با وجود عملکردهای انتقادآمیز دولت بهخصوص درحوزههای اقتصادی و معیشتی که موجبات نارضایتی مردم را فراهم آورده، اما بسیاری از هماکنون برای انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ نقشه میکشند. البته روش صحیح نیز این است که از هم اکنون با تشکیل اتاقهای فکر روند تحولات در جامعه را در نظر گرفت تا در موعد معین و مشخص به درستی به کنشگری و نقشآفرینی پرداخت.
از این جهت برخی اصلاحطلبان حضور در انتخابات به شکل کنونی را نوعی گدایی قدرت قلمداد کرده و ترجیح میدهند که با جیب خالی به بازار نروند تا مجبور شوند که جنس نامرغوب بخرند، اما دسته دیگر معتقدند که باید در صحنه حضور داشت و رویه موفق ائتلاف را مثل ادوار گذشته ادامه داد. از این جهت است که بسیاری از ائتلاف نانوشته اصلاحطلبان با لاریجانی خبر میدهند. در هر صورت باید به انتظار نشست و روند تحولات را نظاره کرد تا در آینده اصلاحطلبان چه تصمیمی و با کدام رویکرد اتخاد خواهند کرد.
سناریوهای پیش رو
گرچه ۲ سال تا انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم در سال ۱۴۰۰ باقی است و کسر قابل توجهی از اصلاحطلبان نیز پرداختن به این موضوع را کمی زودتر از حد انتظار میدانند، اما برخی اهل تحلیل که با رویکرد آینده نگرانه به پدیدهها و پدیدارهای سیاسی مینگرند از هم اکنون به تحلیل روندها تا ۱۴۰۰ میپردازند و «Road map» یا نقش راه خود را بر این اساس طراحی میکنند. از این رو چندین سناریو برای کنش سیاسی اصلاحطلبان در ساحت سیاست جامعه مد نظر است. گرچه در یک نگاه کلی در جریان اصلاحات هنوز اختلاف نظر اول چیزی است که رخ مینمایاند.
چرا که هنوز مشخص نیست که رویکرد آنها مشارکت در انتخابات یا تحریم انتخابات است. سناریوی نخست تحریم انتخابات است که اصلاحطلبان ثمره آن را در انتخابات مجلس هفتم و هشتم تجربه کردهاند که جز ماندن در حاشیه قدرت چیزی عایدشان نمیکند. البته برخی معتقدند که میتوان با تهدید به تحریم انتخابات و فشار روانی فضا را به گونهای پیش برد که شرایط بهتری برای اصلاحطلبان در انتخابات رقم بخورد، اما اصلاحطلبان خود بهتر میدانند که اساسا چنین فرضیهای باطل است و رخ نخواهد داد. لذا سناریوی دوم یعنی ائتلاف پیش میآید.
این سناریو بیشتر قرین به واقعیت است و عملگرایان اصلاحطلب نیر آن را بر میتابند. از این جهت است که بسیاری پیروزی اصلاحطلبان در ۱۴۰۰ را منوط به ادامه ائتلاف و روابط حسنه با اشخاصی چون ناطق نوری و لاریجانی میدانند. تعریف و تمجیدهای گاه و بیگاه اصلاحطلبان از نقش لاریجانی در ریاست مجلس، رأی به کابینه، برجام و FATF نیز مصداق ادامه این ائتلاف و حمایت است. لذا اگر این تعاریف را در کنار دوگانه جهانگیری- لاریجانی قرار دهیم میتوان جدیترین سناریوی اصلاحطلبان را شاهد بود. سناریوی سوم اصلاحطلبان رد ائتلاف و حضور مستقل با پرچم اصلاحطلبی است. سناریویی که اخیرا محسن میردامادی آن را مطرح کرده که اصلاحطلبان در انتخابات ۱۴۰۰ یک تیم اصلاحطلب و خوشنام معرفی کنند نه یک کاندیدای خاص.
بدین نحو که یک نفر در راس قرار گیرد و از همان ابتدا مشخص کند که هر اصلاحطلبی را در کجا به خدمت خواهد گرفت. گرچه گذر زمان بسیاری از تحلیلها را تغییر خواهد داد، اما باید دید اصلاحطلبان در نهایت تن به ائتلاف با لاریجانی و حمایت از او میدهند یا با مارک اصلاحطلبی و تیمی خوشنام در انتخابات ۱۴۰۰ نقشآفرینی خواهند کرد.
ائتلاف هویت اصلاح طلبی را مخدوش میکند
یک فعال سیاسی اصلاحطلب در ارتباط با کنش سیاسی اصلاحطلبان در انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ اظهار داشت: ما باید تابع شرایط باشیم، بدین معنی که اگر این امکان ایجاد شد که جریان اصلاحطلب بتواند از حداکثر حضورش استفاده کند باید به عرصه انتخابات بیاییم.
علی تاجرنیا به «آرمان» گفت: کار حزب و جریان سیاسی حضور در رقابتها است به شرط اینکه امکان و فرصت عرضاندام و استفاده از ظرفیتها برایش فراهم شود. وی افزود: نمیتوان از ترس اینکه سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان کم شده یا ممکن است مردم اقبال نکنند در انتخابات حضور پیدا نکنیم.
من فکر میکنم در چنین زمانهایی باید حضور پیدا کرد و حرفها را زد و اگر مردم رأی ندادند طبیعتا سعی میکنیم خود را اصلاح کنیم. عضو شورای مرکزی حزب اتحادملت ادامه داد: البته این دیدگاه که معتقد است اگر حتی کاندیداهای اصلاحطلب را رد صلاحیت کردند باید به هر قیمت با استفاده از افراد مستقل و حتی میانه رو در انتخابات حاضر بود مخالف با هویتبخشی جریان اصلاحطلبی است و آنهایی که میگویند به خاطر مصالح سیاسی با اصولگرایان معتدل ائتلاف کنیم هویت اصلاحطلبی را مخدوش میکنند. تاجرنیا تاکید کرد: افکار عمومی نیز نخواهد پذیرفت که از ایدهها و شعارهای اولیه به دلیل مصلحت سنجیهای درون قدرت کوتاه بیاییم.
البته در این دوره باید بپذیریم که بخش عمدهای از سرمایه اصلاحطلبان هزینه شده و بازتولید آن نیازمند کار گفتمانی و سازمان یافته تشکیلاتی سنگین است.
اصلاحطلبان باهم درگیر نشوند
یک فعال سیاسی اصلاحطلب در خصوص زمان آغاز فعالیتهای انتخاباتی اظهار داشت: سال آینده سال انتخابات است و من فکر میکنم حتی برای شروع فعالیتها کمی دیر شده باشد. محمدرضا خباز گفت: در کشور ما به دلیل فقدان احزاب، شروع فعالیتها از یک سال قبل کار درستی است. اصلاحطلبان انشاءا... از انتخاباتهای سالهای ۹۲ به بعد که تصمیمهای درستی اتخاذ کردند درس بگیرند و این دوره هم موفق باشند. وی افزود: این امر البته مشروط به این است که مانند سالهای ۸۴ و ۸۸ خودشان با هم درگیر نشوند. اتفاق بسیار نامیمون و نامبارکی که سالهای ۸۴ و ۸۸ رخ داد و اصلاحطلبان چند کاندیدا را وارد صحنه کردند و شد آن که شد.
امیدوارم شیرینی کار درست سالهای ۹۲ به بعد زمینه را برای همراهی و همدلی اصلاحطلبان فراهم کند. عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی درارتباط با فعالیتهای شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان اظهار کرد: شورای عالی سیاستگذاری مشروط بر اینکه دقیقا منویات رئیس دولت اصلاحات را اجرا کند، موفق خواهد شد. درست نیست که از نام و محبوبیت ایشان استفاده شده اما به منویات ایشان عمل نشود. خباز تصریح کرد: انتظار ما از شورای عالی بالاست چراکه این افراد عقلای جریان اصلاحطلبی هستند باید از جزماندیشی فاصله بگیرند تا با همدلی و همراهی تصمیمات درست را اتخاذ کنند.
حمید شجاعی
- 17
- 4