با توجه به شرایط سختی که بر کشور حاکم است برخی از این فرصت برای رسیدن به اهداف سیاسی خود سوءاستفاده کرده و دائما این مشکلات را بر گردن دولت میاندازند این در حالی است که بسیاری از این مشکلات نشأت گرفته از دولتهای گذشته بوده و دولت کنونی تنها میراثدار این موضوعات بوده است.
شهربانو امانی عضو شورای شهر تهران در این راستا با «آرمان» به گفتوگو پرداخته که میخوانید.
برخی تمام مشکلات در کشور را بر گردن دولت قرار میدهند. ارزیابی شما چیست؟
خوشبختانه در کشور قدرت به خوبی توزیع شده است. با توجه به قانون اساسی سه قوه در کشور از جمله مجریه، مقننه و قضائیه وجود دارند یعنی تفکیک قوا رخ داده است.
قوه مجریه مسئول اجرای قانون اساسی و بودجه کشور است به همین جهت وظیفه اجرایی در کشور را دارد. با توجه به اینکه رئیسجمهور به عنوان شخص اول اجرایی در کشور محسوب میشود و باید پرقدرت و پرتوان مورد حمایت قرار گیرد اما متاسفانه شاهد آن هستیم که این نهاد بسیار مهم انتخابی از سوی برخی مورد تخریب قرار گرفته و در صدد آن هستند تا مردم نسبت به انتخابشان در این مسیر مایوس و ناامید شوند که در ادامه آنها از صندوقها فاصله بگیرند. برخی از دولتها که مورد اقبال بودند در دولت نهم حتی کارشناسان در رسانه ملی درباره حوزههای اجتماعی به ویژه آسیبها و مشکلات اجازه مطرح کردن نظرشان را نداشتند و به همین جهت صورت مساله پاک میشد، همچنین در دولت دهم به جهت آنکه دولت همسو با برخی طیفها بود ابر و مه و باد و خورشید و فلک دست به کار شدند تا هیچ شخصی از این دولت نتواند انتقاد کند و از رئیسجمهور آن دولتها به اغراق حمایت و تعریف و تمجید میشد، تا آنجا که اگر شخصی نقدی نسبت به رئیسجمهور داشت مورد بازخواست قرار میگرفت.
در حال حاضر اینکه رئیسجمهور دولت دوازدهم باید مورد نقد قرار گیرد کاملا طبیعی است چرا که اگر نظارت و گردش آزاد اطلاعات وجود نداشته باشد، فساد غیرقابل کنترل میشود اما باید توجه کرد که ایکاش اینگونه نقدها و شفافسازیها از ابتدا صورت میپذیرفت و منتقدان مورد حمایت قرار میگرفتند.
آقای قالیباف اخیرا انتقادات زیادی مطرح میکند.
از این دست افراد مانند آقای قالیباف کاش در زمان مدیریت خود هم حق انتقاد را به رسانهها و کنشگران اجتماعی داده و آن را به رسمیت میشناختند. در ابتدا باید توجه داشت که این حق شهروندی آقای قالیباف است که به دولت انتقاد دارد منتها کاش تریبونی که در اختیار او قرار ميگرفت به صورت آزادانه و برابر در اختیار همه قرار گیرد و منتقدان امروز باید همان زمانی هم که در قدرت بودند انتقادات را میپذیرفتند.
برخی از افراد به ویژه طیف آقای قالیباف انتقاد به دولت را در آستانه ایام نوروز آغاز کردند چرا که تصورشان آن است که از این فرصت ضمن تطهیر و دفاع از کارنامه عملکرد ۱۲ساله خودشان در شهرداری تهران، با نقد از دولت مستقر به اهدافشان برسند، چرا که کشور در حال حاضر شرایط سختی را در پیش دارد و دفاع کردن هزینه بیشتری از نقد کردن دارد، چرا که همه در حال انتقاد از یکدیگر به ویژه نقد دولت هستند.
آنها فکر میکنند که سوت شروع انتخابات ۹۸ به صدا درآمده و سعی در استفاده از فرصت به وجود آمده هستند، چرا که بخشی از جریان سیاسی عادت ندارند تا نتیجه رأی را بپذیرند.
برخی معتقدند که اصولگرایان هنوز یک حزب قانونی و ثبت شده ندارند.
بله. کاش این افراد به فکر ثبت یک حزب سیاسی باشند و در چارچوب یک حزب سیاسی فعالیتهای سیاسی خود را انجام دهند تا آن فعالیتها قابل اندازهگیری و سنجش باشد.
اصلاحطلبان هم بسیار به نقد شخص رئیسجمهور و دولت میپردازند.
رای دولت دوم آقای روحانی بیشتر شد و همانطور که خودشان هم میدانند این رأی را مدیون اصلاحطلبان هستند. همانگونه که آقای روحانی مطرح کردند که اصلاحطلبان شریک دولت هستند نه حامی دولت. اصلاحطلبان هم به عملکرد دولت نقد دارند، اما این نقدها باید منصفانه باشد. آخرین اتفاقی که در سپهر سیاسی کشور افتاد درباره استعفای وزیر امور خارجه کشور بود.
او یکی از کاردانترین دیپلماتهای بینالمللی است و استعفای او به هیچ عنوان سیاسی نبود چرا که در ارتباط با حفظ جایگاه و کیان سیاست خارجی کشور بود که در همان راستا حتی منتقدان ایشان هم به نوعی از وزیر خارجه عذرخواهی و به حمایت از ایشان پرداختند. اینها حداقلهایی است که جریان رقیب دولت هم چوب را میزند و هم پیاز را به خورد دولت روحانی میدهد. برخی مطرح میکنند که روحانی تنهاست باید گفت بخشی از تنهایی آقای روحانی به عملکرد شخص رئیس دولت بازمیگردد و بخش دیگر هم به اطرافیان ایشان.
با توجه به اینکه اصولگرایان در سه دوره انتخابات گذشته شکست خوردند، آیا با تخریب دولت میتوانند آرای مردم را در انتخابات کسب کنند؟
تخریبگران معمولا افرادی هستند که به هنگام رسیدن به قدرت هیچ زمانی پاسخگو نیستند و وقتی هم که رسما در قدرت نیستند، دست به تخریب دیگران میزنند. تخریبگرانی که اخیرا علیه دولت بپاخاستهاند هدف اصلیشان تنها دولت نیست بلکه همه ارکان نظام را مورد هدف قرار داده و تصور میکنند که با تخریب و هجمه به نوایی خواهند رسید. من معتقدم که نقد و نظارت باید وجود داشته باشد.
نقد، عملکرد افراد و دولتها را تقویت میکند. چرا که معمولا فرصت را در اختیار اصلاح و بهسازی امور قرار میدهد. منتها تخریب کشنده است و فضا را میگیرد، اما باید گفت تخریبچیان حتی خودشان را هم نابود میکنند چرا که این گونه رفتارها به نفع خودشان هم نیست و مردم خادم را از خاطی با هوشمندی، درایت و خردجمعی تشخیص میدهند.
- 15
- 3