« اصلاحطلبان در سال ۹۲ از درون خود نماینده تمام عیاری به میدان نفرستادند و با روندی که مبتنی بر «سیاستورزی اقتضایی» بود، دست به چنین کاری زدند، نه روند مبتنی بر «سیاستورزی برنامهای»».
این سخن محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی و فعال سیاسی اصلاحطلب است. اگر این نوع گزینش یا انتخاب را از سوی اصلاحطلبان بپذیریم، باید گفت، هر انتخابی با توجه به سیاست اقتضایی، میتواند هم پایدار، و هم از سوی دیگر ناپایدار بماند. بدیهی است اگر نمایندهای که اصلاح طلبان با توجه به سیاست اقتضایی به میدان فرستاند، موفق عمل کرده باشد، میتواند پایدار بماند و حمایت اصلاحطلبان را نیز به همراه داشته باشد. از سوی دیگر، اگر نماینده مورد نظر، در عملکرد، کارنامه خوبی نداشته باشد، پایدار نخواهد ماند و اصلاحطلبان میتوانند در انتخابات ریاست جمهوری آینده باتوجه به «سیاستورزی برنامهای» شخص دیگری را انتخاب کنند.
با این اوصاف و با توجه به نحوه حمایت اصلاح طلبان از روحانی، اصلاحطلبان میتوانند، در انتخابات ریاست جمهوری آینده، با گزینه دیگری همراهی داشته باشند. نباید اینطوری پنداشت که روحانی تقدیر تاریخی اصلاحطلبان است، بلکه انتخاب روحانی، از سوی اصلاحطلبان، نتیجه انتخابی آگاهانه در شرایطی سخت، برای پیشبرد اهداف بوده است. بخصوص در میدانی که اصلاحطلبان به دلایلی، نتوانستند به صورت علنی، در آن بازی کنند. امروز اصلاحطلبان از روحانی و دولت او گلایههای بسیاری دارند، اما هیچوقت از اصل حمایت و ائتلاف خود با روحانی عقب نشینی نکردهاند.
این در حالی است که «قاسم روانبخش»، عضو شورای مرکزی جبهه پایداری انقلاب اسلامی در تشریح راهبرد اصلاحطلبان برای بازگشت به قدرت گفت: «اصلاحطلبان میخواهند در یک سال باقیمانده تا انتخابات مجلس، از طریق شعارهای تند و افراطی علیه دولتی که خودشان ایجادکننده آن بودهاند، نقش اپوزیسیونی بگیرند». چیزی که قاسم روانبخش آن را ندیده است این است که این حمایتها به معنای تایید همه تصمیمات و اقدامات روحانی در دولت دوم ایشان نیست.
محسن میردامادی در مصاحبه با روزنامه اعتماد بر این است که «اصلاحطلبان در ۱۴۰۰ باید با کاندیدای خود به انتخابات ورود کنند».
در این راستا گفتوگویی با داریوش قنبری عضو شورای مرکزی حزب مردمسالاری و فعال سیاسی اصلاحطلب داشتیم. او بر این باور است که:« هدف اصلاحطلبان از انتخاب روحانی، به این دلیل نبود که از او سهمخواهی کنند، بلکه تنها به این دلیل بود، که رای اکثریت را اخذ کنند».
حمایت برای جلب اکثریت
«داریوش قنبری»، نمایند ادوار مجلس و فعال سیاسی اصلاحطلب، در رابطه اصلاحطلبان با روحانی گفت: « همه میدانیم که اصلاحطلبان به دلیل اتفاقات سال ۸۸، بر خلاف میل خود گوشه نشین شدند. تا اینکه در سال ۹۲ یک راهکار درست و مناسب و در شرایط غیر طبیعی، تصمیم به حمایت از روحانی که چهره ای اصلاح طلب نبود گرفتند.بدون شک مواضع روحانی در مناظرات انتخاباتی، نظر بزرگان اصلاحات را جلب کرد و از حسن روحانی حمایت کردند».
این فعال سیاسی در ادامه افزود: «حمایت اصلاحطلبان از روحانی، نه به خاطر منافع بود، و نه به خاطر سهم خواهی از دولت روحانی، بلکه پیش از هر چیز منافع ملی را در نظر گرفتند و آنگاه، جلب اکثریت آرا در آن زمان».
داریوش قنبری در پاسخ به این سوال که آیا اصلاحطلبان در انتخابات آینده از گزینههای اصلاحطلب استفاده میکنند یا خیر، گفت: « چرا که نه؟ به نظر من نیروهای خدوم بیشماری در اصلاحطلبان وجود دارد که در این برهه از زمان میتوانند از فیلتر شورای نگهبان عبور کنند، و هم از لحاظ تخصص و جایگاه سیاسی، وزنههای مطلوبی برای پیشبرد اهداف اصلاحات هستند».
او در ادامه افزود: « اینکه اصلاحطلبان در پی این هستند که همیشه پیروز باشند و با پیروزیشان، بتوانند در راستای تامین منافع ملی گام بردارند، چالشهای مختلفی از جمله این صحبتهای بیپایه را در پیش دارند. که باید با توجه به پتانسیلهایی که در اصلاحطلبان است، آن را رفع کنند».
برخی از اصولگرا یان میخواهند ناکامیهای دولت را به اسم اصلاحطلبان بنویسند و هرزمان مشکلی پیش میآید، آن را به پای اصلاحات میگذارند، اما هر وقت صحبت از موفقیت های دولت روحانی به میان میآید سکوت میکنند.
بازگشت به انتخابات و احیای نهاد انتخابات
«محسن میردامادی» فعال سیاسی اصلاحطلب، در گفتوگو با روزنامه اعتماد ضمن اشاره به اینکه اصلاحطلبان راهی جز ائتلاف با روحانی نداشتند، گفت: « اصلاحطلبان پس از انتخابات ۸۸ تحت فشارهای فوقالعادهای قرار گرفتند که امکان فعالیت آزادانه از آنها سلب شد. بنابراین طبیعی بود که برای بازگشت به انتخابات و احیای نهاد انتخابات که در ۸۸ به شدت لطمه دیده بود همچنین برای بازگشت عقلانیت از کاندیدایی حمایت کنند که اگرچه اعلام کرده بود، مستقل است، ولی سیاستهایی را که مورد نظر داشت- مانند حل و فصل مسائل هستهای- همان سیاستهای مدنظر اصلاحطلبان بود. در دولت اول آقای روحانی ایشان این موضوعات را پیگیری کرد که نتایج خوبی هم به دست آمد. در دولت دوم نیز رقیب روحانی آقای رییسی بود».
میردامادی در ادامه گفته است: « حمایت از روحانی در برابر رییسی قطعا تصمیم درستی بود زیرا در صورت انتخاب رییسی معلوم نبود چه اتفاقی برای کشور خواهد افتاد. اما این حمایتها به معنای تایید همه تصمیمات و اقدامات روحانی در دولت دوم ایشان نیست. آقای روحانی در دولت دوازدهم به مراتب ضعیفتر و پایینتر از حد انتظار ظاهر شده و این واقعیتی غیرقابل کتمان است. درست است که اصلاحطلبان هیچ پیششرطی برای حمایت از روحانی نداشتند اما در هر توافق و همکاری سیاسی یکسری تعهدات نانوشته اخلاقی وجود دارد که آقای روحانی به آنها پایبند نبوده است».
او بر این باور است که « عملکرد رییسجمهور در یک سال اخیر به نحوی بوده که هم پایگاه اجتماعی خود را تحت تاثیر قرار داده و هم به پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان لطمه زده است. با وجود این نمیخواهم بگویم ما در حمایت از روحانی پشیمانیم اما انتقاد جدی به عملکردها هم داریم. ضمن اینکه به این نکته هم توجه داریم که همه مشکلات موجود نیز بر عهده دولت نیست بلکه عوامل مختلف داخلی و بینالمللی نیز در پیدایش شرایط فعلی تاثیرگذار بودهاند».
روی آوری اصلاحطلبان به رادیکالیسم
این در حالی است که «قاسم روانبخش»، عضو شورای مرکزی جبهه پایداری انقلاب اسلامی در تشریح راهبرد اصلاحطلبان برای بازگشت به قدرت گفت: «اصلاحطلبان میخواهند در یک سال باقیمانده تا انتخابات مجلس، از طریق شعارهای تند و افراطی علیه دولتی که خودشان ایجادکننده آن بودهاند، نقش اپوزیسیونی بگیرند و آنها فکر میکنند حافظه ملّت ایران کم است و دوباره میتوانند در انتخابات، همچنان نقش اوّل را بازی کنند و مجلس و دولت را با شعارها و رفتارهای سیاسی دیگری در اختیار بگیرند».
به گزارش ایلنا وی بابیان اینکه راهبرد اصلاحطلبان جواب نمیدهد، گفت: «آنها راه دیگری ندارند و فکر میکنند اگر با همین فرمان همراه با دولت جلو بروند، مرگ سیاسیشان قطعی است. همچنین فکر میکنند اگر یک مقدار لبه انتقاداتشان به دولت را تیز کنند و حرکتهای رادیکالی انجام دهند شاید بتوانند میدان را از دست منتقدان قبلی دولت بگیرند».
عدم مقابله با دولت
اما «رسول منتجبنیا»، یک فعال سیاسی اصلاحطلب، گویا هشیار است تا در دام شکافی که اصولگرایان قرار است بین دولت و اصلاحطلبان ایجاد کنند، نیفتد. به گزارش ایسنا، او در این راستا گفت: « در شرایط فعلی به دلیل فشارهای اقتصادی و مشکلاتی که برای مردم پیشآمده، نوعی دلسردی و نگرانی در آنها احساس میشود، چه نسبت به اصولگراها که از پیش مایوس بودند که آنها قدمی بردارند و چه نسبت به اصلاحطلبان که دولت را منتسب به آنها میدانند و این نگرانی در آنها وجود دارد».
منتجبنیا در ادامه با اشاره به اینکه اصلاحطلبان از ابتدا در سال ۹۲ از روحانی حمایت کردند و من در سال ۹۶ بیان کردم که ما نباید چک سفید امضا به دولت بدهیم، گفت: «بهموازات حمایتی که از دکتر روحانی داریم، باید انتقاد کرده و نظارت خود را لحاظ کنیم. در حال حاضر اصلاحطلبان نباید در جبهه مقابل دولت قرار بگیرند».
- 15
- 1