و الان می گویند؟
فکر میکنم دوستان ما الان مجدد به تسلسل باطل افتاده و می خواهند راه آزموده را دوباره بیازمایند. این حتما منجر به اتلاف منابع در حوزه اصلاح طلبی و در حوزه ملی خواهد شد. برای من باور کردنی نیست که دوباره حرف از خروج از حاکمیت می زنند. اگر طالب خروج از حاکمیت بودند چرا دوباره در انتخابات مجلس هفتم شرکت کرده و آن همه رد صلاحیت شدند و این همه هزینه وارد شد. سوال من از این دوستان که فکر می کنند چون پول نداریم باید کالا نخریم و به سرنوشت مردم بی تفاوت باشیم، این است که آیا دستاوردی بزرگتر از این داریم که اصلاح طلبان با وجود همه سختی ها و موانع در انتخابات شرکت کرده و اجازه نمی دهند نیروهای تند کشور را به قهقرا ببرند؟ ما باید این مسیر را آنقدر ادامه دهیم که مثل انتخابات قبلی که جریان رقیب تمام کرسی های تهران را واگذار کرد، شورای نگهبان و حاکمیت متوجه شوند که رد صلاحیت اصلاح طلبان بی ثمر است و انتخابات را به سوی ببرند که از نظارت استصوابی خارج شویم.
پس کاملا مخالف نظر آقای حجاریان هستید.
بله، به نظر من کنار کشیدن از انتخابات مجددا قهقرا اصلاح طلبان را در پیش خواهد داشت. مثل اینکه برخی اصلاح طبان اساسا وظیفه دارند که هر وقت جریان اصلاحات خواست اوج بگیرند، مانع پرواز شوند زیرا خودشان نمی توانند در قدرت باشند. من خود از آن دسته افرادی هستم که در قدرت جایی ندارم و به دلایلی که مشخص است، در قدرت نخواهم بود اما به عنوان یک سرباز کوچک در جریان اصلاح طلبی معتقد هستم که باید مسیر ۹۲ را ادامه دهیم و به اهداف آرمانی خود دست یابیم.
برخی فکر می کنند حضور نیم بند اصلاح طلبان در قدرت وجه اصلاح طلبی را خراب تر می کند پس بهتر است که بیرون قدرت باشیم و به صورت شفاف انتقادات خود را مطرح کنیم.
من با این نگاه مخالف هستم. مردم آنقدر دانش و آگاهی دارند که محدودیت ها و تنگناهای اصلاح طلبی را درک کنند. اصلاح طلبان آنچه که از دستشان بر می آید انجام می دهند. اکنون به جای این حرف ها باید به فکر این باشیم که مطالبات مردم را در جایگاه هایی که در اختیار داریم ، پیگیری کنیم. کاملا مخالف این هستم که بیرون قدرت ماندن و صرفا نقد کردن موجب ترمیم وجه اصلاح طلبی می شود. ترمیم چهره ما به چه درد این ملت می خورد؟ ما به عنوان یک جریان سیاسی باید به دنبال احقاق ابعاد مختلف حقوق مردم باشیم. مردم هر آسیبی که در این مسیر ببینیم را مشاهده می کنند و قدرشناس هستند. ما به نمایندگی از طیف بزرگی از این مردم باید در انتخابات ها شرکت کنیم و صدایمان بلند باشد. تنها این شیوه است که وجه اصلاح طلبان را بین مردم حفظ خواهد کرد.
- 18
- 2
کاربر مهمان
۱۳۹۷/۹/۱۲ - ۱۱:۳۶
Permalink