وزارت راه و شهرسازی یکی از حساس ترین وزارتخانههای دولت است که همواره کانون توجه جریانهای سیاسی مختلف بوده و این جریانها تلاش داشتهاند تا سهمی از این وزارتخانه داشته باشند. «احمد خرم» وزیر راه و ترابری دولت اصلاحات که در اوایل شروع به کار مجلس هفتم استیضاح شد در گفتوگو با «آرمان» از دلایل اهمیت این وزارتخانه و خاطراتش از دولت هشتم میگوید.
خرم معتقد است که استیضاح او دلایلی سیاسی داشته و علت مهمبودن وزارت راه و شهرسازی برای نهادها و جریانهای سیاسی به حجم عظیم پروژههای این وزارتخانه بازمیگردد. او به تشریح مساله افتتاح فرودگاه امام خمینی(ره) میپردازد و از کسانی که در این راه سنگاندازی کردهاند بهعنوان بازیگران سیاسی نام میبرد. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
همواره حواشی زیادی اطراف شما و وزارت راه و شهرسازی ایجاد میشد. دلیل ایجاد این حواشی را چه دانید؟
زمانی که وزیر راه بودم برداشتم این بود که وزیر باید دوزیست باشد. زیست اول به مسائل تخصص وزارتخانه متبوعش و زیست دوم به راه و روش ملی و مسائل کلان و همه جانبه کشور و حضور فعال در هیات وزیران مربوط است. متاسفانه در نظام جمهوری اسلامی بخش دیدگاه ملی و کلان وزرا فراموش شده و در این زمینه کمتر وزیری به رسالت خود عمل میکند. همه تلاش خود را روی مسائل تخصصی وزارتخانه محدود کردهاند و به مسائل ملی آنطور که باید و شاید واکنش نشان نمیدهند؛ در حالی که در هیات وزیران مسائل حساس و کلان کشور مطرح میشود و وزیر باید موضع و نظر داشته باشد. این موضع و نظر نباید در لحظه باشد و وزیر باید روی آن فکر و مطالعه کند.
اینکه میگویند آن شخص بهعنوان مثال وزیر آموزش و پرورش است و چه کار به مسائل سیاسی دارد، سخن غلطی است. اتفاقا وزرا باید به این مسائل کار داشته باشند و کسانی که مخالف این امر هستند، معنی وزیر و هیات دولت را درک نکردهاند. من یکی از ریشههای حواشی زیادی که آن زمان برای وزارت راه درست شد را همین دیدگاهی که داشتم، میدانم. یعنی اعتقاد دارم حواشی فرودگاه و استیضاح و برخی دیگر از مسائل به این دلیل ایجاد شد که من در مسائل سیاسی کشور حضور فعال داشتم.
مساله خاصی بود که باعث برانگیختن این جریانات سیاسی علیه شما یا دیگر وزرا شود؟
در انتخابات دوره هفتم مجلس شورای اسلامی ۳۴۰۰ نفر رد صلاحیت شدند. من ۶ بار این مساله رد صلاحیتهای گسترده در انتخابات را در هیات دولت مطرح کردم. اطلاعات زیادی نیز وجود داشت که در دولت مطرح میکردیم و حتی پیشنهاد تشکیل جلسه مشترک با استانداران مطرح گردید که اتفاقا تشکیل هم شد و میتوانست موثر باشد. اصولگرایان هم از این تلاش من برای حل مساله ردصلاحیتها خبر داشتند. این تلاشها به تشکیل جلسه با استانداران و تعیین هیات پنج نفره برای مذاکره با شورای نگهبان منجر شد. آقایان زنگنه، شوشتری، مسجد جامعی، شریعتمداری و یونسی از شورای نگهبان وقت گرفتند که به دیدار اعضا بروند و در زمینه رد صلاحیتها گفتوگو کنند. در روز و ساعتی که برای این گفتوگو مقرر شده، وزرا به شورای نگهبان رفتند و با در بسته روبهرو شدند و دیدند که حتی نگهبان نیز وجود ندارد. فردای آن روز جلسه هیات دولت با تنشهای بسیاری همراه شد و آقای زنگنه بسیار عصبانی و ناراحت بود. من او را هیچگاه تا این اندازه عصبانی و ناراحت ندیده بودم و ندیدم.
بلافاصله که قرائت قرآن در جلسه به پایان رسید آقای زنگنه اعلام کرد که در طول زندگی این بزرگترین توهینی بود که به شخصیت من شد و در حالی که همه مسائل هماهنگ شده بود، شورای نگهبان دست به چنین رفتاری زد. وزرای دیگر هم گفتند که اگر بررسی صلاحیتها این گونه باشد، وای به حال کشور. خب جریان اصولگرا بخشی از این تلاشها در هیات دولت را از چشم من میدید. خاطرم هست که پیش از برگزاری انتخابات، برخی از خواص اصولگرا مانند احمد توکلی، محمدرضا باهنر و حدادعادل بارها اعلام کرده بودند که در مجلس هفتم افرادی مانند خرم حتما رد صلاحیت شوند. برایشان موضعگیریهای من قابل تحمل نبود و قول داده بودند همه تلاش خود را برای حذف من به کار ببرند.این یک بحث ماجرا و مربوط به عملکرد کلان من بود که باعث واکنش جریان مقابل میشد و بخش دیگر به عملکرد تخصصی من در وزارت راه باز میگشت.
در وزارت راه چه کرده بودید که با شما دچار مشکل شده بودند؟
زمانی که بهعنوان وزیر راه منصوب شدم اعلام کردم که به نهادها، شرکتهای دولتی، دستگاههای حاکمیتی، ستادها و تعاونها پروژه واگذار نمیکنم و هرکس که پروژه میخواهد باید برود در مناقصه شرکت کند. معنا نداشت که پروژههای «نان و آب دار» وزارت راه در اختیار نهادهای حاکمیتی قرار گیرد و بخش خصوصی از این فرصت محروم شود. بعد هم اعلام کردم که در مناقصه نیز اگر شرایط برابر باشد، پروژهها به بخش خصوصی اختصاص خواهد یافت. از طرف دیگر خطاب به نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز گفتم که به هیچکس باج و وعده نخواهم داد. هرکس با منطق و در چارچوب قانون حرف میزد، حتما هرکاری که از دستم برمیآمد انجام میدادم، اما در برابر درخواستهای غیرقانونی میایستادم.
زمانی تعداد این درخواستهای غیرقانونی به حدی زیاد شده بود که نمایندهای میگفت: «من مادرم تقاضا دارد ایستگاه راهآهن روبهروی خانه ما تاسیس شود». این مسالهها برای برخی جریانها سنگین آمد. از طرف دیگر اصولگراها در مجلس هفتم آمده بودند که شاخ دولت اصلاحات را بشکنند و استیضاح سه وزیر در دستور کارشان قرار گرفت. برداشت و پیشبینیام این بود که آقای موسوی لاری و آقای حاجی و بعد من در اولویت قرار داریم و در نتیجه با مصاحبهها و حملات لفظی که علیه این رفتار جناحی داشتم استیضاح خود را جلو انداختم و چون در موضوع فرودگاه دست پری داشتم در حاشیه جلسه دولت اعلام کردم که اگر من را بزنند باقی را نخواهند زد. در آینده نیز ماجرا طوری پیش رفت که با استیضاح من پرونده استیضاحها بسته شود. بهرغم این مسائل تلاش کردم در حد وسع مسائل فرودگاه را بیان کنم و روشنگری کافی را انجام دهم.
رئیس دولت در آن زمان چه موضع و سیاستی برای دفاع از دولت در پیش گرفته بود؟
مشخصا ایشان با این قضیه استیضاحها مخالف بود، اما برآیند و نتیجهگیری مشورت ما آن بود که اصولگرایان تصمیم دارند هر طور شده دولت را تخریب کنند و در نتیجه از او خواستیم تا در این مساله خود را هزینه نکند و بگذارد وزرا خود با ماجرای استیضاحها کنار بیایند. رایزنیهای پشت صحنه نیز بیفایده بود و جریان مقابل به هیچوجه از موضع خود بازگردد. در آن زمان به حداد عادل پیشنهاد شد که جلسه مذاکرهای برگزار شود و این جلسه با حضور آقای باهنر، شش نماینده موافق استیضاح، من و معاونینم برگزار شد.
آقای باهنر در آن جلسه گفت که شما باید هشت نفر از مدیران و معاونین را حذف کنی و ۶ معاون و یک مدیرکل و یک ذی حساب را نام برد. من از ایشان پرسیدم که چه مدارکی علیه اینها دارید زیرا من اینها را میشناسم و میدانم که پاک زندگی میکنند، او گفت اینجا محکمه نیست که دلیل و مدرک بخواهد. اینجا مجلس است و وقتی نمایندگان میخواهند این افراد نباید باشند.
من هم با روش خودشان گفتم شما هفت نماینده از فردا به مجلس نروید زیرا من صلاح نمیدانم و ناراحت شدند. یک هفته فرصت خواستم و پس از آن نامهای به رئیس وقت مجلس نوشتم. شاه بیت نامه این بود که من آدم فروشی نخواهم کرد. من اگر این هشت نفر را برکنار کنم، جامعه باور خواهد کرد که اینها فاسد بودند و آبروی مومن برایم از میز وزارت مهمتر است در نتیجه تا دلیل و مدرک اقامه نشود حتی یکی از این مدیران نیز تغییر نخواهد کرد. چند روز بعد دیدار مقام معظم رهبری رفته بودیم و بعد از دیدار آقای حداد عادل را دیدم. او گفت انتظار داشتم در جلسه تفاهم برسید و من به او گفتم آنها باید نوار جلسه را به رئیس مجلس میدادند تا ببیند در اینجا چه خبر است. بعد از آن هم استیضاح برگزار شد و داستانش برای همه مردم مشخص است.
نام شما، خوانندگان را به یاد حوادث فرودگاه امام خمینی (ره) میاندازد. عدهای در کشور میگویند شما فرودگاهی که آماده نبود را میخواستید افتتاح کنید، سرلشکر فیروزآبادی هم مدعی شد که شما ایرباس قدیمی خریدهاید و بعد هم که آن مساله ممانعت از افتتاح پیش آمد. حقیقت ماجرای فرودگاه امام چه بود؟
در این مساله تهمتهای بسیاری زده شد و پرونده سازیهای زیادی علیه من صورت گرفت. میگفتند چرا خرم رفته و ایرباسهای قدیمی از ترکیه خریده، این در حالی بود که این هواپیماها پیش از ورود من به وزارتخانه خریداری شده بود و من از زمان ورود بارها اعتراض خود را به این موضوع اعلام کرده بودم. سردار فیروزآبادی که این نسبت را به من داد، سالها نیروهای مسلح کشور را اداره میکرد. آن زمان میگفتند باند فرودگاه روی قنات ساخته شده و اولین هواپیمایی که فرود بیاید، باند خراب خواهد شد، اما امروز شاهدیم که هواپیماهای غول پیکر به راحتی در باند فرودگاه امام فرود میآیند و هیچ مشکلی نیز وجود نداشته و ندارد. این تخریبها سیاسی بوده و جنبه فنی نداشت.
محتوای نامه به رئیس جمهور دولت اصلاحات این بود که فرودگاه مشکل فنی دارد و پیمانکاری که وزارت راه انتخاب کرده شرکتی صهیونیستی است. رئیس جمهور نامهای به وزیر اطلاعات نوشت و خواستار بررسی ادعای فوق شد. وزارت اطلاعات هم در پاسخ اعلام کرد که شرکت مذکور شرکتی نزدیک به احزاب اسلامی ترکیه از جمله حزب عدالت و توسعه است و هیچارتباطی با صهیونیستها ندارد. ما نیز برای اینکه مساله روشن شود، در سفری که برای کمیسیون مشترک اقتصادی به ترکیه داشتیم به وزیر ترک عضو کمیسیون مشترک پروژه پیشنهاد کردم که سطح کمیسیون آینده نخست وزیری باشد. معاون اول ایران و آقای اردوغان، نخستوزیر وقت باهم دیدار کنند.
ضیافت شامی برگزار شد و اردوغان گفت چرا این قرارداد فرودگاه بسته نمیشود؟ من تعجب کردم و از سفیر پرسیدم چرا اینگونه میگویند؟ خودشان نخواستند. سفیر گفت که رفتار ایران سرد بوده است. من گفتم چهار شرکت انتخاب کردم و از آنها قیمت خواستم و فقط شرکت ترکیهای قیمت نداد. سفیر گفت در جریان باش که این شرکت وابسته به جریان اردوغان است و او اعلام کرده ما دو قرارداد داریم که یکی ترک سل است و دیگری فرودگاه امام. اولی برای ما ۱۸میلیارد دلار و دومی ۲۰۰میلیون دلار است. اما فرودگاه برایمان ارزش بیشتری دارد و این پروژه را میخواهیم. از رئیس شرکت خواستیم که در فرودگاه حاضر شود و همانجا آقای عارف پس از بازدید از فرودگاه استانبول بسیار پسندید. در آن زمان آلمان و اتریش و فرانسه قیمتهایی که داده بودند حداقل ۳۳۰میلیون دلار بود، اما ترکها با ۲۰۰میلیون دلار با ما قرارداد بستند. ترکها ۱۷میلیون دلار تجهیزات آوردند و کار را شروع کردند و همان زمان بود که مخالفتها به طرز عجیبی آغاز شد. آقای فیروزآبادی میگویند که خرم میخواست غربیها را بیاورد.
ما اگر میخواستیم غربیها را بیاوریم پروژه را به کشورهای آلمان و اتریش و فرانسه میدادیم، اما بهدلیل شرایط بهتر و قیمت مناسب تر، پروژه به یک کشور همسایه اسلامی داده شد و این انتقادها بیمعنی است. از طرف دیگر میگفتند ایمنی مشکل دارد و انتقادشان همان مساله قناتها بود. ما به لحاظ فنی مطمئن بودیم و تمام قناتها در حریم باند را با بتون پر کرده بودیم و اطمینان داشتیم که مشکلی وجود ندارد و تا همین امروز هم هیچمشکلی وجود نداشته است. این باند توسط تیم پیمانکاری ایران ساخته شده و توان اجرایی ایران را زیر سوال بردن زیبنده هیچ فرد ایرانی نیست. وزارت راه و ترابری در این پروژه مهم سهم داشت. من باید سهم وزارتخانه و مردم را میگرفتم. ۲ماه در فرودگاه کار کردم تا بتوانم با همه موانع بجنگم.
وزرای راه و شهرسازی همواره یکی از پرحاشیهترین وزارتخانههای دولتهای مختلف بوده و به جز شما وزرای دیگر نیز مشکلات بسیاری با نمایندگان مجلس و نهادهای دیگر داشتند. چرا این وزارتخانه تا این حد درگیر مسائل سیاسی شده است؟
وزارت راه وزارتخانهای سیاسی نبود و نیست اما به این دلیل نگاه سیاسی به این وزارتخانه وجود دارد که بخش اعظمی از پروژههای کشور در اختیارش است و به همین علت هم نمایندگان و برخی نهادها بهدنبال پروژهها و دستاوردهای تبلیغاتی و مالی آنها هستند.
در آخرمطلبی هست؟
من برای رسیدن به هیچکدام از مسئولیتهایی که داشتم تلاشی نکردهام. سال ۶۳ من دبیر شورا بودم. در آن زمان آقای ترکان استاندار وقت هرمزگان از من خواست که معاونش باشم و به امور اجرایی استان بپردازم. هرمزگان وضعیتی اسفناک داشت و حجم فقر قابل توصیف نبود. بعد ۴۸ ساعت که استان را دیدم استخاره کردم و به آقای ترکان گفتم میآیم. انگیزه هم داشتم که در مناطق محروم کار کنم. در هرمزگان معاون عمرانی و معاون اقتصادی بودم بعد در بوشهر معاونت سیاسی را برعهده داشتم.
پیش از آن آقای محتشمیپور وزیر کشور از من خواسته بود که به دیدارش بروم و با او دیدار داشتم. او اصرار داشت من استاندار لرستان باشم و من نمیپذیرفتم به این زودی استاندار شوم. در نهایت از ایشان خواستم دو سال دیگر در معاونتها باشم و سپس با آمادگی استاندار باشم. پس از دو سال بهعنوان استاندار هرمزگان منصوب شدم. در دوره آقای خاتمی هم معاون عمرانی وزیر کشور بودم، آقای خاتمی نامه داد که از پذیرش مقام وزارت راه از سوی شما تشکر میکنم. همین شد که وزیر شدم. در مجموع میخواهم بگویم قدمی در راستای اخذ مسئولیت بر نداشتهام و از هیچکس نخواستهام که به من مقامی اعطا کند.
محمدحسین لطفالهی
- 10
- 6